اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

تــا اوج نــا امیــدی

روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم را، دوستانم را، مذهبم را و خلاصه تمام وابستگی های زندگی ام را !
به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خداوند صحبت کنم و اگر نتوانستم دلیلی برای ادامه ی زندگیم بیابم به آن نیز خاتمه دهم !
به خدا گفتم: آیا می توانی دلیلی برای ادامه این زندگی برایم بیاوری ؟ و جواب او مرا شگفت زده کرد.
او گفت: آیا سرخس و بامبو را می بینی ؟
پاسخ دادم : بلی.
خداوند فرمود: هنگامیکه درخت بامبو و سرخس را آفریدم، به خوبی از آنها مراقبت نمودم. به آنها نور و آب و غذای کافی دادم. دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نکردم. در دومین سال سرخس ها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره کننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نکردم.
در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند. اما من از آنها قطع امید نکردم.
در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس بسیار کوچک و کوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت رسید.
5 سال طول کشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه کافی قوی شوند. ریشه هایی که بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی بدان نیاز داشت را فراهم می کردند.
خداوند در ادامه فرمود: آیا می دانی در تمام این سالها که تو درگیر مبارزه با سختیها و مشکلات خودت بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ساختی ؟ من در تمامی این مدت تو را رها نکردم همانگونه که بامبوها را رها نکردم.
هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن. بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر کدام به نوبه خود به زیبایی جنگل کمک می کنند. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می کنی و قد می کشی !
از او پرسیدم : من چقدر قد می کشم.
در پاسخ از من پرسید: بامبو چقدر رشد می کند؟
جواب دادم : هر چقدر که بتواند.
گفت: تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی. هر اندازه که بتوانی.
ولی به یاد داشته باش که من هرگز تو را رها نخواهم کرد. و در هر زمان پشتیبان تو خواهم بود !
پس هرگز نا امید نشو !

آنچه امروز یک درخت را تنومند، سایه گستر و پر ثمر ساخته است، ریشه دواندن دیروز بذر آن در تاریکی های خاک بوده است. در هنگامه ی رنج های بزرگ، ملال های طاقت فرسا، شکست ها و مصیبت های خورد کننده، فرصتهای بزرگی برای تغییر، گام نهادن به جلو و تصوری برای خلق آینده ایجاد می شود. ماموریت شما در زندگی بی مشکل زیستن نیست، بلکه با انگیزه زیستن و امیدوار زیستن است ...

پس زندگی را باور کن همانگونه که هست، با همه دردها و رنجهایش، با همه شادیها و غمهایش، با همه ملال ها و دلفریبی هایش، باهمه شکستها و پیروزی هایش و با همه خاطرات تلخی ها و شیرینی هایش، و زندگی را دوست بدار و به سرنوشت امیدوار باش، هر روز را با امید و ایمان به خدا و فردایی بهتر به شب برسان، اینگونه باش تا زندگی برایت سهل تر و زیبا تر شود، یقین داشته باش که از دید خداوند پنهان نخواهی ماند و همواره از مراقبت و همراهی او نیز بی بهره نخواهی ماند ..

به او بگویید، دوستش دارید

امروزه کمتر خانواده ای را می توان یافت که نوجوان یا جوان داشته باشد و از درگیری با او شکوه نکند و شاید هم نتوان معلم یا استادی پیدا کرد که از بی توجهی، سهل انگاری و ..  این دو گروه در تحصیل و حتی زندگی، گله مند نباشد.

با یک کاوش گذرا در متون روان شناسی، روشن می شود که انسان ها، در این مرحله از زندگی (نوجوانی)، نیازهای خاصی دارند که شاید همین نیازهای خاص و یا تغییر و تحولات نوجوانی است که آنها را به این سمت سوق داده و باعث می شود که بزرگترها تصور کنند فرزندشان بسیار دردسر ساز و جسور شده و جلوی آنها می ایستد. اگر فرزند نوجوان داشته باشید و یا حداقل شغل و کارتان به شکلی باشد که با این گروه سنی در تماس باشید، خوب می دانید که وارد صحبت شدن با نوجوانان یک چالش بزرگ برای والدین و بزرگ ترهای آنان است.

آنان به طور هوشمندانه ای می توانند از نصحیت کردن و توصیه های انضباطی شما سرباز زنند. و یا موضوع بحث را عوض کرده و یا حتی بحث را خاتمه دهند. این یادداشت به شما خواهد آموخت که چگونه با نوجوانی که در شرایط نامناسب قرار دارد، ارتباط برقرار کنیم:

پیشنهاد اول

با نوجوانان زمانی وارد گفتگو شوید که آنها آمادگی لازم را دارند

زمانی که نوجوان شما یک دردسر بزرگ را ایجاد می کند، احتمالاً برای سرپوش گذاشتن و یا توجیه رفتار خود شروع به پرحرفی و سردادن سخنرانی می کند در این لحظه لازم است به فرزندتان بگویید «لازم است در این مورد با هم صحبت کنیم» این اقدام باعث ساکت شدن فرزندتان و جلوگیری از صحبت و توجیه بیشتر می شود. در ضمن شما از  این طریق می توانید یک ارتباط موثر با نوجوانتان برقرار کنید تا هم به مساله پیش آمده رسیدگی شود و هم مانع از رنجش نوجوانتان خواهید شد. در ضمن شرایطی را فراهم آورید که نوجوانتان به این نتیجه برسد که منظور شما صحبت کردن در این مورد خاص و حل مشکل است و قصد آن را ندارید که او را متهم یا بازخواست کنید.

اگر فرزند نوجوان داشته باشید و یا حداقل شغل و کارتان به شکلی باشد که با این گروه سنی در تماس باشید، خوب می دانید که وارد صحبت شدن با نوجوانان یک چالش بزرگ برای والدین و بزرگ ترهای آنان است.

پیشنهاد دوم

در برابر خواسته های نادرست نوجوانتان مقاومت کنید

درست است که ما فرزندان خود را بسیار دوست داریم و بهترین ها را برای آنها می خواهم اما با این حال لازم است که در برخی مواقع با خواسته های نامناسب و یا افراطی آنها مخالفت کنیم. البته در اکثر مواقع نوجوانان در برابر مخالفت والدین خود مقاومت می کنند چرا که احساس می کنند با این کار، استقلال آنها حفظ می شود. ولی توجه داشته باشید که اگر مکالمات و ارتباط شما با فرزندتان با لیستی از بایدها و نبایدها آغاز نگردد، آنها کمی بیشتر به صحبت های شما گوش می دهند.

پیشنهاد سوم

از نوجوان خود نظرخواهی کنید

همه انسان ها دوست دارند که احساس ارزش کنند و مسلماً نوجوانان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اگر در زندگی خانوادگی خود با یک چالش مواجه شده اید و یا در مورد خرید وسایل منزل دچار سردرگمی هستید و یا حتی می خواهید برای خودتان لباس تهیه کنید و ... حتماً از نظر فرزندتان در این مورد مطلع شوید و به دیدگاه او هم توجه داشته باشید. علاوه بر این تنها شنونده نظرات فرزندتان نباشید بلکه از ابراز عقاید مثبت و سازنده آنها استفاده کرده و آنها را به کار گیرید.

گاهی اوقات خواهید دید، راه حلی را که فرزند شما ارائه می دهد، همان روشی است که شما نیز در ذهن داشته اید. بنابراین شما از این طریق هم مطابق میل خودتان رفتار کرده اید و هم به نظرات نوجوان خود ارزش داده اید.

پیشنهاد چهارم

زمانی که می خواهید نوجوانتان را نصحیت کنید، موافقت او را جلب کنید

البته این اصل در مورد توصیه هایی که زندگی شان را تحت تاثیر قرار می دهد، صدق نمی کند. ولی در صورتی که پیشنهادی که می خواهید به او بدهید، زندگی او را بسیار تحت الشعاع قرار می دهد، بنابر این سعی کنید طوری نظر او را جلب کنید تا در برابر شما مقاومت نکند، چون همه این اقدامات برای خوشبختی و سعادت آنهاست. با جلب موافقت آنها، - به خصوص اگر بار اولی است که از این ترفند استفاده می کنید- به طور قطع توجه او را به خود جلب کرده و آنها خواهند فهمید که برای او احترام قائلید.

نوجوانان به طور هوشمندانه ای می توانند از نصحیت کردن و توصیه های انضباطی شما سرباز زنند. و یا موضوع بحث را عوض کرده و یا حتی بحث را خاتمه دهند.

ولی در صورتی که پیشنهاد شما را نپذیرفت، در مقابل از او بخواهید که حداقل در این زمینه با شما همفکری کند. هدف نهایی همفکری و همراهی نوجوانتان است بنابراین اصلاً مهم نیست که چه کسی پیشنهاد بهتری می دهد. در حقیقت اگر این راه حل توسط خود آنها ارائه شود، پیگیری آنها بیشتری خواهد شد. انسان تمایل زیادی بدان دارد آنچه را که می شنوند انجام دهند، نه آنچه را که دیگران به آنها دیکته می کنند.

پیشنهاد پنجم

به آنها نشان دهید که او را به خاطر خودش دوست دارید

سنین نوجوانی سرشار از پستی و بلندی ها، پریشانی ها و حتی ناامیدی ها است. لذا بهتر است در ارتباط خود با نوجوانتان چنان محیط امن و مطمئنی را فراهم آورید که نوجوانتان همواره احساس کند می تواند بر کمک و حمایت شما حساب باز کند. برای رسیدن به این مرحله عشق خود را به فرزندتان متوقف نکرده و علاقه تان را نسبت به آنها پنهان نسازید. به او بگویید که دوستش دارید و نگران او هستید.

مهربانتر شوید

اگر فکر می‌کنید به اندازۀ کافی مهربان نیستید و دوست دارید برخورد مشفقانه‌تری با دیگران داشته باشید، می‌توانید راهکارهای زیر را امتحان کنید تا هم خودتان و هم دیگران از زندگی لذت بیشتری ببرید.

هر هفته برای افرادی که می‌شناسید حداقل سه عمل نیکوکارانه انجام دهید. مثلاً به یک دوست بیمار تلفن بزنید و احوالش را جویا شوید؛ برای دوستتان که امتحان دارد خرید کنید؛ یا به افراد سالمند فامیل سر بزنید.

هر هفته یک عمل خیرخواهانه برای فردی که نمی‌شناسید انجام دهید.

مرتب خون اهدا کنید.

به ملاقات فردی که در بیمارستان بستری است بروید.

به دیدن افرادی که در خانه سالمندان یا پرورشگاه‌ها زندگی می‌کنند بروید.

به کسانی که در فعالیت‌های داوطلبانه شرکت می‌کنند هدیه بدهید.

به طور غیرمترقبه، دوستی را به شام دعوت کنید و شگفت‌زده‌اش کنید.

زمانی که از طریق ای.میل، نامه یا تلفن با دیگران ارتباط برقرار می‌کنید، از کلمات زیباتر و ملایم‌تری استفاده کنید.

برای فرد مورد علاقه‌تان یک غذای خوشمزه بپزید.

وسایلتان را به دیگران قرض دهید.

فهرستی از اموال و متعلقاتتان تهیه کنید. فقط چیزهایی را که به آنها احتیاج دارید نگه دارید و بقیه را به افراد نیازمند ببخشید.

از طریق کمک کردن به دیگران وقتتان را به آنها ببخشید.

به دیگران لبخند بزنید.

هنگام رانندگی به رانندگان دیگر راه بدهید.

به فردی که مشغول پنچرگیری است کمک کنید.

 

در بزرگراه ماشینتان را متوقف کنید و به راننده‌ای که به کمک احتیاج دارد کمک کنید.

زمانی که برای خرید به میوه‌فروشی می‌روید، کمی بیشتر از مقدار نیازتان خرید کنید و آن را به افراد نیازمندی که در محله‌تان زندگی می‌کنند بدهید.

فهرستی از اموال و متعلقاتتان تهیه کنید. فقط چیزهایی را که به آنها احتیاج دارید نگه دارید و بقیه را به افراد نیازمند ببخشید.

جای خود را در صف شلوغ به فردی که سالمند یا بیمار است بدهید.

به اعضای خانواده‌تان بگویید چقدر دوستشان دارید.

یکی از دوستانتان را بدون هیچ دلیل خاصی به تئاتر یا سینما دعوت کنید