اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

پاک کردن ذهن و جسم


چگونه خود را پاک و با طراوت کنیم؟ عمل پالودن ذهن و جسم امری نیست که به سرعت انجام پذیرد، این نکات راه حل های آنی نیستند اما به شما کمک می کند که گزینه های سالمتری را انتخاب کنید اگر می خواهید بطور جدی با عادت بد خود مبارزه کنید باید همیشه از تفکرات درونی و واکنشها و کاستیهای خود آگاه شوید.
ابتدا باید از حیطه مشکلات خود آگاه شوید و بعد برنامه های روزانه خود را با احتساب این امر حل و فصل کنید.

اینک چند راه حل برای پاک کردن ذهن و جسم: 

روزه بگیرید: روزه گرفتن سوخت و ساز بدن را بهبود می بخشد و بدن را از سموم مختلفی پاک می کند، که شریان خونی و دستگاه گوارش را مسدود می کند. 

ذهن خود را از بدیها پاک کنید: تنها در اتاقی بنشینید و آرام باشید و بر خالی کردن ذهن خود متمرکز شوید تصور کنید که تنش ها با شیشه پاک کنی از پنجره ذهنتان محو می شود مشکلات و فشارها ناپدید می شود، خوشبین باشید و نقاط مثبت هر موقعیت را در نظر بگیرید. 

نفس عمیق بکشید: زمانی که تحت فشار قرار می گیرید برای چند ثانیه بر نفس کشیدن خود تمرکز کنید و از این راه بخود آرامش بدهید، نفس عمیق بکشید تا هوا بدرون ریه هایتان وارد شود، منبسط و منقبظ شدن ششهای خود را احساس و اکسیژن تازه را جایگزین هوای کهنه و مانده کنید، هر موقع شد بیرون بروید(بویژه در ییلاق) تا هوای درون ریه ها و گرایشهای درونی خود را تازه کنید و طراوت وبخشید، تنفس عمیق و آرام سبب می شود تا میزان آدرنالین خون تا حد زیادی کاهش یابد. 

از بدنتان بیشتر مراقبت کنید: غذاهای گرم و سبک بخورید، الکل ننوشید، سیگار کشیدن را ترک کنید، و برای چند روز در برنامه غذایی خود از گوشت قرمز استفاده نکنید، آب بنوشید این کار سبب بالا رفتن ذخیره آب بدن می شود و فرایند سم زدایی را سرعت می بخشد و به شما کمک می کند تا عادات غذایی خود را تغییر دهید. زمانی که سوخت و ساز بدن آرام می شود، کبد بهتر کار می کند و غذا بهتر هضم می شود. زمانی که از غذای ناسالم استفاده نمی کنید و دستگاه گوارش مجبور نیست بتندی کار کند احساس بهتری خواهید داشت. به چیزهایی که می خورید بیشتر توجه کنید زیرا از این راه آداب غذایی خود را بهبود می بخشید و سلامت خود را تضمین می کنید. 

فشار بیش از اندازه را حذف کنید: توجه خود را روی مسائل مهم متمرکز کنید و مسائل جزئی و افکار تنش زا را بدور بیندازید از نگرانیهای بی حد و حصر بشدت دوری کنید. سعی کنید فرد  مثبتی باشید و از دیدن نیمه خالی لیوان پرهیز کنید هیچ کار دیگری از دست شما ساخته نیست جز متوقف کردن افکار عموم و تنش زا. اضطراب شما را در جای خود میخکوب می کند و ترس و وحشت بدن شما را فلج می کند. بیشتر موارد که ما خود را برای آن نگران می کنیم هرگز در زندگی اتفاق نمی افتد پس بهتر است که خودتان را از شر افکار منحوس، خلاص کنید. 

در مورد مشکلات خود صحبت کنید: شرایطی که با آن مواجهید، درک کنید و بعد از آن با دیگران در میان بگذارید، نگه داشتن تمام مشکلات و کاستیها برای خود تنها سبب افزایش تنش می شود. اگر کسی را ندارید که با او مشورت کنید مشکلات خود را روی کاغذ بنویسید زمانی که از دور بر مشکلات نگاه کنیم کمتر عذاب آور و ناراحت کننده جلوه می کند.حرکت کنید:  

به چشمه های آب معدنی بروید و سموم بدن خود را پاک کنید. 

 ماساژدرمانی را شروع کنید تا فشارهای ماهیچه ای از بدن شما خارج شود، درست نفس بکشید تا اکسیژن بیشتری در رگ های خونی شما جریان پیدا کند.

پیش نویس زندگی

از دیدگاه مکتب تحلیل تبادلی ، طرح زندگی آدمی از بدو تولد در حال نگاشته شدن است . این طرح زندگی که توسط خود کودک نگاشته می شود در چهار سالگی به مرحله تصمیم گیری توسط کودک درباره خود ، دیگران و دنیا می رسد و تا هفت سالگی جزییات این طرح زندگی تکمیل می گردد . ما در این مجال قصد داریم درباره ریشه و ماهیت طرح زندگی که در مکتب تحلیل رفتار متقابل به پیش نویس زندگی معروف است بپردازیم . پیش نویس زندگی برای اولین بار توسط اریک برن و کلاد اشتاینر در اواسط دهه ۱۹۶۰ بنیان نهاده شد و بعد ها توسط نویسندگان دیگر تحلیل رفتار متقابل ، تحلیل و بررسی شد و بسط یافت .

محتوای پیش نویس زندگی

کودک در سال های اولیه زندگی خود ، بر اساس شناختی که از جهان به دست می آورد داستانی برای زندگی خود در نظر می گیرد . این داستان مانند همه داستان ها و افسانه های دیگر ، یک نقطه شروع ، میانی و پایانی دارد . در این داستان کودکانه ، افراد خوب ، شریر و دیو صفت ، سیاهی لشکر و فرعی وجود دارد و هر کدام از این افراد در این داستان نقشی بر عهده دارند . طرح زندگی می تواند کمدی ، تراژدی ، روح افزا یا کسل کننده باشد و می تواند پایان خوب یا بدی داشته باشد .

اریک برن در کتاب « اصول درمان های گروهی » پیش نویس زندگی را « طرح ناخود آگاه زندگی » می نامد و در کتاب « بعد از سلام چه می گویید » در یک تعریف کامل تر می گوید : « طرح زندگی که در دوران کودکی ریخته شده است ، به وسیله والدین تقویت شده و با حوادث بعدی توجیه شده است و بالا ترین نمود آن در انتخاب هایی است که شخص در زندگی به عمل می آورد . »

مقیاس مفهوم پیش نویس با سایر مکاتب روانشناختی

این مفهوم که زندگی بزرگسالی انسان ، تحت تأثیر دوران کودکی وی قرار دارد از مفاهیم رایج در دنیای روانشناسی است و بسیاری از مکاتب روانشناسی ، اصول خود را بر این مفهوم پایه نهاده اند . طرح پیش نویس زندگی هم یکی از مفاهیمی است که مستقیما به این تأثیر دوران کودکی اشاره می کند . اما در مقایسه با سایر مکاتب ، خصوصا مکتب روان تحلیلی چند خصوصیت شاخص و منحصر به فرد دارد که در ذیل به آنها خواهیم پرداخت  :

۱ - تصمیمات پیش نویسی توسط خود کودک گرفته می شود

آنچه اریک برن بر آن تاکید می کرد اهمیت نقش فاعلی کودک در طرح پیش نویس زندگی خود وی می باشد و اینکه عوامل بیرونی مانند والدین در درجه دوم تاثیر گذاری قرار دارند .

به عبارتی کودک خودش تصمیم می گیرد ، البته با یکسری داده های احساسی از دنیای بیرون که در اکثر اوقات منطبق بر واقعیت نمی باشد .

۲ - پیش نویس زندگی به سرانجامی هدایت می شود

هر پیش نویسی به یک پایان و سرانجام ختم می شود . همانطور که اشاره کردیم کودک برای داستان خود یک پایان هم در نظر می گیرد و تمام بخش های ابتدایی و میانی را طوری طرح ریزی می کند که به سرانجامی معین ختم شود . در دنیای بزرگسالی این مفهوم اینگونه نمود پیدا می کند که ما با انجام یکسری اعمال و دوری از یکسری افعال دیگر ، زمینه را برای رسیدن به سرانجامی از قبل تعیین شده فراهم می کنیم . به عنوان مثال زنی که در پیش نویس زندگی خود، سرانجامی با عنوان « همه مرا ترک می کنند . » در ذهن دارد بالاخره کارهایی می کند که همسرش پس از یک دوره معین وی را ترک می کند . پس ما رفتارهایی از خود نشان می دهیم که ما را به سرانجامی از پیش تعیین شده نزدیک می کند .

چرا پیش نویس زندگی را می نویسیم

دنیایی که کودک در آن زندگی می کند با دنیای بزرگسالی بسیار متفاوت است . آنچه کودک می بیند و درک می کند بسیار متفاوت با ماست . هر صدای بلندی یک انفجار مهیب ، هر فرد غریبه ای یک هیولای بزرگ و خطرناک و هر تنها ماندنی یک طرد و تنها ماندن تا پایان عمر به نظر می آید .

دنیای کودک پر است از فجایع و خطرات قریب الوقوعی که باید فکری برای آنها بکند . پس کودک با توجه به این واقعیت سنجی ناقص خود ، یک سری عقاید و افکار درباره دنیای اطراف و خودش می سازد و دنیا را بوسیله این افکار ، تحلیل و بررسی می کند و در ادامه با توجه به این تحلیل ها ، تصمیماتی درباره دنیای اطراف خود می گیرد . به عنوان مثال فرض کنید کودکی در بیمارستان بستری می شود و تحت عمل جراحی قرار می گیرد . این عمل جراحی که برای زنده ماندن کودک بسیار حیاتی است ، از نظر کودک یک فاجعه و ظلم بسیار بزرگ است که در آن مادر ، وی را تنها گذاشته و رفته است . خشمی که کودک از مادر خود در دل دارد به این تصمیم پیش نویسی ختم می شود که « مادر قابل اعتماد نیست » و بر اساس یک مکانیزم همیشگی در اینگونه موارد ، به این تصمیم کلی می رسد که « زن ها قابل اعتماد نیستند » .

این مفهوم در دنیای بزرگسالی سرنوشت روابط عاطفی وی را تعیین می کند . نکته قابل توجه این است که تصمیمات کودکی بر اساس هیجانات و احساسات خام گرفته می شوند و رنگ و بوی عقلانی ندارند و ردپای عقل سلیم و منطق بزرگسالی در آن به چشم نمی خورد و کودک با این اطلاعات غلط درباره نیات و اعمال و پدیده ها ، نسبت به تصمیم گیری و تعمیم آنها اقدام می کند . پس در کل باید گفت تصمیمات پیش نویسی بهترین روش برای کودک است تا برای دنیای پرآشوب و پرمخاطره ای که در آن زندگی می کند تدابیری بیاندیشد .

تحریف واقعیت ها بر اساس پیس نویس زندگی

همانطور که پیشتر از قول اریک برن عنوان کردیم وی در مورد پیش نویس زندگی می گفت : « با حوادث بعدی توجیه می شود ... » . این توجیه در حقیقت فرایندی است که برای تایید پیش نویس زندگی انجام می شود . انسان چه در کودکی و چه بزرگسالی در بررسی واقعیت طوری به تحلیل و تفسیر می پردازد که دیدگاه وی درباره جهان یا همان پیش نویس زندگیش مورد تهدید واقع نشود و تایید شود . به عنوان مثال در مورد فردی با دیدگاه « زن ها قابل اعتماد نیستند » ، در هر واقعه ای تحلیل و تفسیری انجام می شود که در نهایت این دیدگاه وی را تایید کند . به عبارتی برای تایید دیدگاه عدم اعتماد ، فرد شواهد و مدارکی بی پایه جمع می کند که البته از نظر خودش کاملا درست است .

طبقه بندی انواع پیش نویس ها

بر اساس محتوا ، سه نوع پیش نویس تعریف شده است :

۱-  برنده و موفق

۲- بازنده

۳-  غیر برنده یا معمولی

الف ) برنده و موفق

از نظرگاه اریک برن ، کسی که پیش نویس برنده و موفق دارد به اهداف مورد نظر خود می رسد . نکته بسیار مهم این است مه فقط وقتی عنوان برنده و موفق قابل استفاده است که فرد با آرامش و شادکامی به اهداف خود برسد . اگر شما یک میلیونر هستید تنها زمانی عنوان برنده به شما اطلاق می شود که شادکام و خوشبخت باشید و خودتان نیز در مورد خود و موفقیت هایتان احساس خوبی داشته باشید .

ب) بازنده

به عکس مفهوم برنده ، بازنده شخصی است که به اهداف خود نمی رسد . به عنوان مثال فردی که تصمیم به میلیونر شدن می گیرد و در نهایت از فقر سر در می آورد یک بازنده است . بازنده دیگری هم داریم که میلیونر شده است ولی شادکام و خوشبخت نیست و دچار انواع صدمات جسمی و روحی شده است .

پس از نظر برن موفق و برنده بودن باید بسیار دقیق تعیین شود . اگر شما در کودکی تصمیمی پیش نویسی با این عنوان بگیرید که « من معمولا شکست می خورم . » ، رسیدن به این تصمیم پیش نویسی ، صدمات جسمی و روحی زیادی برای شما به همراه می آورد .

ج) غیر برنده و معمولی

افرادی هم هستند که در زندگی راهی حاشیه ای را انتخاب می کنند و خود را به خطر و دردسر نمی اندازند و بسیار محتاطند و خود را درگیر هیچ مسأله ای نمی کنند و همیشه در حاشیه زندگی می کنند .

مثل کارمندی که سی سال بدون وقفه در یک بخش جانبی اداره ای کار می کند و بدون هیچ تغییر و پیشرفت چشمگیری بی سر و صدا بازنشسته می شود و به کنج خانه اش برمی گردد و مدام می گوید اگر شانس و فرصت مناسب بود من حتما موفق می شدم .

توجه به این نکته الزامی است که باید در طبقه بندی های بالا احتیاط لازم را به عمل آورد . باید دقت کنیم که این طبقه بندی ها نسبی است و برای هر فرد متفاوت است و برنده و بازنده بودن را باید اغلب در هدف هایی که فرد انتخاب می کند و در احساسی که فرد درباره محتوای زندگیش دارد جستجو کرد . اغلب پیش نویس هایی که ما انتخاب می کنیم ترکیبی از سه نوع بالاست . به عنوان مثال فردی که تصمیم گرفته در زمینه فکری موفق ، در زمینه بدنی منفعل و در زمینه عاطفی بازنده بزرگی باشد .

در پایان کلام

پیش نویس زندگی در خارج از حیطه آگاهی ما قرار دارد و ما در بزرگسالی از فرایند تشکیل آن در کودکی بی خبریم و هیچ خاطره ای از آن نداریم . اما این دلیل بر تغییر ناپذیری پیش نویس ها نیست . شما با شناخت طرح های پیش نویسی خود به وسیله خودتان یا با کمک روانشناس تحلیل رفتار متقابل می توانید نسبت به تغییر آنها اقدام کنید . وجود پیش نویس های برنده و موفق در زندگی شما می تواند کیفیت و سرنوشت زندگی شما را به کلی دگرگون نماید .

الگوی خوب

هیچ‌کدام از ما انسان‌های معمولی،  کامل نیستیم. هر یک از ما ممکن است در یک یا چند زمینه خاص، برتری‌هایی بر دیگران داشته باشیم اما در زمینه‌های دیگر ممکن است از دیگران عقب‌تر باشیم. برای خیلی‌ از ما حداقل در دوره‌ای از زندگی، این سوال و دغدغه پیش آمده که آیا کسی یا کسانی هستند که با نگاه کردن به آنها و اقتباس از تفکر و رفتارشان بتوانیم مسیر زندگی و پیشرفت‌مان را مشخص‌تر کنیم و با خیال راحت‌تر و بهتر آن را بپیماییم؟ «الگو» به فردی گفته می‌شود که به دلیل برتری ویژه‌اش در برخی خصوصیات و توانمندی‌ها، در جایگاهی بالاتر از عموم جامعه قرار می‌گیرد و موفقیتی که او در تقویت این توانمندی‌ها کسب کرده به عنوان هدفی برای سایر افراد جامعه قرار می گیرد تا در راه رسیدن به آن تلاش نمایند. هیچ لزومی ندارد دنبال افرادی باشیم که همه صفات مثبت را داشته باشند . برای الگوگیری باید ابعادی از زندگی را که برایمان مهم است، مشخص کنیم و بین یک تا 10 به خودمان در این ابعاد امتیاز بدهیم. اگر وضع‌مان در آن زمینه خوب بود، امتیاز بالاتر (نزدیک به 10) و اگر بد بود، امتیاز پایین‌تر (نزدیک‌تر به 1) بدهیم. در هر بعدی که امتیازمان کم بود، حتما باید به دنبال الگو باشیم. این ابعاد می‌تواند شامل موارد زیر باشد: بعد علمی، بعد اعتقادی، بعد اجتماعی و روابط خانوادگی، بعد شغلی و رضایت از کار، بعد اقتصادی و رفاه در زندگی، بعد سلامت جسم، روان و روح.

الگوی خوب یعنی که؟

آنچه یک الگو را تبدیل به یک الگوی مناسب و مفید می‌سازد شامل این موارد است:

• فرد «الگو» معمولا خودش یک عضو از جامعه خودمان است. (البته این قضیه، قانون متقن نیست.)

• فرد «الگو» از مسیرهای رایج و مرسوم توانسته است موفقیت خود را کسب کند، نه از روش‌های نامتعارف و غیرعادی.

• یک فرد الگو، در زوایای مثبت زندگی‌ توانسته است به موفقیت دست یابد. مهم آن است که الگوهایی که از آنها یاد می‌کنیم، دارای صفات مثبت در موفقیت‌های زندگی باشند.

• یک فرد الگو، فردی است که در رفتار و گفتار روزمره‌اش به راحتی می‌توان زوایای امید را مشاهده کرد؛ حتی اگر در شرایطی آنها را ببینیم که در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات روزمره هستند.

• این گونه افراد، معمولا با کمک و همراهی دیگران و با حضور مثبت در کارهای گروهی و پرورش توانایی‌های خود در زمینه کار تیمی و فعالیت کردن با دیگران، توانسته‌اند گام‌های مثبت بردارند.

• یک فرد الگو، ابایی ندارد که موفقیت‌های خود را در اختیار دیگران بگذارد و راه رسیدن به آن را به دیگران بیاموزد.

چگونه یک الگوی مناسب انتخاب کنیم؟

چند نکته مهم و کاربردی در انتخاب الگو نهفته است که خصوصا برای الگوپذیری کودکان و نوجوانان ارزش زیادی پیدا می‌کند:

• الگوها باید افرادی از بطن جامعه و ترجیحا نزدیک به فرهنگ، آداب و عوامل اجتماعی خودمان باشند تا ارزش الگوپذیری از او پر رنگ تر‌شود.

• باید به خودمان و دیگران بیاموزیم که اگر فردی را در یک زمینه به عنوان الگو انتخاب کردیم و آن وقت دیدیم که در زمینه‌های دیگر دچار نقص و ناتوانی است، این دلیل بر کم‌ارزش بودن جنبه‌های مثبت مورد نظرمان نیست.

• الگوی انتخاب‌شده باید تا حد امکان در دسترس باشد تا بتوان هر از چند گاهی چهره او را (ترجیحا به صورت حضوری) دید و یا با او به صحبت نشست و یا درباره او صحبت کرد و یا مطلبی راجع به او مطالعه کرد.

• تا حد امکان باید به صورت شفاف مشخص کرد که الگویی که برای خود انتخاب کرده‌ایم، چه هدف‌هایی را برای خود مشخص کرده، چگونه این اهداف را به واقعیت تبدیل کرده، چگونه تلاش کرده و چه‌طور مشکلات را شناسایی کرده، چه نقاط ضعفی را در خود برطرف کرده، از چه کسانی و چه چیزهایی کمک گرفته است.

• در مرحله بعدی باید به صورت دقیق و شفاف مشخص کرد که در این زمینه‌هایی که اطلاعاتش را از فرد به دست آوردیم، خودمان چه تفاوتی با او داریم. آن وقت هدف‌گذاری باید با توجه به قابلیت‌ها، امکانات و شرایط خودمان انجام شود.

• بهتر است آنچه را که از الگویمان می‌آموزیم، یادداشت کنیم. نوشتن این موارد، هم کمکی است به شفاف‌تر شدن موضوع برای خودمان، هم برایمان مشخص می‌کند که کجا را درست رفته‌ایم و کجا را اشتباه و ضمنا ذخیره‌ای می‌شود.