اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

کم کردن خشم

به فرد عصبانی بگویید که به طور کامل ، حق با اوست:

حرف های او را تأیید کنید. این کار سبب می شود دست از عصبانیت بردارد. با او هم عقیده شوید و بدانید که به این ترتیب، کوتاه می آید. بنابراین، به جای این که با او بحث کنید ، مشتاقانه به حرف هایش گوش دهید چرا که بزرگ ترین مشکل او، نیاز به حس همدلی و درک شدن از سوی دیگران است.سر فرصت وقت برای قانع کردن او وجود دارد.

 

او را وادارید که سخنان آتشین خود را بدون مخالفت بر زبان آورد:

هنگامی که عصبانیت خود را خالی کرد ، به او یادآور شوید که قبولش دارید و متوجه گرفتاری اش هستید ، ولی از او خواهش کنید در صورت امکان، یک بار دیگر، مشکلش را بر زبان آورد تا شما، آن را اندکی بهتر دریابید. لحظه ای که او شروع به بازگویی مسأله اش می کند ، آرام آرام از خشمش کاسته می شود .

جر و بحث، هرگز منطقی نیست زیرا شما را حتی در عین پیروزی، مغلوب جلوه می دهد ، به جای بگو مگو از کلمه هایی استفاده کنید که به غرور طرف مقابل آسیب نرسانده و جذاب و گیرا باشد.

جر و بحث های کلامی را به راحتی پایان دهید:

به جای این که با جر و بحث در مورد امور جزئی، شانس کامیابی خود را از دست بدهید، بر خشم خود غلبه کنید. جر و بحث، هرگز منطقی نیست زیرا شما را حتی در عین پیروزی، مغلوب جلوه می دهد ، به جای بگو مگو از کلمه هایی استفاده کنید که به غرور طرف مقابل آسیب نرسانده و جذاب و گیرا باشد.

 

هرگز تحت تأثیر احساسات قرار نگیرید:

در عین این که دارای احساسات هستید ، از فشارهای احساسی دوری جویید. در این صورت است که هیچ گاه به جر و بحث های بیهوده، گرفتار نمی شوید. در ضمن، برای شعله ور کردن خشم دیگران، سوخت فراهم نسازید!!

 

چنان چه نسبت به شما بی حرمتی شده است ، آن را نادیده انگارید:

توهین دیگران را با تبسمی، بی اثر سازید. وقتی شما جر و بحث راه نیندازید ، آنان ساکت می شوند.

 

اظهار نظرهایی را که مانند شمشیر به دیگران ، جراحت وارد می کنند ، از یاد ببرید:

همه ی واژه های طعنه آلود ، انتقادی و دلسرد کننده را از فرهنگ واژه ای تان بزدایید ، مهربان، دلسوز و همدل باشید. به فرد خشمگین، اجازه دهید فکر کند که حق با اوست تا برنده ی این نزاع لفظی شود.

 

به سادگی ، انتقاد پذیر باشید:

او را به خاطر ابراز نظر هوشمندانه اش بستایید و بگویید که به طور کامل، درست می گوید.

به جای حاضر جوابی های انتقام جویانه، با تمجید، او را شگفت زده کنید.

 

در حضور فرد غضبناک، به نرمی سخن بگویید:

هر چه با او آهسته تر حرف بزنید به طوری که به سختی کلام شما را بشنود ، سریع تر می توانید جلوی خشمش را بگیرید و به ناچار مجبور خواهد شد آهنگ صدایش را پایین آورد .

 

چهره ی خویشتن را با تبسم، مزین کنید و گرم و محکم با او دست بدهید:

برای لبخند، تنها 12 عضله ی شما به کار می افتد ولی برای اخم کردن 46 عضله به زحمت می افتد. بنابر این، از اخم کردن بپرهیزید و انرژی کمتری هدر بدهید.

فرد عصبانی فقط زبانی را در می یابد که با ایده هایش سازگار باشد و تنها چیزی را می پذیرید که آن را بفهمد، از این رو، به زبان او حرف بزنید.

در همه حال ، آرام نمایان شوید:

هیچ گاه صدای تان را بالا نبرید. دیگران هم در برابر آرامش شما می کوشند هم چون شما آرام باشند و آن گاه عصبانیت از بین می رود.

در لحن صدای تان، خوش بینی و خشنودی را حفظ کنید.

خیانت

واژه خیانت واژه ای کاملا آشناست و آن را بارها شنیده اید ، بارها شنیده اید که مردی به زنش خیانت کرد و دور از چشم او با زنی دیگر ارتباط برقرار کرده است. و بارها نیز با خود گفته اید چرا این گونه شده ؟ مگر زن او چه چیزی کم داشت؟ او که از هر نظر زنی کامل و نمونه بود چرا شوهرش قدر او را ندانست؟ و انواع این پرسش ها که تا به حال نتوانسته اید برای آن پاسخی پیدا کنید. حتی شاید هم نگران این مساله شده اید که نکند خدای ناکرده شوهر شما، برادر شما و حتی خود شما (البته اگر خواننده این مطب یک آقا باشد) چنین راهی را انتخاب کند.

آسیب شناسان اجتماعی معتقدند که تنوع طلبی، عدم جذابیت همسر، عدم ارضای نیازهای جنسی، ضعف اعتقادات مذهبی و پایبند نبودن به سنت ها از جمله عوامل خیانت مردان به همسران خود است.

از نظر آنان عوامل بسیاری در بروز خیانت در یک خانواده دخالت دارد ولی موارد فوق به عنوان عوامل کلی نقش موثری در رویگردانی مردان از خانواده دارد.

به گفته این کارشناسان، مردان معمولا به دو دلیل تنوع طلبی و مسائل جنسی دست به این کار می زنند. لذا چنانچه همسر وی شناخت کاملی نسبت به نیازهای او داشته باشد و به آن نیازها نیز توجه کند در آن صورت این اتفاقات به ندرت پیش خواهد آمد.

 

آنچه که مسلم است خیانت مردان به زنان یکی از راه های قطع ارتباط میان همسران است و زمانی که مردی مرتکب خیانت می شود دیگر همسر وی به او اطمینان ندارد و به دست آوردن مجدد این اطمینان کار بسیار دشواری است و چه بسا حتی دیگر این اطمینان به وجود نخواهد آمد.

 

در بسیاری از موارد خیانت زمانی روی می دهد که هیچ گونه پیوند عاطفی میان زوجین وجود ندارد یا این که مرد احساس می کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده است و از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می برد و کم کم به این نتیجه  می رسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر خود بگذراند با دیگری سپری کند.

یکی از دلایل ایجاد ارتباط با شخص دیگری از سوی مرد عدم ارضای نیازهای روحی و عاطفی در خانواده است چرا که زن از ابتدا در خانواده آموزش محبت را ندیده است و نمی داند که چگونه باید به همسر خود محبت کند لذا ریشه اغلب مشکلات خانواده ها در نبود محبت، نبود رفتارهای عاشقانه و همچنین مشکلات اقتصادی است.

 

به طور کلی دلایل بروز خیانت در مردان را در عوامل مختلفی باید جستجو کرد ، دلایلی چون کم شدن عشق و علاقه میان زوجین، بسیاری از مردان پس از مدتی زندگی زناشویی عشق و علاقه خود را به همسرشان از دست می دهند و از آنجایی که به دلیل داشتن فرزند نمی توانند تصمیم به جدایی بگیرند راه دومی که همان انتخاب فردی دیگر است را در پیش می گیرند. از سوی دیگر اغلب مردانی که به همسرانشان خیانت می کنند در توجیه رفتار نادرست خود ، رفتارهای زشت، نق زدن های دائمی و نزاع ها و مجادله های همسر خود را عامل رفتار خود می دانند و معتقدند که خیانت بهترین راه فرار از خانه و خانواده است. همین مردان عدم جذابیت همسر خود را از عوامل دیگر می دانند و گله مند هستند از این که همسرشان دیگر مانند سابق به ظاهر خود نمی رسد و توجه چندانی به آرایش و پوشش خود ندارد.

گرچه دلایل فوق تا حدودی درست است ولی بوالهوسی و هوسرانی این مردان را نمی توان انکار کرد ، این مردان توانایی نه گفتن در روابط جنسی را ندارند و حتی ممکن است شرایطی برای آنها پیش آید که نتوانند در مقابلش خودداری کنند. همچنین بسیاری از مردان نیز مایلند بدانند که چقدر از نظر سایر زنان جالبند و از جذابیت برخوردارند و به خاطر وجود همین حس برتری جویی به سوی روابط غیرمشروع کشیده می شوند. از سوی دیگر روان شناسان معتقدند که گرایش مردان متاهل به سوی زنان دیگر صرفا به دلیل نیل به اهداف جنسی نیست.

بلکه مشکلات عاطفی، روحی و روانی دوره های مختلف زندگی در این باره نقش بسزایی دارد چرا که این افراد وقتی به هر دلیلی در خانه، مدرسه، اجتماع و زندگی مشترک با کمبودها و بی توجهی های عاطفی روبه رو می شوند ناخواسته از مسیر اصلی زندگی منحرف می شوند.

 

به گفته این کارشناسان عدم رغبت همسر به داشتن روابط جنسی با شوهر یکی از عوامل مهم برای بروز خیانت در مردان به شمار می رود که از مهم ترین علل خیانت مردان این است که این مردان همسر را برای گذران امورات زندگی انتخاب می کنند و در این میان عشق و محبت بسیار کمرنگ است.

مادری

آیا پیش آمده است که از انجام  کاری که مطمئن بودید همسرتان را خوشحال می کند نتیجه عکس گرفته باشید؟ آیا هنگامی که او به هر گونه لطف شما به طرزی منفی پاسخ می گوید ، یکه می خورید؟

بسیاری از زنان در نحوه ارتباط خود با همسرانشان مرتکب اشتباهاتی می شوند که رابطه آنان را دچار اختلال می کند. یکی از اشتباهاتی که در این مقاله به آن می پر دازیم این است که :خیلی از خانم ها در حق همسرشان مادری کرده و با آنان مانند بچه رفتار می کنند.

به این جملات توجه کنید: «مواظب باش کیف پولت را فراموش نکنی»، «قبض برق را پرداختی؟»، «می دانی ماشین بنزین ندارد؟»، «چند بار باید گفت این حوله های خیس را روی زمین نینداز» و «اگر با این لباس نازک بیرون بروی حتما سرما می خوری».

یکی از معمول ترین و مخرب ترین عادات ارتباطی زنان با مردان مادری کردن برای آنان است. ما به گونه ای با آنان رفتار می کنیم که گویی کودکی بیش نیستند و این طور فرض می کنیم که ناتوانند و نمی توانند از خودشان مراقبت کنند و نیاز دارند ما زندگی شان را بگردانیم.

البته این پیش فرض های ما گاهی اوقات حقیقت دارند ، اما موضوعی که در اینجا اهمیت دارد این است: هنگامی که با یک مرد مانند پسربچه کوچکی رفتار می کنید او نیز شما را مایوس نکرده و مانند بچه ای کوچک رفتار خواهد کرد.

 

چگونه زن ها در حق مردها مادری می کنند؟

1- در حق آنها زیاد از حد مقید شدن و انجام دادن کارهایی که باید خودشان انجام دهند. به دنبال کلیدش می گردیم ، لباس هایش را پشت سرش جمع می کنیم، لباس و موهایش را مرتب می کنیم و مانند آن.

 

2- راه انداختن بازی های کلامی برای بیرون کشیدن اطلاعات از آنان. به او می گوییم گرسنه ای؟ دوست داری کم آش برایت درست کنم؟ برایت ماهی درست کنم؟ دسر چطور؟

 

3- ما معمولاً فرض می کنیم مردها کم حافظه و فراموشکارند و اطلاعاتی را که باید به خاطر داشته باشند به آنها گوشزد می کنیم: یادت باشد وقتی رسیدی زنگ بزنی، یادت نره بچه را از مهد بیاوری و وقت دکتر یادت نرود.

 

4- آنها را نکوهش می کنیم، گویی بچه اند. چطور می توانی با ژاکت بیرون بروی؟ نمی بینی هوا سرد است؟ چند بار بگویم قبل از این که بخوابیم چراغ ها را خاموش کن.

 

5- به عهده گرفتن کارهایی که فکر می کنید نمی توانند به درستی انجام دهند: بار آخر که او را فرستادم برای بچه ها لباس بخرد فاجعه بود. بچه ها هرگز نتوانستند آن لباس ها را برای مدرسه بپوشند.

 

6- اصلاح اشتباهات و امر و نهی کردن به آنها: این طور که این کلمه را به کار بردی اشتباه بود ، یا فکر می کنم اگر از این خیابان برویم به ترافیک بر نمی خوریم، اگر به جای تو بودم الان سمت چپ رانندگی می کردم، چرا به مادرت زنگ نمی زنی بگویی بچه ها مریضند و این هفته نمی توانیم به آنها سر بزنیم.

ما به این دلیل در حق مردان زندگی مان مادری می کنیم که آنها را به خود وابسته سازیم. وقتی تلاش می کنیم کلیه نیازهای شوهر خود را برآورده سازیم او را شدیدا به خود وابسته می کنیم. مردان نیز عادت دارند که در حقشان مادری شود، مردها در کودکی همواره شاهد بوده اند که مادرشان از آنها مراقبت کرده است، بنابراین برایشان عادی است به همسر خود اجازه دهند این نقش را ادامه دهد.

مادری کردن برای همسرتان در درازمدت اثرات مخربی بر روابط شما خواهد داشت:

1- همسرتان به مرور زمان خسته شده و اگر امر و نهی شما زیاد شود ،ممکن است در نظر او یک زن غر غرو و پر توقع شناخته شوید.

2- با همسرتان طوری رفتار می کنید که گویی او بی لیاقت است، و لذا او نیز احساس بی لیاقتی کرده و در نتیجه اعتماد به نفس اش پایین خواهد آمد. وقتی یک مرد احساس خوبی نسبت به خودش ندارد شما را نیز کمتر دوست خواهد داشت.

چگونه از مادری کردن در حق مردان دست برداریم.

1- از انجام کارهایی که همسرتان می تواند خودش انجام دهد پرهیز کنید. وقتی می پرسد کلیدهایم کجاست به او بگویید نمی دانم و اجازه دهید خودش دنبال آنها بگردد. البته نه این که بگویید خودت پیدایش کن، من که مادر تو نیستم، حتی توصیه نمی کنم که در حق همسرتان مهربان و حمایت گر نباشید، بلکه هدف این است که کمتر مانند یک مادر با او رفتار کنید.

2- با او مانند شخصی لایق، دانا و توانا رفتار کنید. به جای او فکر نکنید و تقویمش نباشید. برای مثال اگر همسرتان وقت دندانپزشکی دارد به او یادآوری نکنید. به این ترتیب همسرتان به طرزی طبیعی می آموزد که چگونه برنامه هایش را به خاطر بسپارد.

3- مسوولیت هایی را که دوست دارید به عهده بگیرد به او واگذار کنید و چنانچه اشتباهاتی مرتکب می شود مسوولیت ها را از او سلب نکنید به او اجازه دهید اشتباه کند و عواقب آن را نیز بپذیرد، زیرا تنها از این راه می تواند بیاموزد کارها را به درستی انجام دهد.

4- از رفتارهای مادرانه خود لیستی تهیه کنید، چند هفته مراقب اعمال و رفتارتان باشید. اولین قدم در تغییر رفتارهای خود آگاه شدن از آنها است.