اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

جملات انرژی بخش

* اکثر دانه ها هرگز رشد نمی کنند پس اگر واقعا می خواهید چیزی اتفاق بیفته بهتره بیش از یکبار تلاش کنید  . *
* سنگی که طاقت ضربه های تیشه رو نداره تندیس زیبا نخواهد شد . *
* شرط درآمد کار است نه دانستن کار پس برو کار کن نترس نگو کاری بلد نیستم . *
* خدا زمین رو مدور آفرید تا به انسان بگه همون لحظه ای که فکر می کنی به آخر دنیا رسیده ای درست در نقطه آغاز هستی  . *
* برای داشتن چیزی که تا به حال نداشته اید باید کسی باشید که تا به حال نبوده اید  . *
* همیشه امید داشته باش چون همیشه فردایی هست . *
* میدونی اگه صخره و سنگ تو مسیر رودخانه زندگیت نباشه صدای آب قشنگ نیست  . *
* نگرانی هرگز از غصه فردا کم نمیکنه بلکه فقط شادی امروز رو از بین می بره . *
* بسان رود که در شیب صخره سر به سنگ میزنه رونده باش امید هیچ معجزه ای ز مرده نیست ، زنده باش. *
* کاغذ سفید رو هر چقدر هم تمیز و زیبا باشه کسی قاب نمیگیره ، برای ماندگاری در ذهنها باید حرفی برای گفتن داشت  . *
" حکمت وزیدن باد رقصاندن شاخه ها نیست.بلکه امتحان ریشه هاست... "
" این روزها باد می وزد ... میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی،  تصمیم با تو است . . . "
" تو زندگی اگه رسیدی به یک در بزرگ که یه قفل بزرگتر هم بهش بود نترس و ناامید نشو چون اگه قرار بود اون در هیچ وقت باز نشه حتماً به جاش یک دیوار می ساختند. "
" تمام چیزی که باید از زندگی آموخت تنها یک کلمه است: میگذرد... "
" 20سالِ بعد،بابتِ کارهایی که نکردی بیشتر افسوس میخوری تا بابتِ کارهایی که کردی ، پس روحیه ی تسلیم پذیری را کنار بگذار ، از حاشیه ی امنیت بیرون بیا ، جستجو کن ، بگرد ، آرزو کن ، کشف کن ،... "
"  آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است "
" وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید ، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند ، نه رفتار و عملکرد شما "
" سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد "
" اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید "
" افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند "

افسوس‌ها در سنین میانسالی

برای همه ما پیش آمده که در یکی از مقاطع زندگی‌‌، افسوس بخوریم که چرا در دوره‌ای از زندگی‌مان، یا در مقطع پیشین عمرمان‌‌، کاری را که باید انجام می‌‌دادیم‌‌، انجام نداده‌ایم یا کاری را که نباید، انجام داده‌ایم. گاهی این افسوس‌ها در سنین میانسالی بیشتر خود را نشان می‌‌دهند. سنینی که در آنها به‌طور غریزی انسان گمان می‌‌کند شاید دیگر انرژی یا فرصت کافی برای انجام کارهایی را که دوست دارد‌‌، نداشته باشد.

 

به نظر من هم همانطور که اندیشمندان می‌‌گویند زمان انسان در این دنیا محدود است و اگر کاری را که به نظر خود ما مهم است انجام ندهیم همیشه احساس پشیمانی خواهیم کرد. همچنین انرژی انسان محدود است و اگر آن را هدر بدهد یا به غلط‌‌، صرف کارهای بیهوده کند‌‌، این انرژی برای انجام امور اصلی‌تر زندگی کفایت نخواهد کرد. بنابراین شاید به دلیل آگاهی درونی و غریزی از این کمبود‌‌های آتی انرژی است که افراد در سنینی از عمر خود احساس ناراحتی می‌‌کنند و حسرت می‌‌خورند که چرا مثلا تحصیل نکردند، شغل خوبی نداشتند، ازدواج نکردند، بچه‌دار نشدند‌‌، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور نرفتند، کار خوبی را که به آنها پیشنهاد شده بود را رد کردند و... .

به همین دلیل من نمی‌خواهم در بحث افسوس‌‌های میانسالی یا سی‌سالگی‌‌، شما را دلداری بدهم و بگویم هیچ اتفاق بدی رخ نداده و نباید به فکر جبران باشید! از طرفی نمی‌خواهم بگویم که فرصت تمام شده و دیگر هیچ کاری نمی‌توان کرد و تنها باید نشست و غصه خورد یا لب حسرت گزید. بلکه می‌‌خواهم با کمک همدیگر با واقع بینی بیشتر به موضوع نگاه کنیم و موانع رشد و رضایت خود در زندگی را بشناسیم و از میان برداریم.

 

همیشه پلکان پیش ساخته‌‌، بالا برنده نیستند!

منظور من از پلکان پیش ساخته‌‌، راههایی شرطی شده و از روی عادت هستند که افراد گمان می‌‌کنند همه انسان‌ها ناچارند در زندگی آنها را بپیمایند! این پلکان برخی افراد را به پشت بام زندگی می‌‌رسانند اما برای برخی دیگر کارایی ندارند. چرا که بالا رفتن از نردبان زندگی و رشد کردن و شکوفا شدن‌‌، برای همه معنای واحدی ندارد. رویاها و آرزوهای ما آدم‌ها، استعدادها و علائق‌مان متفاوت است و هر کس در زندگی راهی دارد که باید هر چه زودتر آن را پیدا کند و در مسیر آن به حرکت در آید. برای یک نفر راه درست این است که دانشمند شود، یک نفر استعداد فوق العاده در نجاری دارد.

 

کسی دیگر مربی خوبی است و می‌‌تواند معلم یا استاد دانشگاه شود و برای یک نفر اوج حرکت در پرورش کودکان خوب و مادر یا پدر شدن است. متاسفانه بسیاری از ما‌‌، به جای این که راه خود، یعنی راه اختصاصی خود را برای پیشرفت پیدا کنیم می‌‌رویم سراغ راههای پیشرفت دیگران و همان نسخه‌‌های شرطی شده و تکراری را انتخاب می‌‌کنیم. نسخه‌هایی که شاید هرگز برایمان کارایی نداشته باشند. به همین دلیل نیز‌‌، وقتی به سرازیری‌‌های سنی خود می‌‌رسیم ناراضی یا پشیمان هستیم و می‌‌گوییم‌ای وای چرا کارهایی را که باید انجام می‌‌دادم‌‌، انجام ندادم؟

 

پیدا کردن راه اصلی در زندگی کار سخت اما بسیار لذت‌بخشی است. اگر امروز در مسیر آن قرار بگیریم بهتر است تا فردا. اما برای پیدا کردن راه اصلی مان باید بتوانیم سوالات موثری از خود بپرسیم و بدان پاسخ بدهیم و البته شاید ناچار باشیم ماهها و بلکه سالها روی آن کار کنیم‌‌، بدان فکر کنیم و با توکل به پرودگار سرانجام بدان دست یابیم.

استعدادها و علائق من چه هستند؟ در چه زمینه‌‌های استعداد ندارم؟

چه کارهایی را دوست دارم؟ چه کارهایی را اصلا دوست ندارم؟

انجام چه کارهایی برایمان ساده و انرژی بخش‌تر است؟

از کودکی به چه نوع کارهایی علاقه نشان می‌‌دادم؟

اگر امکانات نامحدودتری داشتم‌‌، به چه کاری رو می‌‌آوردم؟

در چه کارهایی، خود به خود خلاقیت دارم؟

 

مطمئن باشید اگر در مسیر کاری که بدان عشق و علاقه دارید قرار بگیرید‌‌، هرگز مانند اکثر مردم دچار بحران‌‌های حاد میانسالی نخواهید شد. بحران میانسالی یا پیش از آن، برای کسانی رخ می‌دهد که محصولات کافی در زندگی نداشته و ندارند. چه این محصول‌‌، نوشتن یک کتاب، ساختن یک ساختمان شاخص، انجام یک تحقیق علمی موثر، یا انجام یک عمل جراحی موفق یا مثلا پرورش یک کودک باشد و چه حتی کارهای موثر کوچک‌تر یا حتی بزرگ‌تر. مشکل ما در بحران‌‌های میانسالی نداشتن محصولات شاخص و موثر است که بتوانیم از تولید و انجام آنها لذت ببریم و به دیگران نیز سود و خیر برسانیم . وقتی چنین محصولاتی وجود ندارد‌‌، طبیعی است که عمر خود را بر باد رفته بدانیم.

 

فرمول جدید رسیدن به خواسته‌‌ها

همان‌طور که گفته شد راهی که کسی را به موفقیت می‌‌رساند ممکن است برای کسی دیگر نه تنها موفقیت‌آمیز نباشد بلکه او را به شکستی سنگین رهنمون شود. هیچ دو انسانی همانند نیستند و هر یک ما دراین جهان، یکتاییم، موجوداتی یکتا که حتی اثر انگشت‌مان هم مانند هم نیست. گرچه نیازهای غریزی ما یکسان هستند اما زندگی فقط به معنای رفع و پاسخگویی بدان نیازها نیست. به همین دلیل خود را کوچک و حقیر نشمارید و گمان نکنید همان کاری را باید انجام بدهید که اجداد‌تان انجام می‌‌دادند. وقتی خود را بزرگ ببینید برای خود اهداف بزرگتری در نظر خواهید گرفت و به سمت تحقق آرمان‌‌های متعالی‌تری پیش خواهید رفت.

 

به نظر من یک فرمول موثر، برای رسیدن به اهداف بزرگ و همچنین اهداف کوچک‌تر وجود دارد و آن این است که اول یک هدف بزرگ‌‌، یک آرمان اصلی و اصیل (که آنرا از ته دل دوست دارید) در زندگی خود قرار دهید و با تمام وجود‌‌، با تمام عشق و علاقه‌ای که در خود سراغ دارید به سوی آن حرکت کنید. سپس‌‌، در جریان این حرکت‌‌، خود به خود‌‌، چیزهایی که بدان نیاز دارید به سوی شما جذب می‌‌شوند. گویی همه هستی و کائنات به فرمان خداوند‌‌، دست به دست هم می‌‌دهند تا به شما کمک کنند که به آن هدف بزرگ و هماهنگ برسید. هدفی که با استعدادها و علائق و همه وجود شما هماهنگی دارد. هر جا به اصطلاح چاله‌ای وجود داشته باشد‌‌، هستی‌‌، به فرمان و قانون الهی‌‌، آن را پر می‌‌کند و هر جا خلاء یا نیازی به شما فشار بیاورد‌‌، بدون آنکه نیاز به تلاشی مضاعف باشد‌‌، آن را برآورده می‌‌کند.

 

برای مثال‌‌، حتی در ازدواج، وقتی شما به دنبال هدفی بزرگتر هستید، جنس مخالف شما به طرزی معجزه آسا‌‌، به سمت‌تان جلب می‌‌شود. چرا که هر انسانی در نهاد و ذات خود‌‌، خواهان ازدواج با کسی است که هدفمند و خیره به آرمان و هدفی بالاتر باشد و درگیر چیزهای کوچک‌‌، حقیر و روزمره نباشد. جالب این جاست وقتی که شما به جای محدود شدن به یک نفر و اصرار به ازدواج با او‌‌، به یک هدف بزرگتر می‌‌چسبید‌‌، جنس مخالفانی جذب شما می‌‌شوند که می‌‌توانند در راه رسیدن به آن هدف نیز یاری‌تان کنند و بودن شما در کنار هم‌‌، هر دو را با انرژی و توان بیشتر به سر منزل مقصودی ارزشمندتر می‌‌رساند .

بدین ترتیب شما با یک تیر چند نشان می‌‌زنید و به چندین خواسته دست می‌‌یابید‌‌، آن هم بدون این که تلاش اضافه‌ای کرده باشید.

 

پرهیز از شرطی شدگی‌‌ها و تکرارها

همان کارهایی را انجام ندهید که دیگران انجام می‌‌دهند‌‌، همان راههایی را نروید که دیگران می‌‌روند. ابتکار داشته باشید و برای خود کارها و راههایی را انتخاب کنید که در آنها خلاقیت و انرژی دارید و از انجامشان لذت می‌‌برید. اگر همان کارهای و روش‌‌های تکراری دیگران را انجام بدهید‌‌، حداکثر به همان مقصد‌‌ها خواهید رسید. گمان نکنید که اگر همه می‌‌گویند باید کار کنید، باید ازدواج کنید‌‌، باید درس بخوانید‌‌، باید پولدار شوید، باید در سن مشخصی به سفر بروید یا باید‌‌های مشابه اینها‌‌، ضرورت دارد که بدان باید‌‌ها تن بدهید. برخی از بحران‌‌های میانسالی زمانی پیش می‌‌آید که شما باید‌‌های اجباری و تکراری دیگران را می‌‌پذیرید و بدان تن می‌‌دهید. نسخه هایی که برای شما مناسب نیستند و حتی ممکن است روح و روان شما را بیمار یا آشفته کنند. بنابراین برای رضایت از زندگی این گام‌‌ها را دنبال کنید:

هر چه بیشتر خودتان را بشناسید. کاری به دیگران نداشته باشید و زندگی‌تان را بر اساس چشم و هم‌چشمی یا حسادت یا تکرار کار دیگران نچینید. بلکه ساختمان اصلی زندگی خود را‌‌، بر اساس شناخت خود‌‌، شناخت استعدادها و شناخت علاقه‌‌های خود بنا کنید.

 

با توجه به شناختی که از خود و علائق و نیازهای‌تان پیدا کرده‌اید‌‌، هدف‌گذاری کنید. هدف‌‌های بزرگ و کلان.

هدف‌‌های بزرگ و کلان خود را به اهداف کوچک‌تر و جزئی‌تر تقسیم کنید. بدین وسیله راحت تر می‌‌توانید به هدف برسید.

برای هر یک از اهداف کوچک‌تر، برنامه ریزی منطقی و زمان‌دار انجام دهید. برنامه‌ای که دقیقا به شما بگوید برای رسیدن به آن هدف‌‌، در چه زمان‌بندی‌‌، چه قدم‌‌های جزئی‌تری باید بردارید؟

با پشتکار قدم‌‌ها را دنبال کنید و هر جا به سد یا مانعی برخورد می‌‌کنید‌‌، با تکنیک‌‌های حل مسئله‌‌، مانع را بردارید و مشکل ایجاد شده را برطرف کنید.

هرازگاهی انرژی خود را بشناسید و از هدر دادن امکانات و انرژی پرهیز کنید.

برای حل مسائل یا پیدا کردن راههای کوتاه‌تر‌‌، از مشورت با متخصص‌‌ها بهره بگیرید.

هر از گاهی اهداف کلان و بزرگ خود را مرور کنید و ببینید در انتخاب آنها درست عمل کرده‌اید یا نه؟

 

هر چه بیشتر خودتان باشید و از این که ادای دیگران را در آورید پرهیز کنید.

حتما قبل از رسیدن به سی سالگی‌‌، راهی یکتا برای رشد و تعالی و شکوفایی استعدادهای خود پیدا کنید. نگذارید فرصت‌‌ها و موهبت‌‌ها در پیچ‌وخم‌‌های جاده تنبلی یا هرز انرژی از بین بروند. من یک جمله امیدوار کننده در این زمینه دارم که همیشه آنرا به خودم می‌‌گویم. اینک می‌‌خواهم آنرا به شما هم بگویم. اگر در کاری به اندازه کافی جهد و تلاش کنید و با خیرگی کافی به سوی هدفی بتازید، خداوند نیز شما را از برکت و لطف بی پایان خود بی‌بهره نخواهد گذاشت و به شما توان و حتی استعداد لیزری در همان زمینه خواهد بخشید.

30 قانون طلایی برای زندگی بهتر

1. برای زندگی خود قوانینی در نظر بگیرید و سعی کنید از آنها سرپیچی نکنید. این قوانین را پس از مشورت با متخصصان و افرادی که تجربه یک زندگی موفق را داشته اند، تدوین کنید.

2. از "خود"، "افرادی که در زندگی شما نقش دارند" و "محیط اطرافتان" شناخت کافی به دست آورید.

3. به این نکته واقف باشید که شما سهم عمده ای در ساختن زندگی خود دارید. در بیشتر مواقع این شما هستید که می توانید از زندگی لذت ببرید یا آن را به کام خود تلخ کنید.

4. بیشتر چیزهایی که در زندگی شما وجود دارد و برایتان لذت بخش نیستند، می توانند به دست خود شما از بین بروند. به طور مثال، اگر از شغل خود راضی نیستید فقط نیاز به تلاش و پشتکار دارید تا با شایسته کردن خود شغل بهتری به دست آورید و یا اگر از چاقی خود رنج می برید، کافی است کمی همت کنید.

5. در زندگی نقش یک قربانی را بازی نکنید یا سعی نکنید با یادآوری تجربه های تلخ گذشته برای خود بهانه بسازید. این کار فقط تضمین می کند که یأس، عدم پیشرفت و عدم موفقیت در انتظار شماست.

6. دیگران را مقصر عدم موفقیت خود قلمداد نکنید. زندگی مال شماست، پس خودتان هستید که دوباره و دوباره می توانید آن را بسازید.

7. هر فکری می کنید و هر تصمیمی می گیرید، پیامدهایی را برایتان به دنبال خواهد داشت. اگر مثبت فکر کنید، نتیجه مثبت می گیرید و اگر به دنبال افکار منفی باشید، نتیجه تان هم منفی خواهد شد.

8. علت بروز وقایع ناخوشایند در زندگی را پیدا کنید یا سری به تجربه های پیشین خود بیندازید تا ببینید عیب کار از کجا بوده است.

9. هیچگاه از تغییر نترسید. گاهی اوقات تغییرات نقش مهمی در زندگی تان خواهند داشت و علی رغم انتظارتان عمل خواهد کرد.

10. واقع نگر باشید. خود، زندگی و دنیای اطرافتان را آن گونه که هست بشناسید، نه آن گونه که خودتان می خواهید.

 11. با خودتان صادق باشید و اگر می دانید کاری باعث موفقیتتان نمی شود آن را از زندگی خود خارج کنید و به جای بهانه آوردن از همین حالا دست بکار شوید.

12. نسبت به انجام هر کاری درست و با دقت تصمیم گیری کنید.

13. به خاطر داشته باشید عملکردهای شماست که داستان زندگی تان را می نویسد.

14. فکرها، آرزوها، هدف ها و تصمیمات خود را به عملکردهای معنادار، هدفمند و سازنده ترجمه کنید.

15. خودتان را بر اساس نتایجی که می گیرید ارزیابی کنید، نه فقط بر اساس حرف ها.

16. درد خود را بشناسید تا هر چه سریع تر خود را از مهلکه مسبب بروز آن درد خلاص کنید. به این نکته واقف باشید که همین درد می تواند انگیزه ای برای بروز یک تغییر در زندگی شما باشد.

17. گاهی ریسک کردن در زندگی باعث موفقیت می شود. اگر خردمندانه و با درایت ریسک کنید، پیروزی از آن شماست. اگرچه ریسک کردن در ابتدای امر دلهره آور و ترسناک است، اما ارزش آن را دارد. توجه داشته باشید که برای این کار ممکن است مجبور باشید خیلی از چیزهای آشنا و عادت ها و راحتی های خود را کنار بگذارید.

18. فیلترهایی که جلوی چشم شما را گرفته اند تا دنیا را زیبا نبینید، دور بیندازید.

19.شما دنیا را آنگونه که می بینید؛ می شناسید و تجربه می کنید. این شما هستید که می توانید انتخاب کنید که چگونه به دنیا بنگرید و آن را تجربه کنید. این قدرت انتخاب در هر مرحله از زندگی همراه شماست.

20. عواملی را که بر نگاه شما به دنیا اثر می گذارند بشناسید و در صورت منفی بودن، آنها را تغییر دهید و مثبت کنید. اگر از دریچه تجربیات تلخ گذشته به دنیا نگاه می کنید، بدانید که دارید حال و آینده خود را بر اساس همان تجربیات می سازید.

21. شما مدیر زندگی خود هستید. آن را بر اساس بهترین استانداردهای مدیریت هدایت کنید تا نتیجه خوبی بگیرید. موفقیت را سرلوحه تدوین برنامه های مدیریتی خود قرار دهید.

22. اگر از خود توقع زیادی نداشته باشید، سال ها در همان پله ای که هستید درجا می زنید. پس به اهداف بلند فکر کنید. اما به این نکته هم توجه داشته باشید که هرگز از مرز واقع نگری خارج نشوید.

23. ما خودمان هستیم که به اطرافیانمان یاد می دهیم چه رفتاری با ما داشته باشند. رفتارهای محترمانه یا بی ادبانه از سوی اطرافیان، همه بازتاب شخصیتی است که ما از خودمان برای آنها ترسیم کرده ایم.

24. محدودیت ها و قوانینی را که افراد حین برخورد با شما ملزم به رعایت آن هستند به آنها یاد دهید. البته این به معنای آن نیست که مستقیم حرف هایتان را بیان کنید، بلکه می توانید با رعایت نکاتی ظریف، در بطن اعمال و گفتارتان آنها را از مسئولیتشان در قبال شما آگاه نمایید. برای خود احترام بسیاری قائل شوید تا دیگران نیز از شما تبعیت کنند. کسی که به خود ارزش نمی دهد نباید توقع رفتار ارزشمندی از جانب دیگران داشته باشد.

25. برخی اوقات لازم است که به دیگران گوشزد کنید رفتار شایسته ای نداشته اند. این کار راهی مناسب برای پیشگیری از تکرار دوباره چنین امری در آینده است.

26. برای "بخشش" ارزش بسیاری قائل شوید. همانطورکه گذشتگان گفته اند: در عفو لذتی است که در انتقام نیست. به این فکر کنید که با انتقام فقط فکر و روح خود را بی جهت آزرده کرده اید و افکاری را که به سلامت روحتان آسیب می رساند در خود پرورانده اید. مهم نیست آن فرد چه فکری در مورد شما می کند، شما بخشش را صرفاً برای آرامش و سلامت خودتان انجام دهید.

27. قدرت کنترل عصبانیت خود را داشته باشید. راه هایی به کار برید تا در صورت بروز عصبانیت رفتار ناشایسته ای از خود بروز ندهید.

28. به خاطر بسپارید که نفرت، حسادت و خشم ؛ مخرب وجود آدمی هستند و روح و قلب فردی را که آنها را در وجودش نگهداری می کند ذره ذره نابود می کنند. احساسات زشت، چهره زشتی به شما می بخشند. این احساسات نه تنها بر روح شما اثر می گذارند، بلکه عواقبی همچون اختلال در خواب، سردرد، کمردرد و حتی سکته قلبی را نیز به شما تقدیم می کنند.

29. در زندگی به آن چیزی می رسید که همیشه به آن فکر می کنید. و آن چیزی را به دست می آورید که همواره طلب کرده اید.

30. مهمترین نکته این که: هیچگاه از یاد خدا غافل نشوید و در لحظه لحظه زندگی به او توکل کنید.