اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

فرمانده ی زندگی خود باشید

شادی زمانی به وجود می آید که پندار، گفتار و کردارتان در یک جهت باشند.

هر باور ما، سربازی است که می تواند برای خودش حرکتی داشته باشد. همه باورهای ما، وقتی تبدیل به ارتشی قدرتمند می شود که هماهنگ با هم باشند و منظم و در انتظار فرمان ما؛ اگر هر کدامشان راه خودشان را بروند، کاری از دست این باورها ساخته نخواهد بود.

ای همه باورهای من، متحد شوید!

1- برای ساختن عمارتی بزرگ ، باید آجرهایی داشته باشی که شبیه هم باشند و دست کم با هم هماهنگ باشند. اگر یک سری از آجرهایت، ذوزنقه باشند، یک سری مکعب، یک سری مستطیل، یک سری دایره و... در این صورت نمی توانی یک عمارت و ساختمان زیبا و با شکوه بسازی. هر آجری، اندازه ای و سیستمی دارد و باید هم اندازه یا هم سیستم بقیه آجرها باشد تا بتوان آنها را روی همدیگر چید و ساختمان را بالا برد.

موج ها هم چنین اند. باید منظم و یک جهت باشند و هماهنگ، اگر غیر از این باشد ، شما یک دریای توفانی خواهید داشت که نه می توان از زیبایی اش لذت برد، نه می توان در آن شنا کرد، نه هیچ ماهی ای تقدیم صیادانش خواهد ساخت. ساختمانی که با آجرهای غیر هم اندازه و ناسازگار ساخته می شود و دریایی که از موج هایی که مدام به هم می خورند و خلاف جهت هم می روند، ساخته می شود، درد زیادی را از تو دوا نخواهند کرد. نه این که کلا به هیچ دردی نخورند؛ اما در مرحله اول و مقدماتی کار، نمی توانند به کار تو بیایند. وگرنه دریای مواج و توفانی، آرامگاه موج سواران و صیادان و ماجراجویان حرفه ای است که به جایگاه خاصی رسیده اند.

2- هر فکر تو آجری است. هر باور تو، عقیده تو، موجی است. این آجرها و موج ها، باید هماهنگ و هم جهت با هم باشند تا بتوانند ساختمانی زیبا و دریایی آرام و تماشایی برای تو بسازند. اگر جز این باشد ، موفق به چنین کاری نخواهند شد و تو، با دریایی توفانی و ساختمانی بی قواره روبه رو خواهی شد که در این مرحله از زندگی ات، نمی تواند دردی از تو دوا کند.

هر فکر ما، طولی دارد ، عرضی دارد ، جهتی دارد ، حرکتی دارد ، عمقی دارد ، حجمی دارد ، قاعده ای دارد. اگر طول و عرض و حجم و جهت حرکت یک فکرت، با فکر دیگرت هماهنگ نباشد ، فکر می کنی چه اتفاقی بیفتد؟ دچار توفان خواهی شد. دچار تضاد خواهی شد. یکی از بزرگ ترین منابع رنج ، هماهنگ نبودن ارزش های تو است. یعنی چه، یعنی مثلا در زندگی ات، صد تا ارزش ریز و درشت را انتخاب و طبق آنها زندگی می کنی. اما چند تا از از ارزش هایت، در آن جهت نیستند. و همین ، باعث می شود یک دست نباشند و تولید رنج می کنند. در حقیقت همین ارزش های ناهمگون و ناهماهنگ با هم، کارگاه تولید انبوه رنج تو می شوند.

یکی از بزرگ ترین منابع رنج ، هماهنگ نبودن ارزش های تو است.

هر فکر تو، آجری است. بعضی از فکرها و باورهای تو، اصل هستند و بعضی های دیگر، فرع. بعضی هایشان باید نقش بتون آرمه را بازی کنند و پی ساختمان مغز و ذهن تو را تشکیل بدهند. بعضی های دیگر می شوند ستون های این ساختمان و بعضی ها می شوند راه پله های این ساختمان و بعضی های دیگر، پنجره و در دیوار و باقی موارد. فکرها و باورها، به نسبت حجم و بزرگی و اهمیتی که دارند ، نقش های متفاوتی در برپا کردن این ساختمان بر عهده می گیرند. حالا اگر فکری که با آن ستون های این ساختمان را درست می کنی، مثلا مایل باشد، بعد دیوارت هم زاویه 90 درجه داشته باشد، درها و پنجره ها را هم بی خیال شوی، فکر می کنی چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این که فکر کردن ندارد: یک خانه شلم شوربا خواهی داشت که هیچ بنی بشری که سهل است. هیچ موجود غیرانسانی هم نمی تواند در آن زندگی کند.

برای نبرد با صحنه های ناملایم زندگی، باید سربازانی مطیع و هماهنگ و منظم داشته باشی.

3- فکرهای تو، سربازهای ذهن تو هستند. برای نبرد با صحنه های ناملایم زندگی، باید سربازانی مطیع و هماهنگ و منظم داشته باشی. اگر هر کدام از این سربازها، طبق شعور خودشان عمل کنند و به طرفی بروند، آن وقت است که باید خدا به تو رحم کند.

رنج های افکار ناهماهنگ بسیار زیادند؛ به خاطر همین هم هست که سیستم ها و مکتب های فکری به میدان می آیند. هر سیستمی، هر چقدر هم که ناقص باشد ، خوبی اش این است که یک کل به هم پیوسته است که می تواند، یا دست کم می خواهد، خیلی از چیزها را توجیه کند. سخت شد؟ یک مثال: تو می خواهی ثروتمند شوی و ثروت در مغز تو، به معنای پول زیاد و کار زیاد و تاجر مسلکی و ناخن خشکی است. دقت کن که ثروت، در ذهن تو چنین مفهومی دارد که ریشه در زندگی شخصی گذشته تو دارد. شاید در ذهن من، یا در ذهن دیگری، معنای دیگری داشته باشد! خب، در کنار این فکر ثروتمند شدن با آن تعریفی که گفتیم، تو می خواهی یک دانشمند بزرگ هم بشوی؛ در کنار دانشمند شدن، می خواهی هنرمند قابلی هم بشوی. این جاست که رنج تولید می شود. چرا؟ چون تو الان سه تا مفهوم و باور و عقیده داری که هر کدامشان در ذهن تو، تعریف خاص خودشان را دارند . این سه آجر، نمی توانند روی هم بند شوند؛ چرا که یکیشان ذوزنقه است، یکیشان دایره و یکیشان مثلث. چرا که عمق و جهت و ارتفاع و حجم این باورها و عقاید تو، با هم هماهنگ نیستند. به همین راحتی!

4- همه ما آدم ها در طول زندگی مان، ورودی های اطلاعاتی بسیاری را وارد ذهنمان می کنیم. این ورودی ها می توانند اینها باشند: افکار و عقاید دیگران، حرف های دیگران، مشاهدات دیگران، معلومات دیگران، مشاهدات و معلومات خودمان، احساسات خودمان، دیده ها و شنیده های خودمان، تجربه های خودمان و دیگران و... . بزرگترین مساله همین جا پیش می آید. تو وقتی که می خواهی چای بدون تفاله ای داشته باشی، از چای صاف کن استفاده می کنی. اما برای ذهن و مغزت، هیچ چای صاف کنی کنار نگذاشته ای. هیچ غربالی کنار نگذاشته ای که دانه ها و ذره های به درد نخور را جذب خودش کند.

مساله این است: مصالحی که وارد مغز و ذهن ما می شوند، با هم هماهنگ نیستند و ما را به هم می ریزند. درست مثل معده می ماند؛ که اگر غذاهای سرد و گرم را با هم بخوریم، سیستمش به هم خواهد ریخت. با این مصالح به هم ریخته که در زمان های یکسان هم وارد این مغز و ذهن می شوند که نمی شود کاری کرد، می شود؟

پیشنهاد می کنم غربالی برای خودتان درست کنید، و این که حتما مصالحی که وارد مغزتان می کنید، از آجر گرفته تا سیمان و دوغاب و میلگرد و...، با هم هماهنگ و یک جهت باشند تا بتوانید ساختمانی با شکوه از باورها و عقایدتان بسازید. اما بسیاری از ما، آن قدر درگیر و روزمرگی شده ایم که سال ها و سال ها است که از زندگیمان می گذرد، اما وقت نکرده ایم حتی یک بار هم که شده، انبار ذهنمان را مرتب کنیم تا ببینیم که توی آن، چه چیزهای به درد بخوری داریم و چه چیزهایی هم باید دور انداخته شوند. می دانیم که باید یک روز چنین کاری را انجام بدهیم؛ اما مدام دست دست می کنیم و وقت را می کشیم. و ترجیح می دهیم که به جای مرتب کردن این انباری و رفع کردن رنج، به عادت دیرینه ای که داریم، بچسبیم: با رنج کنار بیاییم! با رنج کنار بیاییم! با رنج کنار بیاییم! خدای من! چه عادت جانکاهی که به راستی باعث کاهش توان و حجم جان ما می شود.

بزرگترین کاری که می توانی انجام بدهی، این است که بدانی چه فکرها و باورهایی در ذهنت داری. باید با پروژکتور دقت و توجه به ذهت سفر کنی و ببینی که در حوزه های مختلف، چه عقیده ها و باورهایی داری.

 

5- وقتی که تعریف ها مشخص شدند و آشکار شد که توی ذهن تو، ثروت یعنی چی، پول یعنی چی، عقل و دانش یعنی چی، دوستی یعنی چی، جامعه یعنی چی، اراده یعنی چی و...، آن وقت است می توانی قدم دومت را برداری. یک آدم بزرگ را که قبولش داری، نشان کن. برو پیشش و بگو که این عقاید من است، این باورهای من است؛ کدام هایش نادرست. اگر چنین آدم کاملی را هم دم دست نداشتی، می توانی به متخصصان هر حوزه ای هم مراجعه کنی؛ البته نه هر متخصصی! زندگی ات را از سر راه نیاورده ای که دست هر متخصصی بسپاری. خوب بگرد، خوب سوال و جواب کن، ببین بهترین متخصصان هر حوزه ای، چه کسی است. مهم، پیدا کردن کسی است که بتواند کمکت کند؛ نه پیدا کردن کسی که در مهارت کمک کردن، معروف تر از همه باشد.البته باورها و چهاچوب های دینی در این مرحله بسیار به تو کمک می کند.

 

هنوز رنج می بری؟ باورهایت یک دست نیستند. باز هم رنج می بری؟ در تعریف هایت تجدید نظر کن تا هماهنگ با غرض اصلی تو از زندگی کردن و زنده بودن باشند. شاید تعریفی که تو از معنویت داری، تعریف درستی نیست. کمی واقعی تر به دنیا نگاه کن. تعریف های واقعی داشته باش؛ نه تعریف های من درآوردی و تخیلی. وقتی که تعریف هایت درست باشند، وقتی که باورهایت هماهنگ و منظم و یک جهت باشند، دریای ذهن تو زیبا خواهد بود، با شکوه خواهد بود و مرواریدهای بسیاری می توان از آن صید کرد. وقتی سربازان باور تو، همه مطیع تو باشند و منتظر فرمان تو، و همه نقش خود را خوب بازی کنند، آن وقت است که تو، یک فرمانده همیشه فاتح خواهی بود. این فرصت را از خودت نگیر، همین!

غیبت؛ کار ناتوان‎ها

حضرت علی (علیه‎السلام) می‎فرماید:

الغیبة جهد العاجز؛ غیبت کردن، آخرین تلاش آدم ناتوان است.

شرح روایت فوق:

غیبت کردن یعنی، پشت سر کسى سخن گفتن، و بدگویى کردن، و براى او عیب و ایراد شمردن. و این، از زشت‏ترین و ناپسندترین عیب‎هایى است که بعضى از افراد، دچار آن هستند.

کسى که غیبت می‎کند، بدون شک آدم ناتوان و بى جرأتى است. زیرا همین که مى‏نشیند و پشت سر دیگران بدگویى مى‏کند، نشان مى‏دهد که جرأت ندارد با آن افراد روبرو شود، و حرف خود را، پیش روى آنها بر زبان آورد. و چون در خود، قدرت و جرأت روبرو شدن با آن افراد را نمى‏بیند، آخرین تلاشى که مى‏توان به کار ببرند، این است که به وسیله بدگویى کردن در پشت سر، انتقام خود را از آنها بگیرد و به اصطلاح دل خود را خنک کند.

حال آن که یک مسلمان مؤمن واقعى، اگر نسبت به کسى ایراد و انتقادى داشته باشد، باید بر اساس جرأت انسانى و اخلاق اسلامى، رو در روى آن شخص، ایراد و انتقاد خود را بر زبان آورد، بدون ترس و واهمه، او را امر به معروف و نهى از منکر کند.

اگر هم، ایراد و انتقادش درست نباشد، و فقط از حسادت و تنگ نظرى سرچشمه گرفته باشد، هرگز نباید پشت سر کسى که از او شایسته‏تر بود و به پیشرفت و ترقى رسیده است، بدگویى کند و خود را در جامعه، رسوا و بى اعتبار سازد.

تربیت جنسی نوجوان

غریزه جنسی و بیداری آن در دوران بلوغ، مشکلات زیادی برای نوجوانان پدید می آورد. بنابر این وظیفه مربی است تا با احتیاط، ذهن نوجوان را در این زمینه روشن سازد و به او کمک کند، راه را از چاه باز شناسد. نوجوان مشکلات جنسی و روانی خود را با هر کسی در میان نمی گذارد، به همین خاطر، وجود مشاوران و معلمانی که آموزش های لازم را در این زمینه دیده باشند، ضروری است. وظیفه اولیای مدرسه و سایر کارکنان آن است که با تدارک برنامه های مناسب، احتمال بروز بعضی زمینه های انحرافی نوجوانان را از جانب همسالان آن ها به حداقل برسانند.

 

مسؤولیت اصلی تربیت جنسی نوجوان به عهده پدر و مادر اوست. در صورت نبود مادر در محیط خانوادگی ( به دلیل طلاق، مرگ و یا بیماری طولانی و بستری شدن در بیمارستان)، لازم است آموزش مسائل مربوط به بلوغ دختران، توسط زنان دیگر خانواده دیگر نظیر: عمه، مادربزرگ، و خاله صورت گیرد. و در صورت نبود پدر، پدربزرگ، عمو و دایی می توانند این مسؤولیت مسائل به وسیله یکی از مربیان مدرسه به دانش آموزان آموزش داده شود.

 

این که مسائل جنسی در مدرسه به صورت عمومی و یا انفرادی طرح شوند، موضوعی است که جای بحث دارد. برخی از مسائل جنسی همچون احکام مربوط به غسل را مربی می تواند به صورت عمومی مطرح کند. اما برخی دیگر از مسائل و احکام، مانند احتلام، اگر به صورت انفرادی مطرح شوند، بهتر است. در هر دو صورت، باید شرایط و مقتضیات موجود در محیط را در نظر گرفت. اگر محیط طوری است که بچه ها در شرایط سنی تقریباً یکسانی قرار دارند و تفاوت های زیادی در مورد میزان اطلاعات جنسی آن ها وجود ندارد، طرح عمومی مسائل به اشکالی بر نمی خورد. ولی اگر اختلاف های زیادی از هر جهت در یک کلاس مشهود است، طرح مسائل خاص به صورت عمومی، معمولاً نتایج مطلوبی در پی نخواهد داشت.

 

تربیت جنسی مانند هر تربیت اصیل دیگری، بایستی به جا و به موقع خود انجام شود، نه زودتر از زمانی که لازم است و نه دیرتر از آن. به هیچ وجه ضروری نیست کودک دوره ابتدایی از جزئیات روابط جنسی زن و مرد آگاهی یابد. ولی ضمناً مایه تأسف خواهد بود، اگر دختری که آماده ازدواج است، آن قدر نسبت به مسائل جنسی ناآگاه باشد که بدترین خاطرات زندگی او مربوط به زمان عروسی او باشد. تربیت جنسی باید حتی از سال های قبل از دبستان آغاز شود و کودک در هر مرحله از سنین عمر خود، اطلاعات جامع تری در این باره کسب کند.

 

باید اذعان کرد که دختران از نظر جنسی نسبت به پسران آسیب پذیرتر هستند. یکی به این دلیل که از لحاظ جسمی از پسران ضعیف ترند و دیگر این که سن بلوغ در آن ها کم تر از سن بلوغ در پسران است. دختران معمولاً در سن بلوغ از آگاهی و تعلیمات جنسی لازم برخوردار نیستند. لذا به سهولت در دام انحراف جنسی می افتند. 

پیشنهاد می شود مراقبت های والدین از اواخر دوره تحصیلی ابتدایی ( پنجم دبستان )، بیش تر شود. معلمان و مربیان مدرسه نیز می توانند در زمینه آماده سازی دختران برای ورود به دوران بلوغ مؤثر باشند، از جمله روش های پیشگیری از انحرافات جنسی را به آن ها گوشزد کنند.

 

توصیه می شود مربیان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت در مدرسه ها، به ویژه مشاوران و ستادهای تربیتی که عمدتاً به مسائل اخلاقی و تربیتی دانش آموزان توجه دارند، با استفاده از روش های زیر، در پیشگیری از انحرافات جنسی به مدد دانش آموزان بروند:

 

- آموزش کافی به والدین از طریق جلسات انجمن اولیا و مربیان و ایراد سخنرانی های لازم.

- آموزش جامع به مربیان و ستادهایی تربیتی برای برخورد مناسب با مشکلات نوجوانان.

- آموزش کافی به خود نوجوان.

- تکریم شخصیت.

- ایجاد کار مداوم و پر کردن اوقات فراغت.

- آموزش تنظیم خواب.

- آموزش فراهم ساختن بستر خواب مناسب.

- آسیب زدایی از محیط.

- آموزش تغذیه صحیح.

- تقویت اراده.

- پرورش معنویت.

- ورزش کردن.

 

برخی از این روش ها، می توانند در قالب توصیه مربیان به دانش آموزان صورت پذیرند و برای اجرای برخی از آن ها، شرکت والدین لازم است، همچون: تغذیه صحیح ، تنظیم خواب و تهیه بستر خواب مناسب. باید به نوجوانان تفهیم کرد که اگر میلی به طور غیر طبیعی و خلاف معمول ارضا شود، موجبات تباه شدن انسان را فراهم می آورد. اما چنانچه ارضای تمایلات را تا زمان مهیا شدن شرایط مناسب و تشکیل خانواده به تأخیر بیندازیم و خویشتن داری کنیم ، سعادت و شادکامی خویش را فراهم ساخته ایم.

 

با درنظر گرفتن این که دختران و پسران نوجوان در سنین متفاوتی به بلوغ شرعی می رسند، برای هر دوره تحصیلی و با توجه به جنسیت نوجوانان، پیشنهاد می شود اولیا و مربیان احکام و مسائل مربوط به این دوران را که اطلاع از آن ها برای نوجوانی لازم است، با شیوه مطلوب و صحیحی به آنان بیاموزند. در " دوره ابتدایی " با توجه به سطح فهم و درک دختران و پسران و همچنین سن آن ها، آموزش مسائل زیر برای آنان مناسب است:

 

• مباحث مربوط به دوران بلوغ و علائم آن ( به ویژه برای دخترها ).

• احکام طهارت ( بدون ذکر مستحبات و مکروهات)

• خلاصه ای از احکام غسل و انواع آن.

• احکام وضو ( با استفاده از تصویر ها، بدون ذکر مستحبات ).

• احکام تیمم در حد ضرورت .

• مسائل مربوط به حجاب و اهمیتی که اسلام به رعایت حجاب ، به ویژه برای دختران می دهد.

• خلاصه ای از مسائل مربوط به محارم.

• آگاهی از نقش جنسی و این که دختران از دختر بودن خود احساس مباهات کند و پسران از پسر بودن خود.

• آگاهی مختصر از ساختمان و کار اعضای جنسی گیاهان و حیوانات.

در " دوره راهنمایی " نظر به این که پسران هم در این مقطع به سن تکلیف می رسند. علاوه بر مسائلی که قبلاً گفته شد، آموزش مسائل زیر ، هم برای دختران و هم برای پسران لازم است:

• مسائل مربوط به احکام نگاه کردن.

• احکام مربوط به عادات ماهانه ( برای دختران).

• احکام مربوط به احتلام ( برای پسرها).

• آشنایی کامل تر با تغییراتی که از نظر جسمانی و روانی در دروان بلوغ در فرد ظاهر می شود.

• آموزش هایی در رابطه با معاشرت ها، آمد و شدها، لمس کردن ها و اختلاط ها.

• آموزش های اخلاقی برای پاسداری از شرافت خود، نشست و برخاست ها.

• راه های کنترل و تعدیل غریزه جنسی.

• آشنایی با فلسفه وجودی تمایل جنسی در آدمی.

 

در دوره دبیرستان با توجه به این که هم پسران و هم دختران به بلوغ کامل جنسی رسیده اند و ضمن این که تمام موارد طرح شده در دوره راهنمایی، در این دوره صورت گسترده تری می یابند، طرح موضوعات زیر مناسب به نظر می رسد:

 

- اشاره به بعضی از گناهان کبیره مربوط به سنین نوجوانی.

- درک این مسأله که هدف غریزه جنسی تنها لذت بردن جنسی نیست، بلکه هدفی مافوق و برتر را تعقیب می کند.

- اطلاعات لازم بهداشتی ( رعایت بهداشت عضو جنسی) و راه های جلوگیری از مبتلا شدن به بیماری هایی که به طریقی به جنسیت و مسائل جنسی ارتباط دارند ( آگاهی از خطرات و امراض).

- هشدارهای لازم برای پیشگیری از تجاوزات احتمالی توسط افراد هوسباز و جاهل.

- نقش روش هایی که اسلام برای کنترل و تعدیل غریزه جنسی ارائه داده است.

- آمادگی برای زندگی و نقش های متفاوت زن و مرد و مسؤولیت های آن ها در آینده.

- شرایطی را که لازم است یک مربی ( مشاور) مدرسه برای جوابگویی به مسائل جنسی دانش آموزان داشته باشد، می توان چنین خلاصه کرد:

 

الف) دارای سلامت قلب و عقل باشد و از تزکیه نفس و پاکی نیت برخوردار باشد. او باید با علم و آگاهی کافی و به قصد قربت و با دلسوزی و علاقه به این امر اقدام ورزد تا هم با توفیقات الهی همراه شود و هم در جوی پاک و معنوی بتواند به طرح موضوعات بپردازد و دل نوجوان را به سوی پاکی و عفت سوق دهد.

ب) مراقب احوال خود باشد و با توکل به خدا و یاری جستن از او عمل کند ؛ زیرا در جریان این امر، امکان وسوسه های شیطانی و نفسانی وجود دارد.

ج) با نوجوان فاصله سنی نسبتاً زیادی داشته باشد تا در این گفت و گو ، امکان سنخیت و تشابه فکری بدان صورت که خود منجر به یک سلسله توهمات و تمایلات جنسی می شود، موجود نباشد. به همین خاطر تعلیم مسائل جنسی به نوجوان، از سوی جوان یا نوجوان دیگری که یکی دوسال از او بزرگ تر است، به هیچ وجه جایز و صلاح  نیست.

د) از مسائل جنسی در حد لازم آگاهی داشته و آموزش ها و یا دوره های خاصی در این رابطه دیده باشد.

پاسخ هایی که مربیان ( مشاوران ) به سؤالات جنسی دانش آموزان می دهند، باید ویژگی های زیر را داشته باشند:

 

- با حوصله و بدون شتابزدگی ادا شوند.

- درست باشند ، آنچنان که آمیخته با خرافات و اوهام نباشند.

- ساده باشند، به گونه ای که با منطق و بیان کودک جور در بیایند و طفل بتواند آن ها را بفهمد.

- بد آموزی نداشته باشند و کودک را گمراه نکنند و یا راهنمای بدی برای عمل بعدی او نباشند.

- با صراحت و رعایت ادب و فضیلت و به شکل صحیح بیان شوند.

- قانع کننده باشند، به گونه ای که کودک خود را نیازمند به این نبیند که همین سؤال ها را از دیگران بپرسد.

- متناسب با سن و درک و جنس کودک باشند. مثلاً در سنین بالاتر می توان پاسخ هایی مفصل تر وعمیق تر داد.

- با مسخرگی، شوخی و هرزگی همراه نباشند و به جای ادب و اخلاق، وقاحت را ترویج نکنند.

- تحریک کننده نباشند و همواره با دلسوزی بیان شوند.

- در ارائه پاسخ ها، تفاوت های فردی بین دانش آموزان ( کودکان) ، در نظر گرفته شود.

- پاسخ ها باید همیشه جدی، کوتاه، بدون شک و تردید، و راست و درست باشند.

- ضمن این که اطلاعات متناسب با سن و درک دانش آموزان را در خود دارند، مسائل اخلاقی و ارزشی حاکم را نیز طرح کنند.

 

برگزاری جشن تکلیف چه برای دخترها ( در 9 سالگی ) و چه برای پسرها ( 15 سالگی ) می تواند سر آغاز خوبی برای تربیت جنسی باشد. استفاده از لباس سفید توسط نوجوان، هدیه دادن به او، آماده کردن جانماز مرتب و نو برای او و برگزاری جشنی مختصر همراه با معنویت، می تواند تأثیر بسزایی در روحیه نوجوان داشته باشد. در کنار آن، می توان آموزش های لازم همچون آشنایی با محارم، طریق غسل کردن و ... را نیز به او آموخت. از اعمال خاصی که مرحوم سید بن طاووس برای جشن تکلیف درنظر گرفته بود، می توان به سجده شکر، کمک به نیازمندان، سلام بر فرشتگان، استعاذه از شیطان، استمداد ازآفریدگارجهان و توسل به امام زمان (عج)، اشاره کرد. در شکل بالا نمایی کلی از جشن تکلیف، شرایط، فلسفه و آثار آن آمده است .

 

نقش خانواده در تربیت جنسی انکار ناپذیر است. در واقع آموزش مدرسه ای در این زمینه، مکمل آموزش های خانوادگی است. اما برخی خانواده ها مطرح کردن مسائل جنسی را دور از شرم و حیا می دانند و برخی دیگر هم اطلاع کافی و عملی درباره این مسائل ندارند. بنابر این کلمات مناسبی برای بیان منظور خود پیدا نمی کنند. در نتیجه نوجوان را در محیطی رها می کنند که ممکن است دوستان ناباب و شبکه های ارتباطی همچون سی دی ها و فیلم های مخرب او را به انحراف بکشانند.  

 

بنابر این پیشنهاد می شود برای این که بهتر بتوانیم به نوجوانان و جوانان خود کمک کنیم، خانواده بینش و بصیرت خود را نسبت به این مسأله بالا ببرد و تعصبات شخصی و پوچ خود را کنار بگذارد. به این منظور مدرسه ها می توانند با بر پایی کلاس های خاص، مثل کلاس های آموزش خانواده، آموزش های لازم را در این زمینه به والدین بدهند. ضمن این که صدا و سیما هم در این مورد نقش ارزنده دارد.

 

برای این که والدین بتوانند فرزندانی سالم خصوصاً از بعد جنسی تربیت کنند، لازم است مراقب رفتار خود و فرزندان خود باشند.

برخی مراقبت هایی که والدین باید از خود بکنند، عبارتند از:

 

- محل خواب و استراحت خود را از محل خواب فرزندان جدا کنند.

- بدن خود را در حضور آنان عریان نکنند.

- از مزاح و مطایبه در حضور فرزندان، خودداری کنند.

- در نوازش ها، رعایت ادب و اخلاق را بکنند.

- در آرایش ها، سادگی و متانت را در نظر داشته باشند.

- از تماشای فیلم های نامناسب بپرهیزند.

- روابط جنسی خود را دور از دید فرزندان برقرار کنند.

- والدین باید در مراقبت از فرزندان خود موارد زیر را مدنظر قرار دهند:

- به شستشو و نظافت بدن و محیط خواب و زندگی آن ها اهمیت بدهند.

- از پوشیدن لباس تنگ و چسبان یا لباسی شبیه به لباس جنس مخالف خودداری کنند.

- هنگام ختنه کردن پسران، مواظب بهداشت آن ها باشند.

- بازی ها  روبط و معاشرت های کودکان با یکدیگر را زیر نظر داشته باشند.

 

به طور کلی والدین باید در سه بعد هدایت جنسی، تعدیل غریزه و کنترل رفتار ها، فعالیت داشته باشند و فرزندان خود را در موارد یاد شده راهنمایی و هدایت کنند.

روش های تربیت جنسی نیز مانند تربیت دیگر امور است. بنابر این می توان روش های خاصی را که اسلام برای تربیت به مفهوم کلی در نظر گرفته است، به تربیت جنسی نیز تعمیم داد. برخی از این روش ها عبارتند از: عبادت که فرد برای فرار از فشار غرایز به عبادت هایی مثل روزه گرفتن و نماز خواندن روی می آورد. تربیت عملی یا پیروی از سیره پیامبر (ص) و پیشوایان معصوم (ع)  پیروی از عقل، امر به معروف و نهی از منکر، پاداش و تنبیه، پند و اندرز دادن، تربیت از طریق  قصه و سرگذشت اقوام و ملل ، مثل قصه های قرآنی ( همچون قصه حضرت یوسف ).

 

اما اگر آموزش جنسی را به دو روش کلی مستقیم و غیر مستقیم کنیم، روش غیر مستقیم بیش تر مناسب کودکانی است که زیر سن بلوغ هستند. در این روش می توان از زندگی حیوانات و تولید گل و گیاه استفاده کرد. ولی در روش مستقیم که بیش تر مناسب سنین بعد از بلوغ است، می توان متناسب با سن و فهم نوجوان، دستورات و مسائل جنسی را به طور مستقیم مطرح کرد، همان گونه که در رساله های عملی مراجع تقلید آمده است. این که تربیت جنسی از چه طریقی و در چه کتاب و منبعی ارائه  شود، نظریات متفاوتی وجود دارد. در برخی از کشورها، درس خاصی ( واحد خاصی ) به تربیت جنسی اختصاص داده شده است، در برخی دیگر از کشورها، در دل سایر درس ها، همچون بیولوژی، آناتومی و بهداشت، تربیت جنسی نیز صورت می گیرد. اما در کشور ما توصیه می شود ، توسط مراجع ذیصلاح محتوای مناسبی برای این نوع آموزش تهیه شود ودر قالب جزوه هایی در اختیار دانش آموزان قرار بگیرد.

 

علاوه بر آن در کلاس های پرورشی به وسیله مربیان، مشاوران و حتی با دعوت از صاحب نظران این مسائل به بحث و گفت و گو گذاشته شوند.

برای این که امر تربیت جنسی فرزندان این مرز و بوم به درستی صورت بگیرد، باید بین عوامل عمده تربیتی، یعنی: خانواده، مدرسه و جامعه، هماهنگی برقرار باشد. در این خصوص، نقش جامعه نیز بسیار مهم است. چرا که زیان رعایت نکردن اصول اخلاقی در مسائل جنسی، تنها دامنگیر خود شخص نمی شود، بلکه مصائب زیادی متوجه جامعه می کند. بنابر این منطقی است که جامعه هم در مقابله با این گونه مسائل مسؤول باشد و تمام افراد آن این امر را وظیفه جدی خود بدانند. 

 

در این زمینه، نقش دولتمردان نیز بسیار مهم است. آنان می توانند با اتخاذ تصمیمات جدی و تدوین قوانین مناسب، جلوی تهاجم فرهنگی را در این زمینه بگیرند و با آگاهی های لازم که از راه های گوناگون، همچون صدا و سیما به مردم به خصوص جوانان می دهند، آنان رادر برابر بیماری های جنسی و فرهنگ منحط غربی، واکسینه کنند. در واقع صدا و سیما و دیگر رسانه ها، نهادها و سازمان ها، بخشی از فعالیت های تبلیغی و ارشادی خود را به نوجوانان اختصاص دهند و آنان را با دنیای شگفت  انگیز و پررمز و راز نوجوانی آشنا سازند.

 

معرفی کتاب های مفید وارزنده درباره دوران نوجوانی و بلوغ، در کنار آموزش های یاد شده، می تواند جنبه تکمیلی به خود بگیرد. منتها این مرحله باید با کمال احتیاط و دقت صورت بگیرد. زیرا امکان بد آموزی از طریق کتاب ها و مجلات گمراه کننده به مراتب وسیع تر و بیش تر از سایر روش هاست.

لذا به خانواده ها و اولیای تربیتی مدرسه ها توصیه می شود که قبل از معرفی هر کتابی و یا نوشته ای به نوجوانان و جوانان، از سلامت محتوای آن کاملاً اطمینان حاصل کنند و اگر شک داشتند، با فردی واجد صلاحیت و صاحب نظر در این امر حساس و خطیر مشورت کنند. پس از آن دست به اقدام بزنند.

 

توصیه می شود هر سال روز یا هفته ای برای آشنایی با مسائل و مشکلات نوجوانان دوران بلوغ اختصاص یابد و از صاحب نظران دعوت به عمل آید، در مدرسه ها برای دانش آموزان سخرانی کنند و رسانه های گروهی نیز در این روز یا هفته بر آگاهی والدین در زمینه ویژگی های دوران نوجوانی و بلوغ بیفزایند.