اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

در جستجوى خوشبختى

اگر واقعاً در جستجوى خوشبختى هستید و حقیقتاً مى‏خواهید خوشبخت شوید ، در دوردستْ آن را جستجو نکنید ، چون خوشبختى ، نزدیک شماست و با شما فاصله‏اى ندارد. اصلاً خوشبختى، خارج از شما نیست تا آن را جداى از خود جستجو کنید. بلکه منبع همه خوشبختیها خود شما هستید. اراده مصمّمتان، تفکّر خلّاقتان و اندیشه سازنده‏تان، همان خوشبختى است. مگر غیر از این است که همه سعادتمندان عالم با سعى و اراده آهنین به این گوهر ارزشمند ، دست یافته‏اند؟ آنها خوشبختى را در خود دیدند ، یافتند و به دست آوردند. بنابراین، آن کسى که باید سعادت را به ما هدیه کند، کسی نیست جز خود ما. باید آستین همّت را بالا بزنیم و با اراده‏اى محکم و تلاشى شکست‏ناپذیر، به دنبال خوشبختى برویم.

اراده مصمّم، تفکّر خلّاق و اندیشه سازنده‏، همان خوشبختى است.

خوشبختى هم مانند خیلى چیزهاى دیگر، مشکلات و موانعى دارد که شناختن آنها مطمئناً در رسیدن به گوهر خوشبختى به ما کمک شایانى خواهد کرد.

آیا همین فکر که « رسیدن به خوشبختى ، کارى سخت و دشوار است » نمى‏تواند مانع خوشبختى محسوب شود. چون بعضى از مردم به اشتباه ، این‏گونه فکر مى‏کنند و یا حتّى از این هم پا را فراتر مى‏گذارند و معتقدند که رسیدن به خوشبختى، غیرممکن است.

شما چه‏طور؟ آیا شما هم خوشبختى را تا این اندازه دست نیافتنى مى‏دانید؟ به نظر نمى‏رسد این افکار، کمکى به جز دور کردن انسان از تلاش و فعّالیت در جهت رسیدن به خوشبختى داشته باشد و فقط خلّاقیت در فکر و عمل را از انسان مى‏گیرد. ما با توجّه به منابع دینى‏مان این‏گونه نیستیم . چون دائماً به ما توصیه به امید داشتن و امیدوار بودن مى‏شود و همین حالتِ امید است که راه را بر این‏گونه تفکّراتِ غلط مى‏بندد. در فرهنگ فارسى ما نیز « جوینده » را « یابنده » معرفى کرده‏اند.

 

 مادرِ همه ی موانع ، همین تفکّر غلط است، امّا موانع کوچک و بزرگ دیگرى را نیز مى‏توان برشمرد که تا اندازه‏اى راه را بر طالب سعادت، تنگ مى‏کنند از قبیل: احساس گناه ، حسادت ، چشم و همچشمى ، ملامت و سرزنش و....

به عنوان مثال، حسادت را تصوّر کنید. حسادت نمی گذارد شخص حسود احساس خوشبختی کند و مدام در نگرانی و تشویش به سر می برد.با کمى دقّت مى‏توان دریافت که دقیقاً به همان اندازه که سعادت و خوشبختىِ ما به دست خودمان است، شقاوت و بدبختى ما نیز به دست خودمان است.

طالع شما همان چیزی است که برایش تلاش می کنید وخودتان آن را می سازید.

مطمئناً هر انسانِ سعادتمندى، خوشبختى خود را بر پایه‏هاى محکمى استوار کرده که در صورت از بین رفتن این ستونهاى محکم، در حقیقت ، خوشبختى‏اش از بین مى‏رود.

یکى از مهم‏ترین پایه‏هاى سعادت در هر کار، «میل» و «رغبت» شماست ، یعنى شما تا زمانى که طالب خوشبختى نشده‏اید هیچ کس و هیچ چیز نمى‏تواند در این زمینه به شما کمک کند.

شاید از خود بپرسید: مگر کسى هم وجود دارد که رغبتى به خوشبختى نداشته باشد؟ در پاسخ باید گفت: بله. افراد زیادى هستند که به خاطر مشکلات و سختیهایى که در راه رسیدن به خوشبختى وجود دارد، على رغم میل باطنى‏شان، خود را راغب به خوشبختى نشان نمى‏دهند و همان وضعیّت کسل‏کننده موجود را ترجیح مى‏دهند .

 

امّا پایه دوم ، این است که براى رسیدن به این آرزو ، یا بهتر بگوییم ، به این خواسته باید «تلاش» کرد ، تلاشى بى‏وقفه که شکستهاى پى‏درپى هم نتواند شما را از این تلاش باز دارد. همین‏که مى‏گویند: «من باید این کار را انجام دهم » و « من می توانم»، نشانه ی همین تلاش است.

 

و سرانجام ، سومین پایه و اساس براى خوشبختى ، تلاش همراه با « اندیشه » و « تدبیر » است ، تلاشى هدفمند ، برنامه‏ریزى شده و گام به گام، نه تلاشى از روى احساس که آنى مى‏آید و آنى هم مى‏رود . تلاشى که شما را آرام آرام به هدفتان نزدیک کند ، تا به این ترتیب ، از آن همه کوشش و پویش ، خسته نشوید و خود را ملامت نکنید و نگویید: « من مى‏دانستم که نمى‏توانم! » چون ملامت کردنِ خود ، یکى از موانع اساسىِ راه پرفراز و نشیب خوشبختى است.

شاید شما براى رسیدن به خوشبختى، راههاى زیادى را رفته باشید و یا از این راههاى گوناگون، اطلاع پیدا کرده باشید امّا مطمئناً خوشبختى یکى نیست و مسلّماً یک راه هم ندارد. به اقتضاى خوشبختىِ شما، راه مناسب آن نیز وجود دارد.

به نظر مى‏رسد که در بین همه این راهها ، یک راه وجود دارد که مى‏توان آن را حقیقتاً « شاهراه خوشبختى » نامید، همان راهى که مطمئن‏ترین راه است و منتهى به خوشبختى حقیقى، ابدى، و زوال‏ناپذیر مى‏شود. کدام راه؟ راه «ایمان».

نه پول، نه قدرت، نه لباس، نه زیبایى، و نه شُهرتِ من، هیچ کدام مرا به سرمنزل آرامش‏بخش خوشبختى نمى‏رساند، مگر اینکه همه اینها را از خداوند دانسته وشکرگذار باشیم .

شاهراه خوشبختى، همان راهى است که ما را به خداوند ، نزدیک کند و فطرت ما را بیدار سازد ، چون در وجود ما چیزى است بزرگ‏تر از همه عوامل مادّى خوشبختى که ما باید در جستجوى آن باشیم و آن، روح خداجو و خدایى ماست. روحى که نه پیر مى‏شود و نه پیرى بر او تأثیر مى‏گذارد. روحى که اگر در این شاهراه افتاد ، هیچ آفتى نمى‏تواند آن را از بین ببرد ، و مرگ هم برایش پایان خوشبختیها نیست. چون او سعادت ابدى را یافته است. سعادتى که با مردن، تمام نمى‏شود و با بیمارى، از بین نمى‏رود و با فقر، تعارضى ندارد.

سختی ها ومشکلات از نشانه های خوشبختی اند چرا که تا آنها نباشند راحتی وآسایش معنا ندارد.

یکى از این نشانه‏ها « تحرّک داشتن » است ودیگر نشانه خوشبختى، « عمل کردن به دانسته‏ها »ست و توصیه مى‏شود که با این‏کار ، خوشبخت شوید.« همنشینى با دانشمندان و عالمان »، یکى دیگر از نشانه‏هاست. دین مقدّس اسلام، توصیه‏هاى زیادى در این زمینه دارد .ایمان، محاسبه نفس، کوشش در راه اجراى فرمانهاى خداوند و... را نیز مى‏توان از این نشانه‏ها دانست. عجیبْ اینجاست که در میان این نشانه‏ها، « چشیدن سختیها و تلخیها » نیز وجود دارد، چرا که تا مشکلات نباشند ، راحتى معنا ندارد و تا بیمارى نباشد ، ارزش سلامتى شناخته نمى‏شود

خوشبختى مى‏تواند نشانه‏هاى فراوانى داشته باشد و مطمئناً نمى‏توان همه ی آنها را نام برد ، امّا با استفاده از متون دینى‏مان به چند گزینه اشاره مى‏کنیم که آنها را موجب سعادت دانسته‏اند.

خود را دوست داشته باشیم

برای اینکه بتوانیم در برابر مشکلات مقاوم باشیم، زندگی آرامی را تجربه کنیم و به هر چه که آرزو داریم برسیم ، کافی است ابتدا روی خودمان کار کنیم و به توانمندی ها و مهارت هایی در خود دست پیدا کنیم .

برای آن که این توانمندی ها و مهارت ها در برابر برخوردها و واکنش های ناخوشایند اطرافیان و روزگار ، متزلزل نشوند و حتی فراموش نشوند باید تلاش کرد که در ما همیشگی و ماندنی شوند .

بنابراین می بایست ابتدا نقاط ضعف خود را بشناسیم و بدانیم همه ی واکنش هایی که در اطراف می بینیم به نوعی امواجی هستند که ما خود چه در ذهن و چه در رفتار خود آن ها را به سمت خود فرا خوانده ایم. البته قبول دارم افراد بیماری ممکن است در اطراف ما وجود داشته باشند ولی اگر روی خود تسلط داشته باشیم می توانیم از ایجاد ناراحتی ها از سوی ایشان به راحتی جلوگیری کنیم. یا حتی آنها را وادار کنیم که رفتار غلط شان را با ما تغییر دهند یا نهایتا این قدرت را خواهیم داشت که با چیزی که قابل تغییر نیست کنار بیائیم و یا خود را از آن محیط دور کنیم.

دانستن علت رفتارهای اشتباه دیگران و حتی خود ما مثل راه کوتاهی است که ما را زودتر به سر منزل مقصود می رساند.

وقتی به خود دقت کنید و ببینید که چرا زود عصبانی می شوید می شوید یا چه چیزی در رفتار فرد متقابل ، شما را عصبانی می کند خیلی زود حتی در حین مکالمه و احیانا جر و بحث به خود آمده و نسبت به کنترل اوضاع به ویژه به نفع خود اقدام می کنید، آرامش خود را هم حفظ کرده و از آسیب های احتمالی آن برخورد ناشایست نیز خواهید کاست.

دوست داشتن و پذیرفتن خود  میانبری ست برای پیدا کردن شناخت و تغییر نقاط ضعف.

اگر بپذیریم " تو همانی که می اندیشی " پس همان کسی هم هستی که وضعیت کنونی خود را آفریده ای! این مساله آن قدر مهم است که تحول بزرگی در زندگی تو ایجاد می کند. وقتی بپذیریم که آفریننده ی وضع کنونی زندگی مان خود ما هستیم و نه دیگران، آن گاه دیگری را مسئول ناکامی خود نمی دانیم و هر گاه فراموش کنیم که وضعیت مان را می آفرینیم آن وقت است که دیگری را مسئول ناکامی خود دانسته و سرزنش می کنیم و به این ترتیب اقتدار خود را از دست می دهیم.

اگر بپذیریم " تو همانی که می اندیشی " پس همان کسی هم هستی که وضعیت کنونی خود را آفریده ای!

اتفاقات کوچک، تصادفات، ترافیک، تاخیرهای ناخواسته ، دلشوره ها و حتی امراضی که گرفتار آن ها می شویم همگی پیامی دارند تا به ما بفهمانند که یک جای کار غلط است! و ممکن است مفاهیم و علت هایی از اعتبار ندادن و دوست نداشتن خود تا بانی خیر شدن برای دیگران را در بر داشته باشد. اگر نگاه را به دورن خود برگردانیم و اجازه دهیم اعضا و جوارح ما با ما حرف بزنند ، ما از راز بسیاری از واقعیت ها که مدعی هستیم اطرافیان مسبب ایجاد آنها هستند مطلع خواهیم شد.

 

اگر خود را دوست داشته باشیم ، قبول داشته باشیم و وقتی را برای گوش دادن و نگاه کردن به خود بگذاریم ، حتی راه خود را هم پیدا خواهیم کرد و اگر نه اولین ناملایمات ، برخوردها و مقاومت ها و اعتراض ها را از جانب همین اعضا و جوارح خود خواهیم دید! (بییاری از بیماری ها در اثر ضعف روحیه ایجاد یا تشدید می شوند.

 

بنابراین حتما بهتر است که هر چیز را از خود شروع کنیم از دوست داشتن و مهربان بودن گرفته تا قاطع بودن و پذیر ا بودن که تو مسئول کارهای خودت هستی و نه اوضاع و شرایط و حتی دیگران

تمدد اعصاب

امروز بدترین روز زندگی خود را تجربه کـرده ایـد. کارفـرمـای شما در مقابل دیگران به شما توهین نموده و وقتی در راه برگشت از رستوران بودید، با اتـومـبیل خود تصـادف کرده و این باعث دیر رسیدن به جلسه بعد ازظهر گردیده و موجب برخورد شدیدتر کارفرما شده است.هنگام مراجعه به خانه لیز خورده و با کمر روی زمین می افتیـد. بـا دردسـر فـراوان وارد اتومبیل شده و با سرعت هرچـه تمام به طـرف مـنـزل حرکت کرده و بدلیل سرعت غیر مجاز توسط پلیس جریمه می شوید... تصورش را بکنید.

بعد از تلو تلو خوردن و باز کردن درب منزل فقط میخواهید استراحت کرده و آرامش خـود را بدست بیاورید. بنابراین ممکن است با یک نوشیدنی خنک و تماشای تلویزیون خود را آرام و ریلکس کنید. اما این کار توصیه نمیشود. شما قصد دارید استرس را از خود بیرون نمایید و هدف فقط استراحت کردن نیست. کارشناسان بر این عقیده اند که بهترین راه برای تمدد اعصاب این است که فرد به تدریج احساسات خود را ارضا نماید.

غوطه وری

لازم نـیـست حـتـما بـرای ریـکس شـدن به قله کوه بروید، فقط کافی است خود را در یک منظره معمولی کوچک غوطه ور سازید. برای مثال اگر تابلوی نقاشی زیبایی در خانه یـا محل کارتان دارید، آن را مجسم کرده و زیبای آنرا مورد تحسین قرار دهید. اگر آکواریمـی پر از ماهی های رنگارنگ دارید، برای مدتی به حرکات روان و سلیس آنها نگاه کنید تابه آرامش برسید.

احساسات خود را برانگیزید

در مرحله بعد سفری به لاله گوش خود داشته باشید.به موسیقی موردعلاقه تان گوش دهید. کلاسیک، پاپ، راک یا هر چیز دیگر. فقـط سـعـی کنیـد از کـارهایی که باعث ایجاد هیجان و تنش در شما میگردد، اجتناب نمایید. بکار بردن یک هدفون می تواند از شنیده شدن صداهای دیگر جلوگیری کرده و باعث آرامش بیشتر گردد.

مطابق با ذائقه خود یک فنجان چای سرد، آب میوه خنک یا آب سرد میل کنید.

حس بویائی را فراموش نکنید.بوی عود، یک شمع معطر و یا عطر مورد علاقه همسرتان میتواند شما را آرام کند. حتی می تـوانید به حـمام رفـته با صـابونهای مایع و معطر بدن خود را بشویید.

اگر کسی هست که می تـواند شـما را مـاسـاژ دهد، از او بخواهید اینکار را انجام دهد. محققان میگویند که ماساژ مناسب میتواند هورمونهای ایجاد استرس را کاهـش داده و تنش را ازبین ببرد. اگر تنها هستید کمی شانه ها و گردن خود را مالش داده و به آرامی دستها و پاهایتان را ماساژ دهید.

بررسی ها نشان داده کـه نوازش حیوانات خانگی در ایجاد ملایمت و زدودن تنشها مؤثر می باشـد. اگـر سـگ یا گربه ای دوست داشتنی در خانه دارید آنها را پیش خود آورده و کمی نوازش کنید!

تمدد اعصاب تدریجی

روش بعدی یکی از تکنیکهای تست شده و مؤثر میباشد که می تـوانـد فـرد را بـه حالت مطلقی از آرامش برساند. با بکار بردن این روش می تـوانـیـد احـساسـی تـازه و بـدور از ناملایمات بدست آورید.

همانطور که قبلا نیز گفته شد با گوش دادن به موزیکی دلپـذیر شروع کنید. سپس روی سطحی راحت دراز کشید. چشمانتان را بـسته و نـفـسی عـمـیق بکشید. اجازه دهید شکمتان به طرف بالا و پایین حرکت کند. در همان حـال کـه بـا آرامـش دراز کـشیده اید، روی پاک کردن ذهن خود تمرکز کنید.

احساس آرامش بیشتری می کـنـید؟ اکنـون نـوبت تمرین اصلی است. از قسمت بالا با چشم ها شروع میکنیم. چشمان خو را به هم فشار داده و پیشانی را بسمت بالا نگاه دارید گویی در حال تحمل یک فشار عصبی زیاد می باشـید. چند لحظه به همین صورت صبر کنید. سپس چشمان خود را رها کرده و آرام روی هم قرار دهید. احساس کنید کـه تنشها از چشمانتان جدا میشـونـد. از ایـن ملایمت برای چند لحظه لذت برده و دوباره از ابتدا شروع کنید.

به سراغ آرواره و فک رفته و همین تـمـرین را در ایـن قـسـمـت تـکـرار کـنـید. عضلات فک و آرواره خود را منقبض و بعد از مدتی کوتاه رها سازید تا تنش از شما دور شود.به همیـن ترتیب به طرف قسمتهای پایین تر بدن مانند گردن، شانه ها، قفسه سیـنـه و ... برویـد. هراز گاهی مکث کرده و ببینید قسمتهای بالاتر هنوز احساس استرس مینمایید یا خیر. اگر تنش زدائی بطورکامل انجام نگرفته بود به آن قسمت برگشته و تمرین را تکرار کنیـد. ( معمولا چشم ها و آرواره نیاز به تکرار تمرین خواهند داشت. )

به همین منوال ادامه دهید تا به شکم، ران، ساق و در انتها به کف پاها برسید. بـستـه به وقتی که شما اختصاص می دهید و زمانی که بدن شما برای ریلکس شدن نیاز دارد این تمرین ممکن است از 15 دقیقه تا 1 ساعت بطول بینجامد.

برای رسـیدن بـه آرامـش هـرگـز نـبـاید شـتـابزده عـمل کرد و باید هر آنچه که نیاز دارید و می خواهید به خودتان بدهید. این روش بـرای ایـجاد حـالت خـود تـلقـیـنی و رسیدن به آرامش مطلق بسیار مؤثر بوده و در همه شرایط کار می کند.

اگر با ورزش یوگا آشنایی داشته باشید، متوجه شباهتهـای بـیـشمـاری در تمرین بالا و تکنیکهای این هنر باستانی هندوستان خواهید شد.

در انتها استرش شما باید از بین رفته و یا حداقل تقلیل یابد. احساس آرامـش و راحتـی خواهید کرد، حتی ممکن است شبیه انسانی بی خیال از ناملایمات آزاد شوید. اندکی وقت را به مجسم نمودن لحظات خوشحالی و آرامش اختصاص داده و از نبـود استـرس لذت ببرید.

بیاد داشته باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرند.