اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

مسلمان نیست

 

کودک فلسطینی

تو را به یاد می آوردم و اشک هایت را. استواری مخفی در نگاهت که سیل اشک های مادرانه ات هم از شکوه آن نمی کاست.چند روزی است که شرایط زندگی ات سخت تر شده و دیشب در تاریکی به فرزندانت غذا داده ای ، اگر که غذایی برایت باقی مانده باشد .

کودک فلسطینی

 

 

 

می توانم حس کنم وقتی کودک همسایه ات برای بازی از خانه خارج می شود و برنمی گردد از فردا هنگام خروج کودکانت چه حالی داری .

 

 

 

تو در مبارزه به دنیا آمدی ، بزرگ شدی ،ازدواج کردی و مادر شدی و در تمام این مراحل آموختی که برای هدفت ،دینت و کشورت ، بجنگی ،بگذری و عزیز ترین متاعت- جانت- را فدا کنی.اما من وتمام مادران دنیا می توانیم بفهمیم که دادن جان برایت بسیار راحت تر است از دیدن جان باختن فرزند خردسالت در حالی که در کنار عروسکش جان باخته.

مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ.(1)

کسی که صبح کند در حالی که به امور مسلمانان بی اهمیت باشد از ما نیست و هر کس که صدای دادخواهی مسلمانی را بشنود و به او جواب ندهد ؛ مسلمان نیست.

یقین دارم مادران زیادی در سراسر دنیا باتو همدردی می کنند و من و تو که یک دین داریم وآن هم دینی که پیامبرش رحمة للعالمین است و از آموزه هایش توجه به درد مردم وتلاش در رفع مشکل دیگران است شاید به هم نزدیک تریم.

 

کودک فلسطینی

 

 

 

 

هر چند نمی توانم داروهای خانه ام را به خانه ات بیاورم تا غم بی دارویی به غم بیماری فرزندت اضافه نشود.هر چند نمی توانم چراغ خانه ام را در خانه ات روشن کنم ، تا کودکانت نترسند .

 

 

 

 

 

اما می توانم با تو همدردی کنم و به جای قصه ی سیندرلا ، دختر زیبایی که نامادری اش آزارش می داد و در آخر شاهزاده ی شهر او را با خود به قصر برد ، قصه ی شهری را بگویم که مردمش به خاطر اعتقادشان ایستاده اند .

آنها مثل من وامثال من این شانس را نداشتند که خط مقدم جنگ از خانه هایشان دور باشد و پدران و برادران شهر و کشورشان  سینه ستبر کنند تا مردمشان کم ترین سهم را به طور مستقیم از جنگ و اضطراب و هیاهویش داشته باشند .

قصه ی شهری را بگویم که جبهه ی جنگ در کوچه ها و در مسیر مدرسه بچه هاست ،اگر مدرسه ای باقی بماند. شهری که دیگر نه نوری دارد ،نه دارویی و تا چند روز دیگر نه آبی و ..

 

برای پسرم از پسرت می گویم که اسباب بازی مورد علاقه اش به جای مرد عنکبوتی ،سنگ است به امید روزی که انتقام پدرش را بگیرد. برایش از تو می گویم که لالایی ات در صدای گلوله مخفی شده و نمی توانی آرزوی عروسی فرزندت را داشته باشی ، در شهر تو همه به این فکر می کنند که عزیزشان به خانه بر می گردد یا نه!

 

 

و  برایش از مردمانی می گویم که با دشمنان شما هم پیمان شدند در حالی که هم دین و نژاد شما بودند.

وبه او خواهم آموخت- البته نه به خوبی تو- که برای اعتقادش مبارزه کند و زیر بار ظلم نرود و نسبت به غم ودرد دیگران بی تفاوت نباشد.

شاید تنها کاری که از دستم ساخته است دعا برایت باشد وصحبت از حماسه ات برای فرزندم .شاید روزی فرزندانمان در کنار هم بتوانند ....

 

 

 

خداااااااااااااااااااااااا
کجایی؟
من دنبالتم!!!!!!!!
همه دنبالتن؟!؟!
آخه وضع خیلی بده.
همه جا جنگ و خونریزیه .
چرا خودی نشون نمیدی؟
ما که نمیتونیم کاری کنیم . فقط تویی که از پس همشون بر میای. این طفل معصوما چه گناهی کردن؟؟!!
چرا یه کاری نمیکنی که همشون تو 1 ثانیه نابود بشن. اینا لیاقت زنده بودن و نفس کشیدن را ندارن. اینا متکبرند. اینا خودشون را برترین نژاد رو زمین میدونند. اما مگه خودت نگفتی که خوب خوبه ی ما پیش تو ، با تقواترین ماست.
من که نمیفهمم حکمت این کارت چیه؟
اما پس بیا و یه لطفی کن. یه نفر را به جای خودت بفرست.همون که قولشو داده بودی.همون که میگفتی یه روز میاد . اون که میگفتی وقتی میاد همه ی آدم بدا را میکشه . همون که میگفتی وقتی بیاد آدم خوبا خوشحال میشن. پس اون کی میاد؟!
اصلا اون روز کی میاد؟!!؟
یه کاری کن زود بیاد . من که منتظرم . آخه دیگه نمیتونم این روزای تلخ را تحمل کنم.
یه جای دیگه اون ور دنیا یه ظلمی میشه و من ناتوانم. نمیتونم برم کمکشون. فقط باید بسوزم و بسازم. همسایه هاشون هم که کاری نمیکنند .
اونا فقط به فکر خودشونند. اما خدا جون من خیلی دلم گرفته.دلتنگی تو منو داره میکشه.
دوست دارم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد