اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

افراد عصبی

ما همواره با افرادی در زندگی مواجه می باشیم کـه درک کردن و مصاحبت با آنها تا حدودی دشوار است. ایـنـگـونـه افراد که از دید ما ممکن است غیر عادی بـه نظر آیـنـد، در همه جا وجود دارند و ما مجبوریم که به نوعی با آنها کنار بیاییم.


در زیر به برخی از خصوصیات این افراد اشاره میکنیم:

1- آدم فضول: به زندگی همه سرک میکشد - مانند یک نـگهـبـان سمج در امور دیگران مداخله می کند - شایـعـه پراکنی میکند.

2- همیشه مخالفت کننده: سـلـطه جـو - پرخاشگر - قلدر - با همه چـیـز در ضـدیـت میباشد.

3- مردد: عـدم صـراحـت - تـصـمـیـم گـیری را به تعویق می اندازد - مـسـایـل را نـادیـده میگیرد.

4- همیشه شاکی: مدام شکوه و گلایه کرده اما هیچ کار مثبتی انجام نمیدهد.

5- بدبین: منفی باف - منتقد - همیشه میگوید:این کار عملی نیست.

6- تـنبل: تـرسو است و از ریسک کردن واهمه دارد - بـی روح وخسته کننده اسـت - در برابر تغییر و تحول مقاومت می کند.

7- عقل کل: مصمم و رقابت جو - تحمیل کننده و از خود راضی - دیگران را احمق فرض میکند.

8- تظاهر به خوبی: نـیـاز مـبرمی به توجه و مورد پذیرش قرار گرفـتـن از سوی دیگران دارد - در تنهایی فرد کاملا متفاوتی است - مقابل دیگران تظاهر به نجابت میکند.

9- فضایی: در دنیای خودش زندگی می کند - به مـحرک هـای مـعمولی واکنش نشان نمیدهد -متفاوت با دیگران - نا امید کننده.

10- انفجاری: غیر قابل پیشبینی - فریاد میکشد و دیگران را مرعوب کرده و ایجاد تنش میکند - بی احساس - عصبی و بدون کنترل.

11- سوء استفاده گر: دیگران را برای رسیدن به اهدافش فریب میدهد - از مسئولیت طفره میرود - با القاء احساس گناه، دیگران را متقاعد میسازد.

12- زیاد گریه کن: تـمایـل بـه گـریه و اخم - با بدخلقی، دمدمی مزاجی و بـر انگیختن احساس ترحم دیگران را کنترل می کند - یا با سکـوت طـولانی مـدت بـه مـقـصـود خـود میرسد - بی مسئولیت و زودرنج میباشد - مانند کودکان رفتار میکند.

13- قربانی شده: منفی ترین نگرش را به زندگی دارد - تمایل به دامن زدن به زیانها، بلاها و مشکلاتش دارد - احساسات منفی بسیار را به دوش میکشد.

14- طعنه زن: هـمیشه دیگران را تمـسخر کـرده و با سـخـنان نـیـشدار و طـعـنـه آمـیـز دیگران را تحقیر میکند.

اکنون برای مقابله با افراد مذکور از راهکارهای ذیل بهره ببرید:

روشهای برخورد با افراد مخل اعصاب

1- اعتماد بنفس خود را از دست ندهید.

2- به خاطر داشته باشید که واکنش شدید تنها کارها را بغرنج تر و وخیم تر میکند.

3- انتظارات واقع بینانه داشته باشید. کاری از فرد نخواهید که قادر به انجامش نباشد.

4- از تـغییر دادن فرد خودداری ورزید. بپذیرید که قادر به تغییر دادن وی نمی بـاشـیـد امـا می توانید واکنش خود را نسبت به رفتار وی تغییر دهید.

5- اجـازه نـدهیـد شـما را بـازی دهـد. مـمـکن است با بـرانـگیـخـتـن احـساس گـنـاه و یا مسئولیت از شما سوء استفاده کند. از بازیهای احساسی وی بر حذر باشید.

6- خود را برده او نکنید. با خود صادق باشید و بیاموزید که چگونه " نه" بگویید.

7- روحـیـه و رویـه منـاسب خـود را حـفظ کنید. حفظ آبرو و اعـتـبار از دشـوارتـریـن کـارهـا می باشد. اجازه ندهید خشم، نفرت و تلخکامی ریشه بدوانند.

8- بی درنگ با فرد مقابله کنید. با به تعویق انداختن مقابله با فرد، تنها مسئله را وخیم تر میگردانید.

9- رحم و شفقت جوانمردانه ای را از خود نشان دهید. اما برای مقابله با دیگران باید به نکات زیر نیز توجه کافی مبذول دارید:

1- مقابله شما در خلوت و خصوصی باشد نه در انظار عمومی.

2- به محض برخورد نامناسب با فرد مقابله کنید. مقابله را به تاخیر نیندازید.

3- تنها در مورد یک موضوع در آن واحد بحث و گفتگو کنید.

4- هنگامی که نظر خود را بیان کردید دیگر آن را مرتبا تکرار نکنید.

5- تنها به رفتار فرد اشاره کنید نه خود فرد.

6- از طعنه زدن بپرهیزید.

7- از بکارگیری واژه های"همیشه" و "هیچ وقت" بپرهیزید.

8- انتقاد خود را در قالب پیشنهاد و یا پرسش مطرح سازید.

9- از آنکه با فرد مقابله کرده اید پوزش نخواهید.

10- تعریف و تمجید را فراموش نکنید.

قانون ارتباطی

 بسیاری از بگومگوها و مشاجرات خانوادگی ناشی از درست صحبت نکردن و عدم توانایی در رساندن مفهوم و منظور افراد است.

در این مقاله به بررسی 6 قانون ارتباطی اشاره خواهیم کرد :

برای کاستن از این مشاجرات متخصصین آموزش‌های مهارت‌های ارتباطی، تدابیری برای برقراری ارتباط مناسب تدوین کرده‌اند که به خلاصه‌ای از آنها اشاره می‌کنیم:

قانون ارتباطی 1:

به جای «تو و شما» جملات خود را با من شروع کنید.



قانون ارتباطی 2:

تا جایی که امکان دارد از کلمات «همیشه و هرگز» استفاده نکنید. مثل اینکه می‌گویید: «هیچ‌وقت دست به سیاه و سفید نمی‌زنی» واژه‌های «هرگز و همیشه» بیش از اندازه قدرتمند هستند و بی‌آنکه لازم باشد طرف مقابل را خشمگین می‌سازند، از این گذشته بسیار ضعیف هستند، زیرا به راحتی می‌توان در مقام تکذیب آن حرف زد، البته مردم وقتی از این کلمات استفاده می‌کنند، می‌خواهند بگویند از این موضوع به شدت ناراحت هستند و بیشتر قصد تاکید دارند و می‌خواهند مطمئن شوند که طرف مقابلشان متوجه موضوع شده است. ولی نمی‌دانند کسی که فقط دو سه بار اشتباهی را مرتکب شده است چقدر از این موضوع ناراحت می‌شود.



قانون ارتباطی 3:

رشته‌ کلام همسرتان را پاره نکنید. در هنگام صحبت کردن بگذارید همسرتان حرفش را کاملا بزند. زمانی‌که صحبتش را قطع می‌کنید وی را عصبانی می‌کنید و به او این احساس را می‌دهید که کسی به حرف شما گوش نمی‌کند و برای آن ارزشی قائل نیست. از آنجائیکه اجازه نداده‌اید جمله‌اش تمام شود، ممکن است نتیجه‌گیری شتاب زده و غیر واقعی بکنید.



ممکن است هر چقدر تلاش کنید نتوانید این رفتار خود را کنترل نمائید در این شرایط بهتر است بگویید «نوبت صحبت به من هم بده زیرا به نظر می‌رسد حرف‌های غیر منصفانه می‌زنی ولی خواب ادامه بده» و یا اینکه بگویید :«می‌دانم نباید صحبت را قطع کنم ولی می‌خواهم بدانی غیر منصفانه قضاوت می‌کنی» در این شرایط گوینده به اندازه ی کافی اعتراض خود را بیان می‌کند و احساس خود را نیز مطرح می‌سازد و در موقعیتی قرار می‌گیرد که بتواند پایان سخن همسرش را بشنود. در عین حال اعتراض به اندازه ی کافی کوتاه است و طرف مقابل را عصبانی نمی‌کند و می‌تواند به حرف زدن ادامه دهد.



قانون ارتباطی 4:

حرف همسرتان را به زبان خود خلاصه کنید «دانیل بی‌وایل»، یکی از متخصصین مهارت‌های ارتباطی می‌گوید وقتی همسرتان سعی دارد احساسش را با شما در میان بگذارد سعی کنید سخن او را با عبارات خود خلاصه کنید تا بدانید منظور او را فهمیده‌اید و بعد از او سوال کنید آیا درست می‌گویم. در این شرایط هر دو به حرف‌های یکدیگر گوش فرا می‌دهند.

قانون خلاصه کردن مبتنی بر یک فراست مهم است و تلاشی است تا طرفین ازدواج وقتی حرف‌های یکدیگر را خلاصه نمی‌کنند آن را بفهمند. سعی کنیم از این قانون سود ببریم و بپذیریم که گوش دادن به حرف‌های همسر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.



قانون ارتباطی 5:

از ذهن خوانی پرهیز کنید. ذهن خوانی یکی از خطاهای ارتباطی است، یعنی شما برداشت‌های خود را به دیگران نسبت می‌دهید، تصور می‌کنید مردم چگونه فکر می‌کنند، چه احساسی دارند و چه می‌خواهند بکنند. ذهن خوانی می‌تواند کاملا تحریک کننده و خشم برانگیز باشد عباراتی از قبیل:

«تو می‌خواستی مرا مجازات کنی»

«تو دوستان مرا نمی‌پسندی»

«تو از مسئولیت فرار می‌کنی»

می‌خواستی کاری بکنی که من احساس گناه بکنم»


عباراتی از این قبیل می‌تواند مانع گفتگوی منطقی شود. اشخاص دوست ندارند که دیگران درباره ی احساسات و علائق آنها به حدس و گمان متوسل شوند، به خصوص حدس اشتباه آنها را به شدت ناراحت می‌کند و این اتفاقی است که اغلب روی می‌دهد. ذهن خوانی ممکن است یک بیان ناقص باشد که از آن برای پی بردن به همه ی مطالب استفاده کنید. توجه داشته باشید که گاه «ذهن خوانی» مبین ترس شماست که به شکل اظهارنظر درباره ی احساسات و انگیزه‌های دیگران متجلی می‌شود.

اندیشه‌های مثبت

ذهن‌ آدمی کارگاه تولید فکر است که از منبعی به نام ضمیر ناخودآگاه سرچشمه می‌گیرد. ضمیر ناخود آگاه نمی‌تواند خوب را از بد و درست را از غلط تشخیص دهد ولی چنان قدرتی دارد که اگر از آن غافل شویم می‌تواند سرنوشت ما را بدست گرفته و آن را به هر جایی که دوست دارد ببرد. در حقیقت نوع و کیفیت افکار و اندیشه ی آدمی سازنده ی نوع و کیفیت زندگی اوست، اندیشه‌ی زیبا و مثبت می‌تواند بهشتی در زندگی انسان بسازد، چنانکه اندیشه‌ی منفی و یأس‌آور می‌تواند جهنمی در زندگی او خلق کند. انسان‌ها همان خواهند شد که در اندیشه ی آنند، بنابراین آینده ی هر کس در گرو چگونگی نگرش او به زندگی است.

موفق‌ترین انسان‌ها کسانی هستند که توانسته‌اند در ذهن خود اندیشه‌های مثبت داشته باشند؛ آنان که می‌پندارند «قادر نیستند» ، در واقع مثبت‌نگری را کنار گذاشته و در جنبه‌های منفی وقایع تمرکز کرده‌اند.

خانواده ، کانون یادگیری چگونه اندیشیدن و چگونه زیستن است. در خانواده ی مثبت اندیش اعضای خانواده ی خود را قادر و توانا می‌دانند و نگاهشان به دیگران آکنده از مهر و عاطفه است. چنین خانواده‌هایی قادر خواهند بود هر ناممکنی را به ممکن تبدیل کنند و توفیق و کامکاری را نصیب خود نمایند. ضمن آشنایی با تفکر مثبت بیاییم با زیبا، مثبت، خلاق، هدفمند و امیدوارانه اندیشیدن، موفقیت و شادکامی را به زندگیمان دعوت کنیم.

تعریف تفکر مثبت:
شیوه‌‌ای از فکر کردن است که فرد را قادر می‌سازد نسبت به رفتارها، نگرش‌ها، احساس‌ها، علائق و استعدادهای خود و دیگران برداشت و تلقی مناسبی داشته باشد و با حفظ آرامش و خونسردی بهترین و عاقلانه‌ ترین تصمیم را بگیرد.

افکار مثبت و منفی:
افکار مثبت، افکاری سازنده‌، انگیزه دهنده و انرژی بخش هستند که بر اثرتلقین، تکرار و تمرین به ذهن راه می‌یابند و باعث می‌شوند ذهن و فکر مثبت شود. در این صورت کنترل فکر در اختیار ماست، در حالی که افکار منفی، افکاری باز دارنده و مخرب هستند و وقتی به ذهن راه یابند، تعمیم یافته و به سرعت تمام ذهن را اشغال می‌کنند. در این حالت ما در اختیار تفکرات منفی خود قرار داریم.

ویژگی‌های افراد مثبت‌نگر:

- با وجود تفکر درباره‌ی گذشته و آینده، در زمان حال زندگی می‌کنند و از آنچه دارند راضی و خشنود هستند.

- از نظرات درست و منطقی دیگران استقبال می‌کنند و برای رد کردن نظرات نادرست حتماً دلیل منطقی دارند.

- در گفتارهای خود از کلمات و عبارات مثبت و امیدبخش استفاده می‌کنند.

- همیشه سعی می‌کنند با تلاش و کوشش به موفقیت برسند و اگر در کاری موفق نشدند، عامل را ابتدا در خود و سپس در شرایط بیرونی جستجو می‌کنند.

- همیشه قبل از عمل یا صحبت کردن فکر می‌کنند، به همین دلیل کمتر دچار خطا و اشتباه یا ضد و نقیض‌گویی می‌شوند.

- چون دارای ذهن مثبت هستند، می‌توانند افکار خود را کنترل کنند.

- اگر از آنها خواسته شود درباره ی موضوعی اظهارنظر کنند، با وجود تفکر در جنبه‌های منفی، موارد مثبت آن را بیان می‌کنند و موضوع را به فال نیک می‌گیرند به عبارت دیگر «نیمه ی پرلیوان را می‌بینند» .

- مشکلات را ناچیز شمرده و برای حل آنها از توانایی خود و راهنمایی دیگران استفاده می‌کنند.

- اغلب اوقات بشاش، سرزنده، پرانرژی، توانا و خوش‌ مشرب هستند.

- همه چیز در نظر آنها زیبا و لذت‌بخش بوده و سعی می‌کنند از مواهب زندگی بیشترین استفاده را ببرند.

- در ارتباط‌های اجتماعی خود با دیگران حسن ظن دارند (مگر خلاف آن را ببینند) و سعی می‌کنند در حد توان به دیگران خدمت و کمک کنند.

ویژگی‌های افراد منفی‌نگر:

همیشه از وضعیت موجود و گذشته ی خود شکایت دارند و نسبت به آینده بدبین هستند.

- غالباً با نظرات دیگران بدون دلیل منطقی مخالفت می‌کنند.

- در گفتارهای خود از کلمات و عبارات منفی به کرات استفاده می‌کنند.

- در برخورد با کوچکترین مانعی از تلاش دست می‌کشند و دیگران یا شرایط را عامل شکست و بدبختی خود می‌دانند.

- تمرکز فکر ندارند و ضد و نقیض صحبت می‌کنند و در رفتارهایشان خطا و اشتباه زیاد است، به عبارت دیگر «اول عمل می‌کنند بعد فکر!»

- چون منفی نگر هستند، افکارشان بر آنها تسلط دارد.

- اگر از آنها خواسته شود درباره ی موضوعی نظر بدهند فقط به جنبه‌های منفی آن توجه کرده و همان را بیان می‌کنند. به قول معروف «نیمه خالی لیوان را می‌بینند!»

- از کاه کوه می‌سازند و از درگیر شدن با مشکلات گریزانند.

- غالباً افسرده، کج خلق، بدخواب، کم اشتها، عصبی و ناتوان هستند.

- همه‌چیز در نظر آنها غم‌انگیر و ناامید کننده است و از آنچه دارند، هیچ لذتی نمی‌برند.

- در ارتباط‌های اجتماعی خود به همه کس و همه چیز شک و سوء‌ظن دارند و فکر می‌کنند که همه علیه آنها توطئه می‌کنند.