اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

بگذار

بگذار تا مقابل روی تو بگذریم

دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم

شوقست در جدایی و جورست در نظر

هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم

روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست

بازآ که روی در قدمانت بگستریم

ما را سریست با تو که گر خلق روزگار

دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من

از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم

ما با توایم و با تو نه‌ایم اینت بلعجب

در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم

نه بوی مهر می‌شنویم از تو ای عجب

نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم

از دشمنان برند شکایت به دوستان

چون دوست دشمنست شکایت کجا بریم

ما خود نمی‌رویم دوان در قفای کس

آن می‌برد که ما به کمند وی اندریم

سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند

چندان فتاده‌اند که ما صید لاغریم

نازپروردگی

بر اساس یکی از نظرات قوی در روان شناسی، سوءمصرف مواد جلوه ای از سبک زندگی نازپروردگی است و کارکردش حفظ عزت نفس پایین است و باعث می شود افراد از مسئولیت طفره روند و دیگران و محیط بیرونی را متهم کنند و بهانه بیاورند و نیز خواهان اهدافی والا باشند بدون این که انرژی مصرف کنند.

به عبارتی:

عزت نفس + سبک زندگی + شخصیت + جهت گیری به سوی هدف + خانواده + محیط اجتماعی = رفتار



مبنای اولیه ی این فرض آن است که افراد معتادی که هم اکنون ما آنان را می شناسیم و در گوشه و کنار خیابان بی پناه و سرگردان برخی از آنان را در حالی که به دنبال تکه نانی می گردند و تشنه ی توجه فردی از روی ترحم هستند، روزی نازپرورده مادر بوده اند و مادر به واسطه ی یک رابطه ی ناخوشایند و تیره با همسر خود، ترجیح داده است حمایتی توأم با مبالغه از فرزند خود داشته باشد، غافل از این که چنین پندار ناآگاهانه که « حال که من و همسرم زبان هم دیگه را نمی فهمیم، پس خودم را وقف بچه کنم و نگذارم آب تو دل بچه تکان بخورد »، نتیجه ای را به بار خواهد آورد که هرگز تصور آن را نمی کردیم، یعنی « اعتیاد در کودک نازپرورده ».



شاید روزی که مادر تمام توجه خود را معطوف فرزند کرده و کودک در نازپرودگی کامل به سر می برد، کمتر کسی به آینده ی کودک همراه با آه و افسوس نگاه کند، بلکه خیلی از افراد نیزاین عبارت را می شنوند که « خوش به حال فلان بچه که هر چی اراده می کند، برایش فراهم است » . اما به چه قیمتی؟



زمانی که می شنویم احتمالا معتاد امروز، نتیجه ی خیانت نا آگاهانه ی مادر در نادیده گرفتن کودک خود به عنوان یک انسانی که مثل هر آدم دیگری بایستی تمرین استقلال و نیز خویشتن داری و حتی محرومیت در بعضی مواقع را داشته باشد و نیز پدری که به دلیل بن بست در زندگی زناشویی و یا علائق خارج از خانواده و روابط خارج از حریم زناشویی غافل از نیازهای عاطفی و امنیتی کودک خود شده است، چه قضاوتی می نماییم؟



همه ی ما دروس دوره ی ابتدایی را به یاد داریم که در تکریم مادر چه سروده هایی را به ما یاد می داد. مادر اسطوره ی صبر و تحمل، نماد محبت بی رنگ وریا، و دامن پاکی که آرامش و عاطفه را به یاد می آورد، حال به عنوان کانون شکل گیری یک بیماری سخت به نام اعتیاد می شود. عجب تضادی!!



حالا تکلیف چیست؟ به کودک محبت بکنیم یا نه؟ اصلا چه نوع رابطه ای منجر به اعتیاد در آینده می شود؟ این سئوالات و سئوالات بسیاری از این دست، مطرح می شود که بایستی پاسخ داده شود.

پژوهش ها بیانگر آن است که رابطه ی توأم با چسبندگی و زندگی انگل وار کودک و مادر و نیز در حاشیه قرار گرفتن پدر می تواند با برخی آسیب های روانی در آینده رابط داشته باشد.

یعنی:

1) بین مادر و کودک رابطه ی چسبندگی ــ انگلی شکل گرفته و کودک به استقلال از مادر امیدی ندارد.

2) پدر دارای موقعیتی توأم با فاصله، حاشیه ای و بی اعتبار است.



جالب است که به واکنش مادرانی توجه کنید که دارای فرزندان معتاد هستند و برای درمان فرزند خویش ، به درمانگر مراجعه می کنند. این مادران در عذاب بوده و عباراتی از این دست را استفاده می کنند که « حاضرم جانم را قربانی بچه ام کنم تا او سلامتی اش را دوباره به دست بیاورد » .



خلاصه کلام با مادران این که:

• اگر در تربیت فرزند خودتان پدر غایب است و یا به ندرت حضور دارد.

• اگر زن و شوهر رابطه ای سرد و غیر قابل اعتماد دارند.

• اگر مثل چسب به فرزند خود چسبیده و در بی اعتنایی به کانون خانواده و گرمی آن به سر می برید.

کمی به فکر آینده و نتیجه ای که از آن حاصل خواهد شد، فکر کنید. وظیفه مادر و پدر در برابر کودکان چیست؟

شادی

آیا گمان می کنید که خوشبخت بودن آرزویی دور و دست نیافتنی است؟ آیا معتقدید که حوادث خارجی، خوشبختی را به شما هدیه می کنند؟ در این صورت ، احتمال دارد که از زندگی خود رضایت نداشته باشید. برعکس اگر گمان می کنید که خوشبختی در اندیشه و ذهن شما پنهان شده است ، فرصت برای ساختن یک زندگی مملو از شادی و رضایتمندی در پیش روی شما قرار دارد . گی ماتسون ، مشاور خانواده از رهنمودهای زیر را برای کسب رضایت از زندگی فردی و اجتماعی ارائه می دهد:

1) نعمت هایی را که خداوند به شما عطا فرموده است ، بشمارید .

حق شناسی و قدردانی لازمه خوشبختی است . پس بهتر است که هر روز برای کمترین چیزی که در اختیار دارید، سپاسگزار باشید.

2) ازخود بپرسید :" چه چیزی برای من بیشترین اهمیت را دارد؟"

سعی کنید که به ارزش های خود توجه بیشتری داشته باشید ، ( مثل جنبه اخلاقی کار خود). به ارزش هایی بها بدهید که در زندگی به کار می روند . توقعات و انتظارهای غیرقابل کنترلی را که نمی توانید بر آنها مسلط شده و آنها را عملی و قابل اجرا سازید ، برای خود ایجاد نکنید .

3) به واقعیت ها بیندیشید.

بررسی ها نشان داده است که موش های آزمایشگاهی وقتی در مسیری ناشناخته ( پازل ) به دنبال پنیر می روند، اگر فقط دوبار، با نبودن پنیر، رو به روشوند از تکرار آزمایش خود داری می کنند یا مسیر حرکت خود را تغییر می دهند، در حالی که ما انسانها، بارها و بارها به دیوارهای غیر واقعی تکیه می کنیم و راه های تکراری را می پیماییم حتی اگر " پنیری" وجود نداشته باشد!

براساس نظر متخصصان ، شادترین مردم ، کسانی هستند که امیدها و آرزوهایشان بر پایه " واقعیت " استوارست .

( کسانی که اگر جای خالی " پنیر" را ببینند مسیر خود را عوض می کنند.) پس با خود رو راست باشید و سعی کنید آنچه که دارید و آنچه را که دنبال می کنید ، واقعی باشد. درغیر این صورت به سوی یأس و ناامیدی سوق خواهید یافت .

4) از مسیری که آغاز کرده اید و به پیش می روید ، لذت ببرید.

موفقیت خود را از طریق " شایدها" و " ممکن ها" ارزیابی نکنید . بلکه درراه درست قدم بردارید تا بتوانید میزان کسب موفقیت خود را بسنجید.

5) یک فعالیت تازه را شروع کنید .

در فعالیتی که حتی ممکن است نتوانید آن را به خوبی انجام دهید، به طور منظم و با برنامه ریزی شرکت کنید. دراین صورت آنچه به دست می آورید مهارت تازه ، اعتماد به نفس بیشتر و سرگرمی است .

و آنچه از دست می دهید زمانی است که صرف شده است ( لطفاً به شماره 9 توجه کنید)

6) از وسواس بیش ازحد دوری کنید .

آیا تا به حال با فرد وسواسی ای رو به رو شده اید که خوشحال و راضی باشد؟ احتمالاً خیر، زیرا درزیر ماسک وسواس، ترس پنهان شده است . ترس از اشتباه کردن و پاسخگویی به عواقب ناشی از آن.

متخصصان معتقدند که وسواس یکی از بزرگ ترین موانع تحقق آرزوهاست .

7) مثبت فکر کنید .

مثبت فکر کردن، کلیدی است که می تواند جهانی از تغییرات را شکل بدهد. نگویید : " سعی خودم را می کنم ." بگویید: " من انجام خواهم داد."

8) با آنچه که در اختیار دارید کار کنید.

حتی زمانی که اوضاع ، امیدوار کننده نیست ، بهتر است فهرستی از آنچه که در اختیار دارید تهیه کنید. مانند یک شغل ، یک دوست خوب ومهارت های اجتماعی و آنها را برای پیشرفت خود به کار ببرید .

9) توجه خود را به موضوعات بی ارزش معطوف نکنید.

اگرخود را به دست رسانه ها و آگهی ها بسپارید ، طبق آنچه که " دارید" ارزشیابی می شوید ، نه آنچه که " هستید" . این ملاک ارزشیابی ، رفته رفته جوانترها را نیز متأثر می سازد . درحالی که ارزش انسان از محیط خارج به او اضافه نمی شود، بلکه ارزش فردی انسان را ، توانایی پذیرفتن مسئولیت گزینش ها، مقابله ی اندیشمندانه با مشکلات ، شناختن اهداف و برنامه ریزی برای رسیدن به آنها و پذیرفتن مسئولیت اندیشه ها و احساسات مشخص می سازد . هندیها معتقدند که هر گزینش و انتخاب تازه ای که می کنید همانند دانه ی گیاهی است که می کارید ، گزینش شما رشد می کند و به بار می نشیند. اگر احساس " کم ارزشی " ، می کنید ، بهتراست به جای این که وسوسه شوید به خرید بروید و به آنچه که " دارید " بیفزایید ، پیاده روی کنید ، یا با یک دوست خوب به گفت و گو بنشینید .

10) با توکل به آفریننده جهان ، آرامش پیدا کنید .

همواره به یاد داشته باشید که :" یاد خدا آرامش بخش دلهاست ".