اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

پیشنهاد

می خواهم شما را با خانمهایی آشنا کنم که شاید در ظاهر مجذوب و ایده ال باشند اما به هیچ وجه ازدواج با آنان را به آقایان محترم پیشنهاد نمی کنم.

 

1- خانم های فمینیست

این دست از خانم ها تصور می کنند که تمام ناخوشی های زندگی از مردها نشئت می گیرد. آنها تصور می کنند که وجود خانم ها، فرشته وار است و می توانند تمام دنیا را عوض کنند، البته فقط در صورتیکه معضل "مرد سالاری" از جلوی پای آنها برداشته شود. رفتار این مدل خانم ها با آقایون اصلا مناسب و قابل قبول نمی باشد." بهتر است در هر شرایطی از آنها دوری کنید.

 

2- خانم های پولکی

خیلی ساده و راحت بگوییم آنها تنها به خاطر پول با شما ازدواج می کنند و از آقایون انتظار دارند که تمام هزینه های غیر ضروری زندگی آنها را برآورده سازند، او هیچ چیز نیست جز یک انسان مادی. فکر می کند که تمام وجودش از طلا درست شده است. او فقط به فکر بر آورده کردن نیازهای خودش است و برای دیگران هیچ اهمیتی قائل نیست. و بهتر است که حواس خود را جمع کنید، چراکه عده بسیاری از دخترهای جوان جزء این گروه قرار دارند.

خانم های مغرور افراد نا مطبوعی هستند که به دیگران با چشم حقارت نگاه می کنند و فقط به خودشان اهمیت می دهند و اصلا مهم نیست که قلب دیگران را بشکنند و آنها را آزرده خاطر سازند. او می خواهد که همیشه مرکز توجه قرار گیرد و هر کاری که می خواهد، انجام دهد و هر کجا که می خواهد، برود.

3- خانم های رمانتیک

این نوع خانم ها زندگی خود را بر طبق فیلم های عاشقانه و کتاب های رمان سپری می کنند.  و در عین حال در انتظار شاهزاده ای هستند که با اسب سفیدش از میان آسمان به زمین فرود آید و او را سوار بر اسب سفیدش کرده ، به جایی ببرد که هیچ مشکلی وجود نداشته باشد، تا بتوانند به خوبی زندگی کنند. آنها دخترهایی هستند که توسط پدر و مادرها و خانواده هایشان نازپرورده بار آمده اند و چیزی از واقعیات زندگی  نمی دانند. او انتظار دارد کسی تمام مدت از او مراقبت و نگهداری کند، تا مبادا او خواب بدی ببیند و بترسد. فرار کنید!

 

 4- خانم های بدگمان

این خانم ها تمام خصوصیات منفی افراد رمانتیک را با خود به همراه دارند. و همیشه جزء "زخم خوردگان" اجتماعند. افراد احساساتی که از ازدواج گذشته خود شکست خورده و به طور ناخودآگاه از ازدواج مجدد واهمه دارند. ارتباط شما با این افراد به جایی راه نمی برد، چرا که آنها در ابتدا علاقه فراوانی از خود نسبت به شما نشان می دهند، اما پس از چندی اثری از آن باقی نخواهد ماند. شما همیشه در رابطه خود با او سردر گم هستید. تنها چیزی که تحویل شما می دهد یک مشت معذرت خواهی بیهوده است. هیچ وقت به اندازه کافی برای شما زمان ندارد؛ پس بهتر است با چنین زنی ازدواج نکنید.

 

5- خانم های عصبانی

مثل خانم های فمینیست خانم های عصبانی نیز دل خوشی از مردها ندارند. آنها به مردها اهانت می کنند، و می توانند بدی ها و خطاهای تمام مردان را به سادگی به خاطر بیاورند. برای خانم عصبانی چیزی به عنوان "مرد خوب" وجود ندارد. خون آنها از دست مردها به جوش می آید و در هر لحظه می توانند مانند یک کوه آتشفشان منفجر شوند. ازدواج با این نوع خانم ها مساوی است با ورود به تراژدی و داد و فریاد ، پس بهتر است عقب بایستید!

 

 6- خانم های نامطمئن

در نگاه اول چنین خانم هایی خیلی خوب جلوه می کنند؛ با شما به مهربانی رفتار می کنند و خوش مشرب هستند. اما چیزی نمی گذرد که ترس های درونی آنها پدیدار می شوند. روزی چند مرتبه به شما تلفن میزند. او می خواهد مطمئن شود که به اندازه کافی جذاب و پذیرفتنی است؛ او محتاج و نیازمند است و همواره با این ترس زندگی می کند که مبادا در نظر همسرش مثبت نباشند.

 

7- خانم های مغرور

اخلاق این خانم ها واقعا عجیب و غریب است. آنها افراد نا مطبوعی هستند که به دیگران با چشم حقارت نگاه می کنند و فقط به خودشان اهمیت می دهند و اصلا مهم نیست که قلب دیگران را بشکنند و آنها را آزرده خاطر سازند. او می خواهد که همیشه مرکز توجه قرار گیرد و هر کاری که می خواهد، انجام دهد و هر کجا که می خواهد، برود. او خود خواه و خود محور است. شیفته خودش می باشد و به عنوان "دختر کوچولوی بابایی" بزرگ شده، و انتظار همان توجهات را از شما دارد. بیشتر آنها  به فکر پول و مال و منال نیز هستند. درست مثل خانم های پولکی. آنها معمولا خوش قیافه و خوش لباس هستند و به راحتی با اخمی که در چهره دارند قابل شناسایی می باشند. لذا باید تا آنجا که می توانید خود را از آنها دور نگاه دارید.

 

9- خانم های قدرت طلب

آنها انسان هایی هستند که می خواهند قدرت کنترل تمام امور زندگی شما را به دست گیرند. آنها به شما می گویند چه لباسی بپوشید، کجا بروید، با چه کسی صحبت کنید، و خلاصه همه چیز... و اگر بخواهید در مقابل عقاید آنها از خود مقاومت نشان دهید، اخم هایشان در هم فرو می رود، و چاره دیگری جز سر فرود آوردن در مقابل خواست هایشان را برایتان باقی نخواهند گذاشت

زندگی شیرین

همه ی ما خواستار زندگی توام با آرامش هستیم . آرزومندیم در کنار شریک زندگی مان با تفاهم زندگی کنیم و در قلب همسرمان بدرخشیم .

 

1 - غرور؟ هرگز!

غرور را در زندگی خود برای همیشه دفن کنید و عزای آن را بگیرید تا برای همیشه از خاطرتان برود. چرا این همه غرور؟! چرا خودتان را در آسمان‌ها می‌بینید؟

برخی افراد به خاطر اینکه پدرشان منزل و اتومبیلی دارد و یا به ملکی رسیده، آنقدر خود را می‌گیرند که انگار از دماغ فیل افتاده‌اند! تمام بزرگواری و شرافت انسان، به معرفت و تقوایش می‌باشد. کسی که غرور دارد، ولی معرفت ندارد، مانند پلنگ است که هیچ‌کسی نمی‌تواند از پایین دست او راه برود. انسان به عنوان اشرف مخلوقات جهان، باید فروتنی و تواضع را در زندگی، اصل قرار دهد. بزرگان ما در اوج قدرت و بزرگی، آنقدر متواضع بودند که باور نکردنی می‌نمود.

پیامبر صلی‌الله‌علیه ‌‌وآله ‌وسلم یک ابر مرد تاریخ بشریت است، به معراج می‌رود، ولی در مقابل یک کودک چنان رفتار می‌کند و او را به دوش می‌گیرد که کودک پیامبر را مثل خودش تصوّر می‌کند!

آنقدر غرور و خودپسندی زشت است که پیامبر صلی‌الله علیه واله وسلم می‌فرمایند:

«خودپسندی، عبادت هفتادسال را تباه می‌کند!»

به‌طور حتم تا به حال نشنیده‌اید که وقتی می‌خواهند از بزرگی یاد کنند، وی  را به خاطر غرورش بستایند. در زندگی، همسری مهربان و با وفا باش تا از بودنت، دیگران احساس لذت و آرامش کنند.

شما خانم مهربان ، دختر هر شخصی که هستید، فعلا نقش یک همسر و مادر را دارید. اگر هنوز می‌خواهید دختر فلان شخص باشید، پس چرا ازدواج نمودید؟ چرا  شما پدر عزیز! ای الگوی مهربانی‌ها! از مرکب غرور پیاده شوید! هیچ خبری نیست!

 

2- کمی چاشنی احساس، بد نیست!

در مقابل کارهای همدیگر بی‌احساس نباشید! در نظر بگیرید که همسر مهربانتان هدیه‌یی برای شما خریده است. او با احساسات و عواطف خود فکرهایی دارد؛ مثلا این مانتو را برای همسرم می‌برم، به او می‌دهم و می‌گویم که به یاد تو بودم و آن را خریدم و ... هدیه را به خانه می‌آورد و تحویل شما می‌دهد، ولی شما بدون هیچ احساسی می‌گویند: «روی کمد بگذار!» و اصلا انگار نه انگار! آنقدر بی‌تفاوت برخورد می‌کنید که طرف مقابل چون یخ آب می‌شود و چنان درهم می‌شکند که آن لحظه نمی‌داند چه کند! تمام فکر و هدفش اشتباه از آب در آمده است. دیگر هم این کار را تکرار نمی‌کند.

 

این‌گونه، زندگی آرام‌آرام به بی‌روحی و سردی می‌گراید. ولی دیده‌ایم که اگر همین هدیه از طرف خواهر یا مادر باشد، چنان خانم تشکّر می‌کند و عذرخواهی می‌کند و در صدد جبران بر می‌آید که نهایت ندارد! در صورتی که هدیه‌ی مرد خودش، بسیار مهم تر و ارزشمندتر بوده است. آقایان هم همین‌طور. به مناسبت روز مرد، خانم با محبّت از ذخیره‌ی مخارج خانه مقداری پس‌انداز نموده و یک عدد پیراهن خریده است و آن را با چه شوق و ذوقی به شوهرش می‌دهد! همسرمی گوید: «از رنگش خوشم نمی‌آید!» «وای چه صحنه‌ی بدی!» برادرم! درست است، اصلا نه رنگش را دوست داری و نه از پیراهن خوشت می‌‌آید، فعلا آن را بگیر و به زور چند روزی بپوش، آدم که نابود نمی‌شود! پاسخ یک احساس را باید با عاطفه دارد. مثل معروفی ست که می‌گوید: «همه وجودم را بگیر، ولی احساسم را از من نگیر!»

یار با ما بی‌وفایی می‌کند                                                بی‌گنه از من جذایی می‌کند

شمع جانم را بکشت آن‌بی‌وفا                                         جای دیگر روشنایی می‌کند

                                                                                                                              [سعدی]

 

3- مراقب دوربین فیلمبرداری باشید!

در منزل مواظب کوچک‌ترین رفتار و عمل خود باشید، زیرا که فرزند شما، مثل دوربین‌ فیلمبرداری تمام حرکات و رفتارتان را ضبط و ثبت می‌کند و در آینده بروز می‌دهد. این جمله‌ی زیبای روان‌شناس بزرگ تاریخ را آویز‌ه‌ی گوش خود قرار دهید؛ 

پیامبر صلی‌الله علیه و اله و سلم می‌فرمایند: «بچه‌ها آینه‌ی رفتار شما هستند.»

 واقعا جمله‌ی منطقی و زیبایی‌ست. اکثر برخوردهای ما در ذهن بچه‌ها بایگانی می‌گردد و به موقع بروز داده می‌شود، بخصوص حرکت‌ها و رفتارهایی که مربوط به حریم‌های خصوصی افراد می‌باشد. حتی در رفتار‌های عادی نیز باید مراقب بود واین نکته را فراموش نکرد.

 

4- اگر طالب محبوبیت هستید، مراقب زبان خود باشید

اگر می‌خواهید محبوب دیگران شوید، مواظب زبان خود باشید! می‌دانید که از لقمان حکیم نقل می‌شود که: «بهترین و بدترین چیزها، زبان است.»  زیرا زبان هم می‌تواند بهترین حرف‌ها را بزند و هم بدترین حرف‌ها را. هم‌ جذب می‌کند و هم دافع است. قرآن هم  بارها ما را به حساس بودن زبان. تذکر می‌دهد. ممکن است این زبان کوچک، زندگی بزرگی را نابود کند. وقتی همسر شما وارد خانه می‌شود با بهترین الفاظ می‌توانید با او روبه رو شوید که تمام خستگی روزانه‌اش برطرف شود و همچنین می‌توان با زبان چنان نیش زد که راه منزل را گم کند! زبان که خرجی ندارد، باید به گفتن بهترین و زیباترین کلمات عادت کرد و شیرینی زندگی را با زبان شیرین به دست آورد.

 

پیامبر صلی‌الله علیه و اله و سلم می‌فرمایند:

«خدا رحمت کند، کسی که زبانش را درست کند و خاموشی زبان، مایه‌ی سلامت انسان است.»

در این خصوص درباره‌ی مردان فرموده‌اند:

 

«زیبایی مرد، در زبان اوست.»

 

و زبان خوب را به عنوان یک دارایی معرفی می‌فرمایند. واقعا متوجه می‌شویم همه بدبختی‌ها و خوشبختی‌ها به وسیله زبان انسان حاصل می‌شود. اگر مرد یا زنی بد حرف بزند، نه تنها خودشان اسیر می‌شوند، بلکه فرزند آنها نیز می‌آموزد و او دوباره به دیگران یاد می‌دهد. در حقیقت این بدزبانی گسترش یافته و اعتبار کل خانواده کم می‌شود. همیشه مادرها گله دارند که اگر فرزند ما به کوچه برود، خراب می‌شود. در حالی که اگر فرزند شما به کوچه برود و در کوچه حرف‌های ناسزا بشنود و شما هم همان حرف‌ها را در خانه به همدیگر بزنید، این رفتار برایش تثبیت می‌گردد. زبان یک اسلحه‌ی بسیار خوب برای جلب و نفوذ در دیگران است و همچنین در برخی از افراد وسیله‌یی برای ایجاد تنفر است. بکوشید این اسلحه را آماده کنید و هر موقع همسرتان به منزل می‌آید، فشنگ‌های زیبایی را شلیک نمایید! مرد خانه هم همین‌طور، بهترین حرف‌ها را نثار همسرش کند، آری! «زبان سرخ، سرسبز می‌دهد بر باد!»

 

5- صداقت، حرف اول را می‌زند

این جمله را تجزیه و تحلیل کنید و خوب به آن بیندیشید. شهید دکتر بهشتی می فرمودند:

«من تلخی برخورد صادقانه را بر شیرینی برخورد منافقانه ترجیح می‌دهم.»

در زندگی، صادق باشید. صداقت، در گرانبهایی‌ست. یک زن و شوهر نباید ظاهرا با هم خوب و در باطن از همدیگر متنفر باشند. بیشتر مشکلات خانواده‌های ما از همین جا شروع می‌شود که مرد در غیاب همسرش یا زن در غیاب شوهرش، کارهایی را انجام می‌دهند و به همدیگر دروغ می‌گویند و وقتی که مسئله‌ی رسوایی به بار آورد، نتایج وخیمی به دنبال دارد، از جمله:

1- اعتماد طرفین سلب می‌شود.

2- باعث تنفر از همدیگر می‌گردد.

3- پایه‌ی زندگی را مترلزل می‌کند.

4- هیچ‌وقت حرف‌های راست هم باور کردنی نخواهد بود.

5- دیگران از زندگی خصوصی شما باخبر می‌شوند.

6- همیشه مشکل ترس از رسوایی دارید.

7- مجبور هستید برای پنهان کردن یک مشکل، دروغ‌های دیگر را بگویید.

چه دلیل موجهی دارید که صداقت را رها کنید و دو رنگی را بیشه‌ی خود سازید؟

در این مورد، پیامبر بزرگوار صلی‌الله علیه واله وسلم می‌فرمایند:

«بدترین مردم کسی‌ست که دوچهره دارد و هر کس را در دنیا دو زبان باشد، برایش به روز واپسین دوزبان از آتش می‌نهند.»

بیشتر خانواده‌ها با این دو رنگی‌ها نابود می‌شوند. چه بسا مردی کاری را انجام می‌دهد که بعدا از طرف دیگران به گوش خانمش می‌رسد و او را دچار شک و تردید می‌کند و ذهن و فکرش همیشه درگیر این مسئله می‌شود و موجب بیماری روحی و روانی، بدبینی و ایجاد حس انتقام‌جوی در او می‌گردد که این مسائل بسیار خطرناک است.

تدبیر

زن و شوهر هایی که با هم مساله دارند ،کم نیستند.اگر شما هم جزء آن دسته اید یکی از بهترین کارهایی که می توانید بکنید این است که با یکی از دوستان نزدیک و صمیمی خود صحبت کنید و به جای گله و شکایت راه حلی پیدا کنید. داستان زیر را بخوانید و از آن برای رفع مشکل همسرتان استفاده کنید.

 

"در روزگاران گذشته تاجری زندگی می کرد. یکی از روزها متوجه شد که زیر فرش اتاق پذیرایی، نقطه ای ورم کرده و بالا آمده است. به فکر فرو رفت، بعد ناگهان روی برآمدگی پرید. برآمدگی در لحظه ای ناپدید شد، اما در همین هنگام نقطه دیگری از فرش بالا آمد. مرد دوباره به روی آن پرید، برآمدگی مجددا از میان رفت و بلافاصله نقطه دیگری از فرش بالا آمد. این عمل چند بار تکرار شد. تاجر یقین کرد که چیزی زیر فرش است.

تصمیم گرفت که فرش را لوله کند و از زمین بردارد و چون این کار را کرد مار خشمگینی از زیر آن بیرون آمد."

 

ممکن است رفتار شوهرتان شما را گیج کند و از کار او سر در نیاورید ، ممکن است از راه حل های عادی استفاده کنید، غرولند کنید ، عصبانی شوید ، نق بزنید ، فریاد بکشید ، اما با این اقدامات از شوهر خود یک مار می سازید. ممکن است با هر اقدام شما موقتاً ناراحتی از بین برود اما دیری نمی پاید که مساله دوباره و این بار به شکل دیگری بروز می کند. این راه درست برای برخورد با شوهرتان نیست.

 

شما و او هستید که مساله را ایجاد کرده اید و تنها شما می توانید این مساله را حل کنید.

 

ممکن است دیگران را سرزنش کنید ، ممکن است گناه را به گردن مادر او بیندازید که او را بد تربیت کرده است. واقعیت این است که گناهی به گردن دیگران نیست. شما و او هستید که مساله را ایجاد کرده اید و تنها شما می توانید این مساله را حل کنید.

 

زنی بی تدبیر نباشید

آیا شوهری دارید که اعصابش به هم ریخته؟ آیا شوهرتان حسود است؟ آیا استرس زده و زیرفشار است؟

در این صورت کاری بکنید. تسلیم نشوید. شصت درصد تقصیر به گردن شماست.

بعضی از شوهرها به این نتیجه می رسند که زندگی در حق آن ها بی انصافی کرده است. نگرانند .خودشان را تحت فشار احساس می کنند ، هراسان و عصبی هستند. می ترسند که بیمار شوند. می ترسند کسی بر ضد آن ها تبعیض قائل شود. مطمئن هستند که همه بر ضد آن ها فعالیت می کنند. به همه و از جمله به شما ظنین می شوند.

می پرسید چه کاری از شما ساخته است؟ خیلی از کارها. از اشخاص کارشناس و کاردان کمک بگیرید.

اگر شوهر شما در چنین شرایطی قرار دارد ، بدون تردید بیشتر و بهتر از هر کس ، شما هستید که می توانید با او حرف بزنید.

هر آیینه با مشکلی رو به رو شدید به آن فکر کنید. کتاب و مجله بخوانید و مطمئن باشید که موفقیت سرانجام از آن شما خواهد شد. این را هم بدانید که تنومندترین درخت ها اگر با یک صد ضربه تبر به زمین سقوط کند ، بدان معنا نیست که نود و نه ضربه قبلی بیهوده بوده و کاری صورت نداده است.

در پس هر موفقیت به ظاهر یک شبه ، بیست سال تلاش و زحمت وجود داشته است. با این حساب ممکن است برای رسیدن به موفقیت قطعی بیش از چند ساعت، چند روز، چند هفته یا چند ماه فاصله نداشته باشید.