والدین در سنینی که فرزندشان به نوجوانی می رسد با مسائل و مشکلاتی رو به رو می شوند که قبلا وجود نداشته. بنابراین باید بدانند چگونه رفتارکنند که آرامش و امنیت هر چه بیشتر برای طرفین حاصل شود .
او مرموز شده و هر ساعت به شکلی متفاوت رفتار می کند و بیشتر تمایل دارد با دوستانش باشد تا با خانواده . مدام بحث می کند و پرخاشگر شده. امکان ندارد کاری را که از او می خواهیم بلافاصله انجام دهد.
آیا این عبارت برای شما نیز آشناست؟ نوجوان داشتن اینگونه است. او دیگر همان کودکی که با لبخند هر چه می خواستید انجام می داد نیست. نوجوانی سن مرموز شدن - تغییر کردن و تردید است.
از طرف دیگر شما نیز نگران هستید که نکند او مشغول کاری شده باشد که عاقبت خوبی ندارد پس فشار خود را بر او افزایش می دید.
شادمانى به کسى هدیه نمىشود. منتظر اقبال نباشید. خود ارزیاب کارهاى خویش گردید و درس شهامت آفرینى را خوب حفظ کنید.
1.انتقاد پذیرا باشید
اگر شما فکر مىکنید به نظریات و کارهایتان هیچ انتقادى وارد نیست مطمئن باشید که به بیمارى خودپسندى دچار شدهاید. این بیمارى در زمانى کوتاه فرد را در میان انبوه آشنایان و دوستان به رنج تنهایى گرفتار مىسازد. به فرموده امامعلى(ع): دشوارترین تنهایى خودپسندى است.
این که همه ما باید بکوشیم پیوسته در انجام هر کار دقت لازم را به کار گیریم بدین معنا نیست که انتظار داشته باشیم همیشه کارهایمان بىعیب و مورد رضایت همگان باشد. چنین کسانى معمولاً از انتقاد و خردهگیرى خیلى بیشتر دلسرد و دلتنگ مىشوند.
یکى از دلایل نپذیرفتن انتقاد و دلتنگ شدن از آن، خوشگمانى نسبت به کارهاى خود است؛ حال آن که بسیار اتفاق افتاده که پس از گذشت مدتى خود با انتقادگران هم عقیده شده و به اشتباه خویش پى بردهایم. پس چه بهتر که همیشه در برابر انتقادات دیگران موضعگیرى نکنیم و به زمان فرصت دهیم تا میان ما و انتقادکنندگان قضاوت کند.
2. اراده خود را تقویت کنید
رویدادهاى روزانه تا چه میزان سبب دگرگونى احوال شما مىشود؟ از اظهار نظر دیگران درباره خود تا چه اندازه دلتنگ مىشوید؟ چرا بعضى خیلى زود به دیگران دلبسته مىشوند؟ به چه علت عدهاى زود هیجانزده و خشمگین مىشوند؟ یا مىترسند و ناامید مىگردند؟پاسخ این همه را باید از ارادهها پرسید.
اراده نیروى درونى است که مهار انگیزهها و رفتارها را بر عهده دارد. تقویت آن تنها یک راه بیش ندارد: تمرین.
تأکیدهاى پیشوایان معصوم مبنى بر «ترک پیروى از هواى نفس»، ریشه در همین امر دارد که پیروى از تمایلات به طرز شگفتآورى سبب سستى اراده مىشود. امام على(ع) در همین باره فرموده است: برترین مردم کسى است که از پیروى نفس سر بتابد.1 نیز فرموده است: آن که به تمایلات پیروز شود نجات یافته است.2
شیوه تمرین تقویت اراده بسیار ساده است. تنها لازم است بپذیرید که پس از مدتى تمرین به طور معجزهآسا از اراده پولادین برخوردار خواهید شد. بدین منظور مدتى از روشهاى زیر استفاده کنید:
1)در هنگام خشم از تصمیمگیرى و سخن گفتن بپرهیزید و تا حدّ امکان آرام و بىتفاوت باشید. زمانى که به بدگویى و غیبت دیگران بسیار حریص شدید از این کار به شدّت بپرهیزید. از یاد نبرید که خشم و هیجان از بزرگترین عوامل مصرف کننده نیروى عصبى شماست.
2)سعى کنید بیشتر اوقات سکوت خود را حفظ کنید. چون از خبرى آگاه شدید با شتابزدگى آن را به دوستان اطلاع ندهید و کمى صبر کنید و بعد در صورت لزوم به آرامى به آنها اطلاع دهید.
3)هیچگاه نسنجیده لب به سخن نگشایید. زمانى که چیزى مىشنوید با عجله درباره آن اظهار عقیده نکنید. اگر کسى با یاوهگویى در صدد آزردهسازى شما برآمد معمولاً مؤثرترین ابزار براى تلف کردن نیروى عصبى او، سکوت و آرامش است.
4)خستگى و کمخوابى به طور مرموز سبب تضعیف اراده است. فرد خسته زودتر رنجیده و شتابزده مىشود و تصمیمات نابجا مىگیرد. کم خوابى نیز عامل خستگى است، که باید از آن پرهیز کرد.
3. قربانى تعارف نشوید
هیچ گاه گفتار آسمانى را از یاد نبرید که، فرد کمرو، روزىاش ناچیز است. «روزى» تنها مبلغ پولى که ما در اندوخته داریم، نیست. زمانى که شما با شهامت نتوانید از عوامل زیانآور پیرامون خود پیشگیرى کنید و در مقابل خواهش نارواى دوستان پاسخ منفى دهید، کمروزى خواهید بود. بسیارى از ما بخشى از سرمایههاى مادى و معنوى خود را به سبب کمرویى و تعارفات پوچ، قربانى مىکنیم. گفتگوهاى بىنتیجه و هدر دهنده عمر، تماسهاى تلفنى بىفایده، همنشینى اجبارى با اشخاص، برآوردن توقعات بیجاى افراد به علت شرم حضور، همه عواملى است که ما را قربانى مىکند.
زمانى که شما خود را پایبند اصول اخلاقى، وقتشناس و هدفمند نشان دهید اطرافیان همان گونه که مىخواهید با شما رفتار مىکنند و عزّت نفس و عقاید شما را بازیچه قرار نمىدهند.
4. با برنامهریزى به شادکامى دست یابید
کسانى که براى هر موقعیت، برنامهاى مخصوص طرحریزى مىکنند زودتر به شادکامى دست مىیابند. پیش از آن که در اجراى طرح و برنامهاى دچار ناکامى شوید، طرحى جایگزین آن در نظر گیرید، تا مبادا در اثر شکست، بىهماهنگى شما را دلسرد و ناتوان کند. در خاطر داشته باشید که ناکامى و شکست بسیار مرموزانه حس ارزشمندى شما را خدشه دار مىکند و به ناامیدى وا مىدارد. بدین منظور باید پیوسته براى همه برنامههایتان، طرح و برنامه جایگزین داشته باشید، تا احساس شکست و رنجش به سویتان هجوم نیاورد و نیرویتان را بىسبب تضعیف نکند.
5. از احساس فرودستى فرار کنید
پیوسته کسانى پیرامون ما یافت مىشوند که از اظهار تواضعهاى بىموردشان پشیمان و رنجیده خاطرند. از یاد نبرید که تواضع به معناى اظهار فرودستى و ناتوانى نیست. تواضع میوه شناخت و شعور و بالندگى است، نه بازتاب ناتوانى.
تواضع نیز نباید پیوسته یکجانبه مراعات شود. زیرا در آن صورت ابزار سلطه جویان خواهد شد.
شاد باشید و از این شادی لذت ببرید
درباره ی اعتماد به نفس و اهمّیت آن در زندگى فردى و اجتماعى ، بسیار خوانده و بسیار شنیده ایم . اعتماد به نفس در هر کس ، تصویرى است از همه زندگى گذشته او .
اعتماد به نفس ، چیزى نیست جز مجموعه شکست ها و موفّقیت هاى فرد و ارزیابى آنها . در نتیجه ، اعتماد به نفس در هر کس ، تصویرى است که او از خود دارد ، تصویرى که در یک شب حاصل نشده است و لذا در یک شب نیز نمى توان آن را دگرگون کرد.
در این جا نمى خواهیم درباره ی اهمّیتاعتماد به نفس و نحوه ی شکل گیرى آن سخن بگوییم ، بلکه مى خواهیم راهى براى بهبود و افزایش آن ارائه کنیم و پیشنهادهایى براى پدید آوردن اعتماد به نفس کامل عرضه نماییم . امّا قبل از بیان برخى دستورالعمل ها ، لازم است که بر چند نکته تأکید کنیم :
اوّلین شرط افزایش اعتماد به نفس ، آن است که دقیقاً با خودتان روبه روى شوید و ببنید که خودتان را چگونه ارزیابى مى کنید ، چه نمره اى به خودتان مى دهید و کدام جنبه ویژگى خود را بیشتر یا کمتر مى پسندید . بدون چنین ارزیابى اى از خود و مواجهه با خویشتن ، هر کوششى نافرجام خواهد ماند.
دومین نکته آن است که اعتماد به نفس یا تصویرى که از خودتان دارید ، محصول سالیان گذشته زندگى شماست و به تدریج ، به چنین صورتى درآمده است . تغییر و اصلاح آن نیز نیازمند زمان و کوشش است . این سخن ، به معناى ناامید ساختن افراد نیست ، بلکه بدین معناست که شناخت واقعیت ، در این جا بسیار ضرورى است . مهم آن است که واقعیّت را آن گونه که هست ، بشناسیم و سپس در پىِ اصلاح آن برآییم . سفرهاى طولانى نیز با گام هاى نخستین آغاز مى شوند.
سومین نکته آن است که هر حرکت ما و هر روز که از زندگى ما مى گذرد ، مى تواند گامى به سوى کسب اعتماد به نفس کامل باشد . فراموش نکنید که هنوز شخصیّت آرمانى و فردایى شما آفریده نشده است ، چرا که هنوز فردا در راه است . لذا همساز با زمان و زندگى مى توانیم الگوهاى شخصیّتى خود را دگرگون کنیم و اعتماد به نفس مطلوب خود را کسب کنیم.
حال با توجّه به این چند نکته ، به توصیه هایى اشاره می کنیم که مى تواند به شما کمک کند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهید و تصویر مطلوب خود را بیافرینید . در این مقاله به دو مورد از آنها اشاره می کنیم و در مقاله ی بعد 4 توصیه ی مهم و کاربردی دیگر را مورد بررسی قرار خواهیم داد :
آینده چیزى نیست جز اندیشه هاى شما و کوشش براى آفریدن آنها و جامه ی عمل پوشاندن به آنها .
1 . گذشته را بپذیرید ، آینده را دگرگون کنید
گذشته را به هیچ وجه نمى توان تغییر داد ، امّا آینده هنوز آفریده نشده است . در حقیقتْ آینده چیزى نیست جز اندیشه هاى شما و کوشش براى آفریدن آنها و جامه ی عمل پوشاندن به آنها .
نخستین گام در جهت کسب اعتماد به نفس ، پذیرش همین واقعیّت ساده است .
از آن جا که گذشته ، گذشته است و آن را به هیچ روى نمى توان دگرگون ساخت ، لذا نباید چندان دل مشغولِ آن بود . البته مقصود ، درس نگرفتن از خطاها و شکست هاى گذشته نیست (چرا که این کار ، خود، قدم بلندى است براى رشد خویشتن)، بلکه مقصودْ آن است که در بندِ گذشته نباشیم و آن قدر خطاهاى گذشته خود را بزرگ نکنیم که ما را از دیدن آینده باز دارد .
به جاى این نگاه گذشته نگر ، مى توان عاقلانه به گذشته نگاه کرد و پس از ارزیابى آن ، بر آینده متمرکز بود و وقت خویش را صرف چیزى کرد که توان آفریدن و دگرگون ساختن آن را داریم .
ما غالباً وقت و اندیشه خود را صرف گذشته مى کنیم و در همان فضا زندگى مى کنیم و در نتیجه ، آینده خویش را نیز براساس همان گذشته اى که از آن گریزان هستیم ، مى آفرینیم ، در صورتى که باید این نگرش را تغییر داد و با نگاهى تازه به خود و تجربیات گذشته ی خویش و قابلیت هاى خود نگریست .
این کار در آغاز، دشوار مى نماید امّا با کمى تمرین مى آموزیم که صادقانه با خطاهاى خود رو به رو شویم و حتى اگر لازم شد ، فیلسوفانه بر خویشتن بخندیم ، بى آن که خود را تحقیر کرده باشیم.
2 . محدودیت هاى خود را بشناسید
لازم نیست که هر یک از ما در همه ی زمینه ها سرآمد دیگران و به اصطلاح ، در همه ی عرصه ها نفر اوّل باشد . این کمال طلبى افراطى و این گونه انتظار داشتن از خویشتن ، ریشه در نشناختن خود دارد و آن روى سکّه بى اعتمادى است.
کسى که خود را در آینه واقعیّت دیده است ، توانایى هاى خود را در کنار ضعف هاى خود ، پذیرفته است و به همین دلیل ، اعتماد به نفس پیشرفته اى دارد .
براى مثال ، چنین کسى ممکن است خود را در ریاضیات فوق العاده ، در ادبیات متوسط و در ورزش ضعیف بداند . او با دانستن این سه واقعیّت ، دیگر نه خود را مى فریبد و نه به خود لطمه مى زند ، مى داند که در کجا سرمایه گذارى کند و در چه مسائلى جولان دهد.
پذیرش محدودیت هاى خویش ، روى دیگر سکّه شناخت و پذیرش توانایى و قابلیت هاى خویش است.
امّا اگر شخصى بى آن که ارزیابى درستى از خود داشته باشد ، بخواهد در همه ی عرصه ها نفر اوّل باشد ، بى شک در همه ی عرصه ها عقب خواهد افتاد .
یکى از کسانى که نخستْ تصوّر غلطى از خود داشت و مى خواست در همه حال نفر اوّل باشد ، امّا بعدها توانست بر این خصلت کمال طلبىِ افراطى خود پیروز شود ، مى گوید :
من دلْ مشغول کیفیت زندگى ام هستم . مى خواهم سخت کار کنم ، امّا نمى خواهم که در هر زمینه اى چنان سخت کار کنم که هیچ کارى خوب از آب در نیاید و من دچار احساس شکست خوردگى شوم.
بنابراین ، پذیرش محدودیت هاى خویش ، روى دیگر سکّه شناخت و پذیرش توانایى و قابلیت هاى خویش است.
با ضعف هاى خویش نیز چون قاضىِ عادلْ رفتار کنید ، یا به تعبیر بهتر ، همچون پزشکى باشید که مى خواهد بیمارى را درمان کند .
لازم نیست که به خاطر وجود ضعفى در خود ، از خودتان متنفّر باشید و به سبب آن ضعف ، خود را تحقیر کنید . کافى است بخواهید که آن ضعف نباشد و درمان گردد . لذا همچون ناظر بى طرفى ضعف هاى خود را به همان اندازه که اهمّیت دارند ، ببینید و به تدریج آنها را برطرف سازید