اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

فضایل کلی ماه رمضان

در بین ماه های سال قمری، ماه مبارک رمضان، از قداست و جایگاه ویژه ای برخوردار است چنانکه در دعای مخصوص آن می خوانیم: «... و هذا شهر عظمته و کرمته و شرفته و فضلته علی الشهور...»؛ (اقبال الاعمال/24) «و رمضان، ماهی است که او را عظمت و کرامت و شرافت، و فضیلت دادی، نسبت به ماه های دیگر.»

رسول خدا(ص) می فرماید: «اگر کسی در این ماه، یک آیه از قرآن، تلاوت کند، ثوابش مثل کسی است که در غیر ماه رمضان، یک بار قرآن را ختم کرده باشد.»(امالی صدوق/93) از امام صادق(ع) نیز نقل شده است: «هرکس در ماه رمضان، صدقه ای بدهد خداوند هفتاد نوع، بلا را از او دور می کند.» (بحار/ 93/316)

حضرت علی(ع) از پیامبر خاتم(ص) نقل می فرماید: «هیچ مؤمنی نیست که ماه رمضان را، به حساب خدا، روزه بگیرد، مگر آن که خدای تبارک و تعالی، هفت خصلت را برای او لازم گرداند، هرچه حرام در پیکرش باشد محو و ذوب گرداند. به رحمت خدای عزوجل نزدیک می شود. (با روزه خویش) خطای پدرش حضرت آدم را می پوشاند. خداوند لحظات جان دادن را، برای او، آسان کند. از گرسنگی و تشنگی روز قیامت در امان است. خدای عزوجل از خوراکی های لذیذ بهشتی او را نصیب دهد. و بالاخره خدای عزوجل، برائت و بیزاری از آتش دوزخ را به او عطا فرماید. (پرسش کننده در این حدیث مفصل، عالم یهودی بود) که عرض کرد راست گفتی ای محمد.» (من لایحضر صدوق/2/74)

ماه مبارک رمضان علاوه بر این که ماه عبودیت و بندگی، و ماه غفران و رحمت الهی است، از جهات دیگر نیز حائز اهمیت است:

1) ماه نزول قرآناولین ویژگی و امتیاز ماه مبارک رمضان، نزول قرآن کریم بر قلب نازنین پیامبر خدا(ص) برای نجات و هدایت انسان ها در این ماه پربرکت است چنانکه خدای سبحان می فرماید: «ماه رمضان، ماهی است که قرآن به عنوان راهنمایی مردم و نشانه های هدایت و فرق میان حق و باطل در آن، نازل شده است.» (بقره/185) در آیه دیگر می فرماید: «ما قرآن را در شب مبارک فرو فرستادیم.»(دخان/2)

2) شب قدر و تعیین سرنوشت
دومین ویژگی که باعث فضیلت ماه مبارک رمضان شده است، قرارگرفتن شب قدر و تعیین سرنوشت، در این ماه نورانی است. چنانکه در سوره قدر می خوانیم: «ما آن ]قرآن[ را، در شب قدر، نازل کردیم. و تو، چه می دانی شب قدر چیست؟ شب قدر ]در مقام و مرتبه[ از هزار ماه، بهتر و بالاتر است. ظاهراً مراد از قدر، تقدیر و تعیین و اندازه گیری است، خدای تعالی در آن شب، حوادث یکسال ]از آن شب تا شب قدر سال آینده[ را تقدیر می نماید، زنگی و مرگ، رزق ، سعادت و شقاوت و چیزهایی از این قبیل را مقدر می سازد. (تفسیر المیزان ذیل آیه)

امام باقر (ع) در جواب سؤال از معنای آیه «انا انزلناه فی لیله مبارکه » می فرماید: «شب قدر که همه ساله در ماه رمضان در دهه آخرش، تجدید می شود، شبی است که قرآن، جز در آن شب، نازل نشده، و آن شبی است که خدای تعالی درباره اش فرموده: «فیها یفرق کل امر حکیم» در آن شب، هر حادثه ای که باید در طول آن سال، واقع گردد، تقدیر می شود، چه خیر و چه شر، چه طاعت و چه معصیت، و چه فرزندی که قرار است متولد شود، و یا اجلی که بناست فرا رسد، و یا رزقی که قرار است (تنگ و یا وسیع) برسد، پس آنچه در این شب، مقدر شود، و قضایش رانده شود، قضایی حتمی است، ولی در عین حال، مشیت خدای تعالی در آنها محفوظ است.» (کافی /4/751)

منظور امام از این که فرمود: «ولی در عین حال مشیت خدای تعالی در آن ها محفوظ است» این است که قدرت خداوند همیشه مطلق است، او هر زمان، هر کاری را بخواهد در توانش هست، هر چند قبلا خلاف آن را حتمی کرده باشد، و خلاصه حتمی کردن یک امر، قدرت مطلقه خداوند را مقید نمی کند، او می تواند قضای حتمی خود را نقض نماید هر چند که هیچ وقت چنین کاری را نمی کند.

حضرت موسی (ع) در مناجات با خدای سبحان، می فرماید: «خداوندا! می خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من، برای کسی است که شب قدر، بیدار شود. گفت: خداوندا! رحمتت را می خواهم، فرمود: رحمتم برای کسی است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند. گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تومی خواهم، فرمود: جواز صراط برای کسی است که در شب قدر، صدقه ای بدهد. گفت: خداوندا! از درختان بهشت و از میوه هایش می خواهم، فرمود: آن ها برای کسی است که در شب قدر، تسبیح کند. گفت: خداوندا! رهایی از جهنم را می خواهم، فرمود: رهایی از جهنم برای کسی است که در شب قدر،استغفارکند. گفت: خداوندا! خشنودی تو را می خواهم، فرمود: خشنودی من برای کسی است که درشب قدر، دو رکعت نماز بگذارد.» (مستدرک الوسائل نوری 7/754)

3) نزول ملائکه و روح
سومین ویژگی ماه مبارک رمضان، نزول ملائکه و روح درشب قدر و ماه مبارک رمضان است.
«فرشتگان و روح درآن شب به اذن پروردگارشان برای ]تقدیر[ هرکاری نازل می شوند، شبی است پر از سلامت ] و برکت ورحمت[ تا طلوع صبح.» (قدر 4و5)
ابن عباس از رسول خدا (ص) روایات کرده است که فرمود:«وقتی شب قدر می شود، ملائکه ای که ساکن درسدره المنتهی هستند و جبرئیل، یکی از ایشان است، نازل می شوند، درحالی که جبرئیل به اتفاق سایر سکان نامبرده، پرچم هایی را، به همراه دارند، یک پرچم، بالای قبر من، و یکی بربالای بیت المقدس، و پرچمی درمسجد الحرام و پرچمی برطورسینا، نصب می کنند، و هیچ مؤمن و مؤمنه ای در این نقاط نمی ماند مگر آن که جبرئیل به او سلام می کند، مگر کسی که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد.» (تأویل الآیات الظاهره، استرآبادی، ص 790)

4-میهمانی و ضیافت الهی
نزول قرآن، وقوع شب قدر، نزول ملائکه و روح، تقدیر سرنوشت و... هرکدام مائده های آسمانی و غذاهای معنوی است و سبب شده ماه مبارک رمضان، به عنوان ماه ضیافت و میهمانی الهی، نامگذاری شود، لذا پیامبر اکرم(ص) در آستانه ماه مبارک رمضان، این گونه می فرماید:«ای مردم! ماه با برکت و رحمت و آمرزش، به شما روی آورده است، این ماه، نزد خدا بهترین ماه است و روزهایش، بهترین روزها و شب هایش، بهترین شب ها، و ساعاتش بهترین ساعات. دراین ماه، شما به میهمانی خدا، دعوت شده اید و در زمزه بهره مندان از کرامت خداوند، قرارگرفته اید. دراین ماه نفس های شما، تسبیح خداست، و خواب شما، عبادت است و اعمال شما، پذیرفته، و دعایتان به اجابت می رسد....»(المصباح کفعمی/ص 336)

امام صادق (ع) نیز به فرزندانش این گونه سفارش می نماید:«جان های خود را به تلاش و کوشش وادارید؛ زیرا در این ماه، روزی ها قسمت و اجل ها نوشته می شود و در آن، نام میهمانان خدا که بر او، وارد می شوند، نوشته می گردد و درآن، شبی است که عبادت در آن، از عبادت هزار ماه بهتر است.» (بحار/93/573)

با توجه به بیانات پیامبر (ص)، ماه مبارک رمضان ماه ضیافت و میهمانی است، در این ضیافت پرشکوه و بی نظیر، صاحب خانه و میزبان، پروردگار جهان و میهمانان، بندگان فقیر و محتاج خدای سبحان، هستند و غذاهای لذت بخش این سفره رنگین و منحصر به فرد مائده های آسمانی: روزه داری وچشم پوشی از لذائذ دنیوی، تلاوت قرآن، احیاء و شب زنده داری، دعا و نیایش، طلب غفران و رحمت الهی و... است و ثمره ای که انتظار می رود از این میهمانی پرشکوه و بی سابقه، عاید حال میهمانان شود، تقوای الهی است چنانکه خدا سبحان می فرماید:
«ای افرادی که ایمان آورده اید، روزه بر شما نوشته شد، آن چنان که بر کسانی که قبل از شما بود، نوشته شده بود، باشد که پرهیزگار شوید.»(بقره/381)

آداب حضور در ضیافت الهی
در زندگی دنیا اگر روزی، انسان به میهمانی، دعوت شود، دعوت شدگان با توجه به مقام و موقعیت صاحب خانه و میزبان و با درنظر داشتن میهمانان دیگر، خود را برای شرکت در میهمانی، آماده می کنند، اگر صاحب خانه و میزبان، شخصیت معتبر اجتماعی داشته باشد، میهمانان با وقار، هیئت و هیبت خاصی، وارد مجلس شده و در طول جلسه و جریان میهمانی نیز باتوجه به شخصیت میزبان و بزرگان دیگری که در جلسه حضور دارند، در نشست و برخاست، غذا خوردن و صحبت کردن، دقت به خرج می دهند تا با حرکات اضافی، صحبت های بی مورد و... باعث مضحکه دیگران قرار نگیرند.

حال سؤال این است که در ضیافت و میهمانی بی سابقه، مجلل و پر شکوه ماه مبارک رمضان، میهمانان، با چه شرایطی وارد این بزم الهی شوند و چه ویژگی هایی را باید رعایت کنند تا بتوانند استفاده و لذت کافی برده، نتیجه مورد انتظار را به دست آوردند؟

در جملات و کلماتی که از حضرت رسول(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده است، ویژگی میهمانان الهی، بیان شده است که به چند مورد آن، اشاره می شود:

پیامبر(ص) خطاب به جابر می فرماید: «ای جابر! در ماه رمضان، هر کسی، روز آن را روزه بدارد و جزئی از شبش را به عبادت بپردازد، و شکم و شرمگاه خویش را، پاک نگه دارد، و زبانش را حفظ کند، همان طوری که از این ماه، خارج می شود از گناهان خویش خارج می شود. جابر عرض کرد: ای رسول خدا! این حدیث، چه زیباست! رسول خدا فرمود: و رعایت شروط آن، چه سخت است!» (کافی/4/78)

در حدیث دیگری می خوانیم: «رسول خدا(ص) مطلع شد زنی با زبان روزه، به خدمتکار خود، دشنام داده است، رسول خدا(ص) او را دعوت کرد و غذائی پیش او گذاشت، آن زن گفت: من روزه هستم. رسول خدا(ص) فرمود: چگونه روزه هستی که کنیزت را دشنام می دهی؟ روزه فقط خودداری از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه خداوند آن را علاوه بر این دو، مانع کارها و سخنان زشت که روزه را بی اثر می کند، قرار داده است، وه که چه اندک هستند روزه داران و چه بسیارند کسانی که گرسنگی می کشند.» (همان/78) در جای دیگر می فرماید: «خدای عزوجل می فرماید: «کسی که جوارح و اندام خود را از حرام های من، روزه ندارد؛ چه حاجت که به خاطر من از خوردن و آشامیدن خودداری ورزد.» (الفردوس/5/242) حضرت زهرا(س) می فرماید: «اگر روزه دار، زبان و گوش و چشم و اعضا و جوارح خود را، نگه ندارد، روزه به چه کار او می آید.» (مستدرک الوسائل7/663)

از امام صادق(ع) نقل شده است: «هرگاه روزه گرفتی، گوش و چشمت را از حرام، روزه بدار و همه اعضا و اندامت را از زشتی و پرگویی و اذیت کردن خدمتکارت باز دار. باید وقار روزه در تو باشد، تا می توانی، خاموش باش، مگر از ذکر خدا، و روزی که روزه داری با روزی که روزه نداری، یکسان نباشد، از خندیدن با صدای بلند، دوری کن؛ زیرا خداوند این کارها را دشمن داند.» (بحار/93/292) در جای دیگر می فرماید: «هرگاه روزه گرفتی، باید گوش و چشم و مو و پوستت نیز روزه داشته باشد. آن حضرت اعضای دیگری را نیز برشمرد و فرمود: روزی که روزه داری با روزی که روزه نداری، یکسان نباشد.» (کافی/4/78)

امام سجاد(ع) در دعای خود، هنگام حلول ماه مبارک رمضان، این گونه مناجات می کند: «به وسیله روزه این ماه، یاریمان ده؛ تا اندام خود را، از معاصی تو، نگه داریم و آن ها را به اعمالی واداریم که خشنودی تو را فراهم می آورد، تا با گوش هایمان، سخنان بیهوده نشنویم و با چشمانمان به دیدن چیزهای لهو نشتابیم و دستانمان را به سوی حرام، نگشاییم و با پاهایمان به سوی آنچه منع شده، ره نسپاریم و با شکم هایمان، جز آنچه را، تو حلال کرده ای، در خود جای ندهیم و زبان هایمان، جز به آنچه، تو خبر داده ای و بیان فرموده ای، گویا نشود، و رنج نکشیم، جز برای آنچه به پاداش تو، نزدیک می کند و به جا نیاوریم، مگر چیزی را که از کیفر تو، نگه می دارد.» (صحیفه سجادیه/دعای 44)
آنچه از مجموع احادیث و روایات به دست می آید، این است که انسان روزه دار برای بهره مند شدن از غفران و رحمت خداوند و استفاده بهتر از ضیافت الهی، علاوه بر خودداری و امساک از خوردن و آشامیدن و دوری از اموری که روزه را باطل می کند، امور دیگری را نیز باید رعایت نماید، تا بتواند در زمره روزه داران واقعی قرار گیرد؛ چشم، گوش، زبان، دست و پا و سایر اعضای خود را از ارتکاب به گناه حفظ کند و در چارچوب موازین شرعی، از نعمت های بزرگ خدا استفاده کند.

جای تأسف خواهد بود که انسان در روزهای گرم و نسبتا بلند تابستان، از خوردن، آشامیدن و اموری که روزه را باطل می نماید خودداری کند ولی با چشم چرانی، نگاه کردن به مناظر شهوت انگیز، رعایت نکردن حجاب و پوشش اسلامی، دروغ، تهمت، غیبت، گوش دادن به موسیقی، آزار و اذیت دیگران، عدم صداقت در معاملات، برخورد ناشایست با ارباب رجوع، بی انضباطی و اخلال در نظم عمومی و... آثار ارزشمند عبادت و روزه داری را به کلی، نابود سازد، و یا به حد اقل رساند و مشمول کلام پیامبر(ص) شود که می فرماید: «بسا روزه داری که بهره اش از روزه، گرسنگی و تشنگی است و بسا شب زنده داری که بهره او از عبادت شبانه ای فقط بی خوابی است.»(امالی طوسی/661

خلوتم را با تو شریک می شوم

روانشناسان عقیده دارند که زندگی زناشویی اصولاً یک نوع نزاع دوستانه است و اختلاف خلقت بین آن دو ایجاب می‏کند که با یکدیگر پرخاش و نزاع کنند. منتها خداوند حکیم طوری این دو جنس مخالف را با همدیگر جوش داده و بین آنها الفت ایجاد کرده است که پرخاش و تندخویی‏ها در برخی از اوقات ثمربخش واقع شده، نظام خانواده و اجتماع از این راه برقرار می‏گردد.

از این رو کمتر خانواده‏ای است که در طول زندگی زناشویی خود دچار بحران‏های زودگذر نشود. غالباً اختلافات جزئی و کلی در اکثر خانواده‏ها بین زن و شوهر امری است طبیعی که نه تنها به مراحل خطر و بحران شدید و جدایی نمی‏کشد بلکه دنبال آن یک نوع محبت و سازش می‏آید و در حقیقت یک‏نواختی در زندگی را که عامل برخی از گرفتاری‏های خانوادگی است از بین می‏برد و از این جهت پیدایش تندخویی‏های آرام و لطیف به هیچ‏وجه جای نگرانی نیست. مهم این است که بدانیم چه زمان و چگونه با مسایل برخورد کنیم و از چه روشی برای به سرانجام رساندن اختلافات بهره ببریم. دکتر باخ، روانشناس نامی می‏گوید: اگر پرخاش و نزاع اصلاً صورت نگیرد ناراحتی‏های دو طرفه انباشته و متراکم شده و یکباره کوه آتشفشان منفجر می‏شود و البته دیگر در این موقع آشتی غیرممکن است یا بسیار‏بسیار دشوار. یکی دیگر از کارشناسان امور خانواده می‏گوید: عدم موافقت‏ها همیشه جدایی پیش نمی‏آورد بلکه پیش از ناسازگاری عدم توانایی طرفین در غلبه بر مشکلات موجب جدایی می‏شود.

وقتی احساسات خصومت‏آمیز و عصبانیت زیاد بر وجودتان مستولی است و سخت عصبانی هستید اصولاً از تصمیم گرفتن و هر گونه انتقاد بپرهیزید.

راه حل اختلافات خانوادگی زن و شوهر

1- آشنایی و عمل کردن به وظایف و حقوق یکدیگر. اگر هر یک از طرفین بدانند که امور خانواده باید به جای قانون و قاعده  با اخلاقیات سر وسامان بگیرد و طرفین به جای قانونی بودن، اخلاقی با یکدیگر رفتار کنند دیگر جایی برای نزاع و کشمکش باقی نمی ماند . لذا وقتی اخلاق حکم فرماست ، پای گذشت، ایثار، محبت، انعطاف پذیری و ... نیز به زندگی باز می شود .

2- زمانی را برای گفتگو و گوش دادن به صحبت‏ها و احیاناً انتقادهای یکدیگر قرار دادن و هر یک از زن و شوهر بدانند که وقت انتقاد چه موقعی است.

در قانون اسلام آمده است که وقتی احساسات خصومت‏آمیز و عصبانیت زیاد بر وجودتان مستولی است و سخت عصبانی هستید اصولاً از تصمیم گرفتن و هر گونه انتقاد بپرهیزید. چنانچه روانشناسان می‏گویند: روابط زن و شوهر وقتی صمیمانه باشد انتقاد سازنده معجزه می‏کند. بهترین موقع انتقاد زن و شوهر از یکدیگر هنگامی است که استراحت لازم را کرده باشند و به اصطلاح سرحال باشند. زن‏ها باید حتی‏الامکان سعی کنند انتقاد خود را از شوهرانشان در میان اعضای خانواده به خصوص در حضور افراد فامیل و خویشان مطرح نسازند.

به لحاظ روان شناختی کودکانی که در مشاجره های پدر ومادر حکم قاضی را پیدا می کنند و توسط والدین در مشاجرات دخالت داده می شوند بیشتر در معرض اختلال های وسواس گونه قرار می گیرند

3- سازش باید دو طرفه باشد نه اینکه همیشه یکی از دو طرف کوتاه بیاید، اگر چه سفارش شده است کوتاه آمدن از طرف زن به خاطر داشتن روحیه لطیف و محبت‏آمیز شروع شود. مرد هم نباید به خاطر داشتن روحیه خشن همیشه پیروز این اختلافات باشد.

 

4- اگر خدای ناکرده اختلافات عمیق می‏شود مطابق پیشنهاد کتاب انسان سازالهی یعنی قرآن کریم و تاکید روایات ائمه اطهار  (علیهم السلام) نمایندگانی از طرفین جمع شوند و به این مشکل خاتمه دهند.

 

5- از دخالت دادن و یا حتی مطلع کردن دیگران از این نزاع‏ها خودداری شود و حتی فرزندان هم نباید متوجه شوند که در روحیه لطیف آنها موثر خواهد بود. به لحاظ روان شناختی کودکانی که در مشاجره های پدر ومادر حکم قاضی را پیدا می کنند و توسط والدین در مشاجرات دخالت داده می شوند بیشتر در معرض اختلال های وسواس گونه قرار می گیرند .ابتدا بچه‏ها را به منزل اقوام یا همسایه ببرید، بعد با هم برای حل اختلاف گفتگو کنید.

 

6- در گفتگو سعی شود اختلافات و صحبت‏های قبل را به میان نکشند و همدیگر را به  خاطر گذشته یکدیگر ملامت نکنند و اقوام و خانواده یکدیگر را مورد اتهام قرار ندهند.

 

7- این را هر دو به یاد داشته باشند که اولین راه حل آخرین راه حل نیست و از به زبان آوردن کلمه طلاق در خانه خودداری نمایند، وقتی که طلاق به میان آمد بنیان خانواده به لرزه در می‏آید. همانطور که وقتی طلاق عملی شود عرش خدا به لرزه در می‏آید.

راهی مستقیم به آرامش درون

همه ی ما کم و زیاد از افراد مختلف و به بهانه های گوناگون، صدمه های روحی دیده‏ایم؛ اعتمادها از بین رفته و قلبهایی شکسته شده است. این صدمات برای مدت کوتاه بسیار معمولی هستند اما همین دردها گاهی اوقات ماندنی می‏شوند و ما با یادآوری و آن صدمات این دردها را دوباره زنده کرده و با آنها دست و پنجه نرم می‏کنیم.

این مسئله نه تنها باعث ناراحتی ما شده بلکه می‏تواند روابط ما را بیش از پیش خدشه‏دار کرده و باعث برآشفتگی و بی میلی در رویارویی با مردم شود. ما گاها در دایر ه خشم و عصبانیت گرفتار می‏شویم و زیبایی‏های زندگی را از یاد می‏بریم. ما باید بخشیدن را بیاموزیم و آنرا در زندگی خود جاری سازیم. بعضی اوقات بخشیدن یک فرد چنان می‏تواند فضای ذهنی ما را باز کند که هیچ عمل دیگری به آن نمی‏رسد. مثلا ما چند سال پیش از یکی از دوستان خود صدمه‏ای روحی خورده‏ایم که تا امروز آنرا در ذهن خود می‏پرورانیم. اما باید بدانیم که با بخشیدن آن فرد علاوه بر اینکه فضای ذهنی خود را باز کرده بلکه فردی دیگر را خوشحال نموده‏ایم.

نبخشیدن افراد مانند حمل کردن توده‏ای از بار منفی است که همین امر موجب اختلالاتی در ذهن و متعاقب آن در جسم انسان می‏شود. چراکه هر تصوری در درون، انعکاسی به بیرون دارد.

چرا باید دیگران را بخشید ؟

بخشش می‏تواند مسیر زندگی افراد را عوض کند. البته نه بخششی که به معنای فراموش کردن و پاک کردن گذشته است، بلکه بخشیدن به معنای واقعی و از اعماق قلب و ته دل. البته باید دقت کنیم که ما نباید سعی در عوض کردن رفتار فرد مقابل داشته باشیم . چراکه کنترل رفتار افراد دست ما نیست اما کنترل خشم و عصبانیت خودمان در دست خودمان است. در اینجا دلایلی برای بخشیدن افراد ذکر می‏گردد :

1 - نبخشیدن افراد مانند حمل کردن توده‏ای از بار منفی است که همین امر موجب اختلالاتی در ذهن و متعاقب آن در جسم انسان می‏شود. چراکه هر تصوری در درون، انعکاسی به بیرون دارد.

2 - گذشته‏ای خوب و عاری از تقصیر و گناه دیگران باعث شادابی و سرحالی می‏شود و باعث می‏شود که با هر نگاه به گذشته، فقط خاطرات خوش و خوب جلوه کند و با بخشیدن خاطرات بد و منفی خودبخود پاک می‏شوند.

3- بینش افراد نسبت به ما و شخصیت ما بهتر شده و ما را به عنوان فردی با گذشت و مورد اعتماد قبول می‏کنند همچنین با بخشیدن، فرد مورد نظر را برای همیشه مدیون خود کرده‏ایم. (البته اگر خطای وی به عمد بوده باشد)

4 - شاید این شرایط برای خود ما هم پیش آید و ما نیز روزی نیازمند بخشیده شدن از جانب دیگران شویم. 

 

چگونه ببخشیم ؟

بخشیدن آسان نیست اما ما می‏توانیم در عرض یک روز و یا حتی در چند ثانیه یک نفر را ببخشیم.  ابتدا باید با خود عهد ببندیم که می‏خواهیم تغییر کنیم و می‏خواهیم فضای ذهنی خود را باز کنیم و نیز باید بدانیم که مزمن شدن این دردها باعث آسیب جدی به روح و روان انسان می‏شود.

یکی از راههای ساده برای بخشیدن افراد این است که خودمان را جای فرد گنهکار بگذاریم. ببینیم چرا او دست به چنین کاری زده است و از خود بپرسیم “کدام رفتار من باعث شده تا او چنین کند؟” و همیشه همه را خوب بدانیم. بدانیم که هیچ کس از ابتدا خطاکار نبوده و هیچ کس قصد آزار و اذیت دیگری را ندارد.

راه دیگر برای بخشیدن افراد این است که بدانیم که گذشته دیگر برنمی‏گردد و اتفاقی که افتاده دوباره از نو طراحی نمی‏شود. پس چرا خود را ناراحت کرده و غده‏ای را در ذهن خود بوجود آوریم و با نبخشیدن افراد آن غده را روز بروز بزرگتر کنیم؟ با خود تصور کنیم که نبخشیدن‏ها مانند سنگهایی هستند که سر راه پیشرفت ما قرار دارند. ما با بخشیدن آرامش را برای خود به ارمغان آورده و در واقع لطفی به خودمان می‏کنیم. (این قضیه جدی است)

همچنین ما باید دلسوز همنوع خود باشیم. هر کسی در مواقع عصبانیت و یا حتی در حالت عادی و از روی بی‏فکری دست به اقداماتی می‏زند که شاید از نظر بسیاری از افراد درست نباشد و عامل ناراحتی آنان شود. پس این مسئله را دلیل بر بی فکری فرد در لحظ? عصبانیت وی در نظر بگیریم.