اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

باور غلط

* ازدواج باعث درمان مشکلات روانی می شود.

* اساس ازدواج فقط و فقط عشق است (عشق کافی است).

* عشق مال داستانهاست و در زندگی واقعی وجود ندارد.

* ازدواج راهی برای سعادتمند شدن است.

* ازدواج راهی برای تضمین زندگی فرزندان است (از دیدگاه والدین دختران و پسران جوان).

* ازدواج راهی برای پیشگیری از انحراف فرزندان است.

* ازدواج راهی برای فرار از مشکلات است.

* ازدواج راهی برای جلب رضایت والدین است.

* دوستی قبل از ازدواج، تضمین کننده یک ازدواج موفق  است.

* حالا ازدواج می کنم و بعد «او» را تغییر می دهم.

* باید با کسی ازدواج کرد که از همه نظر کامل باشد.

* زن باید وارد یک زندگی کامل شود.

* مهم این است که جوان ازدواج کند، بقیه مسایل حل می شود.

* یک ازدواج هرچند ناموفق بهتر از تجرد است.

 کسی که به خانواده خود خیلی اهمیت می دهد پس حتماً در زندگی مشترک نیز موفق خواهد بود.

* ازدواج می کنم و بعد طلاق می دهم (می گیرم).

* اگر با فلانی ازدواج کنم خوشبختم، ولاغیر.

* ازدواج یعنی خوشبختی  و رفاه.

* ازدواج یعنی اسارت.

* مهریه تعیین کننده موفقیت در ازدواج است.

* شاید اگر با دیگری ازدواج می کردم موفق تر بودم.

* زن و شوهر باید کاملاً شبیه هم باشند.

* زن و شوهر باید همه مسایل خود به یکدیگر بگویند.

* زن و شوهر باید کاملاً وقتشان را با هم بگذرانند.

* زن باید تابع و مطیع محض مرد باشد.

* شوهر باید همسرش را به همه خواسته هایش برساند؛ شوهر باید همه مشکلات او را حل کند.

* به هیچکس نمی توان اعتماد کرد. («مردها غیر قابل اعتمادند» یا «زن ها فریبکارند»)

* چون خودم تصمیم گرفتم باید تا آخرش بروم؛ هر قولی که می دهی باید تا آخرش بایستی.

* زن و شوهر باید در همه مسائل اتفاق نظر داشته باشند. زن و شوهر باید تابع هم باشند. زن و شوهر باید همه فعالیت هایشان مشترک باشد.

* مرد باید جلوی زنش در بیاید. به زن نباید رو داد. نباید محبتت را نشان دهی. نباید طرف مقابلت بفهمد که دوستش داری چون آن وقت سوءاستفاده می کند.

* افرادی که طلاق  می گیرند حتماً افراد مشکل داری هستند. کسی که طلاق می گیرد حتماً آدم بدی بوده است.

* والدین نباید در تصمیم ما دخالت کنند اما باید زندگی ما را تأمین کنند.

* هر نوع زندگی بهتر از طلاق است.

* طلاق یعنی بدبختی.

* رابطه جنسی پدیده ای گناه آلود یا زشت است

قبل از ازدواج

نتایج تحقیقات درباره عواملی که به تشکیل یک زندگی مشترک رضایت بخش و استوار می انجامند. نشان می دهد که ویژگیهای شخصیتی به خصوصی وجود دارند که می توان آنها را قبل از ازدواج شناسایی کرد و از طریق آن ناموفق بودن یک ازدواج را پیش بینی نمود. این نوع ویژگیهای شخصیتی می توانند زمینه را برای بروز رفتارهای اغراق آمیز و ناهنجار یک فرد در برابر وقایع عادی یک رابطه، آماده کنند.

 

به قول یک روانپزشک، این ویژگیها “می توانند به دو شریک زندگی کمک کنند تا به افرادی مبدل شوند که زندگی با آنها بسیار مشکل است.” حالا باید ببینیم این خصوصیات چه هستند و چه افرادی در فهرست “کسانی که نباید با آنها ازدواج کرد” قرار می گیرند.

تحقیقات نشان داده است که اگر شخصی بیش از حد افسرده، کمرو، مضطرب، متخاصم، تکانشی (کسی که بدون فکر کردن عمل می کند) و یا در برابر فشارهای روحی آسیب پذیر باشد، برای ازدواج شخص مناسبی به نظر نمی رسد، ضمن اینکه در چنین مواردی این فرد باید روان درمانی شود.

فهرست زیر به چند موقعیت و چند نوع از افرادی که دارای ویژگیهای خطرناک هستند اشاره شده است و تکرار می کنم که در چنین شرایطی، بهترین کار ازدواج نکردن است!

 

 اگر یکی از شما به طور خستگی ناپذیری چنین سوالاتی را مطرح می کند : “مطمئنی که دوستم داری؟” یا ” واقعا برایت اهمیت دارم؟” (تیپ تایید خواه)

• اگر زمانی که با هم هستید، بیشتر وقت شما به جر و بحث و مخالفت می گذرد. (رابطه عشق - تنفر) 

اگر با وجود اینکه زمان بسیاری را با هم می گذرانید، واقعا یکدیگر را به عنوان یک فرد نمی شناسید یا با افکار یکدیگر ارتباط برقرار نمی کنید، از ازدواج صرفنظر کنید.

• اگر با پدر یا مادر خود رابطه خوبی ندارید و همسر آینده شما “درست شبیه” این والد نامطلوب شما است.

• اگر دلیل ازدواج شما، یافتن کسی است که برایتان “مادری” یا “پدری” کند.

• اگر احساس می کنید که تصمیم به ازدواج از طرف پدر یا مادر همسر آینده تان به شما تحمیل شده است.

• اگر مدام جملاتی مانند این در سرتان می چرخد: “شاید همه چیز بعد از ازدواج درست شود”

• اگر فرد مورد نظرتان می خواهد که همه دوستان قدیمی خود را ترک کنید و یک زندگی اجتماعی تازه برپا کنید. (تیپ مالکیت طلب)

• اگر او همه تصمیمهای مهم در رابطه با شما را به تنهایی اتخاذ می کند و شما از این کار بسیار ناخشنودید. (تیپ فرمانده)

اگر او بارها “از کوره در می رود” و در کنترل خلق و خوی خود ناموفق است.

• اگر احساس می کنید برای ازدواج، توسط فرد مورد نظرتان تحت فشار قرار گرفته اید.

• اگر این فرد شما را از نظر جسمی یا روحی آزار می دهد.

• اگر یک روز کامل (و بدون تلویزیون) را تنها با این شخص گذرانده اید و متوجه شده اید که روزی غیرقابل تحمل داشته اید.

بیاموزید که این ویژگیها را در خود و دیگران تشخیص دهید و تا حد امکان قبل از ازدواج، به دنبال درمان آن باشید. به خاطر داشته باشید که ازدواج مشکلات شخصیتی را حل نمی کند که هیچ، در بسیاری از موارد آنها را شدیدتر هم می کند.

کورش هخامنش در قرآن

قرآن‌، داستان ذوالقرنین را در سوره کهف‌، آیات 83 تا 98 بیان کرده و برای او ویژگی‌هایی را بر شمرده است‌.

مفسران در این که ذوالقرنین کیست‌؟! اختلاف‌نظر دارند; برخی او را اسکندر مقدونی و عده‌ای او را "شین هوانک تی‌" و... دانسته‌اند و هر یک کوشیده‌اند تا این ویژگی‌های قرآنی را به آن‌ها تطبیق دهند; امّا نظری را که علامه طباطبایی‌;، آیة‌الله مکارم شیرازی‌، و... محتمل‌الصدق می‌دانند، این است که ذوالقرنین همان کورش کبیر، پادشاه هخامنشی است‌.

قرینه‌هایی که ایشان برای تأیید نظر خود می‌آورند از این قرار است‌:

1. ذوالقرنین شخصیتی است که خداوند به او تمکن در روی زمین و قدرت و اختیار داده است و این با شخصیت کورش که بر بخش عظیمی از آسیا و اروپا دست یافته و نخستین امپراتوری بزرگ تاریخ را تأسیس کرده است‌، توافق دارد.

2. ذوالقرنین مطرح شده در قرآن خداشناس و موحد است و کورش هم خداشناس و یکتاپرست بوده است و معقول‌ترین تاریخی که برای ظهور زرتشت یاد می‌شود، بین قرن ششم پیش از میلاد با تاریخ حیات کورش توافق دارد.

3. ذوالقرنین سفر یا لشکرکشی به غرب یا مغرب خورشید داشته است و این با لشکرکشی کورش به سیری در آسیای صغیر و تسخیر آن سرزمین انطباق دارد.

4. ذوالقرنین سفر یا لشکرکشی به شرق یا مشرق خورشید داشته است و این با لشکرکشی کورش به جنوب شرقی و (مکران و سیستان‌) و شمال‌شرقی (حدود بلخ‌) انطباق دارد.

5. ذوالقرنین با قومی وحشی مواجه شده است و این با رفتن کورش به سمت شمال و نبرد با اقوام وحشی "سکا" که به عبارتی همان یأجوج و مأجوج هستند، انطباق دارد. در این جا کورش اقوام وحشی را عقب می‌راند و در معبر داریال سدّی با آهن و مس می‌سازد که هنوز بقایای این سد برپاست‌.(ر.ک‌: داستان‌های قرآن و تاریخ انبیا در المیزان‌، حسین فعال عراقی‌، ج 1، ص 447، نشر سبحان‌، و نیز: مجله بینات‌، ش 14، ص 105.)

بعضی معتقدند نام‌گذاری ذوالقرنین به این نام به خاطر آن است که او به شرق و غرب عالم که عرب از آن تعبیر به قرنی‌الشمس (دو شاخ آفتاب‌) می‌کند، رسید.

عده‌ای هم می‌گویند: در دو طرف سر او برآمدگی مخصوصی بود و به خاطر آن به ذوالقرنین معروف شد.

برخی نیز عقیده دارند که او تاج مخصوصی داشت که دارای دو شاخ بود.

بنابراین مسأله شاخ داشتن ذوالقرنین به احتمالات مذکور تفسیر شده است‌.