اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

مردها و زن‌ها به چه دلایلی طلاق می‌گیرند؟

مراقب باشید! اگر این بهانه ها را به دست همسرتان بدهید، زندگی مشترک تان از هم می پاشد.
آمار طلاق این سال های اخیر را هر کسی به شیوه ای تفسیر می کند. گروهی نبود دوره های آموزشی فراگیر قبل و بعد از ازدواج را دلیل انتخاب های نادرست و ازدواج های نافرجام می دانند و گروهی دیگر، می گویند جوان های امروزی ناسازگار شده اند و با افتادن به اولین سراشیبی زندگی مشترک، به فکر جدایی می افتند. ثبت بیش از ۱۵۰ هزار طلاق در سال ۹۱ و نگرانی مسئولان از رشد این آمار بهانه ای شد تا موضوع را با ۲ روانشناس خانم و آقا در میان بگذاریم و نظر متخصصان این حوزه را جویا شویم. فاطمه فدایی با نگاهی به پرونده های مراجعانش از دلایل اصلی طلاق خانم ها می گوید و محمود هندی پور هم دلایلی که آقایان را به جدایی وا می دارد، مطرح می کند.

چرا خانم ها از شوهران شان طلاق می گیرند
حرف دلش را نمی شنوید؟

احساسات در زندگی زن ها حرف اول را می زند. بسیاری از زنان به دلیل اینکه انتظارات شان در زندگی مشترک برآورده نمی شود یا به موقع برآورده نمی شود، از همسرشان دل می کنند. این انتظارات که اغلب هیجانی و احساسی هستند، در روابط زنان با اطرافیان شان تاثیر ویژه ای می گذارد. مردهایی که از اهمیت این موضوع بی خبرند و انتظارات همسرشان را به موقع یا به اندازه مورد انتظارشان برآورده نمی کنند، نمی توانند تا ابد خوشبخت بمانند. شاید این موضوع دلیل مستقیم برخی جدایی ها نباشد اما با ایجاد طلاق عاطفی، می تواند به عنوان یکی از مهمترین دلایل جدایی معرفی شود.

خانواده تان در کارتان دخالت می کند؟

دوره و زمانه عوض شده و رابطه عروس و مادر شوهری هم تغییر کرده اما حتی در دنیای امروز، اختلافات عروس ها با خانواده همسرشان دلیل بسیاری از طلاق هاست. زنان برای حریم خانه خود ارزش زیادی قائلند و اگر احساس کنند خانواده همسرشان این حریم را شکسته، جنگ را آغاز می کنند. در این جنگ، مسئولیت مردها سنگین است. اگر نتوانند با درایت هر دو طرف را آرام کنند و جنگ بالا بگیرد، دیر یا زود کار زندگی مشترک شان به جدایی یا طلاق عاطفی می کشد.

در رابطه زناشویی به مشکل برخورده اید؟

جامعه ما در حال گذار از جامعه سنتی به مدرن است. شاید در زندگی سنتی دیروز، کمتر کسی نارضایتی اش در رابطه با مسائل زناشویی را مطرح می کرد یا به خاطر آن درخواست طلاق می داد اما این روزها نارضایتی در این مورد، منجر به وقوع درصد بالایی از طلاق ها می شود. آمارهایی که روانشناسان و متخصصان در مورد آن هشدار می دهند و لزوم آموزش پیش از ازدواج و بعد از ازدواج را برای پایین آوردن امار این جدایی ها مطرح می کنند.

اعتیاد دارید

گرایش برخی از مردها به اعتیاد یا مواد محرک، یکی از مهمترین دلایل جدایی است. در مواردی که پیش از این گفتیم، زن ها در آغاز دچار نارضایتی می شدند و برای برطرف کردن آن تلاش می کردند، اما کمتر زنی است که هنگام روبرو شدن با یک مرد معتاد، از در مصالحه وارد شود به همین دلیل اعتیاد یکی از موارد اصلی و قطعی طلاق هاست.

دل تان پیش دیگری است؟

برای اغلب زن ها، بسامان بودن اوضاع اقتصادی و اجتماعی همسرشان، در درجه دوم اهمیت قرار دارد. برای آنها قبل از هر چیز مهم است که همسرشان از نظر عاطفی و جسمی به آنها وفادار باشد. کمتر زنی است که بتواند روابط خارج از چارچوب همسرش را بپذیرد و به زندگی با او ادامه دهد. خیانت مردها یا وارد شدن به رابطه های خارج از چارچوب از اصلی ترین دلایل طلاق است. اما از آنجا که آمار دقیقی در این مورد در دسترس نیست، نمی توانیم بگوییم که چه تعداد طلاق به این دلیل اتفاق افتاده و برای جلوگیری از آن دقیقاً چه باید کرد.

دلایل شایع طلاق در مردان
همسران سرد

هنگامی که مردها با بی تفاوتی همسرشان در رابطه روبرو می شوند یا احساس می کنند عمق و کیفیت رابطه پایین آمده، دچار احساسات بسیار نامطلوبی می شوند. مردها در چنین شرایطی احساس می کنند از طرف مقابل پذیرفته نشده اند یا آنقدر جذاب نیستند که همسرشان با رغبت و میل در کنارشان قرار گیرد. مردی که همسرش از او فاصله گرفته و اشتیاقی برای بهبود رابطه ندارد، ناامید و دلسرد می شود و آرام آرام حساب خودش را از این زندگی جدا می کند.

بازگشت عشق قدیمی

همیشه این طور نیست اما گاهی مردها به خاطر عشق قدیمی شان از زندگی امروزشان می گذرند. ممکن است مردی کسی را دوست داشته باشد و قرار یا قصد ازدواج با او داشته باشد اما به دلایلی مانند مخالفت خانواده ها این موضوع اتفاق نیفتاده باشد. اگر این مرد در روزهایی که با همسر فعلی اش مشکل دارد و از ازدواجش راضی نیست، عشق سابقش را ببیند، انگیزه جدایی در او بیشتر می شود. مردی که قبلاً عاشق شده بوده، ممکن است با دیدن مشکلاتش با همسرش، به خود بگوید اگر در کنار او بودم چنین مشکلاتی را تجربه نمی کردم.

به خانواده تان چسبیده اید؟

وابستگی بیش از حد زن به خانواده اش و مراوده و توجه افراطی به آنها گاهی برای زندگی مشترک او گران تمام می شود. اگر زنی به خاطر مراقبت از خانواده اش یا وقت گذراندن با آنها از شوهر و زندگی مشترک غفلت کند، به مرور محبت همسرش را از دست می دهد. هنگامی که مرد شاهد این است که افکار و گفتار زن اکثر مواقع معطوف به اعضای خانواده اش است یا بیشتر اوقات منزل آنهاست و دائم در حال رفع و رجوع مسائل آنهاست، حضور خودش را در کنار همسرش اضافی می بیند و به فکر بیرون آمدن از آن زندگی می افتد.

اختلافات مادرشوهر و عروس

زنی که از همان ابتدا خودش را مهیای جنگ با خانواده مرد می کند، خواسته یا ناخواسته او را از دست می دهد. مردها در جریان این اختلافات و مشاجرات احساس می کنند بین همسر و خانواده شان قرار گرفته اند یا باید یکی را انتخاب کنند. کمتر مردی است که بتواند تا پایان عمر در این شرایط زندگی کند و راضی بماند. اگر مردی احساس کند که حق با خانواده اش است و اشتباهات همسرش به این مشکلات دامن زده است، حتی اگر طلاق نگیرد، از زندگی مشترکش دل می کند.

خانم محترم، جز فرزندتان کسی را نمی بینید؟

برخی از زنان به فرزندشان آنقدر نزدیک می شوند و وقت و انرژی جسمی و روانی خود را کاملاً معطوف به او می کنند که همسرشان کاملاً دور از گود می ماند. به این مورد اصطلاحاً ازدواج روانشناختی با فرزند می گویند. البته گاهی علت این موضوع رفتارهای نامناسب مرد هم هست اما زنی که تمام وقتش را با بچه ها می گذراند و به شکلی غیر منطقی خواسته های همسرش را قربانی خواسته های بچه ها می کند، فاصله میان خود و شوهرش را هر روز بیشتر می کند.

به شوهرتان چسبیده اید؟

هنگامی که زن به دلیل شخصیت اتکایی یا مهرطلب، به همسرش می چسبد، به مرور ارزش و اهمیتش را نزد شوهرش از بین می برد. مردها نیاز دارند زن را بیشتر در مقام ناز ببینند، نه نیاز و زنانی که به دلایل ذکر شده دائم در کنار مرد هستند و همیشه در دسترس و همیشه نیازمند توجه هستند، با ارائه خدمات و سرویس های اضافی زمینه را برای دور شدن و فاصله گرفتن مرد مهیا می کنند. در این شرایط مرد با سرعتی رو به افزایش از زن فاصله می گیرد و زمینه جدایی روانی و عاطفی کاملاً مهیا می شود.

همیشه طلبکارید؟

زنانی که شخصیت طلبکار دارند و هیچ گاه خواسته هایشان پایانی ندارد، دیر یا زود همسرشان را از دست می دهند. این دسته از زنان بابت برآورده شدن خواسته هایشان قدردانی نمی کنند و همه چیز را به صورت وظیفه می بینند. مرد در چنین شرایطی خود را مانند دستگاهی می بیند که مسئول رفع نیازهای زن است و به خودی خود ارزشی ندارد و همین دلیل او را از زن دور می کند

حقایقی درباره‌ی خیانت مردان


چرا خیانت برای بعضی‌ها مثل تعویض لباس عادی شده است؟


شاید شما زندگی خود را با عشق آغاز کرده باشید اما پس از گذشت سالها دیگر از آن شور و شوق خبری نباشد، دلایل وفاداری و خیانت چیست؟ اگر جزء آن‌دسته زنانی هستید که به هر قیمتی می‌خواهید به زندگیتان ادامه دهید باید به شما هشدار دهیم روزهای سختی در پیش دارید، برخی مردان همیشه بهانه‌هایی برای خیانت دارند، اگر همسرتان به شما خیانت می‌کند احتمالا یکی از بهانه‌های زیر را برای شما خواهد آورد. دچار خودفریبی نشوید، لازم نیست همه‌چیز را توجیه کنید، فقط بهتر است دنبال راه‌حل باشید. البته گاهی خود خانم‌ها مقصر هستند. چرا که توجه و عشق اولیه را به همسرشان نثار نمی‌کنند، یادتان باشد عشق همیشه نیاز به مراقبت دارد و در همه زندگی باید در حال آموختن در این زمینه باشید. زن و مرد باید آگاهانه روی روابط خود کار کنند تا عشق را زنده نگهدارند! این دلایل را بخوانید و حواستان باشد خیانت به راحتی قابل جبران نیست و با بهانه توجیه نمی‌شود.

یک بستر سرد

وقتی که یک عهد طولانی بسته می‌گردد و زوجین رهسپار خانه‌ی بخت می‌شوند بعضی زنان دوست دارند بیشتر به خود برسند و آنگونه که در دوران نامزدی به فکر نامزد خود بودند نیستند. این مسئله مربوط به هر دو طرف است، بعضی مردان هم هستند که دوست دارند روابط زناشویی پرهیجانی داشته باشند و شاید مادر بچه‌هایشان قادر به انجام آن‌ها نباشد. با این حال هیچ شکی نیست که تلاش برای جذابتر نمودن روابط زناشویی می‌تواند یکی از راه‌های حفظ یک رابطه برای سالهای طولانی باشد. برای این کار آموزش دیدن صحیح و استفاده از مهارتهای ویژه‌ برای بهبود رابطه‌ می‌تواند مشکل بسیاری از بانوان عزیز را برطرف کند.

او دوست دارد دوباره احساس مردانگی کند

شرکت در مسابقات و بردن جایزه یکی از مهمترین جنبه‌های سلامت روانی هر مردی است. البته این هم مربوط به عصری است که در آن نماد مردانگی زور بازوان بود. اما امروزه، مسابقه‌هایی از نوع دیگر برگزار می‌شوند. مثلا رقابت برای گرفتن سریعترین ماشین دنیا، گران قیمت‌ترین ساعت مچی یا بیشترین میزان دستمزد یا متاسفانه رقابتهایی بر سر به دست آوردن یک دختر. در حالیکه این مسابقه هیچ توجیهی ندارد. کمی تلاش بیشتر توسط شما در خانه باعث می‌شود مردتان نسبت به مردانگی خود احساس امنیت کرده و دلش نخواهد جایی خارج از خانه آنرا اثبات نماید. به خواسته‌های همسرتان توجه کنید. چه جنسی چه جسمی چه روحی. یک مرد احتیاج دارد او را جدی بگیرید و به او تکیه کنید. در این حالت است که می‌توان یک رابطه‌ی صحیح را در سه حوزه‌ی بالا انتظار داشت.

تنوع‌طلبی

تنوع‌طلبی بخشی از زندگی است و صادقانه هم در ما زنان وجود دارد و هم در مردان و البته یکی از جنبه‌های زندگی این است که مرغ همسایه غاز است. آقایان نباید فراموش کنند تنها خودشان نیستند که به تنوع‌طلبی علاقه دارند و این بهانه اصلا خوبی برای خیانت نیست! تنوع‌طلبی در بانوان با مصرف یا همان خرید تا حد زیادی مرتفع می‌شود ولی در آقایان خیلی متفاوت‌تر از بانوان است. آقایان بیشتر در مباحث جنسی تنوع را می‌پسندند که آن هم راه‌حل دارد. اینکه بانوان سعی کنند بستر مناسبی برای شوهرانشان داشته باشند و به اصطلاح شبی رویایی را برای همسرشان رقم بزنند. از تکراری بودن رابطه دوری کنند و به آن هیجان و تازگی بدهند. نیازهای همسرشان را جدی بگیرند. از او سوال کنند چه نوع رابطه‌ای را می‌پسندد و به آن تا حد ممکن عمل کنند.

مردان به توجه ما نیاز دارند.

مردان اصولا پسربچه‌هایی هستند با قد و هیکل بزرگ و همیشه به عشق و توجه ما وابسته‌اند. اما همانطور که زمان سپری می‌شود و وظایف مادر به همسر بودن اضافه می‌گردد، ممکن است کاهش توجه به او باعث ‌شود خطر جستجوی وی برای جلب توجه در مکانهای دیگر افزایش پیدا کند. در اینجا وظیفه‌ی زن بیشتر و خطیرتر می‌شود و باید حوزه‌ی توجه‌اش را معطوف همسر کند تا بعدا مجبور نشود عشقش را از زن دیگری گدایی کند.

عشق از دست رفته

یکی از مهمترین خطراتی که یک رابطه طولانی را تهدید می‌کند، سرد شدن طرفین نسبت به هم است. زمانی که شور و اشتیاق ابتدای جوانی تبدیل به یک عشق استوار و مستحکم می‌شود می‌توان گفت به یکی از باارزشترین هدیه‌های زندگی بدل می‌شود. اما اغلب مشکلات زندگی باعث می‌شود عشق حس و حال اولیه خود را از دست بدهد. چاره چیست؟ بهترین پاسخ برای حل این مسئله راهنمایی گرفتن از افرادی است که سالیان دراز کنار هم به شادی زندگی کرده‌اند. «امروزه اگر چیزی بشکند شما آن را دور می‌ریزید و وسیله تازه‌ای را جایگزینش می‌کنید. ولی مادران ما در زمانی زندگی می‌کردند که اگر چیزی می‌شکست باید سعی می‌شد آنرا تعمیر کنند.» از این جمله خیلی مفاهیم استناد می‌شود. اینکه ما هم از زندگی‌های دهه‌های قبل پند بگیریم و سریع به خاتمه دادن رابطه‌مان نیندیشیم و به فکر چاره باشیم. رابطه را اصلاح کنیم و آن را جاویدان نماییم نه اینکه به هر بهانه‌ای آن را تمام شده فرض کنیم