اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

تنبیه

نوجوانی دوره ای مهم و سرنوشت  ساز است. نوجوانی برزخ میان کودکی و بزرگسالی است و دوره‌ای انتقالی است که طی آن فرد فضای روحی کودکی را ترک می ‌کند و وارد مرحله دیگری می‌شود. در این مرحله نوجوان علاوه بر اینکه با تغییرات بیولوژیکی، شناختی و رشد جنسی روبه‌رو است، بایستی خود را با انتظارات والدین، مدرسه و گروه همسالان که با سرعت تغییر می‌کنند،‌ سازگار کند. از دگر سو این دوره با تغییراتی همراه است که ممکن است در وی احساس بی نیازی نسبت به پدر و مادر و یا مقررات آنها ایجاد کند و لذا گاه مشاهده می شود که نوجوان به خود اجازه میدهد که اقدام به بی نظمی و بی توجهی به اصول خانواده، مدرسه و یا حتی جامعه را بکند. در اینجا این سوال پیش می آید که با توجه به افزایش خودمحوری در نوجوان، آیا باید این ویژگی را طبیعی دانسته و به وی کاری نداشته باشیم و یا اینکه نه! لازم است او را مورد تنبیه و توبیخ قرار دهیم؟

نوجوانی با تغییراتی همراه است که ممکن است در وی احساس بی نیازی نسبت به پدر و مادر و یا مقررات آنها ایجاد کند

تصمیم گیری در این مورد گاه کار بسیار سختی خواهد بود زیرا آموزش نظم و تربیت به نوجوان بسیار سخت تر از آموزش آن به بچه های کوچکتر است. در این زمان نوجوان ما بسیار بزرگتر از آن شده که گوش او را بپیچانیم و یا با یک اخم او را از ادامه دادن حرفهای بی ربط بازداریم و از طرف دیگر آن قدر هم بزرگ نشده که خودش به تنهایی خوب و بد روزگار را از هم تمیز داده و کاملا مستقلانه عمل کند. تردیدی نیست که فرآیند اجتماعی شدن فرزندان، مستلزم اجرای انضباط در شئون گوناگون زندگی است، در خصوص انضباط، مسئله پاداش و تنبیه مطرح می‌شود یعنی والدین چه تدابیر تشویقی و تنبیهی را باید در نظر بگیرند تا به فرایند اجتماعی شدن نوجوانشان کمک کنند؟ بنابراین به نظر چه نوع تنبیهی می تواند برای او مناسب باشد و او را در ادامه دادن رفتارهای نامطلوبش باز دارد؟

ما در این یادداشت یک سری پیشنهاد ساده برای تنبیه کردن نوجوانان به شما ارایه می دهیم. امیدواریم مطالعه آن برای شما مفید واقع شود.

البته قبل از پرداختن به این روشهای پیشنهادی، حتما به این چند نکته توجه داشته باشید:

1- منظور ما از ارایه این روشها این نیست که با هر اشتباهی که از نوجوانتان سر زد تمام این راهبردها را بکار گیرید بلکه بنا بر ویژگی های فرزندتان و همچنین متناسب با اشتباهی که از وی سر زده است، یکی از این اصول را به کار ببرید.

2- در هنگام اعمال این روشهای تنبیهی فراموش نکنید که زمانی آنها موثر خواهند بود که دارای محدودیت زمانی باشند نه اینکه آن قدر ادامه دار و یا طولانی بوده که فرزند شما به آن عادت کند و نه آن قدر کوتاه مدت و مقطعی باشد که نوجوان شما طعم واقعی تنبیه را نچشد.

3- در اجرای روش تنبیهی خود ثبات قدم داشته باشید و به گونه ای رفتا کنید که فرزندتان متوجه تصمیم قطعی شما در زمینه تربیتی بشود.

در هنگام اعمال روشهای تنبیهی فراموش نکنید که زمانی آنها موثر خواهند بود که دارای محدودیت زمانی باشند

4- فراموش نکنید که اعمال تنبیه باید آخرین راه حلی باشد که شما به کار می برید. در ابتدا سعی نمایید که با تذکر زبانی و یا قهر کردن کوتاه مدت و یا حتی اخم کردن ، فرزندتان را متوجه اشتباهاتش بکنید. تنها در صورتی که این روشها کارآمد نبود به تنبیه متوسل شوید لذا ما این روشها را به شما توصیه می کنیم.

و اما روشهای  پیشنهادی ما....

برای این که فرزند نوجوان شما در برابر اشتباهاتی که انجام می دهد مسئول باشد و فراموش نکند که در برابر نافرمانی ها و کجروی ها باید پاسخگو باشد، لازم است که گاهی دنیا را به او سخت بگیرید و یه شوک به او وارد کنید بنابراین فکر کنید و ببینید که چه چیزهایی برای او مهم است و از همین طریق وارد عمل شوید.

- در دوره نوجوانی بسیار مشاهده می شود که برخی از بچه ها(به خصوص پسران) مخفیانه سوییچ ماشین و یا موتور پدرشان را برای تفریح بر می دارند. این رفتار نوجوان در خانواده، هم نوعی سرپیچی از مقررات منزل است و هم سرپیچی از قوانین اجتماعی که می تواند باعث ایجاد آسیبهای جسمی برای خود و یا دیگران شوند لذا در برابر این گونه رفتارهای نادرست باید به شدت برخورد کرد و طوری واکنش داد که دیگر تکرار نشود. در این شرایط لازم است که حتما یک امتیاز و یا مزیت مهم زندگی او را مشخص کرده و آن را محدود کنید یعنی شرایطی را فراهم آورید که فرزند شما اینگونه احساس کند که در اثر این سرپیچی و نافرمانی یک امتیاز (یا آزادی مهم) را از دست داده است.

- اگر نوجوان شما دارای تلفن همراه شخصی است، در ازای کار اشتباهی که انجام می دهد، تلفنش را از وی گرفته و یا حتی استفاده از تلفن ثابت را می توانید در او محدود کنید. مثلا اینکه یک روز بیش از 15 دقیقه حق استفاده از تلفن ثابت را ندارد.

- تلویزیون، کامپیوتر، بازیهای  کامپیوتری و .. را از دسترس او دور کنید و یا رمز عبور آن را تغییر دهید تا دسترسی به کامپیوتر( البته برای مدتی مشخص) برای وی غیر ممکن شود.

- رفت وآمد با دوستان و یا فعالیتهای اجتماعی شان را محدود کنید. یعنی نه دوستی می تواند برای ملاقات او به منزل شما بیاید و نه او اجازه دارد که برای دیدن دوستان خود، خانه را ترک کند. او تنها زمانی می تواند خانه را ترک کند که قصد رفتن به مدرسه و یا کاری مهم را که شما خواسته اید، داشته باشد. فوتبال بازی کردن، کافی نت، گیم نت و .. همگی تا زمانی مشخص، ممنوع می شود. برخی از روان شناسان معتقدند که محروم کردن نوجوان از روابط اجتماعی او با همسالان، برای آنها شبیه به بوسه مرگ خواهد بود.

- اگر به طرق مختلف سعی کرده اید که فرزندتان را پای بند مقررات منزل کنید اما موفق نشده اید این روش را هم بیازمایید:

مقرری(ماهانه) او را تا زمان تبعیت وی از مقررات منزل و خانواده قطع کنید.

برخی از روان شناسان معتقدند که محروم کردن نوجوان از روابط اجتماعی او با همسالان، برای آنها شبیه به بوسه مرگ خواهد بود

به خاطر کار نادرستی که انجام داده ، کارها و فعالیتهای سخت منزل را به او واگذار کنید. برای مثال اگر نوجوان شما عادت دارد که آخر هفته را زیاد بخوابد، زود بیدار کردن وی و وادار کردن او برای خرید نان صبحانه، بسیار مشقت بار خواهد بود. این اقدام به او یاد خواهد داد که خانه، مهمان سرا نیست و زندگی گاه می تواند بسیار سخت و نامطلوب باشد.

برای برخی از نوجوانان سخت ترین تنبیه محدود کردن رژیم غذایی و یا همان ایجاد پرهیز از غذاهای مورد علاقه شان است. اگر محروم کردن از کامپیوتر، تلویزیون، تلفن همراه را امتحان کرده اید و به نتیجه مطلوبی نرسیده اید نوبت به آن رسیده که ایجاد محدودیت های رژیم غذایی را حتما امتحان کنید. بنابراین فقط او را تهدید نکنید بلکه واقعا وارد عمل شده و با رفتار خود نشان دهید که تصمیم قاطع برای اصلاح رفتار او را دارید

تبدیل فرصت ها به ثروت

یکی از مختصات و ویژگی‏های زندگی، پدیده زمان است. به این معنی که زندگی بر روی محوری به نام محور زمان اتفاق می‏افتد. بنابراین زندگی هر انسان از سه بخش تشکیل شده است: گذشته، حال و آینده پاره‏ای از انسان‏ها همواره در گذشته‏های خود زندگی می‏کنند.

 

همواره زانوی غم در بغل گرفته و حسرت گذشته‏ها را می‏خورند و با خود می گویند چرا این‏گونه شد؟! چرا در کنکور قبول نشدم؟ چرا مادرشوهرم این گونه گفت؟ چرا در گذشته بنده شایسته‏ای برای خدایم نبودم؟ چرا فقیرانه زندگی کردم؟ و هزار چرای دیگر که هرگز تأثیری بر زندگی حال و آینده او ندارد.

 

اندیشیدن ‏به گذشته و حسرت خوردن برای آن فقط انسان را افسرده و او را در دام گرفتاری‏های گذشته محبوس می‏کند

 

 چنین انسان‏هایی در خسران و زبان زندگی می‏کنند زیرا گذشته فقط یک تاریخ است و هرگز قابل بازگشت نیست.و با این چرا ها حال را از دست می دهند چرا که حال هم قابل تکرار نیست.

 

بنابراین اندیشیدن ‏به گذشته و حسرت خوردن برای آن فقط انسان را افسرده و او را در دام گرفتاری‏های گذشته محبوس می‏کند.

 

پاره‏ای دیگر از انسان‏ها فقط در آینده زندگی می‏کنند شب و روز نشسته‏اند و برای آینده تخیل می‏کنند، بدون اینکه اقدامی برای خلق هدفی انجام دهند مرتب وعده آینده به خود و خانواده می‏دهند و می‏گویند: ان‏شاءا... از اول هفته آینده. از ماه آینده .از سال دیگر.

 

چنین انسان‏هایی در خسران و پوچی زندگی می‏کنند هیچ تحولی در زندگی آنان رخ نمی‏دهد زیرا آنها کاری نمی‏‏کنند و قدمی بر نمی‏دارند.

 

البته اگر در ضمن تفکر به آینده برنامه ریزی کنیم ، از ادم های موفق کسب تجربه کنیم ، و از اکنونمان هم برای بهتر شدن آینده استفاده کنیم و بهره ببریم هیچ اشکالی ندارد .

 

اما تخیل صرف و امید به اتفاق های شانسی و مثبت اندیشی بی پایه هیچ نتیجه ای ندارد. آینده خوب و موفق نیاز به تلاش من و شما دارد .نیاز به حرکت دارد.

 

 دسته سوم انسان‏های هوشمند و خود آگاهی هستند که از گذشته‏های خود تجربه کسب می‏کنند و برای آینده خود طراحی و برنامه‏ریزی می‏کنند ولی فقط در حال زندگی می‏کنند.

 

 

رهروان مسیر کمال کسانی هستند که حال را در می‏یابند نه در حسرت گذشته گیر کرده‏‏اند و نه وعده بدون اقدام آینده را به خود می‏دهند. آنها در لحظه‏ها زندگی می‏کنند. آنها انسان‏های مترصدی هستند که در لحظه‏ها فرصت‏ها را شکار می‏کنند و آنها را به ثروت تبدیل می‏کنند.

رهروان مسیر کمال کسانی هستند که حال را در می‏یابند نه در حسرت گذشته گیر کرده‏‏اند و نه وعده بدون اقدام آینده را به خود می‏دهند.

با خودت حرفای خوب بزن

همه ما روزانه بارها و بارها شاهد گفت‌و‌گوهایی هستیم که در ذهنمان صورت می‌گیرد و مخاطب آن خودمان هستیم.

 آیا تا به‌حال به این مکالمات درونی توجه کرده‌اید؟ می‌دانید چرا این گفت‌و‌گوهای ذهنی وجود دارد؟ آیا این گفت‌و‌گوها، بر زندگی‌مان تأثیرگذار است؟ برای پاسخ به این سؤالات جالب و اطلاعات بیشتر در مورد گفت‌و‌گوهای ذهنی، می‌توانید این نوشتار را مطالعه کنید.

گفت‌وگوی ذهنی می‌تواند مکالمه‌ای درونی باشد که هر روز صبح که از خواب بلند می‌شویم در ذهنمان تکرار می‌شود. این گفت‌وگوی ذهنی صدایی است که تشویق یا تنبیه‌مان می‌کند و برگرفته از اطلاعاتی است که در ضمیر ناخودآگاه و نیمه‌خود‌آگاه ما وجود دارد. به زبانی دیگر، گفت‌وگوی ذهنی، صحبت‌هایی است که شما در طول روز با خودتان دارید. این مکالمه‌های درونی می‌تواند حالتی مثبت یا منفی داشته باشد. مثلاً شما با خود می‌گویید: «من می‌توانم یا نمی‌توانم فلان کار را انجام دهم».

به‌عنوان یک قانون کلی، هر نوع مکالمه درونی که رفتار شما را محدود کرده و منزلت شما را پایین آورد، گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی که مکالمه درونی مثبت باعث می‌شود احساس خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید.  خیلی اوقات افراد از مثبت یا منفی بودن محتوای آنها اطلاع ندارند و تنها احساس ناشی از ان را به همراه دارند

مکالمه درونی معمولاً از عبارات و صحبت‌هایی که طی دوران کودکی از زبان کسانی که از دیدگاه کودکانه، افرادی مقتدر به شمار می‌آیند- به‌طور مثال از پدر و مادرتان- شنیده‌اید، نشأت گیرد.

«من آدم احمقی هستم»، این جمله یا جمله‌ای مشابه با همین تأثیر، یکی از معمول‌ترین عباراتی است که در گفت‌وگوی ذهنی به کار می‌رود.

هر نوع مکالمه درونی که رفتار شما را محدود کرده و منزلت شما را پایین آورد، گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی که مکالمه درونی مثبت باعث می‌شود احساس خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید. 

قدرت گفت‌وگوی ذهنی

با اینکه بسیاری از افراد - به‌دلیل ناآگاهی از چگونگی تأثیر‌گذاری مکالمه درونی بر امور شخصی و حرفه‌ای‌شان- نمی‌توانند قدرت گفت‌و‌گوی ذهنی را برآورد کنند اما اگر شخصی بتواند از نوع مکالمه‌های ذهنی خود آگاهی یابد و بفهمد بر چه اساسی شکل گرفته است، و چه احساسی را به دنبال دارد  اقدام بسیار مهمی انجام داده است. و می تواند بسیاری از حالات منفی خود را درمان کرده و از بین ببرد.

وی از این طریق می‌تواند رفتارهای خود را تحلیل کرده و اگر گفت‌وگوی ذهنی‌اش منفی و مانعی برای موفقیتش است، آن را با مکالمه درونی مثبت جایگزین کند.

به‌طور متوسط افراد در هر روز 60هزار تا 80هزار فکر از ذهنشان می‌گذرد. شمار بسیاری از این افکار می‌تواند منفی باشد چرا که خیلی از افراد از تأثیر مکالمه درونی مثبت در دستیابی به اهداف شخصی و حرفه‌ای ناآگاهند.

اگر هر فرد به پس زمینه اصلی مکالمات ذهنی خود که به‌طور پیوسته در ذهنش تکرار می‌شود توجه کند، به تأثیر مسلم و آنی این مکالمات نه تنها بر افکار بلکه بر عملکرد و رفتار خود نیز پی‌خواهد برد.

ضمیر ناخودآگاهتان با شما سخن می‌گوید

اگر تشخیص دهید که بیشتر از مکالمه درونی مثبت استفاده می‌کنید یا منفی، به نشانه‌ای خوب جهت پی بردن به نوع رویکردی که در کودکی شاهد آن بوده‌اید، دست یافته‌اید. شما با این اطلاعات، می‌توانید اعتقادات محدودکننده‌ای را که زائیده ضمیر ناخودآگاه شماست و به‌صورت مکالمه درونی نمود می‌یابد، شناسایی کنید.

گفت‌وگوی ذهنی مثبت بی‌نهایت سودمند است و بر روش‌های برنامه‌ریزی در آینده فرد مؤثر خواهد بود. مکالمه درونی مثبت همچنین می‌تواند شما را به سوی رویکرد «هر کاری و هر چیزی امکان‌پذیر است» سوق دهد.

تکنیک‌های گفت‌وگوی ذهنی مثبت

برای دستیابی به اهداف بزرگ و نتایج مثبت باید ذهن مثبتی داشته باشید و از قدرت جادویی کلمات برای کسب انرژی در جهت انجام کارها استفاده کنید. سعی کنید از تکنیک‌های زیر برای افزایش گفت‌و‌گوهای ذهنی مثبت درون خود استفاده کنید.

دائما افکار و اعمال خود را بازبینی کرده و بهبود ببخشید.

- سعی کنید اعتماد به نفس، عزت نفس و انگیزه را درون خود تقویت کرده و افزایش دهید.

- به رویکردهای مثبت روی‌آورید.

- افکار مثبت، امیدواری و مثبت‌گرایی خود را افزایش دهید.

- به سوی کسب صلاحیت‌های فردی و حرفه‌ای بیشتر و قابل تأمل‌تر گام بردارید.

- بر عقاید محدود کننده، موانع و چالش‌های شخصی و حرفه‌ای غلبه کنید.

- استرس و فشار عصبی خود را تسکین دهید.

اگرچه این اقدام در آغاز نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما با تمرین، به‌صورت خودکار برایتان عادت می‌شود و این بدین معناست که در این مرحله شما توانسته‌اید با موفقیت به اصلاح ضمیر نیمه‌خود‌آگاه خود بپردازید.

 اصلاح گفت‌وگوی ذهنی نامناسب

این اقدام اصلا پیچیده نیست. بزرگ‌ترین گام در این زمینه درک اهمیت روشی است که با خود سخن می‌گویید. با خواندن این مقاله شما تاحدی به این دریافت رسیده‌اید.

گام بعدی شناسایی واژه‌ها یا عباراتی منفی است که دائماً آنها را در مکالمه با خود تکرار می‌کنید. این کار ممکن است یک هفته یا مدت زمان بیشتری طول بکشد. شما باید اجازه دهید این واژه‌ها و عبارات به‌صورتی طبیعی آشکار شوند زیرا مستقیماً از ضمیر ناخودآگاهتان ناشی می‌شوند.

هنگامی که این واژه‌ها و عبارات منفی را شناسایی کردید باید تلاش کنید به شکلی آگاهانه، واژه‌ها و عبارات مثبت را جایگزین آنها کنید.

گفت‌و‌گو با ضمیر نیمه خود‌آگاه

این مرحله به شما امکان ارزیابی ضمیر نیمه‌خودآگاهتان را داده و اجازه می‌دهد عقاید محدودکننده‌تان را شناسایی کنید.

با آگاهی از این عقاید شما می‌توانید از طریق جایگزینی اطلاعات جدید مثبت با اطلاعات قدیمی ذخیره شده مستقیماً به اصلاح ضمیر ناخودآگاهتان بپردازید.

اگرچه این اقدام در آغاز نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما با تمرین، به‌صورت خودکار برایتان عادت می‌شود و این بدین معناست که در این مرحله شما توانسته‌اید با موفقیت به اصلاح ضمیر نیمه‌خود‌آگاه خود بپردازید. لطفا از اهمیت بسیار زیاد گفت‌و‌گوی ذهنی غافل نشوید. در غیراین صورت اعتماد به نفس‌تان برای اجرای تکنیک‌های برنامه‌ریزی برای آینده کاهش می‌یابد.