عشق چیست؟ آیا شکل شدیدتری از دوست داشتن است؟ یا چیز کاملا متفاوتی است؟ آیا انواع بسیاری از عشق وجود دارد؟ یا همه گونه عشق، اساساً یکسانند؟ با اینکه شعرا و فلاسفه طی اعصار، و اخیراً ، روان شناسان اجتماعی، این پرسش ها و پرسش های مشابهی را دربار? عشق مطرح کرده اند که هنوز نیاز به پاسخی دارند که همه بتوانند با آنها موافق باشند، چنین می نماید که مشکل تعریف عشق، دست کم تا اندازه ای، در این واقعیت نهفته است که عشق، یک حالت واحد و تک بعدی نیست، بلکه پدیده ای نسبتاً پیچیده و چند وجهی است که افراد، آن را در انواع روابط بسیار گسترده ای تجربه می کنند.البته ما واژه عشق را برای توصیف روابط ی چون همسران ،والدین و فرزندان و دوستان نزدیک به کار می بریم.
با توجه به این پیچیدگی، روان شناسان اجتماعی، رویکردهای گوناگونی را برای طبقه بندی و توصیف عشق در صور بسیار آن ایجاد کرده اند. برخی از روان شناسان عشق ورزی را به لحاظ مفهومی، متفاوت از دوست داشتن می دانند. بنابراین، عشق ورزی صرفاً مقدار بیشتری از دوست داشتن نیست، بلکه معمولاً مستلزم مجموعه ای از احساسات و نگرانی ها درباره معشوق است که از نظر کیفی متفاوتند. از این دیدگاه، دوست داشتن با تمجید و تحسین و محبت دوستانه، همراه است، آنچنان که با عناوینی از این قبیل منعکس می شود: « همان شخصی است که من دوست داشتم مانند او بودم ». بر عکس عشق ورزی، عموماً در بر دارنده احساسات نیرومند وابستگی، صمیمیت، و یک نگرانی عمیق برای بهروزی معشوق است. مثلاً، « اگر هرگز نتوانم با ............... باشم، بدبخت می شوم» (وابستگی) ، و«احساس می کنم که تقریباً در هر زمینه ای می توانم به ............... اعتماد کنم» (صمیمیت).
بدیهی است که راه های بسیاری برای توصیف عشق وجود دارد. یک طبقه بندی به ویژه مفید ، مثلث عشق است که توسط استرنبرگ مطرح شده است. او عشق را با ترکیب سه مولفه اصلی ترسیم می کند:
همدلی و صمیمیت، تعهد و پایبندی، شور و اشتیاق
صمیمیت به احساس نزدیکی و پیوستگی با معشوق اشاره دارد. اشتیاق به جنبه های گرم یک رابطه اطلاق می شود، یعنی هیجانی که نسبت به یار خود احساس می کنید، به انضمام کشش و جاذبه جنسی. تعهد متشکل از دو تصمیم است، تصمیم کوتاه مدت در جهت عشق ورزی با یار خود، و تصمیم بلند مدت برای حفظ و نگهداری آن عشق و باقی ماندن با یار« تا مرگ شما را از هم جدا کند ».
مثلث عشق استرنبرگ، تنها یک مدل برای بیان عشق تکامل یافته است. وی معتقد بود که عشق می تواند تنها متشکل از یکی از این مولفه ها یا ترکیبی از این سه جزء باشد. بدین ترتیب، از آنجا که سه مولفه تشکیل دهنده عشق شور و اشتیاق، صمیمیت و تعهد به هفت شکل می توانستند با همدیگر ترکیب شوند، جدول زیر توانست هفت نوع عشق را طبقه بندی کند.
هفت سبک عشق ورزی
- سبک دوستانه یا رابطه از روی علاقه: در این رابطه فقط مولفه صمیمیت وجود دارد و شما به طرف مقابل تنها بر اساس درک و فهم متقابل رابطه گرم و صمیمی برقرار می کنید. در این رابطه شور و اشتیاق و تعهد دراز مدت وجود ندارد.
- سبک شیفتگی یا شیدایی : که در واقع باعث یادآوری این ضرب المثل می شود که « در نگاه اول، نه یک دل بلکه صد دل عاشق شده است » می باشد و به آن عشق در نگاه اول هم گفته می شود. در این جا فقط مولفه شور و اشتیاق وجود دارد. فرد طرف مقابل را فقط به خاطر احساس خاصی که از لحاظ جذابیت ظاهری در او ایجاد شده است می خواهد و این رابطه تا به سرانجام نرسد، ادامه پیدا می کند.
- سبک بی احساس یا پوچ: یک رابطه بی روح و درازمدت می باشد که افراد پیوندهای عاطفی خود را از دست داده اند و بر اساس عادت در کنار هم باقی مانده اند.
- سبک رومانتیک: در این رابطه هم مولفه صمیمیت وجود دارد. نوعی عشق که هم بر اساس جذابیت ظاهری و هم بر اساس درک و فهم متقابل به وجود می آید و تعهد ضروری نیست.
- سبک مشارکتی یا رفاقتی: که به آن عشق افلاطونی هم گفته می شود. دو طرف، یک رابطه آگاهانه دوستی با هم برقرار می کنند و صمیمیت هنوز وجود دارد. اکثر دوستی هایی که دوام پیدا می کند به این سبک عشق تبدیل می شوند، البته نقش شور و اشتیاق کمرنگ می شود.
- سبک احمقانه یا ابلهانه: فرد فقط بر اساس شور و اشتیاق دست به چنین رابطه ای می زند و اسیر گردباد هوس می باشد. در این رابطه مولفه صمیمیت هیچ گاه شکل نمی گیرد و طرفین احساس یاس و نا امیدی می کنند.
- سبک تکامل یافته: افراد برای رسیدن به آن سخت تلاش می کنند. در این رابطه هر سه مولفه شور و اشتیاق، صمیمیت و تعهد همزمان با هم وجود دارد.
بدون عشق و علاقه و همچنین بدون برخورداری علاقه به دیگران، جسم و روح انسان پژمرده می شود و می میرد.اما امروزه زمانی که واژه ی عشق بکار برده می شود به اشتباه بیشتر دوست داشتن دو غیر همجنس به ذهن خطور می کند اما در حقیقت عشق همان دوست داشتن همنوعان و اطرافیان است و کمک و همراهی آنان برای زندگی بهتر.
در بحث علاقه مندی به جنس مخالف هم ، طبق نظر دین ما که برخواسته از شناخت صحیح از نیازهای انسان است باید کشش و علاقه بین دختر و پسری که قصد ازدواج دارند وجود داشته باشد اما در ضابطه و قانون مند.عشق واقعی در طول زمان و بعد از ازدواج بین آن دو شکل می گیرد و ماندگار است.
سایتهای مستهجن وجود دارند. چه به ما بربخورد و چه بر نخورد این سایتها به زبان فارسی هم وجود دارند و آمارهای غیر رسمی نشان میدهد که مشتری هم دارند. با پاک کردن صورت مسأله چیزی عوض نمیشود.
این جوری که دارد پیش میرود، احتمالا در طبقهبندی اختلالهای روانی جایی هم برای هرزهنگاریهای اینترنتی کنار گذاشته میشود. متاسفانه در حال حاضر این اختلال فقط در بحثهای حقوقی کشورهای مختلف مطرح شدهاند و روانشناسها و روانپزشکها آن را در اختلالات خود قرار ندادهاند. اما این به آن معنا نیست که تحقیقی در این مورد انجام نشده باشد. هرزهنگاری اینترنتی مقدمه یک بیماری فراگیر روانشناختی به نام اعتیاد جنسی است.
یکی از بدترین عواقب این مشکل روانشناختی این است که نگرش فرد به اطرافیانش کاملا جسمی میشود. در واقع بخش عاطفی و انسانی که به طور طبیعی در روابط آدمها با یکدیگر وجود دارد کم کم از ذهن این افراد محو میشود و او به همه فقط با دیدگاه جنسی نگاه میکند.
مرحله اول: اعتیاد(وابستگی آنلاین)
اولش این جوری است که شما برای کنجکاوی به یکی از سایتهای مستهجن که لینکهایشان این طرف و آن طرف زیاد ریختهاند، مراجعه میکنید. اما این پایان ماجرا نیست. این تصاویر و متنها آن قدر قدرت تخیل شما را به کار میاندازند که شما بارها و بارها، دوباره و دوباره به آن سایتها مراجعه میکنید. فرد این تصویرها و داستان متنها را بارها و بارها در ذهن خود تصور میکند و تحریک میشود. جالب اینجاست که افراد تحصیلکرده و با هوش، شاید به خاطر قدرت تصور بالاترشان در مقابل این سایتها آسیبپذیرترند. خلاصه اینکه یک دفعه فرد به خودش میآید و میبیند که واقعا به این سایتها معتاد شده است. دقیقا مانند مصرفکنندههای مواد، معتادان به این سایتها هم دیگر با دیدن مثلا یک عکس یا فیلم در شبانه روز راضی نمیشوند و وقت بیشتر و بیشتری را صرف تصاویر مستهجن و مستهجنتر میکنند و البته کمکم عوارض این اعتیاد گریبان خانواده و شغل فرد را هم میگیرد.
مرحله دوم: تشدید(هر چه مستهجنتر بهتر)
همانطور که در مرحله قبل هم توضیح دادهشد، معتادان به این سایتها کمکم وقت بیشتر و بیشتر و تصاویر مستهجنتر و مستهجنتری را طلب میکنند. اما این فقط در فضای مجازی اینترنت نیست. آنها کمکم توقعات عجیب و غریب جنسی که در نتیجه دیدن این سایتها برایشان ایجاد شدهاست را در دنیای واقعی جستجو می کنند. اینجاست که فرد ممکن است حتی بخواهد تنوع طلبی جنسی خود را با یافتن شریکهای متعددتر ارضا کند. ضمن اینکه این نوع برخورد باعث میشود که زندگی طبیعی فرد کاملا مختل شود.
مرحله سوم: حساسیتزدایی (هیچ چیز زشت نیست)
هر چه که فرد بیشتر پیش میرود و بیشتر در سایتهای مستهجن غرق میشود، تشخیص فضای مجازی از فضای واقعی و التزامات اخلاقیاش برایش مشکلتر میشود. در درجه اول دیگر هیچ محتوای مستهجنی برای او شوکبرانگیز نیست. او دیگر میخکوب نمیشود. هیچ چیزی برایش کریه نیست. در فضای واقعی هم بسیاری از انحرافات جنسی در دیگران برای او طبیعی به حساب میآید. قاتی شدن فضای مجازی و واقعی برای او این توهم را به وجود میآورد که «این کاریست که همه آن را انجام میدهند». فرد دیگر قادر به درک این نکته نیست که فضای مجازی مستهجنی که او در آن سیر میکند را فقط یک اقلیت بسیار کوچک از جامعه واقعی آن هم با هدفهای بیشتر اقتصادی به وجود آوردهاند و این گروه کوچک به هیچ عنوان نماینده جامعه واقعی نیستند. در جامعه واقعی برای اکثریت هنوز هم آن تصاویر وقیح و میخکوبکننده هستند و این افراد معتاد به سایتهای مستهجن هستند که مشکل دارند و نه جامعه.
مرحله چهارم: انحراف جنسی(بدل شدن به تصاویر)
در سایتهای مستهجن فقط به تمایلات طبیعی جنسی پرداخته نمیشود. بخش عظیمی از این تصاویر و متنها مربوط به کسانی است که از انحرافات جنسی رنج میبرند. در آخرین مرحله و شدیدترین مرحله از اعتیاد به سایتهای مستهجن، خود فرد هم ممکن است این رفتارهای انحرافی را انجام دهد. لاقیدی جنسی و انجام رفتارهای پرخاشگرانه جنسی دو نمونه از رفتارهایی است که در نتیجه مشاهده این سایتهای مستهجن انجام میشود. یکی از بدترین عواقب این مشکل روانشناختی این است که نگرش فرد به اطرافیانش کاملا جسمی میشود. در واقع بخش عاطفی و انسانی که به طور طبیعی در روابط آدمها با یکدیگر وجود دارد کم کم از ذهن این افراد محو میشود و او به همه فقط با دیدگاه جنسی نگاه میکند.
اما این همه ی ماجرا نیست زیرا همیشه تاثیرات منفی اینترنت به این آشکاری نیست . امروزه سایت هایی طراحی شده اند که مسائل غیراخلاقی را در قالب فیلم، کارتون، تبلیغات زیان بار و تصاویر مستهجن رواج می دهند و با این کار می کوشند فساد و فحشا و گرفتاری های غیر اخلاقی را میان جوانان و نوجوانان رشد دهند.
بسیاری از نگرانی های انسان درباره اینترنت ، به آسیب پذیری کودکان و نوجوانان برمی گردد. بسیاری از خانواده ها، به پیشنهاد کودکان و نوجوانان خود فن آوری رایانه ای را به خانه می آورند. خود بچه ها نیز می کوشند پیشرفت های تازه آن را برای پدر و مادر توضیح دهند و بیشتر، خود آنها به ماجراجویی و کشف لایه های پنهان و ضد اخلاقی در اینترنت می پردازند.