اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

بنده عشقم

فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم

بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم

طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق

که در این دامگه حادثه چون افتادم

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود

آدم آورد در این دیر خراب آبادم

سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض

به هوای سر کوی تو برفت از یادم

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست

چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم

کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت

یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق

هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

می خورد خون دلم مردمک دیده سزاست

که چرا دل به جگرگوشه مردم دادم

پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک

ور نه این سیل دمادم ببرد بنیادم

سیراب کردن دل و جان همسرتان

عشق نیروی وصف ناپذیری است که ما را در عمیق ترین لایه های وجودی مان سیراب می کند. عشق،جان، دل و حتی جسم ما را غذا می دهد. با محبت است که می شکفیم و سیراب می شویم. بدون آن در عطش می سوزیم.
خطاب به مردها:

سیراب کردن دل و جان همسرتان یکی از مهم ترین مهارت هایی است که باید در روابط خود بیاموزید. هنگامی که قلب او را سیراب می سازید، او شکوفا و بالنده می شود ولی وقتی مهر و توجه خود را از او دریغ می کنید، عشق و شور و حرارت در وجود همسرتان می خشکد.
هنگامی که زن ها تشنه ی محبت باشند چه اتفاقی خواهد افتاد؟

1- تحرک پذیری (حساس شدن)

2- عصبی و زود رنج بودن

3- پرتوقع بودن

4- خستگی مزمن

5- کم اشتهایی یا پرخوری

6- افسردگی

7- مشغولیت های افراطی

8- سرد مزاجی و بی تفاوتی جنسی

9- سردی احساسی و عاطفی

زنها اغلب برای خوشحالی و آرامش همسرشان نیازها و خواسته های خود را فدا می کنند. احساسات و عواطف خود را کنار می گذارند. اغلب اوقات احساسات خود را فرو می خورند. به شما می گویند آنچه گفتید ناراحتشان نکرده، احساس تنهایی خود را لاپوشانی می کنند تا همسرشان فکر کند شوهر خوبی است. هرگز جرات نمی کنند به شوهر خود بگویند که ناراحت هستند، هرگز به روی خود نمی آورند چقدر خسته و بی رمق هستند و چقدر تحت فشار و اجبارند، تا این گونه مرد را خوشحال نگه دارند.
خطاب به مردها:

منتظر نباشید زن زندگی تان از هم بپاشد، منفجر شود یا بیمار، تا سرانجام به او توجه کنید. به یاد داشته باشید که زن ها احتمالاً هرگز به شما نخواهند گفت چقدر اوضاع بد و وخیم شده است. یا این که چقدر از لحاظ روحی افسرده اند. دقت کنید مبادا کمتر از آنچه می دهند، دریافت کنند و خود را زیاده از حد فدا کنند.اجازه ندهید چنان تشنه ی محبت شود تا سرانجام از لحاظ احساسی نسبت به شما سرد شود. اجازه ندهید رابطه تان در وضعیت اورژانس قرار گیرد تا سرانجام به آن رسیدگی کنید.
2- ده عادت ارتباطی مردها که زن ها را عصبی می کند

1- مردهایی که همه چیز را ناواضح و در پس پرده ای از ابهام باقی می گذارند.

2- مردهایی که از حرف زدن طفره می روند.

3- مردهایی که ساکت و عبوس می شوند.

4- مردهایی که خواسته ها و نیازهایشان را به زن ها نمی گویند.

5- مردهایی که احساسات شان را فرو می خورند و به یکباره منفجر می شوند.

6- مردهایی که وسط صحبت و مذاکره اتاق جلسه را ترک می کنند.

7- مردهایی که زیاد دستور می دهند.

8- مردهایی که احساسات زن را مسخره می کنند.

9- مردهایی که به منظور فرار کردن از چیزی ناخوشایند به دروغ متوسل می شوند.

10- مردانی که سریعاً ناراحت شده و به دنبال آن فوراً از خود واکنش نشان می دهند.
بدانید که :

- زن ها بیش تر از مردها به حرف زدن و صحبت کردن اهمیت می دهند و حرف زدن را یک روش برقراری ارتباط با همسر خود می دانند. دوست دارند همه ی وقایع را با ذکر جزئیات برای همسر خود تعریف نمایند.

- هم چنین زن ها معمولاً با صدای بلند فکر می کنند و هرچه را در ذهنشان می گذرد با صدای بلند بر زبان می آورند. معمولاً به این طریق بهتر می توانند افکار خود را پردازش نمایند.

- گاهی حرف زدن برای زن ها روشی برای تخلیه ی تنش ها و اضطرابات آنان می باشد. در این مواقع گوش کردن مردها به صحبتهای همسرشان بهترین راه کمک به آنها در حل اضطراب ها یشان است.

- زن ها معمولاً ناراحتی خود را کم تر از آنچه واقعاً هست نشان می دهند، و این کار را برای حفظ آرامش خانه انجام می دهند. بنابراین مردها باید بدانند هر اشاره ی زن به ناراحتی هایش ممکن است بسیار عمیق تر از آنچه در ظاهر نشان می دهد باشد.
چه باید کرد ؟
1- گاهی برای همسر خود یادداشت بگذارید

یک یادداشت کوتاه با جمله ی «دوستت دارم» که 10 ثانیه بیش تر وقت شما را نمی گیرد، برای همسرتان ارزش بسیاری دارد و انرژی زیادی برای تمام روز به او می دهد. هم چنین دادن کارت تبریک به مناسبت های مختلف از جمله روز تولد او، اعیاد و ... نشانه ی توجه و محبت شماست. به طور کلی پیام های کتبی شما اثر زیادی بر او می گذارند. آیا این جمله ی امام صادق(ع) را نشنیده اید که فرموده اند:

القلب یتکل علی الکتابه

دل به نوشته و مکتوب اعتماد می کند و آرام می گیرد.
2- در میان روز به او زنگ بزنید،

همسرتان وقتی بداند که حتی اوقاتی که در کنارش نیستید، به یاد او می باشید، نشاط و انرژی زیادی پیدا خواهد کرد.
3- نزد دیگران از او تعریف کنید.

اگر همسر شما احساس کند به او افتخار می کنید، از خوشحالی در خود آب می شود و اعتماد به نفس زیادی پیدا می کند.
4- با او بیرون بروید،

مثلاً برای غذا خوردن، برای خرید، یا حتی فقط برای قدم زدن.
5- گاهی او را با خرید هدیه ی کوچکی غافلگیر کنید

.
اگر همسرتان به گل علاقه دارد (که اغلب زن ها این طور هستند) با گل به خانه بیایید، یا اگر می دانید روز پرکاری داشته، شام از بیرون تهیه کنید و .

نحوه ی اندیشه و روش‏هاى مقابله با مشکلات

بدیهى است که در شرایط اقتصادى ، اجتماعى ، فرهنگى و سیاسى زندگى امروزى ، تقریباً در همه ی خانواده‏ها مسائل و مشکلاتى وجود دارد. بنابراین، در اصل وجود مشکلات و اضطراب‏ها، نمى‏توان هیچ گونه تردیدى داشت؛ اما آن چه مهم است، نحوه ی اندیشه و روش‏هاى مقابله با این مشکلات است. در این جا به ذکر شیوه‏هایى مى‏پردازیم که زوج‏هاى موفق در مقابله با مشکلات و اضطراب‏هاى زندگى از آنها استفاده مى‏کنند. این شیوه‏ها عبارتند از:


1- زوج‏هاى موفق اضطراب را بخشى طبیعى از زندگى زناشویى در نظر مى‏گیرند.

تفاوت مهم میان زوج‏هاى موفق و ناموفق آن است که زوج‏هاى موفق ، از همان بدو زندگى ، انتظار وجود اضطراب و مشکل را در زندگى دارند و سعى نمى‏کنند که آنها را انکار نمایند و حلاوت و شیرینى زندگى را در وجود این مشکلات - اعم از اقتصادى ، کارى ، عاطفى ، ارتباطى و... - مى‏دانند؛ در حالى که زوج‏هاى ناموفق ، وجود اضطراب و مشکل را در زندگى ، امرى غیر عادى و مصیبت‏زا مى‏دانند. زوج‏هاى موفق مشکل یا اضطراب را امرى موقتى مى‏دانند و تلاش مى‏کنند تا بر مهارت‏هاى خود براى مقابله با آنها بیفزایند و از این که مى‏توانند با مشکلات تازه برخورد کنند ، احساس خوبى دارند و در مقابل ، زوج‏هاى ناموفق، آنها را امرى دائمى مى‏دانند و از این که در زندگى آنها مشکل و اضطراب وجود دارد ، احساس گناه مى‏کنند و به جاى یافتن راه حل ، علت مشکل را در دیگران جست‏وجو مى‏کنند و به جاى توجه به جنبه‏هاى مثبت و توانمندى‏هاى خود به جنبه‏هاى منفى و ناتوانایى‏هاى خود توجه دارند. که این عامل ، موجب شکست‏خوردگى آنان مى‏شود.


2- زوج‏هاى موفق احساسات و نظرات خود را با هم در میان مى‏گذارند.

حرف نزدن و یا کم حرف زدن زن و شوهر با هم ، یکى از پدیده‏هاى متداولى است که خود ریشه ی بسیارى از اضطراب‏هاست. در یک مطالعه ، 22 زن و شوهر را از هم جدا کرند و از آنها خواستند که مسائل مهم ارتباطى خود را در زندگى زناشویى یادداشت کنند. نظرات مردان به شرح زیر بود:

1- زنم از من جواب‏هاى فورى مى‏خواهد؛ اما من مى‏خواهم در این باره فکر کنم.

2- زنم پیوسته مترصد مسائل پنهان است. او از افکار من برداشت سوء مى‏کند.

3- زنم هرگز از حرفى که به او مى‏زنم، راضى نمى‏شود.

4- زنم انتظار دارد که جزئیات هر موضوعى را شرح بدهم؛ خود او هم تا بخواهد حرف‏هایش را کش مى‏دهد؛ نمى‏دانم چرا به اصل مطلب نمى‏پردازد.

5- زنم اشخاص را از موضوعات جدا نمى‏کند. او معتقد است: «اگر با حرف من مخالف باشى ، یعنى با خود من مخالف هستى و مرا دوست ندارى .»

6- زنم همیشه مى‏گوید: «به من توجه کن، بگو که زن ارزشمندى هستم»؛ اعصابم را خُرد کرده است.


خانم‏ها نظرات متفاوتى داشتند. چکیده ی نظرات خانم‏ها چنین است:

1- شوهرم به حرف‏هاى من دقت نمى‏کند و بلافاصله در مقام قضاوت بر مى‏آید.

2- شوهرم براى حرف‏هاى من ارزشى قائل نیست؛ اما وقتى دیگران حرف مى‏زنند، به دقت به حرف‏هایشان گوش مى‏دهد.

3- تذکرهاى مرا به حساب غرولند مى‏گذارد.

4- همگى مسائل شوهرم ، جملگى مهمند؛ اما مسائل من جزیى و بى‏اهمیت هستند.

5- شوهرم گوش نمى‏دهد، بلکه تنها به گوش دادن تظاهر مى‏کند. وقتى مچ او را مى‏گیرم عصبانى مى‏شود.

6- من احساساتم را با او در میان مى‏گذارم اما او این کار را نمى‏کند.



مطالعه ی دقیق این شکایت‏ها، نشان مى‏دهد که زوج‏ها، باید با احساس و کلام با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این جاست که زوج‏هاى موفق، در مقایسه با سایرین، از مهارت بیشترى برخوردارند.


3- زوج‏هاى موفق براى حل و فصل اختلاف ، مهارت‏هایى در خود ایجاد مى‏کنند و راه برخورد خلاق را مى‏آموزند.

زوج‏هایى مى‏توانند به خوبى با اضطراب‏ها و مشکلات روزانه روبه‏رو شوند که راه‏هایى عملى براى حل اختلافات خود پیدا کنند و مهارت‏هاى لازم را براى کنار آمدن با یکدیگر بیابند. حل و فصل اختلاف و کنار آمدن با یکدیگر، مفاهیمى به هم نزدیک هستند؛ اما یکى نیستند.



مهارت‏هاى حل و فصل اختلاف ، بیشتر به طرز ارتباط بستگى دارند؛ در حالى که مهارت‏هاى کنار آمدن، به خلاقیت، قوه ی ابتکار و پشتکار و استقامت وابسته‏اند. بعضى از زوج‏ها، به یک گروه از این مهارت‏ها مجهزند؛ اما فاقد مهارت‏هاى نوع دوم هستند. زوج‏هایى وجود دارند که از مهارت‏هاى فوق العاده‏اى براى حل و فصل مسائل خود برخوردار هستند. آنان مى‏توانند درباره ی هر موضوعى حرف بزنند؛ احساساتشان را با هم در میان بگذارند و درباره ی خود ، احساس خوبى پیدا کنند؛ اما زندگى خانوادگى آنها بسیار مغشوش و نابسامان است ، زیرا هرگز با اضطراب‏هایشان کارى صورت نمى‏دهند و تنها درباره ی آنها حرف مى‏زنند. در این صورت ، اضطراب ماندگار مى‏شود و ابعاد وسیع‏ترى مى‏گیرد و زن و شوهر به ناچار مترصد کمک گرفتن از دیگران مى‏شوند.



از سوى دیگر، خانواده‏هایى وجود دارند که به اضطراب‏ها توجه مى‏کنند؛ اما از کنار اختلافات بى‏توجه مى‏گذرند. ممکن است اضطراب ناشى از کمى درآمد، با آغاز به کار شوهر در یک شغل دوم، برطرف شود؛ اما ناراحتى از این کار دوم، مى‏تواند حالت انفجارآمیزى به خود بگیرد.



فلورا دیکز نویسنده و محقق امور ارتباطات مى‏گوید:

تقریباً همه ی زوج‏ها با هم نزاع مى‏کنند. بسیارى از آنها از این که موضوع را به زبان بیاورند، خجالت مى‏کشند. در واقع، ازدواجى که در آن هیچ اختلافى وجود نداشته باشد، مرده است و یا به دلیل مشکلات احساسى و عاطفى ، در شرف مرگ است. اگر کسى به زندگى خانوادگى خود علاقه‏مند باشد، به احتمال زیاد، براى رسیدن به خواسته‏هاى خود مى‏جنگد.

نزاع، مسئله نیست؛ توانایى حل و فصل دعوا یا اختلاف ، تعیین کننده ی موفقیت زن و شوهر در برخورد با اضطراب‏هاست که بر اثر اختلاف ، به خانواده راه پیدا مى‏کند. زوج‏هایى که با دو هفته سکوت اختیار کردن، با اختلاف زناشویى خود برخورد مى‏کنند، در واقع با اضطراب روبه‏رو نمى‏شوند. این روش، بر شدت تنش موجود در خانواده مى‏افزاید. زن و شوهرى که با هم برخورد جسمانى مى‏کنند و یا به هم بد و بیراه مى‏گویند، سطح اضطراب میان خود را افزایش مى‏دهند. زوج‏هایى که با اضطراب کنار مى‏آیند، کسانى هستند که اختلاف را حل و فصل مى‏کنند.

4- زوج‏هاى موفق از سازمان‏ها و اشخاص دیگر نیز کمک مى‏گیرند.

خانواده‏هاى موفق و ناموفق در رفع اضطراب، درباره ی کمک گرفتن از نظام‏هاى بیرون از جمع خانواده، نظریات بسیار متفاوتى دارند. از نظر خانواده‏هاى موفق در کنار آمدن با اضطراب، اقوام، دوستان، گروه‏ها و جامعه، حامیان ارزشمند ی هستند و حال آن که خانواده‏هاى مضطرب و مشکل‏دار، دخالت این افراد را به حساب ناتوانى خود مى‏گذارند. به ما از دیرباز گفته‏اند که یک خانواده ی خوب، خانواده‏اى است که مى‏تواند مسائل خود را حل و فصل کند و اگر جز در مواقع اضطرارى ، از کسى کمک بگیرد ، نشانه ی آن است که به اندازه ی سایر خانواده‏ها خوب و موفق نیست.



به روشنى مى‏توان گفت که خانواده‏هاى موفق، در برخورد با اضطراب، از نظام‏هاى حمایتى، بیشترین بهره را مى‏برند. آنان، وقتى به مراقبتى براى فرزندشان احتیاج پیدا مى‏کنند و یا وقتى یکى از افراد خانواده ی آنها بیمار مى‏شود و یا مسئله‏اى بروز مى‏کند، کسانى را دارند که از آنها کمک بگیرند و آن اشخاص نیز به سهم خود ، در وقت نیاز، تقاضاى مساعدت مى‏کنند.



در جامعه ی پرتحرک ، پیچیده و صنعتى امروز، بعید است که اقوام درجه ی اول و دوستان قدیم، در نزدیکى ما زندگى کنند و ممکن است با ما صدها کیلومتر فاصله داشته باشند و حتى اگر در شرایط اضطرارى از کمک آنان بهره‏مند شویم ، براى برخورد با اضطراب‏ها و مشکلات روزانه ، از دست آنها براى ما کارى ساخته نیست. گروه‏هایى حمایت‏کننده، براى خانم‏هاى خانه‏دار افسرده، براى والدینى با فرزندان کم سال، براى خانواده‏هایى که نوجوان‏هاى معتاد دارند، براى والدینى که نمى‏توانند فرزندانشان را کنترل کنند و براى خانواده‏هاى کم درآمد، بسیار مفید و ارزشمند هستند. اینها خانواده‏هاى ارزشمندى هستند که از کمک‏هاى طبیعى در نزدیکى خود محرومند.