هیچ انسانی نیست که برای خرید تمام آنچه دوست دارد ،پول کافی داشته باشد. حتی انسان های ثروتمند. تعجب نکنید.خیلی از آن ها هم خواسته هایشان از ثروتشان بیشتر است. اما از طرفی با داشتن حقوق متوسط هم می توانید به خیلی از خواسته هایتان برسید به شرط آنکه برای درآمد تان برنامه ریزی کرده و در مقابل برخی خواسته هایتان محکم بگویید :نه.
- جاهایی که پولهایتان را هدر میدهد، شناسایی کنید:
خنزر و پنزرهایی که پول بالایشان میدهید و هرگز هم به چشم نمیآیند. غذاهای که بیرون میخورید و هیچ ارزشی غذایی ندارد. کارتهای هدیه یا خرید که دست آخر فقط با آن پیاز و سیبزمینی یا زیور آلات میخریم. به این مواد متفرقه که پول بالایشان میدهیم سوراخهای پولی میگویند .این متفرقات پولهای شما را میمکند و جیبها را خالی میکنند و آنقدر ضروری نیستند که شما جیبهایتان را پر از خالی کنید. سعی کنید آهسته آهسته این سوراخها را بگیرید.
- از تحریک اشتهای خریدتان حذر کنید:
مسلماً فروشگاههایی هست که هوش از سر شما میبرد و شما را برای وسایل غیر ضروری وسوسه میکند اما شعار شما باید این باشد: هرگز چیزی که نیاز ندارم نمیخرم. شاید به جایی بروید که لوازم تزیینی زیبا واسنکها و مواد غذایی اشتها برانگیز و مصنوعات زیبایی داشته باشد. اما شما باید جلو خود را بگیرید، اگر نمیتوانید بهتر است دفعات و تعداد آن را کم کنید. برای این کار همراه خود یک فهرست از احتیاجات به همراه ببرید و در فروشگاه فقط سراغ آنها بروید.
- خریدهای ویژه به روش مخصوص:
اگر در جایی زندگی میکنید که امکان خرید از طریق اینترنت را دارید این راه خوبی است که از فروش ویژههای اینترنت بعضی از لوازم خود را که میدانید بعداً به آن نیاز دارید و قیمت آن هم اکنون مناسبتر است خریداری کنید. با این کار تقریباً 20درصد از پولتان را صرفهجویی میکنید.
- گول زرق و برق غذاهای بیرون را نخورید:
رستورانها از خوردن یک وعده شام ساده با دسر بسیار سود میبرند. معمولاً غذایی که شما بیرون میل میکنید. سه برابر برایتان حساب میشود. اگر برای مثال عادت دارید سه بار در هفته بیرون شام بخورید این عادت را به یک بار تقلیل دهید.
- هزینهها را مدیریت کنید:
هر خرجی که در زندگی تان پیش می آید را نپذیرید اگر برا ی تعمیر ماشین مبلغی را به شما پیشنهاد می کنند بهتر است آنرا به مراکز دیگر هم نشان دهید .
- تخفیف بگیرید:
این روزها بیشتر شرکتها تخفیف برای اجناس و کالاهایشان قائل میشوند. بیشتر این تخفیفها برای این است که مشتری را جلب کند. یا بعضی از مواقع حراج های فصلی انجام می شود که از آن استفاده کنید.
- همیشه در جستوجوی علت باشید:
گرفتن بعضی از سوراخهای پولی کار راحتی است البته به شرطی که دقت در مخارج و جزئیات را فراموش نکنید.برای مثال استفاده از لامپ کم مصرف ،خاموش کردن شوفاژهای اضافی ، کمپوت کردن میوه های رسیده که ممکن است به زودی خراب شود ، شما می توانید صرفه جویی قابل ملاحظه ای بکنید.
- یک دفتر حسابداری برای خود باز کنید:
از ماه آینده شروع کنید یک فهرست از بزرگترین مخارج و ریزترین آنها بنویسید و مقدار پول یا موجودی خود را هم در گوشه بالای فهرست یادداشت کنید و هر زمان بیرون میروید این دفترچه کوچک را با خود داشته باشید حتی اگر قصدتان خرید نیست، این کار به شما کمک میکند از خریدن غیر ضروریات منصرف شوید و حساب احتیاجات خود را هم داشته باشید.
- به خودتان اجازه سرگرمی بدهید:
وقتی شما دخل و خرج خود را با هم هماهنگ کنید میتوانید با استطاعت مالی حاصل از این صرفهجویی با خیالی آسوده گاهی اوقات سرگرمی هم داشته باشید و دستی به جیب ببرید. «وقتی خزانهتان خالی است شما محکوم به سکوتید» و این صرفهجوییها برای شما سوپاپ اطمینان است. شما صرفه جویی کنید و در جایی که لازم است با پول حاصل از صرفه جویی ، به اهداف مالی بزرگ تر برسید.
خیلی از لذت ها و بهانه ها برای شاد بودن ، در اطراف ما وجود دارند که ما وقت دیدن آن ها را نداریم یا برای مان تکراری شده اند و لطف اولیه شان را از دست داده اند. این هنر است که بتوانیم از نعمت های زندگی مان بهره ببریم ،شاد و شکر گزار باشیم .گاهی برای داشتن احساس خوب کافی است نگاهمان را به زندگی تغییر دهیم. این حرف خیلی تکراری است اما اگر در زندگی مان عملی کنیم ، نتیجه ی معجزه آسایش را می بینیم.
نمونه های زیر تنها بخش کوچکی از دلایل شاد بودن و لذت بردن از زندگی هستند . بی شمار مورد دیگر وجود دارد کافی است اراده کنید.
* هر روز صبح وقتی از خواب بیدار می شویم ،از اینکه فرصت دوباره ی زندگی یافته ایم خوشحال شویم .
* روزمان را با دعا شروع کنیم.
* به خورشید و آسمان سلامی دوباره کنیم .
* به آن هایی که می بینیم ،حتی با یک نگاه و لبخند ،محبت کنیم .
* آنقدر با عجله راه نرویم که اطرافمان را نبینیم.
* گله و شکایت را برای وقتی دیگر بگذاریم.
* به دوستان قدیمی و آ نهایی که از حال شان بی خبریم ، زنگ بزنیم.
* به شکر آنکه دستان سالم داریم با عزیزانمان به گرمی دست بدهیم.
* به لطف داشتن پاهای سالم ،قدری از راه را پیاده برویم و از داشتن شان لذت ببریم.
*به پاس داشتن چشمانی سالم ، به دیدن پدر ومادر برویم و نگاهی از روی عشق را به پاس تمام زحماتشان ،به آن ها هدیه کنیم.
* انجام کارهایی را که مدت هاست به تاخیر انداخته ایم ،شروع کنیم.
* اگر نمی توانیم باغچه ای داشته باشیم ، گلدان گلی را محافظت کنیم .
* با طبیعت آشتی کنیم . گاهی به نزدیک ترین فضای سبز محل زندگی مان سر بزنیم.
* با خانواده مان ، لذتی مشترک را تجربه کنیم.
* از صمیم قلب بخندیم.
* گاهی هنگام انجام کارهای روزانه با صدای بلند برای خودمان شعر بخوانیم.
* از دیگران و از خودمان قدر دانی کنیم.
* سرمای برف ،گرمای آفتاب و لطافت آب را حس کنیم و به یاد آوریم :
مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
* دنیای رنگی اطراف را سیاه و سفید نبینیم.
* به حرف ها و درد دل های عزیزانمان گوش کنیم.
*گاهی شیطنت های دوران کودکی مان را مرور کنیم .
* برای کارهای خوبی که می کنیم به خود با صدای بلند بگوئیم ،آفرین!
* پول هایمان را گاهی برای دیگران و آن ها که بدان نیاز دارند خرج کنیم.
*................................
تنها خودتان هستید که می توانید احساس خوب را همیشه در دل تان بیافرینید
به رغم تصور بسیاری از همسران، بروز خیانت در زندگی مشترک، به معنای رسیدن به بنبست نیست، هنوز میتوان ازدواج را از نابودی نجات داد.
شاید خیلی از افرادی که با موضوع خیانت همسر مواجه میشوند، تصور کنند بخشیدن همسر خطاکار ، خود خطایی بزرگتر است که تنها باعث میشود همسرشان به خودش اجازه دهد تا این خطا را بیشتر انجام دهد. در اینکه عدهای افراد وجود دارند که واقعا به دنبال سوء استفاده هستند، شکی نیست اما این قانون در مورد عده زیادی نیز صدق نمیکند. احتمالا افرادی که اصرار به نبخشیدن دارند ، متوجه نیستند که این کار چه آسیب شدیدی را به جسم و البته مهمتر از آن به روح و روان آنها وارد میکند و علاوه بر آن، چطور زندگی آنها را مختل کرده و آنها را کاملاً از هر چه میتواند باعث شادیشان شود ، محروم میکند.
بسیاری از مواقع اصرار بر بخشیدن و برداشتن قدمهای مثبت بیشتر به نفع یک نفر است و آن خود ما هستیم!
پیتمن- یکی از روانشناسانی که سالها روی موضوع خیانت کار کرده است- دلایل این موضوع را در چند دسته تقسیم میکند. آشنایی با این دلایل میتواند به شما در تصمیمگیری درستتر کمک کند. او میگوید علت خیانت همسران معمولا در چهار دسته قابل تقسیمبندی است.
خیانت از نوع تصادفی : منظور این است که گاهی اوقات فرد واقعا قصد عهدشکنی ندارد، برنامهریزی قبلی نیز برای این کار ندارد اما آرام آرام در محیط بیرون از خانه به کسی علاقهمند شده و بعد از مدتی بدون اینکه خودش تصمیم داشته باشد، خود را درگیر رابطهای خارج از ازدواج میبیند. البته خیانتهای تصادفی فقط شامل این یک مورد نمیشود؛ گاهی اوقات دوری همسران از همدیگر یا در دسترس نبودن به خاطر بیماری یا بارداری باعث میشود یکی از همسران به رابطه خارج از ازدواج سوق پیدا کند نکته اصلی در شناسایی این دسته این است که همسری که مرتکب خطا شده است، اصرار دارد که این یک اتفاق بوده و خودش نمیخواسته این طور بشود یا فکرش را نمیکرده که این اتفاق بیفتد. پشیمانی جدی همسر خطا کار بعد از مشخص شدن موضوع و آمادگی برای جبران، نشانه دوم برای شناسایی این دسته است.
علاقه به تنوع در روابط : چیزی که بیشتر در مردان دیده میشود و این دسته افراد قبل از ازدواج هم سابقه دوستی با چندین زن به صورت همزمان را در پروندهشان دارند. معمولا پشیمانی در این دسته زود گذر و ناپایدار است.
خیانتهای عاطفی : در این دسته، افراد معمولا عاشق فرد دیگری شده و ارضای نیازهای خود را در این فرد میجویند. در این دسته، رابطه عاطفی بسیار پر رنگتر است و کمتر رابطه جنسی با فردی- خارج از ازدواج- دیده میشود. کیفیت رابطه همسران با همدیگر نقشی تعیین کننده در بروز این دسته از خیانتها دارد.
خیانت با اطلاع طرف مقابل: زمانی است که هر دوی همسران اطلاع دارند که یکی از آنها یا حتی هر دوی آنها دست به خیانت زده اما به دلایلی چشم پوشی کرده و اجازه میدهند تا موضوع ادامه پیدا کند به عنوان مثال زمانی که همسر معتاد زنی میداند که همسرش با افراد دیگر رابطه دارد اما به خاطر منافع مادیای که آن روابط به دنبال دارد ، چشم خود را میبندد تا بتواند از این طریق پول خرید مواد خود را تامین کند.
بسته به اینکه دلیل اتفاقی که در رابطه ازدواج شما افتاده، کدام یکی از موارد بالا باشد ، قطعا برخورد شما نیز متفاوت خواهد بود. واقعیت این است که صحبت ما با دسته آخر نیست؛ زمانی که همسران به دلایلی ترجیح میدهند، چشم خود را ببندند. دسته دوم نیز به نوعی از بحث ما خارج هستند. ممکن است در ظاهر چنین افرادی اظهار دارند که نیازهای شان در ازدواج تأمین نمیشود و با تغییر رفتار همسر، همه چیز درست خواهد شد اما معمولا این تغییر چیزی را عوض نمیکند. برای تغییر واقعی، این خود فرد است که باید مسیر سخت و البته نسبتاً طولانیای را طی کند تا بتواند عوض شود. به این ترتیب میتوان گفت که روی صحبت ما در اینجا با دو دسته اول و سوم است؛ زمانی که به صورت تصادفی خیانت صورت گرفته است و زمانی که نیازهای عاطفی ارضا نشده، علت اصلی این امر بوده است.
قبل از اینکه هر کاری بتوانید بکنید ، به خودتان فرصت دهید. داشتن احساس خشم و عصبانیت، سرخوردگی، جا خوردن و شوکه شدن و حتی اضطراب و نگرانی شدید ، در این شرایط کاملاً طبیعی است. یادتان باشد هر چه تلاش کنید که منطقیتر برخورد کنید ، احتمالا نتیجه برعکستری میگیرید. دور شدن برای مدتی کوتاه از همسرتان شاید بتواند به آرامشدن تان کمک بیشتری کند. کمک گرفتن از مشاور یا روانشناس در این مرحله میتواند گزینه خوبی برای شما باشد. صحبت کردن و بیان کردن احساسات تان با فردی که سوگیری ندارد و شما نیز ترس از آبروریزی ندارید ، میتواند به شما در آرام شدن و البته رسیدن به جمعبندی در مورد این موقعیت جدید کمک خوبی کند.
تصور نکنید که قصد این است که دلخوری را در دلتان برای سالها نگه دارید اما فراموش نکنید که فشار وارد کردن به خود برای بخشیدن، در واقع نوعی سرکوب کردن احساسات است، پس لطفا در عوض سرکوب کردن بیدلیل احساسات، سعی کنید این فرآیند آرام آرام اتفاق بیفتد.
شاید بهترین حالت این است که شما بتوانید به جمعبندی خوبی درباره موضوع پیش آمده، همسرتان و خواستههای خودتان برسید. برای این کار شما باید در سه زمینه به خوبی به رابطهتان فکر کنید؛ گذشته، حال و آینده .
در گذشته چه اتفاقاتی بین شما افتاده است؟ رابطه شما چطور بوده است؟ آیا شما نیز در اتفاقی که افتاده دخیل بودهاید؟ رفتار همسرتان چطور بوده است؟ حالا که متوجه شدهاید چنین اتفاقی افتاده چه احساسی به همسرتان دارید؟ رفتار او چطور است؟ آیا پشیمان شده است و خودش نیز دلش میخواهد قدمی بردارد؟ اگر بچه دارید، وضعیت آنها این روزها چگونه است؟ و... شاید مهمتر از همه آینده شماست که باید به آن توجه داشته باشید؛ برای آینده فرزندتان چه برنامهای دارید؟ آیا میخواهید از همسرتان جدا شوید؟ بعد از آن میخواهید چه کار کنید؟
حالا با توجه به همه آنچه در گذشته بین شما گذشته، آنچه در زمان حال اتفاق افتاده و آنچه برای آینده برنامهریزی کردهاید، سعی کنید جمعبندی منظمی از این موقعیت جدید و خواستههایی که دارید ، داشته باشید.
گاهی اوقات علت خیانت یکی از همسران، رابطه عاطفی آسیب دیده درگذشته است. به عبارتی قبل از خیانت، نوعی طلاق عاطفی را در خانواده شاهد هستیم. در این شرایط با بروز خیانت و لو رفتن موضوع، این فاصله عمیقتر شده و تقاضا برای طلاق به عنوان گزینهای جدی مطرح میشود.دراین موارد می توان در صورت پشیمانی کسی که خیانت کرده با اصلاح رابطه به حفظ ازدواج امید وار بود.
یکی دیگر از دلایلی که در بروز خیانت موثر است، ارتباط جنسی مشکلدار همسران است. منظور از مشکل، عدم رضایت یکی از طرفین یا هر دو نفر است . در این موارد اول از همه یادتان باشد رابطه جنسی رضایت بخش داشتن، موضوع کماهمیتی نیست و دوم آنکه برای بهبود رابطه در این بخش لازم است از متخصصان این زمینه کمک بگیرید. در بسیاری از موارد بهبود رابطه در این بخش، رضایت همسران از رابطه را به صورت کلی بهتر کرده و پیوند عاطفی را نیز قویتر کند.
ممکن است چند هفته از خبردار شدن شما از موضوع بگذرد و شما با وجود اینکه دلتان میخواهد همسرتان را ببخشید اما نمیتوانید و همین جلوی هر اقدام سازنده بعدی را گرفته است. اگر چنین شرایطی دارید ، شاید بد نباشد بدانید احتمال بروز خیانت با میزان رضایت همسران از رابطهشان، ارتباط مستقیمی دارد. این به آن معناست که هر چه رضایت از رابطه بیشتر باشد، احتمال بروز خیانت کمتر میشود. فراموش نکنید که هر کدام از همسران نقش موثری در ایجاد میزان رضایت دارند. شاید اگر شما میتوانستید مشکلات رابطهتان را زودتر شناسایی کرده و قدمهایی برای آن بردارید، این اتفاق نمیافتاد. احتمالا با توجه به این نکات متوجه شدهاید که به هر صورت هر فردی تا حدی، کم یا زیاد، در اینکه همسرش خیانت کند، موثر است. (البته گروه اول وسوم )گاهی اوقات توجه به این نکته میتواند از عصبانی ماندن برای زمانهای طولانی جلوگیری کند و از سویی باعث شود تا انگیزه بیشتری برای تغییر کردن و بهبود رابطهمان داشته باشیم