اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

آیا به همه چیز شک دارید؟

شک معمای ذهنی است؛ معمایی همراه با یک احساس منفی درباره یک حقیقت، باور یا تصور درباره‌ کسی که انگار در هاله‌ای از مه فرو رفته؛ معمایی که اگر حل نشود، استرس‌های شدیدی را به همراه می‌آورد. شک می‌تواند شخصیت‌ها را ویران کند، رویاها را از بین ببرد و ما را با روحی شکسته و روانی پریشان رها کند، در حالی که روابط‌مان را از هم پاشیده و موجب ناسازگاری ما با دنیای اطراف‌مان شده است. شک، پیام‌های نادرستی به ذهن ما منتقل می‌کند و قدرت تجربه و تحلیل درست را از ما می‌گیرد. همه ما در دوره‌های زیادی از زندگی‌مان این حس را تجربه کرده‌ایم یا تجربه خواهیم کرد. گریزی از این تجربه وحشتناک نیست؛ تجربه‌ای که اگر به درستی با آن برخورد نکنیم، پایه‌های محکمی روی آن ساخته می‌شود که دیگر ویران کردن اش آسان نیست...

شک جزیی از زندگی مادی و معنوی ماست که همه با آن کم ‌و بیش آشنا هستیم. گاهی وقت‌ها پیش می‌آید که به اطرافیان خود شک می‌کنیم، از این شک رنج می‌بریم و وقتی آن را بیان می‌کنیم و به زبان می‌آوریم، به نتیجه مطلوبی نمی‌رسیم؛ چون شک لبه تیزی دارد که اگر درست به کار برده نشود می‌تواند شاهر‌گ روابط‌مان را بزند.

اگر پایه‌های یک اعتقاد بسیار محکم باشد، هیچ‌گونه شک و شبهه‌ای نمی‌تواند آن را از بین ببرد و ترس از شک‌های سازنده، بی‌مورد است.

ران هوبارد می‌گوید: «یکی از درس‌های غلطی که در مدرسه به ما می‌آموزند این است که باید سکوت کنیم و این درس اشتباهی است. وقتی شما به چیزی شک می‌کنید، باید از آن حرف بزنید. سکوت درمان شک نیست.» وقتی شما درباره موضوعی شک دارید، وقتی استرس و اضطراب زیادی را تحمل می‌کنید، این استرس ناخودآگاه باعث می‌شود بر سر هر موضوع کوچکی با طرف مقابل‌تان ـ که نسبت به او شک دارید- اشتباه‌ترین راه را که سکوت است وسعی در فراموش کردن موضوع به جای باز کردن و حل آن برگزینند. وقتی فکر می‌کنید باید چیزی را بگویید؛ خیلی راحت به جای اینکه اصل مطلب را بگویید حرف‌تان را با یک سوال شروع کنید؛ مثلا:

ازدواج ما با همه بدی و خوبی‌هایش برای من شیرین بود اما یک چیزی مرا آزار می‌دهد، با این حال می‌خواهم آن را با تو در میان بگذارم. فکر می‌کنی می‌توانم صادقانه حرف‌هایم را بزنم؟... آیا تحمل شنیدن حرف‌هایی که ممکن است تو را ناراحت کند و زیاد خوشایند نباشد را داری؟ حرف‌هایی که فکرشان تا امروز مرا آزار داده است...»

این کار، مسوولیت‌‍‌پذیری و صداقت شما را در زندگی و کار نشان می‌دهد. فراموش نکنید ساکت ماندن هیچ چیز را حل نمی‌کند.

شک خوب، شک بد

شک خوب، پرس‌‌و‌جویی است که از یک روح و روان مثبت برمی‌خیزد. این شک زاییده شرایط سخت و خطرناک است، با آرزوی اینکه منتهی به یک پایان روشن یا عملکرد موفقیت‌آمیز باشد. شک بد، پرس‌وجویی است که از یک روح و روان منفی و بدبین برمی‌خیزد و آینده را تاریک و کارها را نابسامان و در حال تخریب می‌بیند. خلاصه، شک همیشه بد نیست و این برخلاف نظر کسانی است که همیشه می‌خواهند دیگران با چشم بسته همه‌چیز را بپذیرند. آنها تنها یک نوع از شک را پذیرفته‌اند، در حالی که اگر پایه‌های یک اعتقاد بسیار محکم باشد، هیچ‌گونه شک و شبهه‌ای نمی‌تواند آن را از بین ببرد و ترس از شک‌های سازنده، بی‌مورد است.

بعضی‌ها از شک می‌ترسند

آدم‌هایی که بزرگی‌شان بیش از آنچه واقعی باشد خیالی است، در برابر شک دیگران، بسیار ناشکیبا هستند. آنها ستایش و خوش‌آمدگویی دیگران را به شک آنها ترجیح می‌دهند، چرا که در بسیاری مواقع در مقابل سوال افرادی که به آنها شک کرده‌اند بی‌جواب می‌مانند. آنها عجله می‌کنند، گرد و خاک به راه می‌اندازند تا دیگران فرصت فکر و سوال و شک کردن پیدا نکنند. اگر می‌خواهید جزو این دسته از افراد نباشید چاره‌اش دوره کردن خودتان است؛ یعنی قبل از آنکه هر کسی به شما شک کند، خودتان این کار را انجام دهید. مثلا با سوال‌های ساده‌ای چون: «آیا من آدم وفاداری هستم؟... آیا من واقعا جزو آدم‌های خوب محسوب می‌شوم؟ چه دلیلی برای خودم دارد؟ و...»

یک شک خوب ممکن است به جای اینکه پای ما را سست کند و چشم ما را به روی حقیقت‌ها ببندد، با خود سوال‌هایی به همراه بیاورد که موجب روشن شدن دریچه‌های تاریک آینده می‌شود؛

شک و پیشگیری قبل از درمان

یک شک خوب ممکن است در‌ آستانه‌ انجام کاری یا در آغاز یک رابطه‌ای در فکر ما جوانه بزند و به جای اینکه پای ما را سست کند و چشم ما را به روی حقیقت‌ها ببندد، با خود سوال‌هایی به همراه بیاورد که موجب روشن شدن دریچه‌های تاریک آینده می‌شود؛ مثلا: «آیا این حقوق برای این مقدار کار کافی است؟... آیا این شرکت به ثبت رسیده؟... چه تضمینی برای باز پس گرفتن مدارک و سفته‌های من وجود دارد؟ و...»

حتی این شک می‌تواند در روابط‌مان هم به ما کمک می‌کند و کسی که تا به امروز برای خودش و خانواده‌اش مفید نبوده، آیا می‌تواند یک‌شبه تغییر کند؟... آیا او درآمد کافی برای اداره زندگی‌‌اش دارد؟... چرا او گاه و بی‌گاه غیبش می‌زند بدون اینکه کسی را از احوالش باخبر کند؟... چرا مدام در حال چک کردن اطرافیان‌اش است؟ و...» این سوال‌ها قبل از شروع یک کار و رابطه جدی می‌تواند به شناخت کامل‌تر ما نسبت به اطراف‌مان کمک کند و موجب شود با چشم بازتری وارد دنیای تازه‌ای شویم که برای ما سرشار از امید و آرزو است. شک با این پیش‌فرض می‌تواند مثل یک عامل پیشگیری عمل کند، قبل از اینکه واقعه‌ای جدی رخ داده باشد. شک مثل درد یک واکسن است در مقابل تحمل درد طولانی یک درمان؛ درمانی که اساسا معلوم نیست جوابگو باشد یا نه.

تقویت اعتماد به نفس

اعتماد به نفس رمز موفقیت افراد در بسیاری از موارد است. فردی که اعتماد به نفس کافی دارد ارتباطات خوب و موثری را برقرار می کند ، روحیه سالم تر و پشتکار بالاتری دارد ، در برخورد با موانع و مشکلات از خلاقیت بالاتری جهت مسئله گشایی کمک می گیرد. و با دیدی واقع گرایانه با استفاده از توانمندی ها ، ضعف های خود را برطرف می کند. لذا سعی داریم به راهکار هایی اشاره کنیم که در جهت تقویت اعتماد به نفس شما موثر است.

۱- هیچ گاه اجازه ندهید افراد منفی باف با عقاید ناسالم خود، ذهن شما را مسموم کنند. اگر از درستی کاری که قصد انجام آن را دارید، اطمینان حاصل نموده اید، بدون فوت وقت آن را به انجام برسانید و نگذارید کسی به اراده شما خللی وارد کند.

2- از شوخی های توهین آمیز که باعث خدشه دار ساختن شخصیت خودتان یا دیگران می شود، خودداری کنید.

3- توانایی های خود را دست کم نگیرید، استعدادهای خود را باور داشته باشید و مطمئن باشید انسان در فرهنگ مذهبی ما بی جهت اشرف مخلوقات نامیده نشده و می تواند با اراده و پشتکار، به موفقیت های نامحدودی دست یابد.

4- در لحظات سختی و پریشانی، دقایقی را با خود خلوت کنید و سعی کنید عوامل مولد نگرانی تان را پیدا کرده و درصدد رفع آن عوامل برآیید. اجازه ندهید افکار منفی به ذهن تان هجوم بیاورد. خود را دلداری بدهید و تصمیم بگیرید تلاش های خود را از سر بگیرید.

5-  نسبت به کودکان خود بیش از حد سخت گیر نباشید و با خشونت با آنان رفتار نکنید. سعی کنید بین خودتان و آنان رابطه دوستانه ای برقرار سازید و در صورتی که خطایی انجام می دهند، با تذکرات به جا و دوستانه آنان را متنبه کنید.

6-  قبل از انجام هر کاری به عواقب حاصله آن خوب فکر کنید، در صورت نیاز به راهنمایی با افراد مثبت اندیش، واقع گرا و آگاه مشورت کنید و از انجام کارهای غیرمنطقی و غیراصولی که می تواند به شکست یا سرزنش دیگران منتهی شود، بپرهیزید.

۷- اگر خواستار احترام دیگران هستید، اول خودتان به خودتان احترام بگذارید.

8- سعی نکنید با توسل جستن به کارهای ضد ارزشی و غیرانسانی، موفقیتی کسب کنید. به خود گوشزد کنید موفقیتی که در گرو لطمه زدن به سجایای انسانی باشد، فاقد ارزش و ناپایدار است.

9- محیط کاری شما به مثابه یک دهکده کوچک است. قطعاً هر حرف یا اظهارنظری که در مورد همکارانتان انجام دهید، دیر یا زود به گوش آنان خواهد رسید. پس مراقب رفتار و سخنان خود باشید. شاید یک حرف نسنجیده و نادرست، رابطه شما را برای همیشه با دوستی خوب و همکاری شایسته و دلسوز قطع نماید و شما هرگز قادر به جبران این خسارات معنوی نباشید.

10- با افراد حسود و بدبین مشورت نکنید.

11- اگر عادت یا ویژگی در شما وجود دارد که باعث آزارتان می شود، با برنامه ریزی درست و اصولی آن را از خود دور کنید. مثلاً اگر اندام ناموزونی دارید، با انجام ورزش و رژیم های درست غذایی اندام خود را متناسب کنید. 

اگر می خواهید از پیشرفت خود اطلاع حاصل کنید، خود را نسبت به گذشته خودتان مقایسه کنید نه با دیگران.

12- همیشه نیمه پر لیوان را ببینید نه نیمه خالی آن را . بسیاری از ما حداقل یک بار هم که شده این جمله زیبا را شنیده ایم. سعی کنیم از این جمله، به عنوان یک تکنیک مثبت اندیشی استفاده کنیم.

13- همه روزه ما با انبوهی از ایده های مختلف که متعلق به افراد پیرامون ماست، روبه رو هستیم. به باورهای خود ایمان داشته باشید و هرگز اجازه ندهید ایده های یأس آور دیگران، شما را از رسیدن به اهدافتان باز دارد و یا ریتم حرکت شما را کند کند.

14- اگر مشکلات حرفه ای خود را نمی توانید به تنهایی حل کنید، از افراد زبده و با تجربه کمک و مشورت بخواهید و دانش حرفه ای خود را گسترش دهید و از سؤال کردن هراسی نداشته باشید.

15- هر جایی از مسیر زندگیتان که هستید، اگر متوجه شده اید جهت یابی درستی انجام نداده اید و نیاز به تغییر مسیر دارید، پس از حصول اطمینان از صحت مسیر جدید، بدون تأسف و درنگ از خود انعطاف نشان دهید و راه و روشی را برگزینید که سبب بهتر شدن نتیجه غایی شما و میانبری برای رسیدن به هدفتان باشد.

 16- فرزندان خود را از کودکی به مستقل بودن تشویق کنید و با دادن مسئولیت های متناسب با سن آنان، روحیه استقلال و خودباوری آنها را شکوفا سازید.

17- در هر کاری تعادل را حفظ کنید و از افراط و تفریط بپرهیزید، چون هر کدام می توانند به اندازه دیگری عاملی جهت شکست شما به حساب آیند.

18- همیشه خوش ژست و پرانرژی باشید. حتی در لحظات بحرانی بر خود مسلط باشید و قیافه انسان های شکست خورده را به خود نگیرید.

اگر می خواهید حرکت نوینی را در زندگی آغاز کنید، پس از تحقیق و جمع آوری اطلاعات موثق، اولین گام را پرتوان بردارید و تردید را از خود دور کنید.

19- اندیشه های امروز شما، فردای شما را خواهد ساخت، پس همیشه مثبت اندیش باشید و ضمن انجام فعالیت های لازم خود را برنده تلقی کنید.

20- گاهی تنبلی در انجام وظایف روزمره باعث می شود در برنامه های زندگی مان خلل ایجاد شود و عقب بمانیم. برای جلوگیری از این معضل، برنامه روزانه ای برای خود تهیه کنید و بر حسب اولویت، موارد را در آن درج نمایید و سعی کنید در طی روز آنها را به انجام برسانید.

21- هر شکستی را پلی به سوی موفقیت قلمداد کنید. از اشتباهات خود درس بگیرید و به جای سرزنش کردن خود یا دیگران، دنبال راه حل مناسبی جهت تغییر شرایط باشید و توجه داشته باشید از تکرار مجدد آن اشتباهات، خودداری کنید.

22- بر همگان مسلم است تواضع، صفت بسیار نیک و پسندیده ای است. اما تواضع را با خوار و حقیر شمردن خود اشتباه نگیرید و خود را بی ارزش جلوه ندهید.

چگونه در حال زندگی کردن

همه شما در مطالب فراوانی همواره می خوانید که سیر کردن در گذشته و نگرانی های آینده زندگی را از کف انسان خارج می کند و باعث می شود که اکنون را هم از دست بدهد . چنین افرادی معمولا برای همیشه احساس زیان ، پشیمانی و گناه را به همراه دارند و هیچ گاه از آنچه دارند لذت کافی نمی برند. بنابراین به جاست که زمان زیادی را برای آموختن چگونه در حال زندگی کردن صرف کنید تا مهارت کافی داشته باشید.

بروید مسافرت: حتما دل‌تان می‌خواهد به مسافرت بروید، هنگام تعطیلات یا وقتی که بزرگ‌تر شدید، خوب منتظر چه هستید؟ راهی برای سفر کردن پیدا کنید. اگر این ماه نمی‌توانید زمانی به همین زودی را پیدا کنید. ممکن است لازم باشد برای سفر کردن دیگر بیرون غذا نخورید و یا هزینه های دیگری را به حد اقل برسانید. اما در رسیدگی به این علاقه کوتاهی نکنید.

ورزش کنید:

مثبت باشید: اول یاد بگیرید که افکار منفی‌تان را تشخیص دهید. شک‌های درونی‌تان، انتقاد‌های دیگران و مقایسه‌ها، عواملی هستند که باعث می‌شوند شما نتوانید کارهایی را انجام دهید، پس وقتی این افکار به سرا‌غ‌تان آمدند، کارتان را متوقف کنید و آنها را با افکار مثبت عوض کنید. مطمئن باشید برای جایگزینی کم نمی آورید.

با ترس‌هایتان رو به رو شوید: از چه چیزی بیشتر از همه می‌ترسید؟ چه چیزی شما را به عقب می‌کشاند؟ هرچه که هست آن را بیابید و با آن رو به رو شوید. کاری را که بیشتر از همه از انجامش می‌ترسید، انجام دهید. از بلندی می‌ترسید؟ به بلند‌‌ترین ساختمان بروید و از بالای آن پایین را نگاه کنید، فقط با رو‌به‌رو شدن با ترس‌هایمان می‌توانیم از آنها خلاصی یابیم.

آرام حرکت کنید: این روزها سرعت زندگی به شدت افزایش یافته است که این به سلامت ضرر می‌رساند و مانع درست زندگی کردن می‌شود. تمرین کنید کارهایتان را به آرامی انجام دهید. از خوردن گرفته تا راه رفتن تا زندگی کردن تا کار کردن تا خواندن. از کاری که انجام می‌دهید، لذت ببرید. یاد بگیرید و با سرعت حلزون حرکت کنید. ان وقت آرامش را حس خواهید کرد.

در تماس باشید: بیرون از خانه‌تان بروید. با همسایه‌تان معاشرت کنید و کسانی را پیدا کنید که در شرایط بدی زندگی می‌کنند. با آنها ملاقات کنید. با آنها صحبت کنید. آنها را بفهمید. بین آنها زندگی کنید ویکی از آنها بشوید. زندگی مادی گرایانه‌تان را ترک کنید.  دلسوزی کردن را یاد بگیرید. یاد بگیرید اشخاصی که مورد آزار دیگران قرار گرفته‌اند را تسکین دهید.

زندگی فقط لذات و تفریحات نیست. درد و رنج قسمت جدانشدنی زندگی است. باید یاد بگیریم درد و رنج را تماما احساس کنیم و واقعا اندوهگین شویم.  وقتی آن را حس کردید، حرکت کنید و لذت را پیدا کنید.

با بچه‌ها بازی کنید: بچه‌ها بیشتر از هر کس دیگری می‌دانند که چگونه زندگی کنند. آنها همه چیز را در لحظه و به طور کامل تجربه می‌کنند. با آنها بازی کنید و یاد بگیرید که مثل آنها کاملا راضی باشید. همچنین با افراد مسن صحبت کنید. افرادی خردمند‌تر، با تجربه‌تر و پخته‌تر از کسانی که در طول زندگانی زندگی کرده‌اند وجود ندارد.  راهکارهایی برای خلاص شدن از مشکلات  برای شما دارند. برای شما از پشیمانی‌هایشان می‌گویند، پس شما می‌توانید از آنها یاد بگیرید و اشتباهات آنها را تکرار نکنید. آنها خرد جامعه ما هستند. از وجود آنها تا زمانی که با ما هستند سود ببریم.

 

مهارت‌های جدید کسب کنید: همواره سطح خود‌تان را ارتقا ببخشید، به جای اینکه در سطح خود بمانید. نه به این دلیل که کامل نیستید بلکه به این دلیل که پیشرفت کردن ارضاکننده و باعث رضایت‌مندی است. شما باید خودتان را آن‌گونه که هستید بپذیرید و خودتان را دوست داشته باشید ولی همواره باید تلاش کنید تا پیشرفت کنید و به این دلیل که پیشرفت کردن خود زندگی است.

به خدا اعتقاد داشته باشید:

 

غروب آفتاب را از دست ندهید: غروب آفتاب یکی از زیباترین لحظات یک روز است. محلی خوب را برای دیدن غروب آفتاب پیدا کنید و آن را به یک آیین روزانه مبدل کنید.

 

روزمره نباشید: آیا کارهای روزانه‌تان را هر روز به روش همیشگی انجام می‌دهید؟ تغییرش بدهید. سعی کنید کارهای جدیدی انجام دهید. راه جدیدی را برای رفتن به سرکارتان پیدا کنید. روزتان را متفاوت شروع کنید.

 

بخندید هنگامی که گریه می‌کنید: خندیدن یکی از بهترین راه‌های زندگی کردن است. جوک بگویید و بی‌دلیل بخندید. کمدی‌های فوق‌العاده را ببینید. یاد بگیرید که به هر چیزی بخندید. نقش‌های خنده‌دار در زندگیتان بازی کنید. شما عاشق‌اش خواهید شد.

کنترل کردن را رها کنید: کنترل کردن دیگران عادتی بد است که فقط باعث استرس و از بین رفتن شادمانی خود و دیگرانی که کنترل‌شان می‌کنید، می‌شود. اجازه دهید هر کس برای خودش زندگی کند و شما هم برای خودتان.

 

گریه کنید:  گریه کردن رهایی‌بخش است. با فیلم‌های غمگین گریه کنید. در مراسم تدفین گریه کنید. وقتی آسیب‌دیده‌اید گریه کنید .گریه باعث می‌شود احساسات‌مان رها شده و درون‌مان پاک شود.

 

در لحظه باشید: به جای اینکه به چیزهایی فکر کنید که باید انجام دهید یا چیزهایی که برای شما اتفاق افتاده است، یا نگرانی‌هایتان یا برنامه‌هایتان، به این فکر کنید که هم اکنون چه کاری دارید انجام می‌دهید؟ چه چیزهایی در اطراف شما وجود دارند؟ چه بوها و صداهایی و احساساتی را دارید تجربه می‌کنید؟ یاد بگیرید که هر چه قدر که ممکن است به این موارد فکر کنید و همچنین تمرین کنید که روی حال و هر کاری که در حال انجام دادن آن هستید، تمرکز کنید

دل‌ها با یاد خدا آرام می‌گیرد.  ایمان و اطمینان به قدرت معنوی نامتناهی کمک‌مان می‌کند آرام‌تر و آسوده‌تر زندگی کنیم و قدر موهبت زندگی را بیش از پیش بدانیم.
برای قدم زدن بیرون بروید. بهتر است بدوید، یا شنا، دوچرخه‌سواری و یا قایق‌رانی کنید یا به پیاده‌روی بروید. هر کاری انجام دهید تا فعال شوید، با این روش زندگی‌تان زنده‌تر خواهد شد.