دیروز متعلق به تاریخ است و فردا متعلق به ایزد یکتا.
دیروز خورشیدی غروب کرده است و فردا خورشیدی در حال طلوع.
فقط امروز نور خورشید با تمام توان میتابد و به قدری درخشان است که میتوان در پرتو آن زندگی کرد و عشق ورزید.
پس، به آرامی در را به روی دیروز ببندید و کلید آن را دور بیندازید.
محدودیتهای امروز نیستند که شما را کلافه میکنند، بلکه حسرتها و افسوسها به حال دیروز و هراسها و نگرانیها بابت فردا هستند که شما را به مرز جنون میرسانند.
پس قدر امروز را بدانید، چون امروز، همان روزی است که پروردگار قادر خلق کرده است تا از آن لذت ببریم و در آن جاری شویم.
از یادآوری دیروز و ثانیه شماری برای فردا دست بکشید.
در عوض، همین امروز در رودخانههای بیشتری شنا کنید، به کوهستان بروید، کودکان را ببوسید، ستارههای بیشتری را بشمارید، بیشتر بخندید و کمتر گریه کنید. با پای برهنه در ساحل زندگی قدم بزنید. قدر نعمتها و موهبتهای الهی را بدانید و بابتشان شکرگزار باشید و به تماشای طلوع و غروب خورشید بنشینید، چون تا وقتی زندگی جاری است، باید با جریان آن پیش بروید.
اگر ما در زندگی روزمره مستمرا و به نحو ناخودآگاه اشتباه می کنیم ، دلیلش آن است که از شک کردن و از تفکر در باره ی خودمان و وضعیت موجود هراسان و گریزانیم . ما اشتباه می کنیم زیرا افکار رایج عامه را بی آن که لحظه ای درنگ کنیم ، می پذیریم و درست می پنداریم . یکی از این خطاهای شناختی بزرگ نمایی است مثل مبالغه کردن درباره اهمیت یک حادثه ناگوار .خطای دیگر باید و نبایدهای بی جایی است که برای خود چون وحی منزل میدانیم و معلوم نیست «باید» ی که ما برای خود مقرر کردهایم لازم به اجرا باشد. این اشتباه است که خیال کنیم هر لحظه و در هر مورد که خواستیم دنیا بر وفق مراد ما باشد و به دنبال همین طرز فکر ، وقتی به آن چه میخواهیم نمی رسیم ناراحت و عصبانی می شویم ما نمیتوانیم همیشه خشم خود را فرو خوریم یا بروز دهیم. پس علت عصبانی شدن را بررسی کنیم و اگر علت آن واهی است ، عصبانی نشویم .
در زیر به چند نمونه از رفتارها و الگوهای ارتباطی ضعیف، منفی و حتی مخرب اشاره می کنیم که هر دعوا و مرافعه ای را بدتر می کند.
1 - اجتناب از دعوا به طور کل:
به جای صحبت کردن در یک جو آرام و توام با احترام درمورد مشکلات، برخی افراد سعی می کنند هیچ چیز درمورد مشکلات و دلیل ناراحتی خود به طرف مقابل نگویند و بعد آن را یکباره به صورت عصبانیتی وحشتناک بیرون می دهند. این روش معمولاً استرس بیشتری برای هر دو طرف ایجاد می کند چون با انفجار عصبانیت، تنش، خشم و مشاجره بیشتری بین دو نفر ایجاد خواهد شد. پس بهتر این است که به راحتی و با آرامش خاطر درمورد مشکلات خود با هم بحث کنید.
۳ - حالت دفاعی گرفتن:
بعضی ها به جای اینکه گله و شکایت های طرف مقابل را با دیدی منتقدانه و با میل شخصی مورد توجه قرار دهند و نقطه نظرات او را درک کنند، سعی می کنند هرگونه اشتباه و خطای خود را انکار کنند و به هیچ طریق زیر بار نمی روند که ممکن است خودشان موجب بروز مشکل شده باشند. انکار مسئولیت در طولانی مدت موجب بروز مشکلات بسیاری خواهد شد.
3 - تعمیم افراطی
بعضی ها وقتی اتفاقی می افتد که چندان به مذاقشان خوش نیست با عمومیت دادن آن مشکل را بیرون می دهند. هیچوقت جملات خود را با "تو همیشه...." یا "تو هیچوقت..." شروع نکنید. کمی مکث کنید، فکر کنید و ببینید آیا این جمله ها واقعاً صحت دارد. همچنین هیچوقت با پیش کشیدن مشکلات قدیمی سعی نکنید که مشاجره را بدتر کنید.
4 - حق داشتن
اگر بخواهید فکر کنید که برای هر کاری روش "درست" و روش "غلط" وجود دارد، و روش شما همیشه "درست" است، رابطه تان خراب خواهد شد. همیشه به دنبال مصالحه باشید .
5 - روانکاوی
بعضی ها به جای اینکه درمورد افکار و احساسات طرف مقابلشان سوال کنند، فکر می کنند که می دانند که طرفشان به چه چیز فکر می کند یا درمورد یک مسئله خاص چه احساسی دارد و معمولاً هم این تفسیرها منفی است. این کار دشمنی و سوءتفاوم بین دو طرف ایجاد می کند.
6 - گوش ندادن
بعضی افراد به جای اینکه خوب به حرفهای طرف مقابلشان گوش کنند و حرفهای او را درک کنند، موقعی که طرفشان مشغول صحبت کردن است، حرف او را قطع می کنند، چشمانشان را اینطرف و آنطرف می گردانند یا به آنچه خودشان می خواهند در جواب بگویند فکر می کنند. هیچوقت اهمیت گوش دادن به حرفهای همدیگر را دست کم نگیرید.
7- سعی در برنده شدن در دعوا
هدف از بحث بین دو نفر باید درک متقابل و رسیدن به توافق نظر یا راه حل باشد که نیازهای هر دو طرف در آن ملاحظه شود. اگر سعی دارید نشان دهید که طرف مقابلتان چه اشتباهاتی انجام داده است، احساسات او را دست کم بگیرید و محکم روی نظر خودتان بایستید، بدانید که مسیر اشتباهی را انتخاب کرده اید.
8- حمله های شخصیتی
گاهی اوقات برخی افراد هر عمل منفی ازطرف مقابل را جدی گرفته و آن را نقص شخصیتی او قلمداد می کنند. این روش در هر دو طرف درک و احساس نادرست ایجاد می کند.
پلکان ترقی همسرتان باشید
همیشه در صدد رشد و پیشرفت همسر خویش باشید و تمام توان خود را به کار گیرید که او بتواند موفق شود زیرا اولین کسی که از این پیشرفت سود می برد ، شما هستید و در آینده این موفقیت در زندگی شما ذوب می گردد و برای فرزندانتان هم مؤثر خواهد بود. اگر وقتی شما ازدواج کردید ، خانم شما دیپلمه بود و بعد موفق به اخذ لیسانس گشت ، این لیسانس هم در وجهه ی اجتماعی او مهم است و هم برای خانواده ی شما ارزش دارد. اگر شوهر شما به یک شغل ارزشمند رسید و ارتقای مقام پیدا کرد و شما مسبب رشد او بوده اید، برای شما هم ارزش دارد. پس هر دو طرف بکوشید کوچک ترین زمینه ی پیشرفت را به وجود آورید ، چه در ابعادی مادی، معنوی و یا تحصیلی. ولی مراقب باشید ، این تلاش خود را دائماً، مانند پتک به رخ همسرتان نکشید. در غیر این صورت تنفر را در وجود او بیدار می کنید.
مگر تا چه اندازه می شود دروغ گفت و دیگران را فریب داد؟ هم ابراز زبانی ارزش دارد و هم با عمل نشان دادن. در این خصوص، از فرامین اسلام استفاده کنید: «حتماً به همسرتان بگویید: دوستت دارم!» زیرا هرگز از ذهن او پاک نمی شود. مبادا در بیان این کلمه بخواهید خسیس باشید و تصور کنید گفتن این حرف لازم نیست. بسیاری از رفتارها با پیام منتقل می شود ، نه با عمل.
نگویید: «دوستی من در قلبم است!» مثل کسی که در خیابان از کنار فردی رد شود و بگوید: « ببخشید که سلام نکردم، چون سلام در قلب من است!» همچنین در عمل هم نشان دهید که برای همسرتان ارزش قایل هستید