اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

هووی جدید زندگی‌ زوج‌های ایرانی

: متأسفانه رسانه‌های جمعی از بحث فرهنگ سازی استفاده از وسایل نوین ارتباطی مانند وایبر، لاین، تانگو و سایر نرم افزارها غافل شده‌اند و به فرهنگ سازی در مورد آن نپرداخته‌اند. مشکلی که شاید بتوان گفت دو سال اخیر شاهد آن هستیم افزایش بدبینی در بین زوج‌ها است که این امر مختص زوج‌های جوان نیست و حتی زوج‌هایی را داریم که با این‌که 20 سال از زندگی مشترکشان می‌گذرد نیز درگیر این موضوع شده‌اند.
 متأسفانه به دلیل این‌که جدایی بین زوجین راحت شده است به محض این‌که اختلافی رخ می‌دهد اولین تصمیم جدایی توافقی است. در گذشته بدبینی بیشتر در بین مردان وجود داشت اما هم اکنون شاهد هستیم که زنان جامعه ما نیز درگیر این امر شده‌اند و در این موضوع با مردان برابری می‌کنند.
عامل دیگری که متأسفانه رسانه‌های جمعی از آن غافل شده‌اند و به فرهنگ‌سازی در مورد آن نپرداخته‌اند بحث فرهنگ سازی استفاده از وسایل نوین ارتباطی مانند وایبر، لاین، تانگو و سایر نرم افزارها است که حتی در روستا‌ها و شهرهای دور نیز کاربران زیادی دارند.
 متأسفانه استفاده از این نرم افزارها باعث می‌شود که زنان و مردان دایره ارتباطات جدیدی پیدا کنند که شاید در ابتدا موضوعی عادی به نظر برسد اما در طولانی مدت امنیت روانی خانواده‌‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
این کارشناس با بیان این‌که رسانه‌ها به جای تبلیغ مواد مصرفی بهتر است با تهیه فیلم‌ها و سریال‌ها و حتی کلیپ‌های آموزشی فرهنگ استفاده از این ابزارها را در اختیار خانواده‌ها قرار دهند گفت: در دنیای کنونی دیگر مادر شوهر و خواهر شوهر و موضوعات این‌چنین مشکل ساز نیستند بلکه این فناوری‌ها و نرم افزارهای نوین است که سایه آن‌ها بر روی آرامش و ثبات خانواده‌ها احساس می‌شود.

منفورترینها

همه ستاره های مشهور هالیوود در میان مردم آمریکا و در دنیا محبوبیت ندارند و دلیل نفرت مردم از بعضی از آنها کاملاً مشخص و توجیه پذیر است. از جاستین بیبر گرفته تا لیندزی لوهان هر کدام به دلیل سوء مصرف مواد مخدر و رفتارهای نامناسب با طرفداران و ... مورد نفرت مردم قرار گرفته اند. در زیر به چند نفر از آنها اشاره کرده ایم:



جاستین بیبر
این خواننده نوجوان اخیراً با رفتارهای عجیب و غریب و نظرات و حرف های نمک نشناسانه اش موجب حیرت و عصبانیت طرفداران و دیگر مردم قرار گرفته است. ظاهراً بیبر می خواهد ثابت کند که دیگر ستاره نوجوان نیست و بزرگ شده؛ او اخیراً اینطور گفته: «می خوام به اونایی که ازم متنفرن بگم من عاشقتونم. مرسی از اینکه با تنفر از من ازم حمایت می کنین. وقتی رو صفحه یوتیوب من پیام های نفرتتون رو می نویسین، به من برای هر پیامتون پول میدن. بنابراین بخاطر نفرت از من بهم پول می رسونین.»

 


مدونادر حالیکه مدونا به رسوایی هایش ادامه می دهد، بسیاری از مردم معتقدند که وقت آن رسیده که مدونا بزرگ شود و لباس تنش کند! در صدر افرادی که از او متنفرند التون جان قرار دارد که می گوید: «چرا مدونا مث یه کابوس می مونه؟ تور کنسرت هاش فاجعه بود و این فاجعه مخصوص مدوناست... اون شبیه زنای بدکاره شده. متأسفم.»

 


کاترین هایگلکاترین هایگل از فیلم Knocked Up اخراج شد و سریال محبوب تلویزیونی "آناتومی گری" را ترک کرد و از آن پس در فیلم های سینمایی پرفروش بازی کرد. شکی وجود ندارد که کاترین خودش را در هالیوود بدنام کرده و خودش هم این را می داند. او می گوید: «من هیچ وقت محبوب مردم آمریکا نبودم، چون فکر می کردم این همون چیزیه که اونام ازم می خوان باشم. ولی وقتی دهنمو باز کردم دیدم مشخصه که من محبوب مردم آمریکا نیستم.»

 


جان مه یراین خواننده جوان عاشق جذاب ترین زنان هالیوودی شد و خیلی از آنها را ترک کرد، ولی این رفتار او و بددهنی او باعث شد که در میان مردم منفور شود. او می گوید: «تنها چیزی که می خوام اینه که برگردم پیش اونائی که دوستشون داشتم.» یکی از نزدیکان جان مه یر می گوید: «جان قلب نداره و به هیچ کس جز خودش اهمیتی نمیده. اون خیلی خودخواهه و فقط نگران خودشه.»

 


جنیفر لوپزدر شهری که خودشیفتگی بر آن حاکم است، جنیفر جزو نسل های ویژه خودشیفتگان است. یکی از نزدیکان او می گوید: «اون خودشو خیلی دوست داره، و این خیلی وحشتناکه. اون اصلاً فروتنی از خودش نمیده که یه خواننده ست. اون در مورد خودش، فیزیکش و ظاهرش وسواس داره و واقعاً یه عفریته ست.» حتی ماریا کری خواننده مشهور و محبوب هالیوود هم معتقد است که جی. لو. خیلی خودش را می گیرد و می گوید: «ترجیح با یه خوک رو سن بخونم تا با اون! مطمئن باشین هرگز با جنیفر لوپز دوئت انجام نمیدم.»

 


کریستن استوارتوقتی تصاویر خیانت کریستن استوارت به نامزدش رابرت پتینسون (با روپرت ساندرز، کارگردان فیلم سفیدبرفی و شکارچی) منتشر شد، طرفداران آنقدر از کریستن عصبانی شدند که کریستن ماه ها از دید عموم مردم پنهان شد و خبری از او نشد. او در نامه ای سرگشاده از همه مردم و از رابرت پتینسون عذرخواهی کرد و گفت: «من از همه بخاطر اینکه اینقدر عصبانیشون کردم عذر می خوام. نیتم این نبود.» با آنکه راب او را بخشید، ولی مردم او را نبخشیدند.

 


گوئینث پالتروگوئینث سالها به مردم و کسانی که در صنعت سرگرمی هستند فخر فروخته و همه معتقدند که او زن خودخواهی است. او همیشه می گوید: «من واقعاً تو کارم معرکه ام. آدمای جالب و خوب می دونن این قضیه رو و فقط همینه که مهمه.» او اغلب اوقات تظاهر به چیزهای که حقیقت ندارند می کند و نظرات و حرف های احمقانه ای تحویل مخاطب می دهد، برای مثال او یک بار در مورد یک نوع سوپ آماده گفته بود: «ترجیح می دم بمیرم ولی نذارم بچه م سوپ آماده بخوره.» شاید سبک زندگی او که در وبسایتش (Goop.com) هم توضیح داده اینطور باشد.

 


کریس براوناز وقتی که کریس براون نامزدش ریحانا (ریانا) را قبل از مراسم گرمی 2009 کتک زده، تبدیل به یکی از منفورترین شخصیت های هالیوودی شده است. این خواننده آر اند بی در مورد آن اتفاق اینطور می گوید: «اون شب عمیق ترین افسوس زندگی من بود و بزرگترین اشتباهمو مرتکب شدم.» با آن بعد از آن ریحانا با او آشتی کرد، ولی بسیاری از افرادی که در صنعت موزیک کار می کنند، به او اعتماد ندارند، و شاید دلیلش این باشد که او ادعا می کند خودش قربانی واقعی است.

 


جسی جیمزجسی جیمز که یکی از ستاره های تلویزیونی بود، از وقتی شنیده شد که به ساندرا بولاک خیانت کرده از چشم مردم افتاد و حرفایی که او می زد همه چیز را بدتر می کرد: «هر کی دلش بخواد می تونه نظرات چیپ راجع به من بده و بگه من بابای افتضاحی هستم و نازی ام و چرندیات دیگه بگه. ولی من خودم می دونم چجور آدمی هستم و این برام کافیه.»

شوهر من است و به فکر او؟!

تنبیه نکنیدمشکلی نیست که این کار غیراخلاقی است. در فرهنگ دینی، حتی نگاه به نامحرم منع شده؛ همینطور اینکه مردی در فضای خصوصی با نامحرم همکلام شود. البته قرار نیست شما همسرتان را به خاطر گناهانش تنبیه کنید. این رابطه نه تنها هیچ کمکی به آرامش همسر شما نمی کند، که بیشتر باعث آشفتگی روان او می شود اما شما با این مشکل چطور باید برخورد کنید؟272142 19dd3

 

فقط مشاوراولین و مهمترین توصیه این است: موضوع را با خانواده خود یا خانواده همسرتاندرمیان نگذارید. اگر این ماجرا به بیرون از خانه شما کشیده شود، همسرتان احساس می کند دیگر جایی برای دفاع از خود ندارد. او در چنین شرایطی باید به آدم های مختلفی که درک متفاوتی از این موضوع دارند و آن را با زبان و رفتار متفاوتی بیان می کنند پاسخگو باشد. به همین دلیل بیرون آمدن این مشکل خصوصی از خانه شما اوضاع را وخیم تر و رابطه میان شما را سردتر می کند. تنها کسی که می توانید این مسئله را با او طرح کنید، یک مشاور کاردان و قابل اعتماد حرفه ای است.

جنجال به پا نکنیدشاید عصبانیت یکی از اولین احساس هایی باشد که با دیدن این گفتگوها سراغ شما می آید. اما بعد از گذشت چند ساعت یا چند روز باید بتوانید بر این احساس غلبه کنید و حتی اگر در از بین بردنش ناکام باشید، باید برای نجات زندگی خود، حس تان را مدیریت کنید. تحقیر کردن شوهرتان در این شرایط فقط شما را از هم دورتر می کند. شاید تصور کنید اگر صدایتان را بالا ببرید و هر چه در ذهن تان می گذرد را به او نسبت دهید، همسرتان عقب می کشد و به این رابطه پایان می دهد اما یادتان نرود که همیشه یکی از دلایلی که مردها را به سمت این جور رابطه ها هل می دهد، احساس تنهایی است. او در جریان اختلافاتی که با شما داشته، نمی توانسته احساساتش را بروز دهد و شاید تصور می کرده شما درکش نمی کنید. اگر یکی از دلایل او برای شروع این ارتباط چنین احساساتی باشد، بدون شک ایجاد یک جنجال تازه می تواند انگیزه او را برای رفتن سراغ آن زن قوی تر کند.


قبل از حرف زدن ترکش نکنیدمی خواهید خانه را ترک کنید و چند روز او را نبینید؟ اشکالی ندارد اما یادتان نرود که ایجاد این فاصله هم اصول خود را دارد. قبل از صحبت کردن در مورد این موضوع، خانه را ترک نکنید. نگذارید گفتگوی شما در فضای پرتنش قهر و بعد از رفتن تان ایجاد شود. اول موضوع را با همسرتان در میان بگذارید، حرف هایش را بشنوید و حرف هایتان را بزنید و اگر بعد از صحبت به جایی نرسیدید می توانید کمی فاصله تان را از او بیشتر کنید.البته قطعا قرار نیست ایجاد این فاصله دیگران را از موضوع باخبر کند. شاید بتوانید در خانه مشترکتان بمانید اما از او بخواهید در عین حضورش، کمی تنهایتان بگذارد. از طرف دیگر، حتی در سخت ترین لحظات زندگی مشترکتان هم نباید کاری کنید که توان پذیرش عواقبش را نداشته باشید. اگر خواستید خانه را ترک کنید و همسرتان مانعتان نشد چه؟ اگر نبودن شما بهانه و موقعیت بیشتر غرق شدن در این رابطه را به او داد چه؟ یادتان نرود که شما مسئول تمام تصمیماتی که می گیرید هستید و نمی توانید با نادیده گرفتن سهم خودتان از مشکلات، او را تنها مقصر ایجاد فاصله یا قرار گرفتن در موقعیتی نادرست بدانید.

گریه و زاری نکنیدمی دانیم رنجیده اید؛ اما از سلاح گریه و شیون کردن برای جلب توجه همسرتان استفاده نکنید. اگر می خواهید او را تحت تاثیر قرار دهید و ماندگارش کنید، دلیلی ندارد خود را یک فرد ضعیف نشان دهید و بگویید دیدن این پیغام ها شما را ویران کرده است. در چنین شرایطی بیشتر از ضعف شما و ترحم او، قدرت همراه با منطق شما می تواند به بهبود شرایط کمک کند. اگر نمی توانید در گفتگوهایتان با منطق و آرامش پیش بروید، صحبت کردن در مورد این موضوع را به زمانی که آرام تر شدید موکول کنید. به همسرتان نشان دهید که دوستش دارید و می خواهید برای حفظ زندگی مشترکتان تلاش کنید اما هرگز جملاتی مثل «اگر با کس دیگری باشی می میرم» را به زبان نیاورید.

به میدان جنگ وارد نشویداگر می خواهید کنترل اوضاع را به دست بگیریدپ، وارد جنگ مستقیم با آن زن نشوید. بعید است که او بداند شما از این رابطه با خبر شده اید و با توجه به اینکه موضوع خاصی در آن بحث ها رد و بدل نشده بوده، بعید است خود را مقصر بداند. این رفتارها تنها شما را به بازی جدیدی وارد می کند. ممکن است آن زن که خود را احتمالا بی تقصیر می داند، برای حمایت از همسرتان در برابر شما تلاش بیشتری کند و این رابطه به مرور جدی تر و عمیق تر شود. یادتان نرود که اگر این زن احساس کند مردی که در گذشته عاشقش بوده در رابطه ای آزاردهنده گرفتار شده، ممکن است برای نجات او از دست شما تلاش بیشتری به خرج دهد.

پای میز مذاکره بنشینیدهیجان ها و افکارتان را مدیریت کنید و کاملا جدی به او بگویید که باید در مورد موضوعی جدی با او صحبت کنید. هنگام شروع این گفتگو به همسرتان بگویید موضوع را می دانید و از او بخواهید علت این کار را توضیح دهد. اگر گفت خیانتی مرتکب نشده و خواست موضوع را عادی و به شکل ارتباطی دوستانه توجیه کند، دلیل پنتهانی بودن این ارتباط را بپرسید. به او توضیح دهید که هر ارتباط پنهانی با جنس مخالف به هر شکلی پیامکی اینترنتی و ... از مصادیق خیانت محسوب می شود و می تواند آینده زندگی مشترک شما را تهدید کند. در جریان این گفتگو، به دنبال به دست آوردن دل او و دست گذاشتن روی احساساتش نباشید بلکه کاملا قاطعانه و جدی احساسات منفی خود از این موضوع را با او در میان بگذارید و بگویید که اعتمادتان خدشه دار شده است.  بگویید خودش را جای شما بگذارد. به فکر مقابله به مثل نباشید و او را به چنین رفتاری تهدید نکنید اما به همسرتان بگویید که اگر بحث و اختلافی میان شما صورت گرفته، بر هر دوی شما تاثیر گذاشته و احساس تنهایی و آزردگی را در هر دو نفرتان ایجاد کرده. از او بپرسید که اگر شما برای برطرف کردن این احساس های ناخوشایند رفتاری مشابه انجام می دادید، در او چه حسی ایجاد می شد.

وجدانش را تحریک کنیداگر توانستید وجدان او را قلقلک دهید و احساس ندامت را در چهره اش دیدید، مدتی او را در خلوتش تنها بگذارید تا نتیجه صحبت هایتان اثر بیشتری بر او بگذارد. طبیعی است که برای برگشتن به روزهای آرام، به چند روز زمان نیاز دارید تا هر دوی شما آسیب های این اتفاق را در خود کمتر کنید و تاثیرش را بر رابطه تان کمرنگ تر کنید. قرار نیست بعد از چنین اتفاقی رابطه شما هیچ تغییری نکند. قطعا تا چند روز یا چند هفته از همسرتان آزرده خواهید بود و قطعا او باید برای جلب اعتماد شما تلاش کند.

دوست همسرتان باشیدشایدتصور کنید گرفتن رمزهای عبوراز همسرتان و کنترل لپ تاپ و تلفن همراهش می تواند به استحکام این رابطه کمک کند اما باور کنید اگر در کنار نقش همسری نقش یک دوست صمیمی را برای همسر خود ایفا کنید، نتیجه به مراتب بهتر از کنترل کردن او خواهد بود. آدم ها وقتی کنترل می شوند، همیشه به دنبال فرصتی برای عبور از خط قرمزها و رفتن سراغ موضوعاتت منع شده می گردند. توجه به خواسته ها، نیازها و دلخوشی هایی که هر یک از همسران می تواند برای شریک زندگی اش ایفا کند مانع از شروع یا ادامه چنین رفتارهایی می شود. اگر می خواهید زندگی تان همیشه شاداب بماند، باید جنس مخالف، نیازها و نوع نگاهش به زندگی را بشناسید.

از نو شروع کنیددر صورت پشیمانی و تلاش همسرتان برای ساختن رابطه ای آرام، بهتر است شما هم برای بازسازی اعتمادتان تلاش کنید. اگر همسرتان احساس کند تلاش هایش برای ساختن زندگی تان و پاک کردن این اتفاق ناخوشایند بی ثمر است، بدون شک دیر یا زود دست از تلاش برمی دارد و ممکن است دوباره رفتارهای اشتباهی از او سر بزند. از یاد نبرید که مردها به شدت به اعتماد همسرشان نیاز دارند و در مقابل زن ها هم به توجه شریک زندگی شان نیازمندند. پس راه را برای رسیدن هر دو نفرتان به خواسته اش باز کنید.

ماجرا را کش ندهیدهمسرتان اشتباه کرده و شما هم به عنوان شریک زندگی او، در ایجاد چنین فاصله ای بی تقصیر نبوده اید. اگر در این مورد سنگ هایتان را واکنده اید و تصمیم گرفته اید زندگی تان را از نو بسازید، باید به یک قانون مهم وفادار بمانید: «به هر بهانه ای پای این اشتباه را پیش نکشید و با هر بحث بی ربطی، همسرتان را به خاطر این رفتار تحقیر نکنید!»اگر به شریک زندگی تان گفته اید که او را بخشیده اید و او هم به تعهدش برای وفادار ماندن به شما عمل کرده، دلیلی ندارد در هر بحث کوچک و بزرگی به او یادآوری کنید که از اعتمادتان سوءاستفاده کرده است. اگر نمی خواهید زندگی تان بار دیگر به سراشیبی بیفتد، نباید در بسته شده چنین ماجرایی را به بهانه های مختلف باز کنید.

حکم صادر نکنیدنمی توان به طور قطع گفت که آیا همسرتان هنوز عاشق آن زن است یا تنها برای درد دل کردن سراغش رفته است. شرایط پیش از ازدواج همسرتان قابل تامل است. او فردی را دوست داشته و مخالفت های بیرونی مانع رسیدنش به او بوده است. نمی توان گفت همه آدم ها در چنین شرایطی رفتار مشابهی را نشان می دهند اتما عجیب نیست اگر در بحران های زندگی مشترکتان او شما را با نامزد قبلی اش مقایسه کند و با خود بگوید اگر با او ازدواج کرده بودم، کار به اینجا نمی کشید. مراقب باشید رفتارهای شما باعث گذشتن این فکرها از ذهن همسرتان نشود. گاهی رفتارهای ناخودآگاه ما باعث می شود بدون اینکه بخواهیم یا حواسمان باشد، نظر طرف مقابل مان را به موضوعی که دوست نداریم به آن توجه کند، متمرکز کنیم