خانهتکانی ذهنی رمز سلامت و بهداشت روانی
بسیاری از
روانشناسان معتقدند بهترین روش رهایی از دست احساسات ناخوشایند و مشکلاتی که از این
رهگذر بهوجود میآید، «خانه تکانی ذهنی» است.
در حقیقت اینچنین است. نوزایش، رمز ماندگاری و سلامت و آرامش است.
به طبیعت نگاه کنید که چگونه در پاییز و زمستان برگ و بار کهنه خویش را به دور
انداخته و پس از چندی در بهاری دیگر با طراوت و تازه میشوند و زندگی را دوباره از
سر میگیرند.
به آب نگاه کنید، اگر آب، این مایه حیات موجودات زنده، همانند همه موجودات، به همین
شکل و بدون تغییر و تحول در کره زمین به حیات خود ادامه میداد، بدون شک پس از مدتی
پوسیده میشد و همه دریاهاو اقیانوسها به مرداب بزرگی تبدیل میشدند!
آیا هیچ فکر کردهاید که از بدو پیدایش زمین تاکنون، چند بار؟ چند هزار بار؟ چند
میلیون، میلیارد و یا ... بار، آبهای جهان به بخار و ابر تبدیل شده و سپس بهصورت
برف و باران روی زمین بازگشتهاند؟
آیا هرگز اندیشیدهاید که پوست بدن و بسیاری از سلولهای بدن انسان در طول زندگی
خود، چندین و چند بار دوباره نو شده است؟
اگر این «نوزایش»ها نبود، انسان و سایر موجودات نیز همانند اسباب و اثاثیه زندگی،
کهنه و مستعمل شده و دیگر کارایی خود را از دست میدادند و بیمارگونه به حیات خود
ادامه داده و از زندگی و عمر خویش بهره و لذت نمیبردند.
اکنون که چنین ویژگی و توانایی برای «نوزایش» در وجود آدمی نهفته است، پس چرا
عدهای خود را از این موهبت محروم مینمایند و به احساسات ناخوشایند اندیشههای
کهنه و خاطرات تلخ میچسبند و آن را رها نمیکنند؟
با خاطرات بد خداحافظی کنید
بعضیها میگویند: چگونه خود را از دست خاطرات بد رها کنیم؟
خیلی راحت است! از خودتان بپرسید که آیا علاقهای به نگهداری و مرور این خاطرات
دارید؟ اگر پاسخ شما منفی است، همانند خانهتکانی که بسیاری از وسایل شکسته، کهنه و
فرسوده را پشت در میگذارید و هم خود را و هم آنها را رها میکنید، بایستی همه
افکار، اندیشههای منفی، نگرانیها و خاطرات بد را هم رها سازید و پیوسته این
عبارتها را تکرار کنید:
ـ من همه خاطرات تلخ و بد گذشته را رها میسازم و آزاد میشوم!
این عبارت را با تاکید بیان کنید.
«لوئیز هی» در این باره میگوید: «برای خانهتکانی ذهنی و دورانداختن چند اعتقاد
کهنه و قدیمی که سوهان روحتان شده، نگران و مضطرب نشوید! با همان آرامشی که پس از
خوردن غذا، خورده ریزها را جمع میکنیم و در ظرف آشغال میریزیم، آنها را نیز باید
به همان آسانی دور بریزیم! و بهدنبال اندیشههای تازه برویم (اندیشههای خلاق و
مثبت).
لوئیز در این زمینه میپرسد:
▪ «آیا شما واقعا حاضر هستید که برای تهیه شام امشب خود، در زبالههای دیشب، دنبال
غذا بگردید؟
پس چگونه حاضرید که با جستوجو در آشغالهای کهنه، ذهنی تجربههای فردای خود را
بیافرینید؟»
رهاشدن از دست حرف و سخن کسی که باعث آزار شما شده، فقط با بخشیدن آن فرد
امکانپذیر است.
با بخشیدن خود و دیگران، از دست خاطرات تلخ راحت میشوید و همین آرامش باعث میشود
که آنچه را که اتفاق افتاده فراموش کنید! اکنون زمان آن رسیده که خاطرات خوش و نگاه
خوشبینانه، منصفانه و واقعبینانه را به همه ابعاد زندگی بیندازید!
همه شما حتما مثال معروف «لیوان پر و خالی» را میدانید. حتی اگر قطرهای آب در
لیوان باشد، چه بهتر است که آن را اینگونه توصیف کنید:
من در لیوان خود مقداری آب دارم.
کمیت آن اهمیت چندانی ندارد بلکه وجود آب در لیوان مهم است. و این نوع نگاه و
برداشت شامل سلامتی، شادی، موفقیت، ثروت و همه چیزهایی میشود که میتوان به داشتن
آنها افتخار کرد و سپاسگزار خداوند بود.
از هماکنون دست به کار شوید و در خانه ذهن خود بجز خاطرات، اندیشهها و باورهای
مثبت که همچون اثاثیه باارزش باعث راحتی و خوشحالی ما میشوند بقیه اعتقادات و
اندیشههای منفی را که باعث آزار و اذیت روحی روانی میشود را دور ریخته تا مجالی
برای پیدایش اندیشههای تابناک که اهداف و برنامههای سازندهای را به همراه دارند
فراهم آورید و این عبارات را که لوئیز در اغلب سخنان خود تکرار میکند تکرار کنید:
در لایتناهای حیات آنجا که ساکنم همه چیز عالی و کامل و تمامعیار است. من با
دگرگونیهایی که در زندگیام پیش آیند، تا جایی که بتوانم همنواختم.
من خود را و شیوه دگرگونی خود را تایید میکنم.
من خودم را دوست دارم. پس گذشته را میبخشم و همه تجربههای تلخ گذشته را یکسره
رها میکنم و میبینیم که آزادم.
من خودم را دوست دارم.
پس با دل و جان در حال زندگی میکنم و با این امید و با این آگاهی که آیندهام
درخشان و شادمان و ایمن است هر لحظه را به خوبی تجربه میکنم.
زیرا من فرزند محبوب کائنات هستم و کائنات با مهر و محبت از اکنون تا ابد از من
مراقبت میکند. در جهانم همه چیز نیکو است. کلام دعاگونه لوئیز همواره بر حمایت
الهی و سپاسگزاری تاکید دارد. از این رو باعث آرامش ذهنی و روانی میگردد. آرامشی
که همه ما به آن نیاز داریم
مثلا ممکن است مطرح کنید که دوست دارید یک پزشک، موسیقی دان یا بازیگر شوید. این نوع افراد با شنیدن آرزوی شما به شما خواهند گفت که حتما دارید وقت تان را تلف می کنید. از شما می خواهند کمی واقع بین باشید و این رویا را کنار بگذارید.
اول بیاموزید که صحبت های این افراد را ندیده بگیرید یا حتی شاید مجبور شوید خط قرمزی بین خودتان و آنها بکشید.
۲- دوستان سمی سابق که هنوز تاثیرگذارند
شما هنوز دوست شان دارید. ممکن است ارتباطتان را محدود کرده باشید اما هنوز با شما تماس می گیرند و وقایع روزانه را تعریف می کنند. با اینحال توصیه می کنم که خیلی زود خداحافظی کنید حتی اگر این کار برایتان سخت و آزاردهنده است. برای حفظ رویاهایتان بهتر است که خیلی سریع نام آنها را در لیست دوستان با ارتباط محدود خود وارد کنید. این کار باعث می شود مسیر وارد شدن دوستان مفیدتر به زندگی شما هموار شود. کسانی که به تقویت عزت نفس تان کمک می کنند و شما را باور دارند
۳- کسانی که به ایجاد احساس گناه در شما دامن می زنند
فرض کنید در یک مهلت محدود کاری باید بیزنس تان را تمام کنید، ماشین تان خراب است و مدام به مهمانی خانوادگی فکر می کنید که هفته پیش از دست دادید. وقتی این مسائل را برای این نوع از افراد تعریف می کنید آنها نه تنها هرگز نخواهند گفت: «می فهمم! پیش میاد» بلکه با حرف هایشان بیشتر این حس را در شما ایجاد می کنند که شما انسان ناکارآمد یا بدشانسی هستید و هیچ وقت فکر نمی کردند اینطور باشید!
ن افراد کسانی هستند که عموما به خودی خود شاد نیستند و شما را نیز بسیار تحت تاثیر افکار منفی خود قرار می دهند. در اینگونه موارد با سرعت زیادی نام آنها را در لیست کسانی که قرار است برای همیشه از زندگی تان کنار بروند ثبت کنید تا هم شما از انرژی منفی آنها دور شوید هم آنها شاید در فرصت تنهایی با خودشان به مشکلات خود پی ببرند.
۴- رییس ناسپاس
پیش از هر چیز ببینید که آیا از زندگی شغلی تان راضی هستید؟ اگر از شغل تان راضی نیستید یا رییس تان قدر شما را به اندازه کافی نمی داند، به تواناییخود اعتماد کنید و شغل تان را عوض کنید. اگر نمی خواهید شغل تان را عوض کنید فکر کنید که نظر رییس تان تا چه حد برایتان ارزشمند است و ناسپاسی او چقدر ناراحت تان می کند. شاید رضایت شخصی از شغل و فعالیت تان برایتان کافی باشد یا بتوانید نظر او را به سمت خود جلب کنید.
۵- مفسران ناکارآمد
«تو واقعا کاری ازت برنمیاد»، «لباست تنگ شده برات»، «خیلی بده که همش می بازی»؛ اینها نمونه هایی از عباراتی هستند که ممکن است توسط افرادی شنیده باشید. بهترین کار این است که این دسته را در لیست خداحافظی خود قرار دهید چرا که اینگونه افراد جز اینکه ایرادت تان را به رخ تان بکشند راه حلی به شما پیشنهاد نمی کنند و بیشتر باعث می شوند به مرور این مشکلات را در خودتان پیدا کنید و باورشان کنید.
۶- افراد دروغگو
کسانی که به دروغ عادت دارند، شایسته دوستی نیستند. فاصله تان را با آنها حفظ کنید و هرگز آنها را به عنوان دوست واقعی نپذیرید. بگذارید تنها بمانند و بفهمند که با این کار به مرور روابط شان را با افراد از دست خواهند داد
۷- دوست بی پروا
شاید دوستی با افرادی که چارچوبی برای رفتارهای خود قائل نیستند به جهت سرگرم کننده بودن این افراد خوشایند به نظر بیاید اما یادتان باشد این سرگرم کنندگی روی دیگری هم دارد که ممکن است به مزاج تان خوش نیاید. اینگونه افراد معمولا کنترل خاصی روی گفتار و رفتار خود ندارند و بسیار محتمل است که نتیجه رفتار آنها شما را نیز شامل شود. فقط مسئله اینجاست که شما زمانی متوجه می شوید که حرف زده شده و عمل به انجام رسیده است. توصیه می کنیم فاصله ایمنی را با این افراد حفظ کنید و مغلوب استعداد سرگرم کنندگی آنها نشوید.
۸- افراد علاقمند به صحبت راجع به دیگران
اگر دوستی دارید که مدام راجع به دوستان مشترک تان بدگویی می کند، هرگز او را در این کار همراهی نکنید و با او در این موضوعات هم صحبت نشوید. هرگز تصور نکنید که شما کسی هستید که برای او با دیگران متفاوتید و او با شما صادقانه رفتار خواهد کرد. به شما اطمینان می دهم که زمانی هم با فرد دیگری راجع به شما مشابه همین صحبت ها رد و بدل خواهد شد.
۹- افراد سوءاستفاده کننده
ممکن است دوستانی داشته باشید که با شما مانند دستگاه عابربانک برخورد کنند. این عابربانک می تواند مالی یا عاطفی باشد. نوع رفتار آنها با شما درخواست محض است و هیچ بازپسگیری در کار نیست! این نوع افراد می توانند شما را به ستوه آورند یا حساب بانکی شما را خالی کنند. یادتان باشد که دوستی یک جاده دوطرفه است و اگر کسی این موضوع را ندیده می گیرد بهتر است کنار گذاشته شود.
۱۰- افراد منفی باف
در زندگی سختی و رنج و ناکامی به وجود می آید. چیزی که به ما انرژی می دهد که زندگی کنیم و موفق شویم امید است. اینکه امید داشته باشیم فردا اوضاع بهتر خواهد شد، می تواند انگیزه حرکت به ما ببخشد. افراد منفی تنها نیمه خالی لیوان را می بینند و معمولا ناامیدند و ادعا می کنند که واقع بینانه تر از دیگران زندگی می کنند!
در حالی که انسان است که واقعیت را می سازد و تغییر می دهد. اینگونه افراد می توانند سرمایه بزرگ زندگی و موتور تلاش تان را از شما بگیرند. اگر خواستید می توانید همچنان ارتباط تان را با آنها داشته باشید اما به شرطی که باور کنید باورهای آنها تنها تصورات منفی بافانه خودشان است و ربطی به شما و زندگی تان ندارد.
در آخر توصیه می کنم نگاهی به این موارد در بالا بیندازید و مطمئن شوید خودتان از این نوع افراد نیستید. اگر بودید سعی کنید مشکل را شناسایی و در خودتان رفع کنید. هر چه زودتر بهتر!
همه ما عادت های خوب و بد داریم ولی کدام عادت ها برای موفق شدن لازم اند و کدامیک باعث عدم موفقیت ما می شوند؟ در این اینفوگراف آنها را شناسایی می کنیم.
توانایی ریسک پذیری، حل هوشمندانه مسایل، با تعهد و اشتیاق کار کردن و یادگیری از اشتباهات قبلی بخشی از ویژگی های متمایز افراد موفق هستند. از طرف دیگر اتلاف وقت، انتقاد زیاد از دیگران، عدم هدف گذاری و ترس از تغییر نیز برخی از عادات افراد ناموفق محسوب می شوند