اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

خیانت همسر و اعتماد کردن به او

خوشبختانه یکی از قابل اعتماد ترین افرادی که در زندگی اکثریت افراد وجود دارد، همسرشان است. کسی که با او  ازدواج کرده اید همان کسی است که با وی عهد و پیمانی مقدس بسته و تعهد و التزام داده اید.

با یکدیگر عهد بسته اید که نسبت به هم صادق باشید و مراقب یکدیگر باشید. اما متاسفانه برخی از ازدواجهابه دلیل اینکه یکی یا هر دو طرف تصمیم می گیرند به هم دروغ بگویند به انتها می رسند و یا به ورطه نابودی می افتد.

واضح است که بدترین نوع تزلزل در اعتماد زمانی رخ می دهد که یکی از زوجین نسبت به دیگری مرتکب بی وفایی ( خیانت ) شود. این نوع دروغ کاملا ریشه اعتماد و عشق در یک ازدواج را می خشکاند و باعث می شود طرف مقابل احساس بسیار بد، عذاب آور، تلخ وحشتناک مورد خیانت واقع شدن را تجربه کند.

البته باز هم انواع مختلفی از نیرنگ و فریب وجود دارد که می توانند زندگی زناشویی را تا مرز از هم پاشیدگی پیش ببرند مانند زن یا شوهری که درباره مسایل مالی به یکدیگر دروغ می گویند، و یا مردی که هیچگاه دوست ندارد به همسرش بگوید کجا می رود یا می آید و .... همه نمونه هایی از آسیبهای جدی ازدواج و زندگی مشترک هستند.

همچنین یکی دیگر از موضوعات مهم عدم صداقت در زندگی زناشویی اعتیاد مرد به یک داروی خاص یا مواد مخدر است که عمدتا هیچکس از آن اطلاعی ندارد ولی زمانی که این موضوع برای زن برملا شود باعث پیدایش حس خیانت و عصبانیت مفرط می گردد.

همچنین دروغ گفتن در مورد بی ارزش ترین چیزها می تواند به پیدایش یک بی اعتمادی کلی نسبت به همسر شود.

حال ادامه بحث ما در مورد زتدگی زوجینی است که به هر یک از اشکال عنوان شده، با عدم صداقت یا همان خیانت همسرشان مواجه شده اند.

لذا اگر فهمیدید که ازدواج تان از چنین مشکلاتی رنج می برد نکات زیر را در نظر بگیرید تا موفق به ایجاد اعتماد مجدد به همسرتان شوید

1 - اگر همسرتان سبب از بین رفتن اعتماد شما شده است و یا اگر شما چنین کاری را در حق او کرده اید دو مساله وجود دارد که باید برای شما اتفاق بیفتد تا مجددا به هم اعتمادکنید. هر کدام از شما دو نفر محتاج عشق و تفاهم هستید و اگر نسبت به همسرتان احساس خشم می کنید لازم است از این عصبانیت دست بکشید و الا قادر به ایجاد اعتماد مجدد نخواهید بود.

عصبانیت های طولانی مدت سبب می گردد که به این راحتی پذیرای عذرخواهی و گذشت نباشید و این در حالی است که عذر خواهی اولین چیزی است که برای ایجاد اعتمادمجدد باید محقق شود. صادقانه عذرخواهی کنید و سعی کنید با کمال صداقت به گناه خود اعتراف کنید و اگر شما کسی هستید که باید عذرخواهی را بپذیرد اینکار را صادقانه و صمیمانه انجام دهید.

سپس درباره آنچه حس می کنید و اینکه کاهش حس اعتمادچه اثری بر شما داشته با هم حرف بزنید . نسبت به همسرتان صادق و بی غل و غش و مودب باشید وقتی که همسرتان تصمیم می گیرد درباره احساساتش با شما حرف بزند باید خیلی مراقب باشید که او را نرنجانید.

2 - هر چند تعهدی شکسته شده اما اعتماد مجدد زمانی دوباره حاصل می شود که شما باز هم نسبت به یکدیگر متعهد شوید و از آن مراقبت کنید. متعهد شوید که صادق و بی ریا باشید و بیشتر با هم تعامل برقرار کنید. وقتی تعهد پایه ریزی می شود تنها راه ایجاد مجدد اعتماد حذف کردن اشتباه گذشته است. ممکن است در یک لحظه آن مشکل قدیمی فراموش شود اما تنها یک ارتباط جدید که بر اساس اعتماد پی ریزی شده است می تواند خود را حفظ کند.

3 - در برخورد با این فرآیند صبور باشید. شما چه بخواهید و چه نخواهید اعتمادتان به سرعت به جایگاه اول باز نمی گردد. این مساله نسبی است زیرا فرض شده که یک شوهر قابل اعتمادترین دوست زن است.

ولی اگر شما نسبت به اعتماد همسرتان مرتکب خیانت شده اید لازم است بفهمید چه موقع او نسبت به شما احساس خشم می کند. ابتدا انتظار یک پاسخ شدید نسبت به بی وفایی خود را داشته باشید و به تمام چیزها و کارهایی که به اشتباه انجام داده اید اقرار کنید و آنها را بپذیرید. هر گونه ریاکاری و عدم صداقت در این مورد نهایتا فاش خواهد شد و به مشکلات بیشتر و برتری ختم خواهد شد.

اگر خواهان یک رابطه قوی و محکم بر پایه اعتماد هستید، لازم است اکنون نسبت به آنچه در گذشته انجام داده اید کاملا صادق باشید.

هر چند شکستن و از بین بردن اعتمادهمسر می تواند شکل رابطه زن و شوهر را تا مدتهای طولانی تحت تاثیر خود قرار دهد اما نسبت به آنچه از روی اشتباه مرتکب شده اید صادق باشید. اگر نسبت به بی وفایی و ریاکاری خود احساس گناه می کنید همان کسی باشید که به همسرتان درباره آنچه انجام داده اید خبر می دهد. در غیر این صورت به طور مستقل مطلع خواهد شد و احساس خیانت بیشتری خواهد کرد.

با کمی صبوری و پشت کار بیشتر می توانید مجددا روابط دوستانه و عاشقانه ای را که در ابتدای ازدواج دارا هستید احیا کنید.

خیانت ،آخر رابطه با همسر؟

 

 
Quantcast

به‏ رغم تصور بسیاری از همسران، بروز خیانت در زندگی مشترک، به معنای رسیدن به بن‏بست نیست، هنوز می‏توان ازدواج را از نابودی نجات داد.

شاید خیلی از افرادی که با موضوع خیانت همسر مواجه می‏شوند، تصور کنند بخشیدن همسر خطا‏کار ، خود خطایی بزرگ‏تر است که تنها باعث می‏شود همسرشان به خودش اجازه دهد تا این خطا را بیشتر انجام دهد. در اینکه عده‏ای افراد وجود دارند که واقعا به دنبال سوء استفاده هستند، شکی نیست اما این قانون در مورد عده ‏زیادی نیز صدق نمی‏کند. احتمالا افرادی که اصرار به نبخشیدن دارند ، متوجه نیستند که این کار چه آسیب شدیدی را به جسم و البته مهم‏تر از آن به روح و روان آنها وارد می‏کند و علاوه بر آن، چطور زندگی آنها را مختل کرده و آنها را کاملاً از هر چه می‏تواند باعث شادی‏شان شود ، محروم می‏کند.

بسیاری از مواقع اصرار بر بخشیدن و برداشتن قدم‏های مثبت بیشتر به نفع یک نفر است و آن خود ما هستیم!

دلیل خیانت، از یک همسر به همسر دیگر بسیار متفاوت است. دلیل اتفاقی که برای زندگی شما افتاده، می‏تواند تأثیر زیادی روی تصمیم شما بگذارد و برخورد شما را بسیار متفاوت کند.

پیتمن- یکی از روان‏شناسانی که سال‏ها روی موضوع خیانت کار کرده است- دلایل این موضوع را در چند دسته تقسیم می‏کند. آشنایی با این دلایل می‏تواند به شما در تصمیم‏گیری درست‏تر کمک کند. او می‏گوید علت خیانت همسران معمولا در چهار دسته‏ قابل تقسیم‏بندی است.

خیانت از نوع تصادفی : منظور این است که گاهی اوقات فرد واقعا قصد عهد‏شکنی ندارد، برنامه‏ریزی قبلی نیز برای این کار ندارد اما آرام آرام در محیط بیرون از خانه به کسی علاقه‏مند شده و بعد از مدتی بدون اینکه خودش تصمیم داشته باشد، خود را درگیر رابطه‏‏ای خارج از ازدواج می‏بیند. البته خیانت‏های تصادفی فقط شامل این یک مورد نمی‏شود؛ گاهی اوقات دوری همسران از همدیگر یا در دسترس نبودن به خاطر بیماری یا بارداری باعث می‏شود یکی از همسران به رابطه ‏خارج از ازدواج سوق پیدا کند نکته اصلی در شناسایی این دسته این است که همسری که مرتکب خطا شده است، اصرار دارد که این یک اتفاق بوده و خودش نمی‏خواسته این طور بشود یا فکرش را نمی‏کرده که این اتفاق بیفتد. پشیمانی جدی همسر خطا کار بعد از مشخص شدن موضوع و آمادگی برای جبران، نشانه دوم برای شناسایی این دسته است.

علاقه به تنوع در روابط : چیزی که بیشتر در مردان دیده می‏شود و این دسته افراد قبل از ازدواج هم سابقه دوستی با چندین زن به صورت همزمان را در پرونده‏شان دارند. معمولا پشیمانی در این دسته زود گذر و ناپایدار است.

خیانت‏های عاطفی : در این دسته، افراد معمولا عاشق فرد دیگری شده و ارضای نیازهای خود را در این فرد می‏جویند. در این دسته، رابطه عاطفی بسیار پر رنگ‏تر است و کمتر رابطه جنسی با فردی- خارج از ازدواج- دیده می‏شود. کیفیت رابطه همسران با همدیگر نقشی تعیین کننده در بروز این دسته از خیانت‏ها دارد.

خیانت با اطلاع طرف مقابل: زمانی است که هر دوی همسران اطلاع دارند که یکی از آنها یا حتی هر دوی آنها دست به خیانت زده اما به دلایلی چشم پوشی کرده و اجازه می‏دهند تا موضوع ادامه پیدا کند به عنوان مثال زمانی که همسر معتاد زنی می‏داند که همسرش با افراد دیگر رابطه دارد اما به خاطر منافع مادی‏ای که آن روابط  به دنبال دارد ، چشم خود را می‏بندد تا بتواند از این طریق پول خرید مواد خود را تامین کند.

بسته به اینکه  دلیل اتفاقی که در رابطه ازدواج شما افتاده، کدام یکی از موارد بالا باشد ، قطعا برخورد شما نیز متفاوت خواهد بود. واقعیت این است که صحبت ما با دسته آخر نیست؛ زمانی که همسران به دلایلی ترجیح می‏دهند، چشم خود را ببندند. دسته دوم نیز به نوعی از بحث‏ ما خارج هستند. ممکن است در ظاهر چنین افرادی اظهار دارند که نیازهای شان در ازدواج تأمین نمی‏شود و با تغییر رفتار همسر، همه چیز درست خواهد شد اما معمولا این تغییر چیزی را عوض نمی‏کند. برای تغییر واقعی، این خود فرد است که باید مسیر سخت و البته نسبتاً طولانی‏ای را طی کند تا بتواند عوض شود. به این ترتیب می‏توان گفت که روی صحبت ما در اینجا با دو دسته اول و سوم است؛ زمانی که به صورت تصادفی خیانت صورت گرفته است و زمانی که نیازهای عاطفی ارضا نشده، علت اصلی این امر بوده است.

حرکت حساب شده

قبل از اینکه هر کاری بتوانید بکنید ، به خودتان فرصت دهید. داشتن احساس خشم و عصبانیت، سرخوردگی، جا خوردن و شوکه شدن و حتی اضطراب و نگرانی شدید ، در این شرایط کاملاً طبیعی است. یادتان باشد هر چه تلاش کنید که منطقی‏تر برخورد کنید ، احتمالا نتیجه برعکس‏تری می‏گیرید. دور شدن برای مدتی کوتاه از همسرتان شاید بتواند به آرام‏شدن تان کمک بیشتری کند. کمک گرفتن از مشاور یا روان‏شناس در این مرحله می‏تواند گزینه خوبی برای شما باشد. صحبت کردن و بیان کردن احساسات تان با فردی که سوگیری ندارد و شما نیز ترس از آبروریزی ندارید ، می‏تواند به شما در آرام شدن و البته رسیدن به جمع‏بندی در مورد این موقعیت جدید کمک خوبی کند.

تصور اشتباهی که وجود دارد این است که اگر فردی می‏خواهد با همسری که خیانت کرده زندگی کند ، باید یا او را در اولین فرصت ببخشد یا با حالت قهر به زندگی با او ادامه دهد ، در حالی که حالت‏های دیگری نیز وجود دارد: اول از همه توجه داشته باشید که لازم نیست همسرتان را خیلی زود ببخشید!

تصور نکنید که قصد این است که دلخوری را در دلتان برای سال‏ها نگه دارید اما فراموش نکنید که فشار وارد کردن به خود برای بخشیدن، در واقع نوعی سرکوب کردن احساسات است، پس لطفا در عوض سرکوب کردن بی‏دلیل احساسات، سعی کنید این فرآیند آرام آرام اتفاق بیفتد.

شاید بهترین حالت این است که شما بتوانید به جمع‏بندی خوبی درباره موضوع پیش آمده، همسرتان و خواسته‏های خودتان برسید. برای این کار شما باید در سه زمینه به خوبی به رابطه‏تان فکر کنید؛ گذشته، حال و آینده .

در گذشته چه اتفاقاتی بین شما افتاده است؟ رابطه شما چطور بوده است؟ آیا شما نیز در اتفاقی که افتاده دخیل بوده‏اید؟ رفتار همسرتان چطور بوده است؟ حالا که متوجه شده‏اید چنین اتفاقی افتاده چه احساسی به همسرتان دارید؟ رفتار او چطور است؟ آیا پشیمان شده است و خودش نیز دلش می‏خواهد قدمی بردارد؟ اگر بچه دارید، وضعیت آنها این روزها چگونه است؟ و… شاید مهم‏تر از همه آینده شماست که باید به آن توجه داشته باشید؛ برای آینده فرزندتان چه برنامه‏ای دارید؟ آیا می‏خواهید  از همسرتان جدا شوید؟ بعد از آن می‏خواهید چه کار کنید؟

حالا با توجه به همه آنچه در گذشته بین شما گذشته، آنچه در زمان حال اتفاق افتاده و آنچه برای آینده برنامه‏ریزی کرده‏اید، سعی کنید جمع‏بندی منظمی از این موقعیت جدید و خواسته‏هایی که دارید ، داشته باشید.

گاهی اوقات علت خیانت یکی از همسران، رابطه عاطفی آسیب دیده درگذشته است. به عبارتی قبل از خیانت، نوعی طلاق عاطفی را در خانواده شاهد هستیم. در این شرایط با بروز خیانت و لو رفتن موضوع، این فاصله عمیق‏تر شده و تقاضا برای طلاق به عنوان گزینه‏ای جدی مطرح می‏شود.دراین موارد می توان در صورت پشیمانی کسی که خیانت کرده با اصلاح رابطه به حفظ ازدواج امید وار بود.

یکی دیگر از دلایلی که در بروز خیانت موثر است، ارتباط جنسی مشکل‏‏دار همسران است. منظور از مشکل، عدم رضایت یکی از طرفین یا هر دو نفر است . در این موارد اول از همه یادتان باشد رابطه جنسی رضایت بخش داشتن، موضوع کم‏اهمیتی نیست و دوم آنکه برای بهبود رابطه در این بخش لازم است از متخصصان این زمینه کمک بگیرید. در بسیاری از موارد بهبود رابطه در این بخش، رضایت همسران از رابطه را به صورت کلی بهتر کرده و پیوند عاطفی را نیز قوی‏تر کند.

ممکن است چند هفته از خبردار شدن شما از موضوع بگذرد و شما با وجود اینکه دلتان می‏خواهد همسرتان را ببخشید اما نمی‏توانید و همین جلوی هر اقدام سازنده بعدی را گرفته است. اگر چنین شرایطی دارید ، شاید بد نباشد بدانید احتمال بروز خیانت با میزان رضایت همسران از رابطه‏شان، ارتباط مستقیمی دارد. این به آن معناست که هر چه رضایت از رابطه بیشتر باشد، احتمال بروز خیانت کمتر می‏شود. فراموش نکنید که هر کدام از همسران نقش موثری در ایجاد میزان رضایت دارند. شاید اگر شما می‏توانستید مشکلات رابطه‏تان را زودتر شناسایی کرده و قدم‏هایی برای آن بردارید، این اتفاق نمی‏افتاد. احتمالا با توجه به این نکات متوجه شده‏اید که به هر صورت هر فردی تا حدی، کم یا زیاد، در اینکه همسرش خیانت کند، موثر است. (البته گروه اول وسوم )گاهی اوقات توجه به این نکته می‏تواند از عصبانی ماندن برای زمان‏های طولانی جلوگیری کند و از سویی باعث شود تا انگیزه بیشتری برای تغییر کردن و بهبود رابطه‏مان داشته باشیم.

چگونه به همسر خود وفادار بمانیم؟

همان طور که می‌دانید یکی از دلایل این‌که وفاداری سخت می‌شود، کم شدن علاقه و عشق بین همسران است. حال برای این‌که وفاداری در زندگی مشترک را بیشتر بررسی کنیم، چند نکته را در ادامه توضیح می‌دهیم:

خاطرات گذشته را فراموش کنید
 
امروزه به دلیل اهمیت بیشتر به جوان‌ها و دادن حق انتخاب برای انتخاب همسر به دختران و پسران ممکن است که هر کدام از زن و شوهرها قبل از ازدواج، گزینه‌های دیگری برای این امر داشته‌اند


که به هر دلیلی به ازدواج ختم نشده است. خاطرات گذشته جزو جدانشدنی در حافظه هر انسانی است؛ اما گاهی این خاطرات ممکن است انسان را آزار دهد یا ذهنش را از مسیر اصلی زندگی منحرف کند.


 رابطه این خاطرات با وفاداری به این شرح است که وقتی شما به هر دلیلی از زندگی مشترکتان دلتنگ و یا عصبی می‌شوید، ناخودآگاه به مرور گذشته می‌پردازید و ممکن است زندگی فعلی‌تان را با زندگی در کنار افرادی که در گذشته شما بوده‌اند، مقایسه کنید

و همین مقایسه رفته‌رفته امکان دارد برای شما مشکل‌ساز شود. یادتان باشد زندگی مشترک در کنار بهترین زن یا بهترین مرد هم مشکلاتی به همراه دارد که غیرقابل پیش‌بینی‌اند، پس مشکلات جزو لاینفک زندگی‌اند و شما نمی‌توانید خود را گول بزنید که اگر در کنار دیگری بودید،

دیگر مشکلی وجود نداشت. در ضمن وفاداری صرفا یک پدیده بیرونی نیست، بلکه همسران باید در ذهن و فکر نیز به هم وفادار باشند. زندگی مشترک در کنار بهترین زن یا بهترین مرد هم مشکلاتی به همراه دارد که غیرقابل پیش‌بینی‌اند، پس مشکلات جزو لاینفک زندگی‌اند و شما نمی‌توانید خود را گول بزنید که اگر در کنار دیگری بودید، دیگر مشکلی وجود نداشت.


در ضمن وفاداری صرفا یک پدیده بیرونی نیست، بلکه همسران باید در ذهن و فکر نیز به هم وفادار باشند. برای این‌که بتوانید در ذهن و فکر خود نیز به همسرتان وفادار باشید، در همان ابتدای زندگی وقتی وارد مرحله جدیدی از زندگی که زندگی زناشویی است، شدید دیگر به پشت سر خود نگاه نکنید.


شما انتخاب خود را کرده‌اید و تصمیم به ازدواج گرفته‌اید، پس دلیلی ندارد که دوباره به گذشته برگردید. با خود قرار بگذارید که هیچگاه به هیچ کس جز همسرتان فکر نکنید چرا که با این کار خود را بیشتر آزار می‌دهید.

 سعی کنید هر روز زندگی مشترک برایتان سرشار از خاطرات زیبا و به‌یادماندنی شود، طوری که خاطرات گذشته در میان این همه روزهای زیبای زندگی شما گم شود و خود به خود فراموش گردد.

 

وفاداری همیشگی


وقتی همه چیز خوب وطبیعی است و شما نیز خوب باشید، کار سختی انجام نداده‌اید. هنر زندگی کردن و پایبند بودن به زندگی، زمانی است که مشکل و یا سختی پیش می‌آید. معمولا زمان‌هایی که وفاداری زوجین به هم به خطر می‌افتد، مواقعی است که مشکلی پیش می‌آید.


 البته این نباید توجیهی باشد برای این‌که وفاداری همسران به هم زیر سوال برود. یادتان باشد که وفاداری یکی از خصوصیات لازم و ضروری همسران است که تخطی از آن جای هیچ توجیهی را نمی‌گذارد.


1 - وفاداری در هنگام عصبانیت: هیچ دو انسانی وجود ندارند که در کنار هم بدون اصطکاک و اختلاف نظر زندگی کنند، پس لحظاتی اتفاق می‌افتد که شما از دست همسرتان عصبانی هستید؛ اما این دلیل نمی‌شود که بخواهید وفاداریتان را نسبت به او نادیده بگیرید.

 در این مواقع سعی کنید به وسیله کاری که شما را آرام می‌کند، عصبانیت‌تان را کنترل کنید و هیچ‌گاه هنگام عصبانیت تصمیم نگیرید.

2 - وفاداری در عدم حضور همسر: وفاداری به همسر، یکی از خصوصیاتی است که از زمانی که ازدواج می‌کنید یک لحظه نیز نباید از شما جدا شود

و این وفاداری به هیچ وجه نباید مشروط به حضور همسرتان و یا هر چیز دیگری شود و اگر همسرتان نبود و وفادار ماندید، کار بزرگی کرده‌اید و به وظیفه خود عمل نموده‌اید.

3 - وفاداری در مواقعی که همسرتان مرتکب خطایی شده است: هر انسانی ممکن است در زندگی عملی اشتباه انجام دهد؛ اما مجازات آن، خیانت به او نیست.


 شما باید سعی در رفع خطاهای همسرتان و خودتان داشته باشید و نه این‌که هر خطایی را با خطایی چه‌بسا بزرگ‌تر جبران کنید و زندگی‌تان را تحت‌الشعاع این اشتباهات قرار دهید.


وفاداری شما به همسرتان باید همیشگی باشد و هیچ شرط و تبصره‌ای نیز نباید در این رابطه قائل باشید.

جلب وفاداری همسر  
همان طور که باید در زندگی زناشویی وفادار باشیم، جلب وفاداری همسرمان هم یکی از وظایف ماست. شاید خیلی از کسانی که از مسیر وفاداری منحرف می‌شوند،

 برای خود و دیگران ، رفتارهای همسرشان را بهانه می‌کنند، با این که این توجیهات قابل قبول نیست ولی می‌توان با رعایت بعضی نکات و دقت به آنها، در وفادار بودن به خود و همسرمان کمک کنیم.


1- وفادار بودن: وقتی شما وفادار باشید، به همسرتان این اجازه را نمی‌دهید که وفاداری را در زندگی مشترک از یاد ببرد.

2 - صداقت: یکی از مظاهر وفاداری، صداقت است و تا وقتی که شما با همسرتان صادق نباشید، نمی‌توانید وفادار بمانید.

3 - حل مشکلات: هرگاه مشکلی بین شما و همسرتان پیش می‌آید، آن را حل کنید. فراموش کردن مشکلات چیزی را حل نمی‌کند؛ اما با حل و فصل آنها می‌توانید زندگی‌تان را بهبود ببخشید.

4 - گذشت بجا: زندگی بدون گذشت، زندگی بی‌ارزشی است. شما و همسرتان باید در مقابل هم گذشت داشته باشید تا بتوانید از اشتباهات هم بگذرید؛


اما این گذشت باید به اندازه و بجا باشد. اگر شما بخواهید از همه مشکلات بگذرید، تمام آنها بدون این‌که حل شوند، باقی می‌مانند و چه‌بسا به مشکلاتی بزرگ‌تر تبدیل شوند.

در مقابل اگر بخواهید از هیچ چیز نیز نگذرید و با بغض و کینه و عصبانیت با همه مشکلات روبه‌رو شوید، نمی‌توانید زندگی موفقی داشته باشید.

5 - رفع یکنواختی و ایجاد هیجان: زندگی و عشق را هیجان و شادی شیرین می‌کند و شما و همسرتان همواره به شادی و هیجان نیازمندید.

پس گاهی روند یکنواخت زندگی را بر هم بزنید و نگذارید دچار روزمرگی شوید. انسان همواره در میان یکنواختی‌های زندگی به دنبال هیجان می‌گردد.

 پس بگذارید هیجان را با همسرتان تجربه کنید و او نیز در کنار شما از این یکنواختی زندگی ماشینی بیرون بیاید.


 زندگی و عشق را هیجان و شادی شیرین می‌کند و شما و همسرتان همواره به شادی و هیجان نیازمندید. پس گاهی روند یکنواخت زندگی را بر هم بزنید و نگذارید دچار روزمرگی شوید.

6 - تمرکز روی عشق: یادتان نرود یکی از دلایل مهمی که با همسرتان ازدواج کردید، این بود که عاشق هم بودید. شما همیشه عاشق بودن را در زندگی زناشویی باید اولین امر و لازمه زندگی بدانید.


فکر نکنید روند طبیعی زندگی این است که با گذشت زمان، عشق خودبه‌خود از بین می‌رود و تبدیل به عادت می‌شود، بلکه عشق مثل گلدانی است که احتیاج به رسیدگی دارد و اگر شما آن را فراموش کنید

و تمرکز خود را روی مسائل پیش‌پاافتاده و گذرای زندگی قرار دهید، طبیعی است که از بین برود؛ اما اگر روی آن تمرکز کنید و در تمام مراحل زندگی، عشق را دخیل کنید و آن را پرورش دهید


 و با همسرتان همواره در این تلاش باشید که این عشق را بیشتر و پایدارتر کنید، مطمئن باشید که همیشه عاشقانه زندگی خواهید کرد و این عشق هیچ‌گاه دچار عادت و روزمرگی و یکنواختی نخواهد شد.


7 - رفاقت: گاهی همسران در زندگی مشترک فقط برای هم یک همخانه محسوب می‌شوند که به وظایف اولیه خود عمل می‌کنند؛ اما باید دانست همسرانی موفقند که با هم رفیق و دوستند و همدیگر را درک می‌کنند و با هم صمیمی‌اند و می‌توانند براحتی با هم به گفتگو و تعامل بپردازند.

8 - حفظ اعتماد به نفس و رسیدگی به خود: گاهی بعضی از همسران در مسائل روزمره و عادی زندگی غرق می‌شوند و خودشان را فراموش می‌کنند.


 این افراد را هرگاه ببینی، یا در حال کار کردن هستند و یا بی‌حوصله و خسته از کار زیادند و معمولا به خود نمی‌رسند و همیشه ظاهری به‌هم‌ریخته و روحی افسرده دارند.

شما باید به جسم و روح خود اهمیت بدهید و آنها را سالم و زیبا نگه دارید تا همسر شما از وجود شما لذت ببرد و باید اعتماد به نفس و عزت نفس خود را همواره حفظ کنید تا جاذبه واقعی را برای همسر خود داشته باشید.

9 - جلب رضایت همسر: شما همواره باید بدانید که همسرتان از شما و زندگی با شما راضی است یا خیر؟ گاهی شما فکر می‌کنید که به همه وظایفتان عمل کرده‌اید و تمام تلاشتان را کرده‌اید،

اما وقتی با همسرتان به گفتگو می‌نشینید و مسائلی که او مهم می‌داند را می‌فهمید، شاید ببینید که به اکثر آنها اهمیت نمی‌دادید.

 پس همسرتان را خوب بشناسید و بفهمید که با چه چیزی خوشحال و راضی و با چه چیزی ناراحت می‌شود. حساسیت‌‌های همسرتان را پیدا کنید و آنها را در رفتار و گفتار خود در نظر بگیرید.

با گفتگو و دقت می‌توانید بفهمید که چگونه می‌توانید همسرتان را راضی نگه دارید.
 
 
سخن پایانی این که یادتان باشد وفاداری زن و شوهر به هم نشانه سلامت آنها و زندگی‌شان است. با دقت در اعمال و رفتار خود و احساسات و افکار همسرتان می‌توانید وفاداری را در زندگی خود همیشگی و پایدار کنید