نگران منی (بیاد مرتضی ) بهروز نقویان
تو به جای منم داری زجر میکشی
یکی عاشقته که تو عاشقشی
تو به جای منم پُر غصه شدی
نذار خسته بشم٬ نگو خسته شدی
نگرانِ منی که نگیره دلم
واسه دیدن تو داره میره دلم
نگرانِ منی مثل بچگیهام
تو خودت میدونی من ازت چی میخوام
مگه میشه باشی و تنها بمونم
محاله بذاری٬ محاله بتونم
دلم دیگه دل تنگیهاش بیشماره
هنوزم به جز تو کسی رو نداره
عوض میکنی زندگیمو
تو یادم دادی عاشقیمو
تو رو تا ته خاطراتم کشیدم
به زیبایی تو کسی رو ندیدم
نگو دیگه آب از سر من گذشته
مگه جز تو کی سرنوشتو نوشته
تحمل نداره نباشی
دلی که تو تنها خداشی
یه غرور یخی٬ یه ستاره سرد
یه شب از همه چی به خدا گله کرد
یهدفعه به خودش همه چی رو سپرد
دیگه گریه نکرد٬ فقط حوصله کرد
نگرانِ منی٬ به تو قرصه دلم
تو کنار منی٬ نمیترسه دلم
بغلم کن ازم همه چیمو بگیر
بذار گریه کنم پیش تو دل سیر
مگه میشه باشی و تنها بمونم
محاله بذاری٬ محاله بتونم
دلم دیگه دل تنگیهاش بیشماره
هنوزم به جز تو کسی رو نداره
عوض میکنی زندگیمو
تو یادم دادی عاشقیمو
تو رو تا ته خاطراتم کشیدم
به زیبایی تو کسی رو ندیدم
نگو دیگه آب از سر من گذشته
مگه جز تو کی سرنوشتو نوشته
تحمل نداره نباشی
دلی که تو تنها خداشی
هنوزم به جز تو کسی رو نداره
دل کدومه با کیفیت 128 بهروز نقویان
تو که گفتی شکسته دل من
مگه جام بلور دل تو
به امیدی نشسته دل من
مگه سنک صبور دل تو
دل در این دورو زمونه
به خدا شده بهونه
هر چی شد در این میونه
میگی تقصیره دله
کار دل چه مشکله
یه روزی غرق به خونه
یا میگن دشت جنونه
دل چیه خودش بدونه
میگی تقصیره دله
کار دل چه مشکله
دل کدومه
مشکل کدومه پیش من افسانه کم گو
از دل دیوانه کم گو
کی صدای دل شنیده
به خدا کسی ندیده
که تو اسمون دلی پر بزنه
شب و روز خونه یار سر بزنه
کی دیده پنجه غم سر برسه
بر در خونه دل در بزنه
دروغه لیلی و مجنون
قصه شاه پریون
دیگه از وامق و عزرا چی بگم
نکنین باور قصه غم
http://mosighi1345.blogsky.com/ وبلاگ ترانه های من
آهنگ رفتی با صدای بهروز نقویان 7 بهمن 1392
بی تو خاموش دل من مثل فانوس شکسته!
جای خالی تو هر شب؛کتاب حرفامو بسته
رفتی و اسم قشنگت مونده رو دیوار کوچه
غبار غصه گرفته؛سینه ی تب دار کوچه
عاقبت یک شب تاریک غزل رفتنو خوندی
منو با چشمای ابری میون دریا نشوندی
بین دستای من وتو دیوار فاصله مونده
به گمونم راز مارو یه کسی بی صدا خونده!
واسه ی این دل تنها سخته شبهای جدایی
سخته با چشمای بسته گذر از روز طلایی