ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی
چه کنم؟ که هست اینها گل خیر آشنایی
همه شب نهادهام سر، چو سگان، بر آستانت
که رقیب در نیاید به بهانهی گدایی
مژهها و چشم یارم به نظر چنان نماید
که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی
در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است؟
به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی
سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گلشن؟
که شنیدهام ز گلها همه بوی بیوفایی
به کدام مذهب این این به کدام ملت است این؟
که کشند عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟
به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم
چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی
در دیر میزدم من، که یکی ز در در آمد
که : درآ، درآ، عراقی، که تو خاص از آن مایی
سلام
شعر خیلی قشنگی رو زحمت کشیدین ، اگه یادم بود حتما می ذاشتمش توی وبلاگم
به کدام مذهب این این به کدام ملت است این؟ ----> به کدام مذهب است این ؟ به کدام ملت است این؟
که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟ ----> که تو در برون چه کردی؟ که درون خانه آیی؟
در دیر میزدم من، که یکی ز در در آمد ----> در دیر میزدم من، که ندا ز در در آمد
که : درآ، درآ، عراقی، که تو خاص از آن مایی --->که : درآ، درآ، عراقی، که تو هم از آن مایی
------------------------
با عرض پوزش
منم دارم it می خونم :) با کرنش در مقابل اینهمه ارشدیت !