گفتند: شکست یعنی تو یک انسان در هم شکسته ای! گفت: نه ! شکست یعنی من هنوز موفق نشده ام. گفتند شکست یعنی تو هیچ کاری نکرده ای. گفت نه! شکست یعنی من هنوز چیزی یاد نگرفته ام. گفتند : شکست یعنی تو یک آدم احمق بودی. گفت نه! شکست یعنی من به اندازه کافی جرات و جسارت داشته ام. گفتند : شکست یعنی تو دیگر به آن نمی رسی. گفت : نه شکست یعنی می باید از راهی دیگر به سوی هدفم حرکت کنم. گفتند : شکست یعنی تو حقیر و نادان هستی گفت: شکست یعنی من هنوز کامل نیستم. گفتند: شکست یعنی تو زندگیت را تلف کردی. گفت نه! شکست یعنی من بهانه ای برای شروع کردن دارم. گفتند: شکست یعنی تو دیگر باید تسلیم شوی! گفت : نه! شکست یعنی من باید بیشتر تلاش کنم |
زن و شوهر باید گاهی از یکدیگر به زبان تشکر کنند و محبت و عاطفه قلبی خود را اظهار کنند. برای گرم نگهداشتن تنور عشق و صفا، انجام وظیفه و محبت قلبی به تنهایی کافی نیست. اظهار محبت و تشکر و مخصوصاً نسبت به زن که عواطف ظریفتر و احساسات رقیقتری دارد، تأثیر روانی عمیقی در روح شنونده باقی میگذارد.
زن از شنیدن جمله "دوستت دارم"به وجد و شعف میآید، پر و بال پیدا میکند، سرشوق میآید، وظیفهاش را با دلگرمی انجام میدهد و مشکلات زندگی را با چهره باز تحمل میکند، شوهرانی هستند که زنان خود را دوست میدارند و از خانهداری آنها راضی هستند، ولی هیچگاه دوستی خود را اظهار نمیکنند و تشکری بر زبان نمیآورند. اینها یا فکر میکنند، تشکر و اظهار محبت، شخصیت آنها را پایین میآورد یا زن خودش را لوس میکند، ولی باید بدانند که این فکر بر خلاف دستور اسلام است. اگر علت عدم تشکر اولی باشد، مرد در اشتباه است و اگر دومی درست باشد، زن در اشتباه است و در هر حال شوهر باید وظیفه خود را انجام دهد.
برای محبت کردن به همسر راههای متفاوتی وجود دارد . ما در زیر به چند مورد از آنها اشاره میکنیم :
اگر ناراحت است به احساسش احترام بگذارید.
وقتی خسته است به او کمک کنید.
هر وقت به تنهایی احتیاج دارید و میخواهید با خودتان خلوت کنید، به او بگویید که میخواهید مدت کوتاهی تنها باشید و به زودی پیش او خواهید بود.
وقتی که دیگر نیازی به تنهایی نبود و پیش او بودید، با بیانی صمیمانه به او علت ناراحتی خود را بگویید و او را مطمئن سازید که تقصیری متوجه او نبوده است.
در جمع و میهمانی به او بیشتر از سایرین توجه کنید.
در مناسبتهای خوب زندگی، مانند سالروز ازدواج یا تولد و غیره با نوشتن مطلبی کوتاه ابراز عشق و علاقه کنید.
سعی کنید حال و احساس او را درک کرده و همدردی کنید. مثلا اگر حالش خوب است، بگویید "امروز خوشحال به نظر میرسی".
سعی کنید، رفتارتان مثل روزهای اول آشنایی باشد. نخستین روزهای آشنایی را همواره به یاد داشته باشید.
به کارهای منزل رسیدگی کنید و اگر چیزی احتیاج به تعمیر دارد انجام دهید
صمیمیت را چاشنی زندگی کنید و به جای اینکه در مقابل یکدیگر بایستید به موازات یکدیگر حرکت کنید .
از همدیگر نظرخواهی کنید.
به کارهای روزانهاش علاقه نشان داده و از کارهایی که انجام میدهد سوال کنید.
برایش هدایای مناسبی تهیه کن.
از محل کار به او تلفن بزنید و از حالش جویا شوید.
چه تمثیل زیبایی حضرت علی (ع) در مورد زن فرموده اند که : «زن ریحانه است.» زن همانند گل است و به راستی طراوت یک گل، مرهون مراقبت باغبانی مهربان است، تا در سایه ی مواظبت و انس با آن گل، ازجلوه و زیبایی و عطر و رنگش، بهره و لذت برد و روحش از دیدار آن تازه گردد. «استاد مطهری» لزوم عشق و ابراز محبت نسبت به زن را با تشبیه زیبایی این گونه بیان کرده اند: مرد مانند کوهسار است و زن به منزله ی چشمه و فرزندان گل ها و گیاهان؛ چشمه باید باران کوهسار را دریافت و جذب کند تا بتواند آن را به صورت آب صاف و زلال بیرون دهد و گل ها وسبزه ها را شاداب و خرم کند. پس همانگونه که رکن حیات دشت، باران کوهستانی است، رکن حیات خانوادگی نیز احساسات و عواطف مرد نسبت به زن می باشد که در پرتوی آن هم زن، هم زندگی و هم فرزندان، صفا و جلا و خرمی می گیرد.
به سبب این نیروی عظیم و اثر بخشی فوق العاده ی آن است که در دین مقدس اسلام، از جانب پیامبر و ائمه (ع) سفارش های بسیاری در زمینه ی محبت و اظهار علاقه نسبت به «زن» بیان شده است.
با مردم چگونه برخورد کنیم؟ معاشرت درست و نادرست کدام است؟ همنشینى مفید و زیان بار چیست؟ عوامل تحکیم رابطهها یا گسست رابطهها کدام است؟
حکمتهایى را برگرفته از اولیاى الهى برمى شمریم، که توجّه به آنها و کاربردشان در بهینه سازى روابط ما با دیگران سودمند است.
هنر همزیستى
روحیه سازگارى با دیگران و کنار آمدن با توقعها، سلیقهها، خواستهها و حرفها، به تدریج براى انسان «جا» باز مىکند. این روحیه هم وقتى فراهم مىآید که انسان هم «حقوق» دیگران را بشناسد، هم تصمیم به مراعات آنها داشته باشد و تنها «خود» برایش مطرح نباشد. چون چنین خصلتى ایجاد تنش مىکند و دیگران را از پیرامون فرد ، فرارى مىدهد.
حضرت على علیهالسلام مىفرماید: «رأس الحکمة مداراة النّاس»؛1 سر آغاز حکمت، مدارا کردن با مردم است».
باید پذیرفت که سلیقهها و روحیههاى همه یکسان نیست و همه ذوق و پسند و راه و روش ما را ندارند. ما هم چارهاى جز زیستن با آنان نداریم، پس باید« مدارا» کنیم. این همان همزیستى است که هر که ندارد ، مطرود و مأیوس و تنها مىشود.
سلوک شایسته
برخوردارى از اخلاق کریمانه و آراستگى به صفات خوب و رفتارهاى انسانى، محبوبیّتآور است. کیست که نخواهد محبوب دلها شود و مورد توجّه و محبت دیگران قرار گیرد و « قلعه دلها » را بگشاید؟ امّا راه و روش آن چیست و کلید گشودن قلوب کدام است؟
مگر مىتوان با زور، دلى را بهدست آورد، یا در خانه دلى جاى گرفت؟ اگر تواضع و خاکسارى عاملى براى محبوبیّت است، احسان و نیکى و بخشندگى عامل دیگرى است و «حسن خلق» و سلوک والا و اخلاق متعالى، عامل سوّم.
ما بىنیاز از دوست نیستیم. نداشتن دوست، نوعى غربت و تنهایى است. به فرموده حضرت امیرعلیهالسلام، غریب، کسى است که «دوست» نداشته باشد: «الغریبُ مَن لم یکن لَهُ حبیب».2
انسانها تا چه حد براى دیگران مفیدند؟
ارزش هرکس به اندازه خدمت و خوبى و نفعى است که از او به دیگران مىرسد. میزان محبوبیت مردم در دلها نیز بستگى به اندازه خیرى دارد که از آنها عاید دیگران شود. سرور، کسى است که خدمتى به دیگران کند. این مضمون کلام حضرت علىعلیهالسلام است که فرمود: «بالجود تسود الرجال»3 مردان با جود و سخاوت به سیادت و آقایى مىرسند».
این نیز نوعى کمال در رفتار و سلوک با دیگران است که بر محور داد و دهش انجام مىگیرد.
به قول سعدى در گلستان: مردم تا نان کسى را نخورند، نامش را به نکویى نبرند.
در سخنان امام على علیهالسلام چنین آمده است:«خیر الناس من نفع الناس؛4بهترین مردم کسى است که به مردم سود برساند».
پیامد چنین رفتارهایى چیست؟ جز آنکه محیطى سرشار از صفا و گرمى براى انسان و جامعه پدید مىآورد و الفتها را مىافزاید و زندگىها را صفا مىبخشد؟ چه لذتبخش است زیستن در کنار افرادى که نیکوکارى، خوشرفتارى، نوعدوستى، خیررسانى، مهرورزى و خیرخواهى جزو سرشت و خصلتِ همیشگى آنان است.
امام على علیهالسلام مىفرماید: با مردم چنان زیست و معاشرت داشته باشید که اگر از دنیا رفتید، در فقدان شما سوگوار و گریان باشند و اگر ماندید ، نسبت به شما عاطفه و مهرورزى داشته باشند:«خالطوا الناس مخالطة ان متم معها بکوا علیکم و ان عشتم حنوا الیکم».5
مردم جوشى
روحیه انزواطلبى و فردگرایى و خودخواهى، فرد را از چشمها و دلها مىاندازد. برعکس، انس و الفت و جوشیدن و گرمگرفتن با مردم، عواطف و محبتهاى آنان را فراهم مىآورد. خداوند ، از نعمتهاى خویش، ایجاد الفت بین دلهاى مردم را یاد مىکند.6 حضرت رسول صلىاللهعلیهوآله نیز مىفرماید: «خیر المؤمنین من کان مألفة للمؤمنین، و لا خیر فى من لا یؤلف و لا یألف7 بهترین مؤمنان کسى است که مایه الفت مؤمنان باشد،و کسى که نه دیگران با او انس و الفت بگیرند ، نه او با دیگران الفت داشته باشد ، خیرى در او نیست».
کسى که با مردم نمىجوشد و همیشه به دامن تنهایى و گوشه انزوا و خودگرایى پناه مىبرد ، یا دچار غرور و تکبر است، یا از آثار و برکات« الفت» بىخبر است، یا مشکلى در تربیت خانوادگى داشته که او را «جمعى» بار نیاوردهاند و میدان براى «مردم جوشى» برایش فراهم نساختهاند.
صاحبان روحیه سرد و خود گرا و مردم گریز، اغلب در کارهاى عمومى شرکت نمىکنند و برنامههاى مشترک نمىتواند آنان را جذب کند.
ابراز عاطفه به مردم و مشارکت و همراهى و همدردى با آنان در امور و یارىرسانى در هنگامه نیاز، پشتوانهاى براى روزهاى «مبادا» فراهم مىآورد.
عیب پوشى
حفظ «آبرو»ى دیگران، مهمترین نشانه دوستى و احترام و ارزشگذارى براى آنان است. آبرو، سرمایهاى است که به این راحتى به دست نمىآید و گوهر نفیسى است که اگر شکست، به این آسانى قابل جبران نیست.
به همین اندازه که «عیبجویى» نکوهیده و نارواست، «عیبپوشى» نسبت به یک برادر مسلمان و آبرودارى نسبت به یک مؤمن، ضرورى و فضیلت است.
وقتى از لغزش و عیبى از دیگرى باخبر مىشوید ، جوانمردى ایجاب مىکند که پردهپوشى کنید و اگر نیاز به تذکر است، به خودش بگویید تا اصلاح کند.
در کلام امیرمؤمنان است که: ثمره اخوّت و برادرى آن است که پشت سرش آبرویش را حفظ کنى و عیبهایش را به عنوان هدیه به خودش بگویى