اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

بگو تا لحظه ی دیدار

  یه عطش مونده به دریا
       یه قدم مونده به رویا
       یه نفس مونده به آغاز
       یه غزل  مونده به پرواز
       یه ترانه مونده تا یار
       یه طنین مونده به آوار
       یه ستاره مونده تا روز
       یه سفر مونده به دیروز...

       بگو تا لحظه ی دیدار
       چندتا لب ریختگی مونده
       چندتا بغضِ سردِ نشکن
       چندتا آوازِ نخونده...
       با تو تا تو می رسم من
       بی حساب سردِ پیرهن
       میگذرم از این گذرگاه
       واسه پیدا کردنِ ماه

       واسه کشفِ آخرین زخم
       تا پُلِِ معلٌق اخم
       سر میرم تا لبِ بارون
       تا شبِ گریه ی مجنون...

غفلت از نماز

با توجه به اینکه از نماز در دین اسلام با عنوان هایی نظیر ستون دین، سیمای دین و ... نامبرده شده است و اثرات بسیاری نیز چه از بعد فردی و چه از جنبه اجتماعی برای آن شمرده شده است. بدیهی است که اگر جوانی گرفتار یک یا چند مورد از موارد بازدارنده از نماز شد،  از برکات و آثار نماز بی بهره شده و به علاوه دچار آسیب هایی نیز خواهد شد. در ادامه به برخی از آسیب هایی که فرد به علت غفلت از نماز به آنها مبتلا می شود بطور مختصر اشاره خواهد شد:
1) ابتلا به تنگی معیشت در دنیا:
می دانیم که از مهمترین مصادیق ذکر در دین مقدس اسلام نماز است. کسی که از نماز غفلت می ورزد و از ذکر خدا روی بر می گرداند، فرموده خداوند متعال در قرآن کریم، دچار زندگی سخت و تنگی در معیشت می شود:
و من اعراض عن ذکری فان له معیشه ضنکا
و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ می شود (طه 124)
علامه طباطبایی (ره) در تفسیر این آیه می فرمایند:
«اگر خداوند فرموده کسی که از ذکر من اعراض کند معیشتی ضنک یعنی تنگ دارد برای این است که کسی که خدا را فراموش کند و با او قطع رابطه نماید، دیگر چیزی غیر دنیا نمی ماند که به آن دل ببندد و آن را یگانه خود قرار دهد، در نتیجه همه  کوشش های خود را منحصر در آن کند و فقط به اصلاح زندگی دنیایش بپردازد و روز به روز آن را توسعه بیشتری داده وبه تمتع از آن سرگرم شود و این معیشت او را آرام نمی کند، چه کم باشد و چه زیاد، برای اینکه هر چه از آن به دست آورد به آن حد قانع نگشته و به آن راضی نمی شود و دائما چشم به اضافه تر از آن می دوزد بدون اینکه این حرص و تشنگی اش به جایی منتهی شود. پس چنین کسی دائما در فقر و تنگی بسر می برد.
2) ابتلا به اضطراب و افسردگی:
کسی که از نماز غفلت ورزد چون تکیه گاه مطمئنی در برابر مشکلات و مسائل خود ندارد دچار اضطراب و نگرانی شده و نهایتا به افسردگی مبتلا می شود، چون خود نماز یکی از عوامل اصلی از بین برنده اضطراب و افسردگی می باشد.
«بیماری روانی به عنوان اصلی ترین مساله در غرب مطرح است، اضطراب و افسردگی به عنوان بزرگترین بیماری روانی غرب دامنگیر همه کسانی شده که از مذهب و رفتارهای مذهبی گریزان بوده اند. در کتاب عوامل فراموش شده در بهداشت روانی، ذکر شده که روانشناسان به کمک محققان دیگر به این نتیجه رسیده اند که اگر بخواهیم بیش از 50 درصد از کسانی که به عنوان بیماری روانی بستری شده اند و تخت ها را اشغال کرده اند  را درمان کنیم. ناگزیر باید از مذهب بعنوان مهمترین عامل درمان این بیماران روانی بهره مند شویم.
یکی از نکات مثبت نماز،  راز و نیاز با خدا و بیان مشکلات و مسائل در درگاه خدا و طلب یاری از او است که این مساله در کاهش اضطراب و ناراحتی فرد بسیار موثر است چرا که روانشناسان معتقد اند یادآوری و بازگویی مشکلات به وسیله شخص موجب کاهش شدت اضطراب و تخفیف ناراحتی ها و مشکلات می شود.
3) از بین رفتن تکیه گاه برای غافل و عدم آرامش:
کسی که از ذکر خدا که به گفته قرآن تنها عامل آرامش بخش است،  روی گردان و غافل شود، بتدریج آرامش خود را از دست می دهد. بنحوی که برای بدست آوردن آن باید به نماز متوسل شود. دکتر توماس هایسلوپ می گوید: «مهمترین عامل خواب آرامش بخشی که من در طول سال های متمادی تجربه و مهارتم در مسائل روانی بدان پی بردم، همین نماز است. همچنین پیامبر اکرم (ص) هنگام فرا رسیدن وقت نماز می فرمودند: ای بلال با اذان ما را به آرامش برسان.
علاوه بر این که شخص مومن با نماز به آرامش دست پیدا می کند، پس از نماز به عنوان تعقیقات نماز به دعا و نیایش مشغول می شود که این خود به تداوم آرامش درونی باری مدتی پس از نماز کمک می کند. یکی دیگر از عواملی که سبب آرامش فرد می شود وجود تکیه گاهی مطمئن است تا در مشکلات به آن تکیه زده و آرامش خود را از دست ندهد، قرآن کریم این تکیه گاه مطمئن را نماز دانسته ومی فرمایند: یا ایهاالذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوه ان الله مع الصابرین
ای اهل ایمان در پیشرفت کار خود صبر و مقاومت پیشه کنید و به ذکر خدا و نماز توسل جویید که خدا یاور صابران است ( سوره بقره آیه 153 )
4) سقوط و اسارت فرد غافل:
به نظر کارل فیزیولوژیست معروف فرانسوی یکی از شرور ناشی از فقدان نیایش در میان یک ملت سقوط آن ملت است، بر اساس این بینش می شود گفت: بی نمازی پذیرش بند اسارت بیگانه و مقدمه سقوط قطعی یک ملت اسلامی است و نماز برج و بارویی است که جامعه های مسلمان را از جملات و آسیب های شیطان حفظ می کند. امام علی (ع) می فرمایند:
انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداو و البعضا» فی الخمر و المسیر و یصدکم عن ذکرالله و عن الصلوه
فهل انتم منتهون
شیطان قصد دارد که بوسیله شراب و قمار میان شما عداوت و کینه برانگیزد و شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد پس شما آیا از آن دست بر می دارید.
(تا با فتنه و فریب شیطان مبتلا به انواع بلاها نشوید)؟
5) دست و پا زدن در دریای شک و تردید:
«به گفته یکی از روانکاوان بزرگ، دینداری و ایمانداری در عصر ما یک ضرورت است از آن بابت که ایمان ستونی است که ما را در طوفان زندگی از افتادن و مغلوب شدن نگاه می دارد. آن کسی که مذهب ندارد همچون غریقی است که مداوم در دریای شک و تردید و بی تکلیفی دست و پا می زند و هر روز و هر ساعت ایده ای دارد و با خود و طبیعت خود و اهل دنیا پیوسته در جدال و کشمکش است.تقویت دین مخصوصا برای نسل نوجوان به دلیل کنترل اضطراب درونی که از خصایص این سن است کنترل و تعدیل غریزه جنسی که آغاز بیداری اش در نوجوانی است و ... در کل آشنا کردن و پایبند کردن نوجوان حب وجود حسابرسی دقیق در آفرینش ضروری است.
6) کاهش قوه تخیل و خلاقیت در فرد غافل:
تحقیقات نشان داده است که بچه هایی که با احساس مذهبی رشد کنند از قدرت تخیل بیشتر برخوردارند و بالطبع خلاقیت بیشتری دارند.
اگر ما به زندگی مخترعان و مکتشفان و نام آوران تاریخ علوم و تکنولوژی در دنیا مروری بکنیم، خواهیم دید که از جمله ویژگی های این افراد این بود که از احساس مذهبی زیبایی برخوردار بوده اند و وقتی بحث از احساس مذهبی است بالطبع رفتار مذهبی که نمودش در نماز تجلی می کند بیشتر به ذهن متبادر می شود.
7) تبعیت غافلان از هدایت شیطانی در جامعه:
وجعلناهم ائمه یهدون الی النار
و ما قرار می دهیم ایشان را پیشوایانی که پیرامون خودشان را هدایت می کنند به سوی راه های شیطنت و راه های آتش و دروازه های کفر و فساد و شهوت و تباهی.
و ایشان هستند که با تفکر و اندیشه و با شیطنت و تبهکاری خودشان برای مردم نیایش ها و راه و روش هایی را درست می کنند تا آنان را به سوی فساد و تباهی سوق بدهند و از آنجا که پیروی و قدرت و ثروت خود را از طریق ظلم  و ستم به دست آورده اند، پیرامون خود را نیز به ظلم و ستم، البته به نام علم و صنعت و رفاه و سعادت دعوت می کنند.
همانند این رفتاری که امروز در جهان غرب و در آمریکا ملاحظه می شود و اینان طبیعتا جامعه ها را به سوی تباهی و عناد و فراموشی یاد خداوند و فرو رفتن در شهوات و دور شدن از اخلاق انسانی سوق می دهند.
8) بی تفاوتی غافل نسبت به حجاب اسلامی:
زن بی حجاب همچون میوه شاخه ای است که از دیوار باغ به بیرون آویزان است و هر رهگذری به سوی آن دست دراز می کند و حجاب برترین حفاظ و حصاری است که زن را از خطر بیگانه حفظ می کند و بهترین کلاس تمرین و آموزش درس حجاب، خواندن نماز از سوی بانوان است. چه اینکه زن موظف است در هر شبانه روز پنج مرتبه با حجاب کامل رو به درگاه پروردگار یکتا بایستد و با او راز و نیاز کند و درست به همین دلیل است که نوک حمله تهاجم فرهنگی دشمن مساله حجاب و نماز است و در کتاب «بدون دخترم هرگز» که به وسیله دشمنان انقلاب اسلامی نوشته شده و بعدا به صورت فیلم درآمده است دو موضوع بیشتر مورد تهاجم واقع می شود، یکی نقش زن و ارزشی که زن در جمهوری اسلامی دارد و دیگر مساله نماز، چه نماز جماعت و چه نماز جمعه.
9)  حضور در محافل غیر ارزشی:
پر واضح است که شخصی که با نماز رابطه ای ندارد با مسجد نیز قطع رابطه می کند و اوقات خود را بیشتر در مجالس لهو و لعب و مراکز خرید و ... می گذرانند و مسلم است که از نظر پروردگار عالم، برترین جاها مساجد هستند، در این مورد به ذکر یک حدیث از نبی مکرم اسلام (ص) بسنده می کنیم که می فرمایند: «محبوبترین جای شهرها نزد خداوند مسجد است و منفورترین جای دنیا نزد او بازار است.»
10) گرفتار شدن غافل در شهوات:
همانگونه که در سوره عنکبوت، خداوند متعال نماز را عامل دوری انسان از فحشا و منکرات بر شمرده اند در آیاتی نیز اولین اثر غفلت از نماز و ضایع کردن نماز را تبعیت از شهوات و گرفتار شدن در باتلاق شهوات برشمرده است از جمله در آیه 59 سوره مریم می فرمایند:
اولئک الذین انعم الله علیهم ... . اذا تتلی علیهم آیات الرحمن خرو سجدا و بکیا فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصوه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا
آنان کسانی بودند که مورد انعام پروردگار واقع شدند... مردمی که هر گاه آیات خدای رحمان بر آنان تلاوت می شد ، سجده کنان و گریه کنان به روی می افتادند. سپس مردمی جانشین آن قوم خدا پرست شدند که نماز را تباه و خواهش های دل را پیروی کردند. زود است که گمراهی خود را ببینند و گرفتار شر شوند.
برای بیان تاثیر شدید غفلت از نماز در ابتلا به شهوات و گناهان به روایت زیر اشاره می کنیم: «روایت شده که زنی خدمت پیامبر(ص) رسید و عرض کرد ای رسول خدا به یارانت بفرمایید بروند با شما کاری دارم ... سپس گفت شوهر دار بوده ام ، مرتکب زنا شدم ..، بچه به دنیا آمد او را در خمره سرکه خفه کردم و سرکه نجس را به مردم فروختم. رسول خدا (ص) پس از بیان حکم گناه وی، فرمودند: آیا می خواهی بدانی چرا درون این چاه افتاده ای و این گناهان را مرتکب شده ای؟ من گمان می کنم که تو نماز عصر نمی خوانی؟
11) سستی در انجام وظایف:
غفلت از نماز عامل غرق شدن در شهوات، و شهوات نیز عاملی است برای سست شدن در انجام وظایف، کندی می گوید: آمریکا آینده دردناکی پیدا خواهد نمود. چه جوانان غرق شهواتند و دیگر حاضر نیستند وظایفی را که به آنان محول می گردد بخوبی انجام دهند و از میان هر هفت جوانی که به سربازی اعزام می شوند شش تن آنان نالایق و سست از آب در می آیند.
12) قطع ارتباط غافل با علمای دین:
از جمله مواردی که دشمنان انقلاب اسلامی به دنبال آن هستند قطع ارتباط جوانان با علمای دین است.
«مستر همفر جاسوس کهنه کار انگلیس می نویسد:  باید اساس هر گونه نماز جماعتی را با اشاعه اتهامات به ائمه جمعه و جماعات بر هم زد و از استقبال مردم ار آن کاست مخصوصا لازم است دلایلی بر فسق و فجور امام جماعت ارائه داد تا هر گونه رابطه ای بین امام و مردم با سوظن و دشمنی با او از میان برود.
آسیب های فراوان دیگری نیز بر سر راه غفلت کنند از نماز وجود دارد که به علت محدودیت و رعایت اختصار از آنها صرف نظر می کنیم.

راهی به حقیقت

آمده است حکمی دیگر بر شما ، که پاک گرداند شما را از آلودگیها ، آمده است شما را کلامی دیگر ، که شما را دانا کند به راه خدا . آنچه که بر شما می خواند از سوی بزرگ پروردگار عالمیان است . سخن زکلام است و کلام به صاحبش در اختیار است . زندگی شما ، در بیداری و هشیاری شما به نجات است ، و نجات راهی است که شما را از تعلقات دونِ تان دور کند و در عالم کبیر رهایتان نماید ، آنچنان که سیر کنید در آسمانها و زمین تا ببینید که چگونه آغاز و پایان به دست پر توان الله است .

کنون سفره خداوندی از برای برخورداری شما از نعم ابدی خداوندی در حضور شما گسترده است ، که از آن نیکی ها را می توانید صید کنید ، صید نیکی ها در ایمان است و ایمان بر شما راه نجات است .

نجات از رهایی تن از نازپروری شروع می گردد ، آنجائیکه تن شما را ملزم به تنعم جویی می کند و بعد از آن دوری از تعلقات باطنی است ، که آن تعلقات به صورت آسایش خواهی های کاذب درونی است ، که آن به دنبال خواسته های طولانی رفتن است و بعد از آن در تعلقات روحی که از اعتقادات آنها شکل می گیرند ، که در قالب افکار خود را نشان می دهند ، مثل اعتقاد شما در آداب و رسوم که نجات خود را به آن می دانید، در حالیکه از معنای آن ، دور افتاده اید .

روح احکام به اطاعت است و اطاعت همان آشکاری یگانگی وجودت می باشد در حالیکه در عالم تعلقات به زیستن هستی . دقت تو در آنجایی است که خواسته های جسمی ، باطنی و روحانی توست ، پس اینچنین در ظرف زمان ومکانی . زمان آنجائی است که عادات گوناگون توست و عادات تو ، نشانه های منفرد توست ، در حالیکه هستی به مُجزّا نیست و تو آنرا مجزا مجزا کردی پس زیانکاری .

زیانکاری در زیست با خواسته های طولانی است ، زشتی ها را کنار گذارید که اولین حکم از برای درست زیستن اقوام گذشته بوده است . شک ها زشتی ها را توانند آفرید ولی زشتیها به طور حتم شکّ را خواهند آفرید زشتکاری آنجاست که از شأن خود به نمود می باشند .

آنکس که عشق الهی را می جوید ، حم عسق را در قرآن بیابد . بداند و بخواند که چگونه شورای وجود به یک رأی می شود ، و از آن اتحاد حاصل می شود و عشق در اتحاد خود را به نمایش می گذارد .

عشق آنجاست که بخواهد خود را بگستراند و  واحده ی وجودش را  همسو کند با معبودش که یا مجازی است و یا حقیقی.

عشق از لطیفه های حیات است که در آن حیات و ممات یکی است . که در عشق مصلحت اندیشی نیست .

زیرا در عشق فقط اظهار است و ابراز . چگونه توانید درک کنید که خود دوستی ، عامل ظهور عشق است در حالیکه خود دوستی بر شما ، خود خواهی را ظاهر کند ؟ چگونه تفاوت گذارید ؟ در حالیکه خود دوستی را خود خواهی دانید ؟

حُبّ به ذات عشق را ظاهر کرد ، آنجائیکه تمامی تجلیات و ظهورات بر این امر همسویی دارد .

هر گاه وجودت با هر چه همسویی یافت ، به گونه ای عشق را از خود ظاهر می کنی . اگر همسویی به چیزی باشد که ترا به ذات ات همسو کند ، عشق مجازی است و اگر همسویی یکسر به ذات ات است ، همسویی تو به عشق حقیقی است .

عشق رابط تو با ذات توست و در این ماجرا ، چه دامهایی که در وجودت برپاست .

عشق ، خواست خدا بود از خود ، عشق بهانه ی خلقت بود در اسم ، عشق ، مظهر خدا بود در این سیر ، که سیر ، سایه ی خدا بود در حس . که حس به حال بود و حال ، سر چشمه ی معرفت بالله بود ، درجسم ، که جسم ، دیدار خدا بود در این حس .

عشق ، جذبه ی خدایی است از اله ، اله ، کمال انسان را دارد در تکثیرات .

عشق ، مظهر خداست چشمان دل ،عارفان و شاهدان بالله است .عشق در من است و نه در من ها ، عشق در کلام است نه به هر گفتاری پیدا .

عشق دم خدایی است از برای زنده شدن دل ها ، عشق ، موهبتی است بر زنده دلان . هر کس که عاشق نیست مرده است و خدا شناس نیست ، که عشق به خود شناسی است که در ره به خدا شناسی است .

عشق به دو چشم است و به دیدار ، که هر کس در بند گذشته اش بود ، شد محروم از زیارت این مقدس محراب، که عشق ، سر چشمه پاکیها و پاکی ورزیدن ها ، به گونه ای عشق بهانه ی تو بود در راه که هر کس این را به درک بُرد ، بود از همراهان ، و هر کس آنرا به خواست خود دید ، شد از گمراهان .

که پیوند شما ، تار و پودش و تار تار عشق به اعلاست ،هر چند که به مجاز ، آوردیمش و کردیم ، پیوند بین قلوبتان.

شما خود عاشقید و اکثر ندانید ، که به غرورید ، که به عشق ورزیدن به قصور و خسرانید .

نعمت بر زمین است و تو تشنه لب ، به آسمانهایی ، مظهر عشق در دیدار است و تو مبهوت و سرگردانی. در عشق مجاز در مجاز ، نا فرمانی است ، در عشق مجاز ، همه فرمانبرداری است ، در عشق حقیقی ، در این فرمانبری ، رضا و تسلیم است . که مسلم به درگاه ، مظهر معشوق خدا در زمین است