بدنبال یک آی دی دختر در چت!
این یکی دیگه خودشه یه id اف زیبا هم داره ، دینگ ! - از کجا هستی ؟
-- ? asl
- اسل چیه ؟
ها ا ! بیچاره ، حالیت نیست ، تازه کاری ؟ ، اینطور ننویس ! با ید اینجور بنویسی ، asl ! یعنی سن ؟ جنس ؟ اهل کجا یی؟ با ید زبان جهانی چت رو بدونی بی کلاس !
_ آ ها ! فهمیدم حالا چند سال داری از کجا هستی ؟
- گم شو ! bye تا تورو حالی کنم خودم دیوونه میشم !...
بعد از 5 دقیقه یکی پی ام داد :
_ سلام /F/20/teh/daneshjoo
_ وای ! سلام خوبی ؟ من هم نیما 25 سال دارم و اهل تهران هستم ، من دیپلم دارم ،خانم شما از کجا هستین ؟( البته به ضمیمه آ دمک قلبی مسنجر )
bye _
چرا ؟ _
الهام : مدرکت پایینه ، بی خیال فرد دیگه ای رو واسه چت پیدا می کنم .... bye
این یکی هم تمایل نداشت نیما خان نیم ساعت دیگه هم معطل شد . از اون موقع که آنلاین شده بود تا حالا شده 4 ساعت .... اما ... صدای جیره درب چوبی اومد ! یه دنیا امید و خیال خام ... عجب ! تو صفحه مسنجر در لیست دوستانی که اکثرا" بی وفا و سرکاری بودن و همه شون رو فراموش کرده بودچراغ آ دمکی روشن شد ه بود
نیما : دینگ ! ، منم نیما ، سلام ، خوبی ؟ کجایی بی وفا ؟ دیگه بم پی ام نمیدی !؟
انگار نمی خواد جواب بده _
_ خوب یه سر به روم شعر و ادب بزنم بهتره ، احتما لا" اونجا میشه یه آدم با ادب رو پیدا کرد آ خه من عاشق شعر و ادب هستم ...
اوه! این آدمهای بی تربیت چرا این فوش ها و حرفهای زشت رو می نویسن ؟ وا قعا " که چقد ر بی تربیت هستن ! این یکی هم که داره صحبت می کنه و ویس چت رو در اختیار داره ، که آ قاس ! اما چرا آی دی خانم رو واسه خودش انتخاب کرده ...!!!
برم روم 20 تا 30 سال مجرد و با فر هنگ .... اما تو روم فر هنگ ! یه موزیک مسخره با صدای گوش خراش گذاشته بودن و هر از گاهی نوشته های اخطار نامربوط دیگران به ضمیمه آ دمک عصبانی صورت بنفش !برای قطع موزیک دیده میشد
یک ساعت دیگه هم بی فایده سپری می شود ... تنها چیزی که در این چهار پنج ساعت دستگیر نیما شد ، حرفهای نامربوط توی چت روم و ناسزا گفتن ها به هم بود ، در خاست از دوست دختر یا دوست پسر واسه دوستی و دوست یابی و عشق و عاشقی و .... اما هنوز نیما شخص ( اف ) باب میلش رو پیدا نکرده بود
کسی هم پی ام بش نداده بود اون اهل عقب نشینی نیست این ضرب المثل هم آویزه گوششه که :عاقبت جوینده یابنده است
یه کم گرسنش شده ...
.. نیما با خودش گفت ,بهتره بعد از شام بیام اون موقع حتما" کسی دور از چشم والدینش میتونه بام چت کنه
در 15 دقیقه با عجله شامش رو خورد ! آخه نیما کسی نیست که بزاره اوقات نازش بی خودی صرف بشه ! اصلا " اهل بطالت هم نیست !
اما الان کانکت شده و یه اتفاق جدید ... بهتره یه کم از این اصطلاحات مختصر وبین المللی چت رو هم تمرین کنه تا شاید بیشتر تحویلش بگیرن ...چیزهایی مثلPLZ / TY /SEE LATER/ که به ترتیب معا نی مختصری داره ... بعدن میبینمت ، تشکر ، لطفا و غیره
حا لا وقتشه تو چت بره و یه افه کلاس واسه بقیه بیاد ... شاید فرد مورد علاقش رو پیدا کنه
با تیتر درشت مینویسه HI ROOM .... هیچکس محل بش نمیزاره اما ....! یکی وارد میشه و
join the room!
این ای دی خیلی چشمش رو گرفت احتما لا" همون اف باشه univer_f 24
آره دختر زیبای 24 ساله ،
با اولین پی امی( PM)که نیما بش داد ، اونم پیام فرستاد که
univer_f24 : hi . f/24/teh/ daneshjoo / you asl ? plz
اون پلز نوشتن دختر 24 ساله اهل تهران (به دروغ)، نیما رو غافلگیر و دیوونه کرد
nima_sargardan : m/25/diplom/teh / eshkal nadareh ?akheh man madrakam paeeineh!
نیما با خودش گفت / آخ که چقد با کلاس و با ادب و های لول ! حتما" دانشجو هستش
اون ( یونیور اف 24)گفته بود ...من مدرک واسم مهم نیست اخلاق و معرفت و مرام در دوستی واسم مهمه .. یه دوستی پایدار و پاک ...
نیما اون شب رو از خوشحالی خوابش نمی برد در صداقت خودش تجدید نظر می کرد و بعضی وقتها هم به این فکر بود که میشه در چت هم یه همسر خوب و مهربان مثل یونیور اف 24 پیدا کرد که خیلی با ادب و دوست داشتنی باشه ! آ خه یونیور اف 24 گفته بود که نیما رو دوست داره ، و اگه هر بار که یونیور بخواد بره چت ، نیما وقتش رو به خوبی پر کنه ... نیما هم نقشه می ریخت واسه ملاقاتش ... فکر می کرد به شعر هایی که به آدرس ایمیلش بفرسته ... صحبت هایی که واسش در چت بگه ... اصلا" دلش میخواست در حالت " در دسترس نیستم " تو چت بره تا دیگران مزاحمش نشن دو ماه اینجور گذشت ولی یونیور اف 24 هر بار واسه صحبت با میک بهانه می آورد ... که میکم خرابه ... آلان با با و مامانم خونه هستن ...قول میدم چند مدت دیگه بات حضوری هم صحبت کنم .. اصلا " اگه شماره تل هم خواستی بت میدم ... یا اصلا " با من بیا تا کتابخانه یونیورسیتی همراهیم کن !
..... بازم برق امید در دل نیما روشن شد ... ولی نتیجه نگرفت !
آ خرش یه بار نیما به شدت عصبانی شد و چند بار از اون آ دمک بنفش عصبانی بر ضد یونیور اف 24 استفاده کرد چون تا حالا حدود 100 ساعت کارت اشتراک اینترنت براش صرف کرده بود ... اصلا" پاسورد و یوزر نام خودش رو هم به یونیور می داد ... تصمیم گرفت یه هشدار جانانه بش بده !
اگه این دفعه رو با میکروفن صحبت نکنی خودت می دونی ! چرا بهوونه در میاری ؟ من دارم واست دیوونه میشم فکر نمی کردم اینقدر بی مرام باشی
آخرش خانم یونیور اف 24 که فقط آی دی خانم رو داشت از نیما تقاضای صحبت با میکروفون کرد ...
علو صدام رو داری ؟! آ خ صدای بم یه آ قا می اومد ... نیما فکر کرد که شاید اشتباه مخابراتی یا اینترنتی هستش این مسئله ! اما نه در پنجره کوچکی که چند ماه محل امید و آرزوهای نیما بود یه پیام رسید که
naser/m/39/teh/bache pooldar / bikar / khosh gozaroon
بعد هم با فارسی نوشت : بیچاره من خرت کرده بودم بای بای
واین ماجرا هر روز برای هزاران جوان پر انرژی ایرانی ادامه داشت تا اینکه شکایت غربی ها از خودشون به این زبان بسته ها رسید !
