انسانیت صفتی است برای انسان که در خون و رگها و در باطن او بایستی وجود داشته باشد نه خریدنی است و نه پیدا کردنی بلکه بایستی در ذات او وجود داشته باشد خداوند متعال تمامی انسانها را با درک کامل انسانیت آفرید ولی متاسفانه این انسانها که مورد اغفال شیطان قرار گرفتند و راهی را برگزیدند که در پایان راه جز شرمندگی و پریشانی خاطر چیزی نصیب آنها نمی گرداند و زمانی از خواب غفلت بیدار می گردند که دیگر نه راهی و نه وقتی برای جبران مافات میباشد . انسانیت یعنی کمک به هم نوع یعنی دوست داشتن هم نوع یعنی یاری دادن هم نوع در روزهای سخت .... انسانیت در چیزی خلاصه نمی گردد اثبات انسانیت انسانها به دست دیگران است نه شخص خودمان ، بایستی دید دیگران در مورد انسانیت شما چه میگویند ؟
خداوند متعال : من بشری را از گل و خاک می آفرینم ، آنگاه که آفرینش او به اتمام رسید ، و روح در او دمیدم ، برای او سجده کنید فرشتگان همه سجده کردند مگر ابلیس که حسادت او را فرا گرفت .
شیطان بر آدم علیه السلام به جهت خلقت او از خاک ، فخر فروخت ، و با تکیه به اصل خود که از آتش است ، دچار تعصب و غرور شد .
پس شیطان دشمن خدا و پیشوای متعصب ها و سر سلسه متکبران است ، که اساس عصبیت را بنا نهاد ، و بر لباس کبریای و عظمت با خدا در افتاد و لباس بزرگی را بر تن پوشید و پوشش تواضع و فروتنی را از تن در آورد ، آیا نمی نگرید که خدا بخاطر خود بزرگ بینی ، او را کوچک ساخت ؟ و به جهت بلند پروازی او را پست خوار گردانید ؟ پس او را در دنیا طرد شده و آتش جهنم را در قیامت برای او مهیا فرمود .
خداوند متعال اگر اراده میکرد آدم را از نوری که چشمها را خیره کند ، و زیبایش عقلها را مبهوت سازد و عطر پاکیزگی اش حس بویائی را تسخیر کند می آفرید ، اگر چنین میکرد ، گردنها در برابر آدم فروتنی میکردند و آزمایش فرشتگان برای سجده آدم آسان بود ، اما خداوند و مخلوقات خود را با اموری که آگاهی ندارندآزمایش میکند تا بد و خوب تمیز داده شود ، و تکبر و خود پسندی را از آنها بزداید ، و خود بزرگ بینی را از آنان دور کند ، دوستان عزیز مبادا شیاطین شما را به بیماری خود مبتلا سازند و با ندای خود شما را به حرکت در آورند و با لشگرهای پیاده و سواره خود بر شما بتازند .
کبر و خودپسندی چیزی است که قلبها ی مبتکران را همانند کرده تا قرنها به تضاد و خونریزی گذراندند و سینه ها از کینه تنگی گرفت .
آگاه باشید ! زنهار!زنهار! از پیروی و فرمانبری سران و بزرگنتان ، آنان که به اصل و حسب خود می نازند و خود را بالاتر از آنچه که هستند می پندارند ، کارهای نادرست را بخدا نسبت می دهند ، و نعمتهای گسترده خدا را انکار میکنند ، تا با خواسته های پروردگاری مبارزه کنند ، و نعمتهای او را نادیده انگارند .
آنان شالوده تعصب جاهلی ، و ستون های فتنه ، و شمشیرهای تفاخر جاهلیت هستند .
پس از خدا پروا کنید و با نعمت های خد دادی درگیر نشوید ، و به فضل و بخشش او حسادت نورزید و از فرومایگان اطاعت نکنید ،آنان که تیرگی شان را با صفای خود نوشیدند و بیماریشان را با سلامت خود در هم آمیخته اید ، و باطل آنان را با حق خویش مخلوط کرده اید ، در حالی که آنان ریشه همه فسق ها و انحرافات و همراه انواع گناهانند .
اکنون که بیش از نیمی از ماه پرفیض رمضان سپری شده، دلها و قلبها در دریای بیکران این ماه شسته و مطهر شده، تا در شبهای ریزش باران رحمت الهی، به درگاه حضرتش انسی دوباره گیرد و برای کسب عافیت به دور از هر آلودگی دعا کند. در حقیقت حلقه اتصال بندگان با خالق هستی که از اول رمضان آغاز گشته است در شبهای قدر به اوج خود میرسد.
درهای رحمت الهی گشوده شده، فرشتگان نظاره گر اعمال و شب زندهداریهای بندگان عاشقی هستند که سر بر سجده شکر ساییده و او را میخوانند تا اندکی از خوان بیکران رحمتش برای ادامه زندگی و ره توشه سفر آخرت به روی آنان گشوده شود.
"انا انزلناه فی لیله القدر" آیهای از کلام وحی الهی که بارها شنیده و زمزمه کردهایم، کلامی که انسان مانده در قفس دنیا و در بند مادیّات را به سوی شبی فرا میخواند که گویند از هزار شب برتر است.
"قدر" به معنای اندازهگیری است و از اسرار شب قدر نزول قرآن است و در این شب حوادث یک سال تا شب قدر سال آینده اعم از زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت بندگان تقدیر میشود.
در قرآن کریم آیهای که بیان کند شب قدر چه شبی است، دیده نمیشود، تنها در آیه ۱۸۵سوره بقره اینگونه آمده است که "شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن" قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده است.
با استناد به این آیه معلوم میشود شب قدر یکی از شبهای ماه رمضان است، اما این که کدام یک از شبهای آن است، در قرآن کریم بیان نشده و تنها از روایات استفاده میشود.
اهمیت شب قدر به حدی است که بسیاری از امامان دین بر احیای این شب حتی در حال بیماری نیز سفارش کردهاند.
امام صادق(ع) به ابو بصیر می فرماید: در هر یک از دو شب بیست و یکم و بیست و سوم صد رکعت نماز بخوان، تا میتوانی آن دو شب را تا سپیده صبح شب زنده داری کن، در آن دو شب غسل کن. ابوبصیر عرض کرد: اگر نتوانستم ایستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابیده بخوان.
اگر باز هم نتوانستم؟ ایرادی ندارد که سر شب کمی بخوابی و باقی مانده شب را به هر نحوی که میتوانی به عبادت بپردازی، چون در ماه رمضان، درهای آسمان گشوده است، شیطان ها در زنجیرند و اعمال مؤمنان پذیرفته میشود.
از این حدیث بر می آید که انسان در این شب باید به هر شکل ممکن عبادت و راز و نیاز با خالق را از دست ندهد زیرا در این شب که شیاطین در بند هستند، هیچ واسطهای بین بنده و خالق نیست.
از پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز نقل است: از خداوند به دور باد و نفرین بر کسی که به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود.
"انس بن مالک" از پیامبر (ص) نقل کرده که فرمودند: ماه مبارک به شما رو آورده است و در این ماه شبی است که برتر از هزار ماه است و هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بینصیب مانده است و محروم نمیماند از برکات شب قدر، مگر کسی که خویشتن را محروم کرده است.
از امام باقر (ع) نیز درباره به وجود آمدن شب قدر نقل است که اگر خداوند کارهای مؤمنان را چند برابر نکند به سر حد کمال نمیرسند، اما از راه لطف کارهای نیکوی آنها را چند برابر میفرماید تا کاستی هایشان جبران شود.
بر این اساس، راز سعادتمند شدن انسانها در شب قدر، عمل اختیاری صالحی است که با عنایت خداوند، برکت یافته و چند برابر میشود.
از حضرت رسول (ص) نیز پیرامون شب زنده داری شب قدر نقل است که فرمودند: کسی که شب قدر را شب زندهداری کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.
امام موسی بن جعفر (ع) نیز در این باره فرمودند: کسی که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب زندهداری کند، گناهانش آمرزیده میشود.
تمامی این روایات بر این مطلب دلالت دارند که برخی مقدرات و پاداشها، مانند دور شدن از عذاب دوزخ، نتیجه کار خود بندگان است و سرنوشت هر انسانی در شب قدر به دست خودش رقم میخورد.
در این شب به خواندن دعاهایی از جمله "جوش کبیر"، "دعای افتتاح" و "ابوحمزه ثمالی" سفارش شده زیرا انسان با یادآوری لطف، گذشت، کرم، رحمت و بخشش بیپایان خدای مهربان او را در کنار و دستگیر خویش میبیند و نور امید در دلش می درخشد.
در شبهای قدر انسان وارد مسیر سرنوشت خود گشته و آن را تغییر میدهد، گاهی برای پیمودن مسیر مقدرات، بر بال دعا و گاه بر بال عمل مینشیند و با درک این شب، از شرّ نفس و شیاطین به آن خالق یکتا دست یاری دراز می کند تا همواره نگاهبان او باشد تا بتواند ره توشهای از اعمال نیک و شایسته برای سفر آخرت خود ذخیره کند.
از اعمال شب قدر آن است که انسان به نگهبانان این شب "معصومین (ع)" توسل جسته و توفیق در اعمال و احوال را که به آن احتیاج دارد ذکر کرده و تلاش کند تا با استغفار از گناهان خود، باران رحمت و جود و بخشش خداوند را شامل حال خود کند.
از دیگر اعمال شب قدر، نمازی است که در آن یک بار حمد و هفت بار "قل هو الله احد" خوانده میشود و بعد از پایان نماز هفتاد بار ذکر "استغفرالله ربی و اتوب الیه" گفته میشود و سپس حوایج از خدا خواسته میشود.
به جا آوردن صد رکعت نماز و خواندن دعاهایی که در بین آن وارد شده از دیگر اعمال این شب است، زیرا مضامین آن برآمده از سینه امامان دین بوده و در این ادعیه علوم گران بهایی است که جز پیامبران و جانشینان آنان کسی از آن آگاه نیست.
خواندن دعای گشودن قرآن و قرآن را روی سر گذاشتن از دیگر اعمال شب قدر است به این نیت که عقل و اندیشه او با این عمل تقویت شده و با دانشهای قرآن کامل شود و نور عقل با نور قرآن ضمیمه گردد.
قرآن را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ. پس هر حاجت که دارد بخواهد. قرآن شریف را بر سر بگذارد و بگوید:
اللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِن مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ، پس ده مرتبه بگوید بِکَ یَا اللّهُ، ده مرتبه بِمُحَمَّد، ده مرتبه بِعَلِیٍّ، ده مرتبه بِفاطِمَةَ ده مرتبه بِالْحَسَنِ ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَر ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُوسى ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ده مرتبه بِالْحُجَّةِ پس هر حاجت که دارى طلب کن.
به جا آوردن نمازهای مستحبی و قضا، قرائت سورههای روم، عنکبوت و دخان (در شب بیست و سوم)، از دیگر اعمال سفارش شده در شب های قدر برای بهره گیری از کرم و بخشش خداوند و آمرزش گناهان است.
ما این قرآن عظیم الشان را (که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل
کردیم و چه تو را به عظمت این شب قدر آگاه تواند کرد، شب قدر (به مقام و
مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است در این شب فرشتگان و روح (جبرئیل)
به اذن خدا (بر مقام ولایت نبى و امام عصر (عج) از هر فرمان (و دستور الهى
و سرنوشت مقدرات خلق را) نازل مى گردانند، این شب، رحمت و سلامت و تهنیت
است تا صبحگاه.
شب قدر شب خداست که درآن تمام ملائکه و افضل آنها روح به زمین مىآیند و
با حضور در پیشگاه آقا امام زمان(عج) تمام امور را به حضرت تقدیم
مىدارند؛ این شب، شب اتصال زمین به آسمان است و شب یافتن کلید هستى.
شب قدر، شبى است که درآن تقدیر خلق و اجتماع اندازهگیرى مىشود و با
ارائه به محضر مقدس حضرت مهدى(عج) صلاحیت آن امور تایید و یا رد مىگردد.
شب قدر شبی است که انسان قدرش را نمىداند مگر آنان که قدرشناس همه خوبیها هستند .
شب قدر معادل هزار ماه و یا به عبارتى 84 سال مىباشد. این لیله عزیز
معادل عمر یک انسان و بلکه بیشتر مىباشد . فضل این شب به مراتب بیشتر
ازعمر یک انسان است، حتى اگر در راه خدا و نیکى به خلق صرف شده باشد.
خوشا آنان که از حق برگرفتند
از این پس عشق را در برگرفتند
خوشا آنان که در شام شب قدر
کتاب الله را بر سر گرفتند
کلمه «تنزل» در آیه 4 سوره قدر مىگوید: نزول ملائکه بر زمین با توجه به
صیغه مضارع این فعل هم اکنون نیز ادامه دارد منتها این نزول درهر دوران
بر انسان کامل آن زمانه است.
هر کس به اندازه قدر خویش این شب را درک مىکند.
شب قدر شب عروج از فرش به عرش است، شب انتظار است، انتظار فرج مولا و کسى که قدر ندارد، قدر ندارد.
دراین شب فاصله زمین و آسمان به حداقل مىرسد و دعاى بندگان مستجاب مىشود و درهاى غفران الهى به روى بندگان باز مىباشد.
چه مبارک سحرى بود و چه فرخنده شبى
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
در این شب باید روح را صفا داد و خود را آماده نمود براى درک سرنوشت خوب، روزى حلال و حوادث دلپذیر روحانى و معنوى.
شب قدر، شب تقدیر پروردگار است و درعین حال شب تصمیم انسانهایى که
مىتوانند دراین شب خود را آماده کنند براى تبعیت از اسلام عزیز وقرآن
کریم.
شب قدر، شب بریدن ازغیر خدا و پیوستن به معبود است.
قدر، شب مقدرات است…
(شهود) ((شب قدر)) یا ((لیلة القدر)) مشهورترین نام این شب است. مفسران
درباره اینکه چرا این شب را ((شب قدر)) گفته اند و ((قدر)) به چه معناست،
سه معنا را انتخاب کرده اند:
1- قدر = شرف و منزلت
((مرحوم طبرسى)) گوید: ((از آن رو به این شب، قدر گفته اند که داراى شرف و
پایه اى بلند و شانى عظیم است. مثل اینکه گویند: مرد داراى قدر; یعنى
داراى شرف و منزلت. چنان چه قرآن مى فرماید: ،
یعنى عظمت و شان خدا را آن گونه که باید به جا نیاوردند. ((ابوبکر وراق))
گوید: ; آن شب را ، قدر
نامیدند، از این رو که انسان ها با زنده داشتن آن به قدر و منزلت مى رسند.
دیگران نیز گفته اند: شب قدر است، زیرا کارهاى خدایى را در آن شب پاداشى
بزرگ و گران سنگ است. گروهى دیگر نیز گفته اند: شب قدر است، چون کتابى
گرانبها بر پیامبرى بلند مرتبه و گرامى، براى امتى بلند پایه با دستان
فرشته اى گرانقدر نازل شده است. در قدر و منزلت شب قدر همین بس که سوره
مبارکه (قدر) در شان آن نازل شده است.
2- قدر = تنگی و ضیق
یکى از معانى (قدر) ضیق و تنگى است.
این شب را از آن رو (قدر) گفته اند که زمین به واسطه کثرت فرود فرشتگان در
آن شب، تنگ مى شود. زمین در این شب، سرشار از فرشتگانى است که تا سپیده
دم، هم صدا با زمینیان به احیاى آن شب مى پردازند و به وظایف خویش مى
رسند. در این زمینه قرآن کریم مى فرماید: (تنزل الملائکه و الروح فیها
باذن ربهم من کل امر).
3- قدر = تقدیر و اندازه گیرى
بسیارى از دانشمندان این معنا را پذیرفته اند; چون در این شب، همه چیز
اندازه گیرى مى شود، به آن شب قدر گفته مى شود. از جمله مقدرات این شب،
سرنوشت افراد، جامعه، حوادث و پیش آمده، مانند جنگ، زلزله، پیروزى، شکست،
سعادت و شقاوت و…است. در این شب، سرنوشت افراد و جوامع و هر آنچه با
سرنوشت انسان ها ارتباط دارد، بر اساس حکمت و مصلحت رقم مى خورد. (در او
تقدیر و تفصیل کنند; هر کار که مشحون به حکمت است، نقص را بر او راه نبود
و هر چه در آن سال خواهد بود از آجال و اقسام، در این شب تقدیر کنند).
از حضرت امام رضا (ع)، روایت شده است که:
(…یقدر فیها ما یکون فى السنه من خیر او شر اومضره او منفعه او رزق او اجل
و لذلک سمیت لیلة القدر) (4); این شب را لیلة القدر نامیده اند، چون آنچه
مربوط به سال است، از قبیل خوبى، بدى، زیان، سود، روزى (معیشت) و مرگ و
ولادت در آن شب اندازه گیرى مى شود.
امام صادق(ع)، خطاب به (ابوبصیر) فرمودند:
; اى ابو
محمد، در شب قدر حاجیان مشخص شده و پیشامدها و مرگ ها و روزیها و آنچه
مربوط به آن سال است تا سال آینده (شب قدر دیگر) رقم مى خورد; پس آن را در
شب بیست و یکم و بیست سوم ماه جستجو کن البته اینکه خداوند بر پایه حکمت و
مصلحت، تقدیر امور مى فرماید، به شایستگى و ظرفیت و حال افراد و جوامع
بستگى دارد.
قدر، باران رحمتى است که در جویبار هر فرد و هر جمع به اندازه او جارى
است. شخصیت افراد به گونه اى شکل گرفته که بعضى از آنان توان پذیرش جریان
رودى وسیع از رحمت و برکت قدر را دارند و برخى دیگر، زمینه کمترى براى جذب
رحمت و عنایت دارند; برخى، هیچ گونه آمادگى ندارند تا آنجا که زمینه
وجودشان چون سنگى سخت و نفوذ ناپذیر است. حقیقت شب قدر از نوع حقایق قرآنى
است و همان طور که قرآن شفا و درمان است، شب قدر نیز این گونه است.
قرآن غذاى سالم روح انسان هاست. این غذاى دلپذیر براى روان سالم لذت بخش
است. اما اگر کسى بیمار باشد، نه تنها از این سفره رنگین دلپذیر و غذاى
شفابخش بهره اى نمى برد، بلکه براى او مایه آزردگى است. از این رو، در
قسمت دوم، آیه کریمه مى فرماید: و همین قرآن براى ستمکاران مایه تباهى و
زیان است. گفتیم که در شب قدر سرنوشت انسان ها بر اساس حکمت و مصلحت رقم
مى خورد. بى گمان، این تصمیم گیرى درباره آینده اشخاص و امت ها با گذشته
آنان پیوند خورده است، اما اینکه در این شب چگونه تصمیم گیرى و تقدیر مى
شود و چه مراحلى پشت سر گذاشته مى شود و نقش عنصر. انتخاب چیست؟