اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

تغییر و تحول در زندگی

رشد و پیشرفت نتیجه ایجاد تغییر و تحول در زندگیست . اگر همچنان در وضعیت فعلی خود باقی بمانید ، هیچ گاه به رشد و تعالی نمی رسید . شیوه ی تفکر و عملکرد خود را تغییر دهید تا بتوانید به کلیه اهداف خود دست پیدا کنید . باید توجه داشت که تغییر و تحول از یک روند ممتد پیروی کرده و هیچ گاه متوقف نمی شود . به محض متوقف شدن تغییر و تحول ، رشد و پیشرفت شما هم متوقف می گردد .

ما قصد داریم تا در این مقاله مهم ترین تکنیک های موجود در زمینه ایجاد تغییر و تحول در زندگی را به شما معرفی کنیم .

۱ - ریتم زندگی خود را آرام کنید

شما نیاز به زمان دارید تا بتوانید فکر کنید و افکار خود را در زندگی فردی بازتاب دهید . اگر تمام مدت سرتان شلوغ باشد ، وقت کافی برای فکر کردن به اهداف خود ندارید چه برسد به اینکه بخواهید دست به عمل بزنید و زندگیتان را تغییر دهید . پس ریتم زندگی خود را آرام و ملایم نمایید و برای تغییر در زندگی خود فضا ایجاد کنید .

سعی کنید آهسته به جلو پیش بروید تا در عین حال بتوانید بیش از پیش از زندگی لذت ببرید . مشغولیت های بی مورد نه تنها لذت تماشای مناظر بی نظیر زندگی را از شما می گیرند بلکه باعث می شوند که شما هیچ حسی نسبت به اینکه کجا هستید ، به کجا می روید ، و چه کاری انجام می دهید نیز نداشته باشید .

« ادی کانتور »

۲ - خواستار تغییرباشید

" تمایل داشتن " ضروری است . این زندگی شماست ، هیچ کس نمی تواند در آن تغییر ایجاد کند مگر خود شما . اگر خودتان خواستار تغییر نباشید ، آنگاه هیچ چیز در این دنیا نمی تواند شما را مجبور به تغییر کند .

به این منظور در ابتدا باید به خود بگویید که با ایجاد تغییر ، زندگی من از شرایط فعلی بهتر خواهد شد . اصلاً مهم نیست که زندگی شما تا چه اندازه خوب است به هر حال باز هم جای پیشرفت و ترقی وجود دارد . از سوی دیگر اگر تصور می کنید که زندگیتان اصلاً خوب نیست ، باز هم ناامید نشوید ، همیشه جای امیدواری برای بهبود اوضاع وجود دارد . به خودتان بقبولانید که همیشه توانایی ایجاد تغییرات مناسب در زندگی را دارید .

۳ - مسئولیت پذیر باشید

قبول مسئولیت های زندگی یک " باید " است . دیگران را به خاطر اتفاقات بدی که در زندگیتان رخ می دهد سرزنش نکنید . انگشت سرزنش خود را به سوی خانواده ، دوستان ، کارفرما و یا وضعیت بد اقتصادی جامعه نشانه نگیرید . خوبی و بدی موجود در زندگی مستقیماً به عملکرد فردی شما بستگی دارد . زمانیکه مسئولیت این موارد را پذیرفتید ، آنگاه می توانید انتظار ایجاد تغییرات شگرفی را در زندگی خود داشته باشید .

باید تصمیم بگیریم که خودمان و نه اوضاع و احوال پیرامونمان را تغییر دهیم . با این روش می توانیم خیلی موثرتر عمل کنیم .

« استفان کوی »

۴ - ارزش های اصلیتان را مرور کنید

در اعماق قلب هر فرد اصولی وجود دارد که وی به شدت به آنها معتقد است . از خود سوال کنید ارزشمند ترین چیزی که در زندگیتان وجود دارد چیست ؟ احساس می کنید برای داشتن یک زندگی موفق باید چه اصولی را رعایت کنید ؟ اینها ارزش هایی هستند که خودتان باید نسبت به آنها آگاهی داشته باشید . آنها را پیدا کنید و به خودتان یادآوری نمایید .

۵ - دلایل مهم زندگیتان را پیدا کنید

ایجاد تغییر کار ساده ای نیست چرا که شما باید بر سکون حاکم بر زندگی خود غلبه کنید . درست مثل یک شاتل فضایی که برای غلبه بر جاذبه ی زمین نیاز به یک موشک پرقدرت دارد . شما هم برای غلبه بر سکون موجود در زندگی نیاز به یک منبع پرقدرت انرژی دارید . دلیل شما برای تغییر درست همان منبع انرژی است . برای پیدا کردن این دلایل ببینید چه چیزهایی برایتان مهم هستند .

۶ - افکار نیرو بخش را جایگزین افکار محدود کننده کنید

افکار محدود کننده جزء بزرگترین موانعی هستند که شما را از پیشرفت در زندگی محروم می کنند . ابتدا باید آنها را پیدا کنید تا بعداً بتوانید بر آنها غلبه کنید . به منظور تشخیص این قبیل افکار در ذهن خود به دنبال افکاری باشید که شامل عبارات زیر هستند :

" من نمی توانم …. "

" قادر نیستم که …. "

" من هیچ وقت نتوانستم …. "

" هیچ راهی وجود ندارد که …. "

هر زمان که در ذهن خود به یکی از این افکار برخورد کردید ، آن را یادداشت نمایید و یک تفکر نیرو بخش را جایگزین آن نمایید . در مقابل هر جمله منفی یک جمله ی مثبت بنویسید .

۷ - عادات خوب را جایگزین عادات بد کنید

شما می بایست علاوه بر افکار محدود کننده ، عادات بد خود را نیز پیدا کنید . آیا عاداتی هستند که همیشه شما را از اقدام کردن باز می دارند ؟ آیا رفتار هایی هستند که باید از آنها دست بکشید ؟ بهتر است که لیستی از آنها تهیه نمایید .

سپس به جای اینکه سعی کنید آنها را ترک کنید ، یکسری عادات مثبت برای جایگزین نمودن آنها در نظر بگیرید . فرض کنید یکی از عادات بد شما تماشای بیش از اندازه تلویزیون است . به جای اینکه مدت زمان تماشای تلویزیون را کم کنید ، به انجام کاری فکر کنید که جایگزین تلویزیون شود . به عنوان مثال می توانید مطالعه کردن را انتخاب کنید .

۸ - برای خود الگو و مربی انتخاب کنید

پیدا کردن یک الگو در زندگی کمک بزرگی در راه تعالی آرمان ها محسوب می شود . او می تواند شما را راهنمایی کرده و مشکلات و موانع موجود بر سر راهتان را یادآوری نماید . با این کار می توانید در وقت و ان‍رژی خود صرفه جویی کنید .

البته پیدا کردن یک مربی خوب ساده نیست و در ابتدا شما باید به او ثابت کنید که فرد مستعد و قابلی هستید . سعی کنید در نظر او فرد مفیدی جلوه کنید . در کارها کمکش کنید تا ثابت کنید که شاگرد زرنگی هستید و این ارزش را دارید که بر روی شما سرمایه گذاری کند .

۹ - انتظارات منطقی داشته باشید

باید از ابتدای راه انتظارات منطقی را در ذهن خود بپرورانید . کار شما در مراحل ابتدایی به مراتب ساده تر است و هر چه جلوتر می روید موانع و مشکلات هم بیشتر می شوند . تغییر و تحول نیازمند زمان است به ویژه اگر بخواهید تغییرات دائمی در زندگی خود ایجاد کنید . انتظارات منطقی ، شما را در شرایط سخت همچنان پابرجا نگه می دارند .

۱۰ - پیوسته در حرکت باشید

مسئله اصلی آغاز نمودن کار است . زمانیکه شروع کردید ، آنوقت می توانید با سرعت دلخواه به جلو پیش بروید . درست مثل هل داد ماشین ، در ابتدا باید نیروی زیادی به آن وارد کنید تا راه بیفتد ، اما وقتی راه افتاد نیاز به انرژی کمتری دارد .

همیشه در حال بهبود زندگی خود باشید . سعی کنید هر روزتان بهتر از دیروز باشد . همانطور که قبلاً هم گفتیم تا تغییر و تحول نباشد ، خبری از رشد و پیشرفت هم نخواهد بود .

عشق و هوس

1 – عشق معطوف به غیر از خود است .

در حالیکه محور هوس خود فرد و لذت اوست . جملات زیر را مقایسه کنید :

- ( من ) دوستت دارم

- ( من ) برات می میرم

- ( برای من ) هیچکس مثل تو نمیشه

- ( من ) همیشه به فکر توام

-( من ) را فراموش نکن

- ( من ) از تو رنجیدم

در حالیکه در عشق ، توجه به حالت ها و لذت های خود نیست . و خواست و شرایط معشوق جایگزین خودخواهی فرد می شود .

جمله معشوق است و عاشق پرده ای

زنده معشوق است و عاشق مرده ای

2 – هوس پاسخ به یک نیاز جسمانی و روانی است .

مثل نیاز به آب ، نیاز به اکسیژن ، نیاز به غذا . ولی عشق فراتر از یک چنین نیازی هست . عشق فراهم آورنده رشد و خودشکوفایی فرد است . لذا فرد عاشق خود را خوار نمی کند ، کوچک نمی کند . عشق عزت و احترام دارد و این احترام از روی بی نیازی و بزرگی عشق حاصل می شود . شاید در فیلم ها دیده و شنیده باشید که فردی می گوید « من عشق را گدایی نمی کنم » .

هر چه جز عشقست ، شد ماکولِ عشق

دو جهان یک دانه پیش نَولِ عشق

دانه یی مر مرغ را هرگز خورَد ؟

کاهدان مر اسب را هرگز چَرَد ؟

3 – عشق محدود کننده و زندانی کننده معشوق نیست .

عشق آزاد کننده است . اگر فردی را مجبور کنیم که همه علائق ، سلیقه ها و تفکراتش را فقط متوجه ما کند و فقط به ما بیندیشد ، او را محدود به خودمان کرده ایم ، نه اینکه عاشق خود کرده باشیم. در واقع این عشق نیست ، این یک هوس است و ما را وابسته به شخص دیگری نموده است .

آنکه او بسته غم و خنده بود

او بدین دو عاریت زنده بود

باغ سبز عشق ، کو بی منتهاست 

جز غم و شادی درو بس میوه هاست

عاشقی زین هر دو حالت ، برترست

بی بهار و بی خزان ، سبز و ترست

در نگنجد عشق در گفت و شنید

عشق ، دریایی ست قعرش ناپدید

 

4 – عشق با بدبینی و سوء ظن همراه نیست .

عشق یک اعتماد است . یک اطمینان است و پس از شناخت رفتار ، گفتار و احساسات معشوق ، و به جهت یک آگاهی عمیق به وجود می آید . لذا ابتدا اعتماد به وجود می آید و بعد عشق منعقد می شود .

بعضی ها می پرسند : « باید اول عاشق شد بعد ازدواج کرد یا اول ازدواج کرد بعد عاشق شد ؟! »

در جواب باید گفت : اگر بعد از ازدواج بخواهی عاشق بشوی که کار از کار گذشته است و آن فرد هر خصوصیت یا رفتار و یا افکار و احساسی که داشته باشد ، باید تحمل کنید ، نام این عشق نیست .

از طرف دیگر بدون بررسی ، شناخت ، تحقیق و ارتباط رسمی چگونه می توان عاشق فردی شد تا در پی آن ازدواج کرد ؟ ( یعنی روش عاشق شدن قبل از ازدواج چگونه است )

خلاصه اینکه ، طی یک فرایند رسمی که خانواده ها در جریان هستند ، و ارتباطات شما آشکار و شفاف هست . با مشورت و بررسی شما و خانواده هایتان از فرد مقابل آگاهی به دست می آورید ، تناسب رفتار ها ، نقاط ضعف ، احساسات و افکار یکدیگر را می سنجید و سایر معیار های مطلوب را دقیقا ارزیابی می کنید . بدیهی است که اگر این موارد مثبت باشد خواه ناخواه شما عاشق فرد می شوید ( نه هوس پیدا کنید ) .

اما هوس اینست که معمولا به صرف مجاورت ایجاد می شود . همکلاسی ، هم محله ای ، همکار ، فامیل و ... می بینید ، خنده ها و عشوه هایش را حس می کنید ، شیطنت ها ، بازیگوشی ها ، و کلاس گذاشتن هایش را نظاره می کنید ، به دلتون می افتد که عاشقش هستید و با خیالات مستمر از او غولی می سازید که فقط بعد از ازدواج شکسته می شود و واقعیت آن روشن می شود . معمولا چنین دو نفری به جای شناخت یکدیگر ، انرژی خود را صرف احساسات یکدیگر می کنند ، دل می دهند و قلوه می گیرند ، هر روز به تعداد زیادی برای یکدیگر می میرند ، یا حداقل غش می کنند و تعارفات کلاس بالا نصیب هم می کنند ، از وجود یکدیگر ممنون می شوند ، از هم زیاد تشکر می کنند ، با مطالعاتی که در مورد مخ زنی دختر یا پسر در اینترنت یا .... آموخته اند سعی می کنند طرف مقابل را شیفته خود سازند ( به هر قیمتی ) به هم زیاد کادو می دهند ، متون ادبی جالب ، آهنگ های احساس نواز ، و مبالغه های غیر عقلانی به یکدیگر پیشکش می کنند ، کم کم نقش پدر ، مادر ، دوستان ، همکاران و ... را حذف کرده و همه را یک جا به محبوب خود پیشکش می کنند ، و وقت خود را یا با او پر می کنند یا با خیالات او سر می کنند و در خیالات خود او را تک ستاره ای می دانند که آسمان قلب آنها را نورانی می کند ، بدون او زندگی معنی و مفهوم و شور خود را از دست می دهد . او یک انسان نیست ، یک فرشته است ، او هیچ عیبی ندارد ، و فقط و فقط مهر و عشق و صفا و نقاط مثبت است . تصور از دست دادن او ، کابوسی وحشتناک هست . مفعول شعر های تمام ترانه های شاد و غمناک به نوعی به محبوب آنها بر می گردد ، و اینگونه این احساسات غیر قابل کنترل می شود ، در حالیکه عشق همانطور که گفته شد ، فرایند مشخصی از آگاهی می باشد . منظور این نیست که از احساس تهی باشد ، نه ، اما احساس یکی از پارامتر های مهم در کنار پارامتر های آگاهی هست که نمی تواند جای خالی دیگر خصیصه ها را پر کند .

احساس انفجار آمیز در رابطه ها منجر به تحریف واقعیت ها شده و آنقدر آب را گل آلود می کند که خود فرد به هیچ وجه قادر به شناخت صحیح طرف مقابل خود نیست . و پس از فروکش کردن احساسات ، پس از ازدواج ، تفاوت میان خیالات خود و واقعیت ها را درک می کنند .

 

5 – عاشق ، خود را ملزم می داند که حریم عشق و معشوق را رعایت کند و هنجارها را به نفع لذت خود نمی شکند . عاشق در پی کام گرفتن از معشوق ، پیش از آنکه این حریم کامل و رسمی شود ، نیست . باید کانون خانواده شکل گیرد و انعقاد پیمان زناشویی انجام پذیرد و طرفین مسئولیت زندگی و تعهد کامل را نسبت به هم بپذیرند . هر گونه خلوت ، لمس و ارتباطی که جنبه لذت جویی داشته باشد ( قبل از تعهد کامل زناشویی و در چارچوب قانون ) ، صرفا آسیب پذیری عشق را به همراه دارد و این آزمایش کردن عشق نیست ، بلکه سیراب کردن هوس و عطش شهوانی است .

عشق هایی کز پیِ رنگی بُوَد

عشق نَبوَد ، عاقبت ننگی بود      

 

6 –  چنین مواردی از نشانه های هوس هستند : زودرنجی ، قهر و آشتی ، دل خوری ، نگرانی ، تردید ، عجله در به نتیجه رسیدن ، امروز و فردا کردن ، زبان بازی کردن ، با چند نفر ارتباط صمیمی و عمیق عاطفی گرفتن ، رویاپردازی در مورد فرد ، چشم پوشی از نقاط ضعف آن شخص و ... ، همه از نشانه های هوس است ، در حالیکه عشق ، قامتی رعناتر ، بزرگتر ، قوی تر و منحصر به فرد دارد و از همه مهمتر آرامش بخش است و نگرانی از درست رفتن ، ندارد . عشق هایی که نگرانی آفرین ، اضطراب آور و دمدمی مزاج و به ظواهر فرد بستگی دارد ، همان هوس ها هستند که « محور من » در آنها قوی است . یعنی فرد همه چیز را برای خودش می خواهد ، نه معشوق

هر که را جامه ز عشقی چاک شد

او ز حرص و جمله عیبی پاک شد

شاد باش ای عشقِ خوش سودای ما

ای طبیبِ جمله علت هایِ ما

ای دوایِ نخوت و ناموسِ ما

ای تو افلاطون و جالینوس ما

جسمِ خاک از عشق ، بر افلاک شد

کوه ، در رقص آمد و چالاک شد

 

7 – عشق پیش نیاز لازم دارد .

یعنی فرد باید رشد کند و از مراحلی بگذرد تا نوبت به عاشق شدن برسد . کسی که هنور با والدینش درگیر است ، سازگاری با همکاران ندارد ، رابطه صمیمانه ای با دوستانش ندارد . افسرده و مضطراب است ، تصمیم های مهمی در زندگی نگرفته یا به اجرا در نیاورده است ، از این شاخه به آن شاخه می پرد ، هدف زندگی خود را شفاف ترسیم نکرده است . و حتی در انتخاب هنجار ها به انتخاب ثابتی برای وضع ظاهری ، پوشش و نحوه رفتارش نرسیده است و مردد بوده و روز به روز شکل به شکل می شود و هویت خود را نیافته است ، مانند کودک پیش دبستانی است که برای اردو به دانشگاه رفته باشد ، او هرگز نمی تواند در نقش دانشجو باشد . حتی اگر بر روی صندلی های دانشگاه بنشیند . لذا عشق پس از بلوغ عاطفی ، بلوغ اجتماعی ، بلوغ فکری ، بلوغ روانی و ... پیدا می شود ، در غیر این صورت فقط هوس خامی بیش نیست .

 

8 – عشق باید یک وحدت و یکپارچگی بین شما ، افراد و همه هستی ایجاد کند .

اگر رابطه دختر و پسری ، با پنهان کاری ، تعارض ، درگیری با دیگران ، احساس گناه ، اضطراب ، تردید ، و قطع روابط اجتماعی با دیگران ، مشکل در شغل ، تحصیل ، روابط خانوادگی و ... همراه هست باید مطمئن شد که هوس ، خود را به جای عشق به آنها معرفی کرده است . و چنین شروعی برای رابطه ، پایان هایی به مراتب دردناک تر و فجیع تر به همراه دارد .

در نگنجد عشق در گفت و شنید

عشق ، دریایی ست قعرش ناپدید

حقوق و وظایف همسران

پس از ازدواج هر یک از زن و شوهر قانوناً نسبت به یکدیگر دارای وظایفی می شوند و مکلفند حقوق دیگری را محترم شمرده و رعایت کنند .

البته باید پذیرفت که در امور مربوط به زن و شوهر قبل از قانون و قواعد الزام آور حقوقی ، اخلاق و فطرت پاک انسان ها معیار و ملاک یک زندگی همراه با آسایش است و هیچ گاه نمی توان با الزامات قانونی و احکام دادگاه دوام و بقای یک خانواده را تضمین کرد . به هر حال قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران برای تعیین حدود وظایف و حقوق زن و شوهر نسبت به یکدیگر مقرراتی را وضع کرده که به آنها می پردازیم .

۱) زن و شوهر مکلف به داشتن روابط انسانی بوده و باید تمام تلاش خود را جهت تحکیم مبانی خانواده و پرورش فرزندان به کارگیرند .

۲) در عقد دائم نفقه زن که عبارت است از مسکن ، لباس ، غذا ، اثاث ، هزینه درمان و ... بر عهده شوهر است حتی اگر زن از نظر مالی غنی و یا دارای درآمد و شغل دولتی باشد . در ازدواج موقت زن حق نفقه ندارد مگر اینکه برقراری نفقه بین زن و شوهر شرط شود و یا اصولاً عقد بر مبنای وجود نفقه برای زن و استحقاق بر آن تنظیم و جاری شده باشد .

۳) زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند اقامت کند مگر آنکه اجازه اختیار تعیین منزل در عقدنامه به زن داده شده باشد یا اینکه بودن زن و شوهر در یک منزل برای زن خطر جانی یا مالی و یا شرافتی داشته باشد که در این صورت زن می تواند مسکن جداگانه ای برای خودش انتخاب کند و اگر به این علت زن مسکن جداگانه ای اختیار کرده باشد باز هم نفقه او بر عهده شوهر است .

۴) زن حق دارد در صورت خودداری شوهر از پرداخت نفقه به دادگاه رجوع کند و دادگاه مکلف است میزان نفقه زن را بر مبنای وضعیت زن و متناسب با شأن خانوادگی و اجتماعی او تعیین کند و شوهر را به پرداخت آن الزام کند . چنانچه شوهر از اجرای حکم دادگاه خودداری کند ، زن حق دارد برای طلاق به دادگاه دادخواست بدهد و دادگاه شوهر را به طلاق همسرش اجبار خواهد کرد .

۵) اگر شوهر از پرداخت نفقه همسرش ناتوان باشد زن حق دارد مانند مورد بالا به دادگاه مراجعه کند و از شوهر طلاق بگیرد .

۶) شوهر حق دارد زن خود را از انجام حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی است یا مخالف حیثیات او یا همسرش است منع کند . البته زن هم حق دارد برای این موضوع به دادگاه مراجعه کند و اگر ثابت شد که شغل زن مخالف با شأن و حیثیت او یا همسرش نیست با حکم دادگاه می تواند به شغل خود باز گردد .

۷) زن حق دارد مستقلاً در دارایی خود هر گونه تصرفی کند برای مثال زن می تواند سهم الارث پدری اش را به سایر ورثه یا دیگران ببخشد و شوهر حق مداخله در این امور را نخواهد داشت .

۸) زن یا شوهر حق دارند هنگام عقد هر گونه شرط معقول و مشروعی را به عقد اضافه کنند . برای مثال شرط شود که هر گاه شوهر ، همسر دیگری اختیار کرد زن وکیل شوهر برای طلاق باشد .

۹) زن حق دارد تا زمانی که مهریه به او پرداخت نشده از انجام وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند به شرط آنکه مهریه دارای اجل و زمان نباشد و به اصطلاح حال باشد پس اگر مهریه زن پرداخت مبلغ ... ریال برای دو سال بعد از عقد باشد مهریه زن موجل است نه حال و بنابراین زن حق ندارد از انجام وظایف خود امتناع کند . باید توجه داشت اگر زن به واسطه عدم پرداخت مهریه از انجام وظایف خود در مقابل شوهر خودداری کرد این امر مانع از استحقاق برای دریافت نفقه نیست .

۱۰) نفقه زنی که به طلاق رجعی مطلقه شده در زمان عده بر عهده شوهر است . البته اگر زن ناشزه ( نافرمان ) باشد و در این حالت از شوهر طلاق بگیرد نفقه به او تعلق نمی گیرد و اگر عده زن به واسطه فسخ نکاح یا طلاق او رجعی نباشد حق نفقه ندارد مگر آنکه از شوهر حامله باشدکه در این صورت تا زمان وضع حمل حق نفقه دارد .

● نحوه محاسبه مهریه بعد از فوت شوهر و تعهد پدر زوج در قبال پرداخت مهریه

فرض کنیم زنی پس از دو سال از تاریخ فوت همسرش می خواهد مهریه خود را مطالبه کند . آنچه مسلم است این دعوی باید به طرفیت ورثه متوفی که ترکه ( اموال به جا مانده از متوفی ) را پذیرفتند در دادگاه طرح و اقامه شود .

حال این سؤال مطرح می شود که دادگاه در موردی که مهریه زن وجه رایج است ( نه سکه یا اموال منقول و غیر منقول دیگر ) بر اساس شاخص سال فوت شوهر باید مهریه را محاسبه کند یا به نرخ روز و سال مطالبه مهریه برابر قانون ( ماده ۳ آئین نامه اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی ) در مواردی که مهریه زوجه باید از ترکه زوج متوفی پرداخت شود تاریخ فوت مبنای محاسبه قرار می گیرد .

پرسش : اگر زن قبل از مطالبه مهریه از زوج فوت کند و مهریه او وجه رایج باشد ورثه زن ، استحقاق دریافت مهریه به نرخ روز را دارند یا همان مبلغ معین شده در عقد نامه ملاک محاسبه قرار می گیرد .

پاسخ : آنچه مسلم است با فوت زوجه مهریه نیز به ورثه او منتقل می شود و اصل طلبی که زوجه بابت مهریه داشته طبق قاعده ارث به ورثه او انتقال پیدا خواهد کرد و هر یک از ورثه به نسبت سهم الارث خود از اصل دین ، طلب خود را از شوهر متوفیه یا ماترک او مطالبه می کند ولی آنچه که ورثه مستحق دریافت آن هستند اصل مبلغ مندرج در نکاح نامه به عنوان مهریه است نه قیمت روز وجه رایج ، زیرا این حق را قانون فقط برای زوجه زنده متصور شده نه برای ورثه او . البته در این خصوص نظر مخالف هم وجود دارد و عده ای اعتقاد دارند که ورثه قائم مقام و جانشین او هستند و همان حقی که زوجه متوفیه نسبت به محاسبه وجه رایج به قیمت روز داشت همان حق را ورثه او نیز دارا هستند .

نکته دیگر در خصوص تعهد پدر زوج در قبال پرداخت مهریه به زوجه از سوی پسرش است همان طور که می دانیم مهریه با تراضی طرفین تعیین می شود و اصولاً مسئولیت پرداخت آن بر عهده شوهر است اما گاهی اوقات به لحاظ اینکه زوج با پدرش زندگی و نزد او کار می کند و یا به دلایل دیگر ممکن است پدر زوج پرداخت مهریه را تعهد کند که در این صورت با مطالبه مهر و اعلام اعسار زوج نسبت به پرداخت مهر زوجه حق رجوع به پدر زوج را دارد .

▪ پرسش : اگر پدر زوج پرداخت مهریه را تضمین کند چه وضعی خواهد داشت ؟

ـ پاسخ : در این حالت دیگر شوهر هیچ گونه مسئولیتی برای پرداخت مهریه نداشته و پدر او مسئولیت پرداخت مهریه را خواهد داشت .

▪ پرسش : آیا پدر زوج در صورت امتناع از پرداخت مهریه به زندان می رود ؟

ـ پاسخ : هر گاه با حکم قطعی دادگاه کسی محکوم به پرداخت دین به دیگری شود و از اجرای حکم خودداری کند و ضمناً از او مالی به دست نیاید با درخواست کسی که حکم به نفع او صادر شده به زندان روانه خواهد شد مگر آن که ثابت کند قدرت و توانایی پرداخت بدهی را به صورت اقساط یا به طور کلی ندارد که اصطلاحاً به این شخص معسر گفته می شود .

▪ پرسش : چنانچه مهریه وجه رایج باشد و پدر زوج برای پرداخت آن ضمانت کند نحوه محاسبه آن چگونه است ؟

ـ پاسخ : آنچه مسلم است پدر زوج پرداخت مهریه را ضمانت کرده و مسئولیت او پرداخت برابر قانون است و برابر قانون هنگامی که مهریه وجه رایج باشد به نرخ روز مطالبه خواهد شد .

● میراث زوج و زوجه

هر یک از زن و شوهر پس از فوت دیگری از او ارث می برد و در کنار سایر وراث سهم او محاسبه و به او داده می شود . توارث بین زن و شوهر هنگامی برقرار می شود که رابطه زوجیت آنان دائمی باشد پس در ازدواج موقت یا به اصطلاح عموم صیغه رابطه توارث بین زن و شوهر برقرار نمی شود .

۱) فوت زوج : با فوت شوهر ، همسرش از او ارث می برد . اگر شوهر دارای فرزند یا نوه باشد سهم زن یک هشتم و اگر فرزند یا نوه نداشته باشد سهم زن یک چهارم از اموال شوهر است . اما در اینجا باید به دو نکته توجه کرد . اول آنکه فرقی نمی کند شوهر از این زن فرزند یا نوه داشته باشد یا زن دیگر ، پس اگر شوهر دارای فرزند و یا نوه بود سهم زن او یک هشتم از اموال به جا مانده از اوست .

نکته دوم آنکه ، زن از همه اموال به جا مانده از شوهر ارث نمی برد بلکه فقط از

۱) اموال منقول مانند ، اتومبیل ، قالی ، طلا و .

۲) قیمت بنا و درخت نه عین آنها یعنی اگر اموال به جا مانده از شوهر مبلغ ۲۰ میلیون تومان وجه نقد و یک واحد آپارتمان و صد اصله درخت گردو باشد زن با فرض وجود اولاد برای متوفی فقط از یک هشتم مبلغ بیست میلیون تومان و قیمت آپارتمان و صد اصله درخت گردو ارث می برد نه از عین آپارتمان و صد اصله درخت و محاسبه قیمت آپارتمان یا صد اصله درخت به این نحوه محاسبه می شود که ساختمان یا درخت با فرض استحقاق بقاء در زمین بدون اجرت ارزیابی می شوند . یعنی قیمت خود ساختمان بدون آنکه ارزش زمین محاسبه شود .

▪ پرسش : اگر شوهر فوت کند و از طبقه اول ورثه ای نداشته باشد یعنی پدر ، مادر ، پدربزرگ یا مادربزرگ و یا فرزند و یا نوه نداشته باشد سهم الارث همسرش چه میزان است ؟

ـ پاسخ : اگر شوهر فوت کند و از طبقه اول ورثه ای نداشته باشد و از وارث طبقه دوم یا سوم ورثه او باشند برای مثال شوهر فقط برادر و خواهر یا عمو و عمه داشته باشد سهم زن از اموال به جا مانده از متوفی یک چهارم خواهد بود . یعنی باز هم یک چهارم از اموال منقول و قیمت بنا و درختان .

▪ پرسش : آیا زن از سرقفلی هم ارث می برد ؟

ـ پاسخ : بله ، همانند سایر وراث از سرقفلی ارث می برد و سهم او حسب مورد یک چهارم یا یک هشتم آن است .

▪ پرسش : اگر متوفی دارای چند زن باشد تقسیم ارث چگونه است ؟

ـ پاسخ : در صورت تعدد زوجات حسب مورد یک چهارم یا یک هشتم اموال به جا مانده از متوفی به همسران او می رسد که به طور مساوی بین آنان تقسیم می شود .

▪ پرسش : آیا بعد از طلاق هم بین زوجین رابطه توارث برقرار است ؟

ـ پاسخ : اگر شوهر زن خودش را به طلاق رجعی مطلقه کند هر یک از آنها که قبل از پایان عده بمیرد دیگری از او ارث می برد ولی اگر فوت بعد از پایان عده باشد رابطه توارث برقرار نمی شود و در سایر طلاق ها نیز رابطه توارث بعد از طلاق برقرار نمی شود چه قبل و بعد از عده باشد . البته باید توجه داشت که اگر شوهر در حال بیماری همسرش را طلاق دهد ( هر طلاقی ) و ظرف یک سال از تاریخ طلاق به علت همان بیماری فوت کند زن او از وی ارث خواهد برد ، البته به شرط آنکه زن در این مدت ازدواج دیگری نکرده باشد . همچنین باید دانست که اگر مردی در بیماری زنی را عقد کند و در همان حالت بیماری و قبل از دخول بمیرد زن از او ارث نمی برد ولی اگر بعد از دخول یا بعد از سلامتی از آن مرض فوت کند ، زن از او ارث می برد .

▪ پرسش : اگر شوهر غیر از زن ورثه دیگری نداشته باشد آیا زن از همه اموال او ارث می برد ؟

ـ پاسخ : خیر در صورت نبودن هیچ وارث دیگر به غیر از زوجه ، زن فقط یک چهارم از اموال به جا مانده از شوهر را به ارث خواهد برد و بقیه اموال در حکم اموال اشخاص بلاوارث است و به ولی امر مسلمین رسیده تا برابر مقررات شرع با آن رفتار شود . اما اگر زن فوت کند و وارثی به جز شوهر نداشته باشد تمام اموال به جا مانده از زن به شوهر خواهد رسید .

۲) فوت زن : با فوت زن ، شوهر در کنار سایر وارث از اموال به جا مانده از زن ارث می برد . اگر زن دارای اولاد یا نوه باشد سهم شوهر یک چهارم و اگر نباشد سهم او یک دوم از اموال است و بقیه اموال مابین سایر وراث تقسیم می شود و اگر زن ورثه ای جز شوهر نداشته باشد تمام اموال به او خواهد رسید .

پرسش : اگر زنی فوت کند و دارای همسر و پدر و مادر باشد ، آیا پدر و مادر او از مهریه او ارث می برند ؟

پاسخ : با فوت زن کلیه حقوق و مطالبات او به ورثه او می رسد از جمله حقوق زن مهریه اوست که اگر در زمان حیات او از شوهر استیفاء و نگرفته باشد این حق به ورثه اش می رسد . از این رو در این مثال پدر و مادر او از مهریه ارث برده و برای محاسبه مهریه سهم شوهر از مبلغ مهریه کسر و مطابق سهم الارث پدر و مادر به آنها داده خواهد شد .