اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

مدیریت مالی بر زندگی

 گاهی وقت‌ها عدم موفقیت‌های مالی به علت داشتن الگوهای مالی قدیمی و نادرست اتفاق می‌افتد.

شما با تغییر این الگوها، می‌توانید رفتارهای مالی‌تان را بهبود بخشید و به موفقیت‌های بیشتری دست پیدا کنید.

یک راه خوب برای خارج‌شدن از چهارچوب الگوهای قدیمی این است که برنامه مالی مشخصی داشته باشید و مصارف و مخارج‌تان را بودجه‌بندی کرده و درصد مشخصی از درآمدتان را به کارها و فعالیت‌های موردنظرتان تخصیص دهید و سعی کنید از این الگو پیروی کنید.

این کار کمک می‌کند تا بهتر بتوانید هزینه‌هایتان را مدیریت کنید. برای شروع می‌توانید از الگوی پیشنهادی زیر استفاده کنید.

55 درصد برای نیازهای اصلی و روزمره:
معمولا بیشترین بخش درآمد، صرف مواردی مانند خوراک، پوشاک، مسکن، بیمه، لوازم خانگی و چیزهایی از این دست – که جزء ضروریات زندگی هستند – می‌شود. این موارد هزینه‌های بالایی دارند اما آن‌قدر ضروری هستند که نمی‌توان از آنها چشم‌پوشی کرد.

10 درصد برای یادگیری و آموزش:
برای تقویت قوای ذهنی و افزایش توانایی‌هایتان و برای اینکه بیشتر بیاموزید و رشد کنید، مبلغی درنظر بگیرید. با این کار موقعیت‌ها و فرصت‌های جدیدی پیش رویتان قرار خواهد گرفت و به موفقیت‌ها و پیشرفت‌های بیشتری دست پیدا خواهید کرد.

10 درصد برای تفریح و لذت:
هر ماه بخشی از درآمدتان را برای تفریحات و علاقه‌های شخصی‌تان درنظر بگیرید. سعی کنید این احساس را از خودتان دور کنید که پولتان به هدر می‌رود. خرج‌کردن پول در مواردی که موردعلاقه شماست، باعث شادی و آرامش شده و احساس لذت و رضایت از زندگی را در شما بالا می‌برد.

10 درصد برای پس‌انداز:
هر ماه مبلغی برای اهداف و برنامه‌های بلندمدت، مانند خرید مسکن، پس‌انداز کنید. از این مبلغ می‌توانید برای بازپرداخت یک وام یا شرکت در سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و مطمئن استفاده کنید.

10 درصد برای پس‌انداز بازنشستگی:
بهتر است پولی را که در این حساب نگه می‌دارید، خرج نکنید مگر اینکه بتوانید پول بیشتری تولید کرده، سرمایه‌گذاری کنید و در درازمدت بتوانید از محل ا ین پول درآمد بیشتری به دست آورید.

5 درصد برای هدایا و امور خیریه:
این حساب می‌تواند یکی از قسمت‌های مهم بودجه شما باشد تا به وسیله آن احساس سخاوتمندی، بخشش و کمک به دیگران خود را ارضا کنید. با این پول می‌توانید به افراد خانواده و دوستان‌تان هدیه بدهید، در امور خیریه و هر فعالیتی که به تحقق اهداف عمومی و مردمی کمک کند، شرکت کنید. این کار باعث می‌شود از خرج‌کردن پول احساس بدی نداشته و نسبت به ثروتمندشدن و قدرت ناشی از آن حس خوبی داشته باشید.

این الگو فقط یک نمونه پیشنهادی است و هر فردی می‌تواند با هر میزان درآمد، برنامه مالی متناسب با موقعیت و وضعیت خودش تنظیم کند و مقدار پولی که در اختیار دارد، به درصدهای کوچک‌تری تقسیم کرده و بودجه‌بندی کند.

یکی از مزایای داشتن الگو و برنامه مشخص مالی این است که شما را از چهارچوب‌های قدیمی دور کرده و به شما کمک می‌کند تعادل را رعایت کنید و با هزینه بیش از اندازه در یک بخش، به اهداف‌تان در سایر بخش‌ها لطمه وارد نکنید

چرا باید ما گروهی از دوستان را در اطراف خود داشته باشیم

مطالعات در زمینه حمایت اجتماعی نشان می‌دهد داشتن یک یا دو دوست که در مواقع لزوم نقش حمایتی دارند حداقل باعث آرامش عاطفی فرد می‌شود. یک نفر به جای اینکه مجموعه‌ای از افراد را که با آنها دوستی عمیقی ندارد دور و بر خود جمع کند ، بهتر است دوستان کم اما نزدیک و قابل تکیه برای خود پیدا کند. به هر حال داشتن حمایت اجتماعی از جانب چند دوست حمایت کننده بسیار خوب و مفید است. حتما تصدیق می‌کنید که اگر کسی یک دوست صمیمی دارد، همواره دلایل خوبی وجود دارد که بخواهد دوستان تازه‌ای داشته باشد تا بتواند با آنها دوران تازه‌ای را تجربه کند.

- اگر کسی فقط یک دوست داشته باشد که در مواقع لزوم بتواند به او تکیه کند و روی حمایت او حساب کند ممکن است روزی این فرد خسته شود یا به هر دلیلی در دسترس نباشد، پس بهتر است که هر کس چند دوست نزدیک و قابل اعتماد داشته باشد.

- طبیعی است که انسان‌های مختلف، کارها و خدمات متفاوتی می‌توانند ارایه کنند، مثلا داشتن یک دوست که از درایت و منطق خوبی برخوردار است و در موقع لزوم مشاوره فکری مناسبی می‌تواند ارایه کند، در کنار داشتن دوستی مهربان و دلسوز که می‌تواند در شرایط سخت شنونده خوبی باشد و ... می‌تواند ترکیبی از حمایت‌های اجتماعی را فراهم آورد که ممکن است ارایه تمام آنها ازعهده یک نفر بر نیاید.

- دوستان شما هم می‌توانند برای یکدیگر مفید باشند. به عنوان مثال ممکن است یکی از دوستان شما ممکن است بتواند دوست دیگرشما را که خجالتی است از پوسته خود خارج کند و شاید سه نفر شما که در یک مهمانی شرکت کنید مکمل همدیگر باشید.

- مطالعات نشان می‌دهد که احساس تعلق برای سلامت عاطفی بسیار مهم است؛ کسانی که حمایت اجتماعی دارند اما فاقد حس تعلق هستند از این حس عدم تعلق، بیشتر از افسردگی رنج می‌برند.

چطور می‌توان با افراد جدید ملاقات کرد:

اگر کسی برای یک شرکت بزرگ با یک ساختار اجتماعی وسیع و فرصت‌های بسیار برای ملاقات با افراد جدید کار کند، ایجاد دوستی‌های تازه بسیار آسان است. با این حال در ادامه چند راه ملاقات با افراد جدید را با هم بررسی می‌کنیم:

  •  به یک گروه ورزشی بپیوندید

اگر شما از آن دسته افرادی هستید که آغاز گفت و گو با افراد برای‌تان آسان نیست کلاس‌های مختلف ورزشی مانند بدن‌سازی، یوگا، ایروبیک یا حتی ورزش‌های رزمی که فضایی صمیمی دارند می‌تواند فرصت مناسبی برای ملاقات افراد تازه ایجاد کند که شاید از بین آنان بشود یک دوست واقعی پیدا کرد

  • یک سرگرمی گروهی برای خود انتخاب کنید

اگر شما فردی علاقمند به کارهای دستی و هنری هستید، می‌توانید در یک کلاس هنری ثبت نام کنید. اگر علاقمند نویسندگی هستید، شرکت در یک کارگاه نویسندگی، فرصت بزرگی را برای شما ایجاد می‌کند تا هم مهارت خود را در نوشتن ارتقا دهید، هم فرصت آشنایی با نویسنده‌های دیگر برای شما مهیا می‌شودد. شرکت در یک کلاس که در راستای علایق شما باشد هم می‌تواند باعث رشد و ارتقای مهارت شما شود هم امکان آشنایی با افرادی را برایتان فراهم می‌کند که اشتراکاتی با شما دارند.

  •  داوطلب شوید

همکاری با موسسات خیریه‌ای که به آنها اعتماد دارید، علاوه بر اینکه به شما احساس مثبت بودن می‌دهد، خود این فعالیت راه موثری برای کاهش استرس است ضمن اینکه می‌توانید با افرادی ملاقات کنید که با قلب‌های بزرگ، اشتیاق و علاقه شدید به کمک کردن دارند.

  •  مهمانی بگیرید یا در مهمانی شرکت کنید

اگر شما دوستان خود را به یک مهمانی دعوت کنید و از آنها بخواهید که هر کدام یکی از دوستان خود را همراه بیاورد، شما با گروه بزرگی از افراد تازه ملاقات خواهید کرد. یا شاید شما در مهمانی دوستان خود بتوانید با گروه انبوهی از افراد تازه ملاقات کرده و آشنا شوید.

  •  لبخند بزنید

این را ممکن است خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد، اما اگر شما از خودتان حرکتی ساده ،که همان لبخند زدن است، نشان دهید که نشانگر تمایل شما به نزدیک شدن به دیگر افراد باشد، می‌تواند باب یک گفت و گو با افراد جدید را باز کند و الزاما تمام این گفت و گوها نباید به دوستی تازه‌ای ختم شود بلکه ممکن است فقط یکی از آنها تبدیل به یک دوستی نزدیک و صمیمی شود و همین یک دوستی زندگی شما را دچار تحول کند.

ارتباط مثبت

مثبت بودن یک مهارت است که به ازدواج و ارتباط با افرادی که با ازدواج به مجموعه ارتباطی ما اضافه می‌شوند،‌کمک می‌کنددر عین حال می‌تواند موجب کاهش استرس بشود ضمنا در ایجاد بالانس رفتاری بیشتر ما در محیط خانه، محل کار و زندگی موثر است

کار جدید

شروع یک کسب و کار یکی از جالب‌ترین عملکردهایی است که یک فرد می‌تواند داشته باشد. بیش از ده‌ میلیون تن هر ساله کسب‌و‌کاری را آغاز می‌کنند و در نتیجه هر سال بیش از سه‌میلیون کسب‌و‌ کار کوچک ایجاد می‌شود.

کارآفرینی مزایای متعددی دارد و در نتیجه رقابت در این حیطه نیز بسیار زیاد است. درک ابعاد این رقابت و طرح یک کسب و کار دقیق و کارآمد می تواند منجر به شروع یک کسب و کار موفق شود. آیا عملکرد شما از این مراحل پیروی می کند؟ سعی کنید آنچه را که دیگران انجام می دهند بررسی کنید تا به چگونگی شروع کار پی ببرید.

سنجش میزان آمادگی برای شروع کسب و کار:

با وجود اینکه کارآفرینی می تواند منجر به موفقیت‌های زادی برای شما شود، ولی باید زمانی را صرف سنجش آمادگی خود برای شروع یک کسب و کار کنید. در کسب و کار هیچ ضمانتی وجود ندارد، اما شما می توانید با طرح یک نقشه مناسب و بررسی دقیق آن شانس موفقیت خود را افزایش دهید. در ابتدا نقاط ضعف و قوت خود را به عنوان یک دارنده کسب و کار مورد ارزیابی قرار دهید.

به دقت به پرسش‌های زیر پاسخ دهید:

1ـ در تصمیم‌گیری‌های خود چگونه هستید؟ صاحبان کسب و کارهای کوچک نیازمند به تصمیم‌گیری‌های سریع و پایدار هستند.

2ـ آیا استقامت روحی و جسمی لازم و کافی را برای شروع یک کسب و کار دارید؟ داشتن یک کسب و کار مفید، اما در عین حال طاقت فرساست، آیا می توانید هفت روز هفته روزی دوازده ساعت کار و فعالیت داشته باشید؟

3ـ چگونه کسب و کار خود را سازمان‌دهی می کنید؟ تحقیقات نشان می دهد که طرحها و برنامه‌ریزی‌های ضعیف عامل شکست در کسب و کار می شوند. سازماندهی موثر مالی و برنامه‌ریزی قیق در یک کسب و کار می تواند از هر گونه شکستی جلوگیری کند.

4ـ آیا گام‌های شما به میزان کافی مستحکم است؟ ایجاد یک کسب و کار ممکن است که شما را از لحاظ روحی خسته کند. بسیاری از صاحبان کسب و کار از قبول این همه مسئولیت سنگین دلسرد می شوند، اما داشتن یک انگیزه قوی در حفظ و بقای کسب و کار به شما کمک می کند.

5ـ کسب و کار شما چگونه بر روابط خانوادگی شما اثر می گذارد؟ اولین سالهای شروع کسب و کار ممکن است بر خانواده فشارهایی را وارد کند، و تا زمانی که کسب و کار شما سود‌آور شود، ممکن است با مشکلات مالی بسیاری مواجه شوید که چند ماه یا حتی چند سال به طول انجامد؛ ولی در طول این مدت شما باید مطمئن شوید که از حایت خانواده برخوردار هستید.

چند نکته:

دلایل زیادی وجود دارد که نتوانید کسب و کار خود را شروع کنید، اما برای یک فرد توانمند، امتیازات داشتن یک کسب و کار به خطرات موجود در آن می ارزد.

مدیر خود هستید.

شروع یک کسب و کار مزایایی برای شما دارد و سود آن به جای آن‌که نصیب شخص دیگری شود، به شما می رسد.

پیشرفت یک کسب و کار و به دست آوردن پول بسیار لذت‌بخش است.

اقدام به یک کسب و کار مخاطره‌آمیز می تواند جذاب و نیازمند جسارت بالایی باشد.

ایجاد یک کسب و کار همیشه منجر به یاد‌گیری می شود.

دلایل شکست یک کسب و کار:

چرا یک کسب و کار با شکست مواجه می شود؟

موفقیت در یک کسب و کار هیچ‌گاه به صورت خودبه‌خودی و یا بر اساس شانس نیست و همانطور که گفته شد این موفقیت اصولاً به سازماندهی دقیق و بصیرت فرد بستگی دارد.

شروع یک کسب کار همیشه ریسک‌پذیر است، با توجه به گزارش اداره کسب و کارهای کوچک در آمریکا (SBA) بیش از پنجاه درصد کسب و کارهای کوچک در سالهای اول با شکست مواجه شده و نود درصد آنها در پنج سال اول از بین می روند.

Micheal ames در کتاب خود به نام "کنترل کسب و کار کوچک" دلایل زیر را برای شکست این نوع کسب و کارها بیان کرده است:

1- عدم وجود تجربه

2- نداشتن سرمایه مافی

3- نداشتن جایگاهی مناسب

4- عدم وجود کنترل قوی

5- سرمایه‌گذاری بیش از اندازه در دارایی‌های ثابت

6- قراردادهای اعتباری ضعیف

7- استفاده شخصی از سرمایه‌های تجاری

8- رشد بدون انتظار

Gustav Berle دو دلیل دیگر در کتاب خود به نام "کسب و کار خود را بر عهده بگیرید" به این دلایل اضافه می کند: 1- رقابت 2- فروش پایین

بیان این موارد قصد ترساندن شما را برای شروع یک کسب و کار ندارد، بلکه می خواهد شما را برای مسیر پر فراز و نشیبی که در پیش دارید آمده کند. ناچیز پنداشتن مشکلات شروع یک کسب و کار یکی از بزرگ‌ترین موانع کارآفرینی است. در هر صورت اگر صبور باشید و به سختی کار کنید به موفقیت دست می یابید. هیچ گاه فکر نکنید که قادرید همه کارها را به تنهایی انجام دهید، یکی از بهترین روشها برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار، استفاده از راهنما یی‌های دیگران است، شخصی که دارای تجربیات مرتبط با کسب و کار است، می تواند شما را در این امر راهنمایی کند.

یکی از عوامل در پیشرفت و موفقیت یک کسب کار، تصمیم‌گیری است. یکی از بهترین تصمیم‌ها، یادگیری این موضوع است که چگونه تصمیم‌گیرنده خوبی باشید. این امر نیازمند تعهد، درک و مهارت می باشد که بسیار مهم و ارزشمند است.

آیا تصمیم‌گیرنده خوبی هستید؟

مراحل مختلف در اجتناب از اشتباهات رایج و ایجاد تصمیم‌گیری کارآ را بیاموزید. تصمیم گیری مهارتی است که می توانید از دیگران بیاموزید. دو نوع تصمیم گیری اصلی وجود دارد: 1- آنهایی که با استفاده از فرآیندی خاص به دست می آید 2- آنهایی که تنها مانند یک رویداد است.

مراحل یک تصمیم‌گیری نافذ:

اگر از ده مرحله اصول تصمیم گیری استفاده کنید، خود را یک تصمیم گیرنده کارآ در کسب و کار و زندگی خود می بینید.

1- تا حد امکان مفاد تصمیم گیری خود را تعریف کنید. آیا آن واقعاً تصمیم خودتان است یا تصمیم شخص دیگری است؟ آیا واقعاً نیازمند به این تصمیم گیری هستید؟ چرا این تصمیم گیری برای شما مهم است؟ چه کسی در این تصمیم گیری ذی‌نفع است؟ ارزش این تصمیم گیری برای شما چه میزان است؟

2- هر راه‌کاری را که به ذهنتان می‌رسد را بنویسید. چرا که به تصویر کشیدن راه‌کارهای متفاوت مهم است.

3- فکر کنید از کجا می‌توانید اطلاعات مفید بیشتری را به دست آورید. اطلاعات جدید منجر به راه‌کارها و انتخابهای بیشتری نیز می شوند. کسانی که می توانید از آنها اطلاعات به دست آورید، دوستان، همکاران، خانواده، نمایندگی‌های فدرال و ایالتی، سازمان‌های حرفه‌ای، خدمات آن‌لاین، روزنامه‌ها، مجله‌ها، کتاب‌ها و غیره هستند.

4- انتخابهای خود را بررسی کنید. از منابع اطلاعاتی مشابه برای کسب ایده های خاص استفاده کنید و برای هر انتخاب معیار خاصی را مشخص کنید. هر چه اطلاعات بیشتر به دست آورید، ذهنتان برای تصمیم گیری فعال تر خواهد شد.

5- ذخیره انتخابها. اکنون شما دارای گزینه های متفاوت هستید و زمان آن رسیده است که آنها را بررسی کنید و ببینید کدام یک از آتها برای شما کارآیی بیشتری دارد. دوم این‌که به دنبال انتخابهایی باشید که این امکان را برای شما فراهم سازند تا به بیشترین امتیاز برسید. سوم: انتخابهایی که با معیارهای شما سازگاری ندارند را حذف کنید.

6- نتایج هر انتخاب را به تصویر بکشید. برای هر انتخاب باقی‌مانده در فهرست‌تان، نتایج را به تصویر بکشید، بدین صورت نقایص شما مشخص می شودد.

7- یک بررسی واقعی انجام دهید. کدام یک از انتخابهای باقی مانده به واقعیت نزدیک تر است؟ هر چه خلاف آن را ثابت می کند، آن گزینه را حذف کنید.

8- کدام گزینه با شما سازگاری دارد. اگر نسبت به تصمیمی که اتخاذ کرده‌اید، خشنود هستید، اما احساس می‌کنید که با اهداف شما سازگاری ندارد، بدانید که تصمیم صحیحی نگرفته‌اید و این انتخاب برای شما کارساز نخواهد بود.

9- شروع کنید. زمانی که تصمیمی را اتخاذ می‌کنید، آن را عملی سازید. اگر بخواهید نسبت به آن احساس خوش‌آیندی نداشته باشید، موجب اندوه و ناراحتی می‌شود، پس بهترین کار را در زمان حال انجام دهید. همیشه این فرصت را دارید که ذهن خود را در آینده تغییر دهید.

10- اجرا کنید.