اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

فایده ی تعهد در رابطه ی زناشویی

- تعهد به رابطه‌ی شما، هدفمندی می‌بخشد:

یک رابطه‌ی بدون تعهد ، مانند قایقی بدون سکان در اقیانوس است. چنین قایقی هیچ گونه اختیاری از خود ندارد که جهت و هدف خاصی را دنبال کند و در معرض وزش هر جریان بادی (موافق یا مخالف) خواهد بود. تعهد ، به رابطه‌ی شما، جهت و سمت می‌دهد و سبب می‌شود که رابطه به جلو برود نه آنکه بی‌هدف، دور خودش بگردد.

 

- تعهد باعث می‌شود در رابطه، از خود مایه بگذارید:

تفاوت یک رابطه‌ی بدون تعهد و یک رابطه‌ی با تعهد مانند تفاوت بین اجاره کردن یک خانه و خریدن آن خانه است. اغلب مردم توجه کمتری به آپارتمان یا خانه‌ای که مال خودشان نیست، دارند اما به محض اینکه اولین خانه‌شان را خریداری می‌کنند ، همه چیز تغییر خواهد کرد به‌طوری که چشم‌شان روی دیوارهایشان، هر لکه و خرابی را می‌بیند. چهارچشمی کودکان و دوستان‌شان را می‌پایند تا مبادا چیزی را بریزند و یا بشکنند و به «ملک» گران بهای آنان صدمه‌ای بزنند!

وقتی تمام و کمال به کسی که به او علاقه‌مندید، متعهد می‌شوید، رفتار متفاوتی را پیشه خواهید کرد چرا که حالا قسمت بیشتری از وجودتان را در او سرمایه‌گذاری کرده‌اید. این حالت، به رابطه‌ی شما اجازه می‌دهد که رشد کند و در جهانی که هرگز بدون تعهد امکان نداشت، شکوفا شود.

هنگامی که به رابطه‌ای متعهد می‌شوید ، توجه و انرژی خود را به طرز عمیق‌تری در آن سرمایه‌گذاری می‌کنید زیرا اکنون نسبت به این رابطه‌، احساس مالکیت دارید.

- تعهد باعث امنیت روحی در شما می‌شود:

آیا می‌توانید تصور کنید که آپارتمان، خانه و یا یک دفتر کار را بدون اجاره‌نامه، اجاره کنید؟ هر لحظه صاحب‌خانه یا صاحب ملک، این حق را دارد که شما را بیرون کند. تصور کنید چه تنش و اضطرابی خواهید داشت وقتی بفهمید نامزدتان چندان به شما متعهد و پای‌بند نبوده است. رابطه‌هایی که فاقد هر گونه تعهدی هستند، همواره چنین تنش‌های پنهانی را در خود خواهند داشت بدون تعهد، احساس ناامنی خواهید داشت که نگرانی و تشویشی ناخودآگاه را در شما تولید خواهد کرد.

تعهد به شخصی لایق، شما را از لحاظ احساسی، آزاد می‌کند.

- تعهد آزادی می‌آورد:

بعضی از مردم، تداعی معانی مثبتی با کلمه‌ی «تعهد» ندارند. برخی از مردان در مقابل تعهد دادن، مقاومت می‌ورزند چرا که آن از معادل محرومیت و اسارت می‌دانند در حالی که تعهد، تاثیری بسیار متفاوت دارد. تعهد، از هرز رفتن انرژی در جهات دیگر، جلوگیری می‌کند و به شما این امکان را می‌دهد که انرژی‌تان را تنها بر روی یک نفر متمرکز کنید. آزاد هستید تا خود را غرق رابطه‌تان کنید. عشق بورزید، آن هم تمام و کمال و بی‌هیچ محدویتی، تعهد باعث می‌شود تا خود را رها کنید و تسلیم شوید، آن هم به کسی که لیاقتش را دارد.

کلمات مثبت

برای رسیدن به آرامش و موفقیت و احساس و حال خوب، کلمات و عباراتی که در ذهن و زبان تکرار می‌شوند، نقشی اساسی دارند. کلمات و عبارت‌هایی که یادآور ناراحتی‌ها، بدی‌ها، مشکلات، غم‌ها، ناکامی‌ها و ... هستند، روح و ذهن ما را به سرعت آلوده می‌کنند و قدرت و اعتماد به نفس‌مان را به شدت کاهش می‌دهند. در چنین شرایطی، دیدن جنبه‌های مثبت خود ، اطرافیان و محیط ، برای‌مان دشوار می‌شود و برای تسلط بر شرایط و احساس موفقیت، به انرژی روانی نیاز خواهیم داشت. توجه به مثبت‌های جزئی زندگی خود و دیگران، این انرژی روانی را در ما تامین نموده و قدرت غلبه بر مشکلات و موانع را به ما هدیه می‌کند.

کلمات و عبارت‌هایی که یادآور ناراحتی‌ها، بدی‌ها، مشکلات، غم‌ها، ناکامی‌ها و ... هستند، روح و ذهن ما را به سرعت آلوده می‌کنند و قدرت و اعتماد به نفس‌مان را به شدت کاهش می‌دهند.

به همین دلیل، در زیر، عبارت‌ها و تکیه کلام‌هایی آورده شده است که در صورت خواندن مکرر و تکرار مداوم آنها، در ذهن نقش بسته و خود به‌خود ، تحولات جالبی را پدید می‌آورند و جای افکار منفی ذهن را گرفته و احساس خوب و اعتماد به نفس ایجاد می‌کنند:

- من به جای فکر کردن به افتادن‌ها، به بلند شدن فکر می‌کنم.

- در هر مشکل و مانعی، سوال طلایی ذهنم این است که: «خدایا تو بهترین راه‌های حل این مشکل را چگونه به من نشان می‌دهی، از تو سپاس‌گزارم.»

- من موانع و مشکلات را هدیه‌ی خدای مهربان برای بزرگ و وسیع شدن خودم می‌دانم.

- به نظر من، زندگی یعنی رودررویی شجاعانه با موانع و چشیدن لذت موفقیت.

- من در هر حادثه‌ای، به علت‌های آن توجه می‌کنم.

- من مسوولیت کامل رفتارهای خود و زندگی‌ام را می‌پذیرم.

- من در هر مشکلی، به  خطاهای خود توجه می‌کنم و به سرعت آنها را اصلاح می‌نمایم.

- من در مشکلات، بسیار صبور و در موفقیت‌ها، بسیار سپاس‌گزار و شاداب‌ام.

- من هر روز متولد می‌شوم و تولدم را جشن می‌گیرم.

- من با توجه به زیبایی‌ها و خوبی‌های کوچک فراوان، نگاهم را زیباتر می‌کنم.

- خداوند مهربان در همه‌ی مکان‌ها و زمان‌ها و شرایط ، حامی من است.

- من بارهای زندگی‌ام را به خدا می‌سپارم و خود را سبک می‌کنم.

من با اهمیت دادن به زیبایی‌های طبیعت، مردم و خودم، به خداوند مهربان عشق می‌ورزم.

- دنیا زیباست چون خداوند در آن حضور دارد.

- بدی‌ها و خوبی‌ها، زشتی‌ها و زیبایی‌ها، راحتی‌ها و سختی‌ها، گل‌ها و خارها، شکست‌ها و موفقیت‌ها همیشه با هم‌اند.

- من با بزرگ کردن لحظه‌های خوب و موفقیت‌های خود و دیگران، انرژی زیادی برای غلبه بر مشکلات پیدا می‌کنم.

- خطاها و ناکامی‌ها من، پل‌های پیروزی‌ام هستند.

- من شاداب و سرحال هستم.

- من عاشق دنیا، خوبی‌ها، زیبایی‌ها و خداوند مهربان هستم.

- من در مشکلات، لبخند قدرت را فراموش نمی‌کنم.

- من جسور و مقاوم هستم.

- من سالم و سرحال و شگفت‌انگیز هستم.

- من سپاس‌گزار نعمت‌های بی‌شمار خدای رحمان هستم.

- من قدردان کوچک‌ترین کار خوب دیگران هستم.

- آینده‌ی من، بسیار روشن و موفقیت‌آمیز است.

عدالت امری دوسویه است

عدالت امری دوسویه است که به سه دسته تقسیم می شود:

1- عدالت میان خدا و خلق ؛ 2- عدالت میان بندگان ؛ 3- عدالت میان زندگان و مردگان

 

اول: عدالت میان خالق  و مخلوق، حقى واجب از براى خدا بر بندگان ثابت است، که باید به ازاى آن، عدالت ‏فى الجمله حاصل شود، زیرا که: از هر که فیضى و نعمتى به دیگرى رسد، و او درمقابل نوع مکافاتى  به عمل نیاورد، البته ظالم خواهد بود، و لیکن مکافات ‏نسبت ‏به اشخاص مختلف مى‏شود. بر بندگان واجب است کسب معرفت و تحصیل محبت او، و سعى در بجاآوردن فرمان، و تلاش در اطاعت پیغمبران او. و گردن نهادن احکام شریعت و امتثال آداب ‏دین و ملت، هر چند که توفیق اینها نیز از جمله نعمتهاى اوست.     از دست و زبان که بر آید کز عهده شکرش به در آید

(پس عدالت میان خدا و بندگان آن است که خدا به اندازه توان بندگان آنان را مواخذه نماید و بندگان نیز او را به خاطر نعمتهای وی، به قدر توانش شناخته، اطاعت نموده و محبت ورزد)

 

دوم: عدالتى که در میان مردم است، از ادا کردن حقوق و رد امانات، و انصاف دادن در معاملات، و تعظیم بزرگان، و احترام پیران، و فریاد رسى مظلومان و دستگیرى ضعیفان.

و مقتضاى این قسم از عدالت، آن است که: آدمى به حق خود راضى بوده و ظلم به ‏احدى روا نداشته باشد، و به قدر استطاعت و امکان، حقوق برادران دینى خود را بجا آورد، و بداند که هر کسى را از جانب پروردگار حقى لازم است، و به اداى آن بشتابد. و در حدیث «نبوى‏»  وارد شده که: از براى برادران مؤمن بر یکدیگر سى حق است که آدمى برى‏ءالذمه نمى‏شود مگر با بجا آوردن آنها، و یا آنکه از او عفو نماید و از تقصیر او در اداء حقش در گذرد.

1- اگر گناهى در حق او از برادر مؤمن سر زند، یا تقصیرى

 از او صادر شود از اوبگذرد.

2- اگر غریب باشد دلدارى او کند و با او مهربانى نماید.

3- چنانچه بر عیبى از او واقف باشد بپوشاند.

4- اگر لغزشى از او به وجود آید چشم از او بپوشاند.

5- اگر عذر خواهى نماید عذر او را بپذیرد.

6- اگر کسى غیبت ‏برادر مؤمنى را کند او را منع نماید.

7-  آنچه خیر او را بداند به او برساند و پند و نصیحت از او باز نگیرد.

8-  دوستى او را محافظت کند و شرایط دوستى را به جا آورد.

9- حقوق او را منظور داشته باشد.

10- اگر مریض باشد او را عیادت کند.

11- به جنازه او حاضر شود.

12- هر وقت او را بخواند اجابت کند.

13- اگر هدیه‏اى از براى او فرستد قبول کند.

14- اگر با او نیکى کند مکافات کند.

15- اگر نعمتى از او برسد شکر آن را به جا آورد.

16- یارى او را نماید.

17- ناموس و عرض او را در اهلش محافظت کند.

18- حاجت او را بر آورد.

19- آنچه از او درخواست نماید رد ننماید.

20- اگر عطسه کند تحیت او نماید.

21- گمشده او را راه نمائى کند.

22- سلام او را جواب گوید.

23- با او به گفتار نیک تکلم نماید.

24- نعمتهاى او را نیکو شمارد.

25- قسمهاى او را تصدیق کند.

26- با او دوستى کند و از دشمنى او احتراز کند.

27- او را یارى کند، خواه ظالم باشد یا مظلوم، و یارى او در

وقت ظالم‏ بودن این است که او را از ظلم ممانعت کند

و در وقت مظلوم بودن، آنکه او را کمک ‏کند.

28- او را تسلیم دشمن نکند و خوار نگرداند او را به تنها گذاردنش.

29- از براى او دوست داشته باشد آنچه را از براى خود دوست داشته باشد از نیکیها.

30- و از براى او مکروه شمارد آنچه از براى خود مکروه مى‏شمارد از بدیها.

 

(پس عدالت میان همنوعان را می توان همان آداب معاشرت و رعایت حقوق شهروندی دانست که مهترین آنها همان 30 موردی بود که در کلام پیامبر بدان اشاره شد.)

 

سیم: از اقسام عدالت، عدالتى است که میان زندگان و ذوى الحقوق ایشان است ازاموات، مثل اینکه قروض مردگان خود را ادا کنند، و وصیتهاى ایشان را به جا آورند وایشان را یاد کنند به تصدق و دعا.

(پس عدالت میان خود و درگذشتگان آن است که به سفارشهای آنان عمل کنمی و برایشان خیرات کرده، آنها را یاد از یاد نبریم. )