یک به مردم بیش از آنچه انتظار دارند بدهید و این کار را با شادمانی انجام دهید .
دو با مرد یا زنی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. برای اینکه وقتی پیرتر می شوید ، مهارتهای مکالمه ای مثل دیگر مهارتها خیلی مهم میشوند .
سه همه ی آنچه را که می شنوید باور نکنید، همه ی آنچه را که دارید خرج نکنید و یا همانقدر که می خواهید نخوابید .
چهار وقتی می گویید "دوستت دارم" منظورتان همین باشد .
پنج وقتی می گویید "متاسفم" به چشمان شخص مقابل نگاه کنید .
شش قبل از اینکه ازدواج کنید حداقل شش ماه نامزد باشید .
هفت به عشق در اولین نگاه باور داشته باشید .
هشت هیچوقت به رؤیاهای کسی نخندید . مردمی که رؤیا ندارند هیچ چیز ندارند .
نه عمیقاً و بااحساس عشق بورزید . ممکن است آسیب ببینید ولی این تنها راهی است که به طور کامل زندگی می کنید .
ده در اختلافات منصفانه بجنگید و از کسی هم نام نبرید .
یازده مردم را از طریق خویشاوندانشان داوری نکنید .
دوازده آرام صحبت کنید ولی سریع فکر کنید .
سیزده وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که نمی خواهید پاسخ دهید ، لبخندی بزنید و بگویید "چرا می خواهی این را بدانی؟"
چهارده به خاطر داشته باشید که عشق بزرگ و موفقیتهای بزرگ مستلزم ریسک های بزرگ هستند .
پانزده وقتی کسی عطسه می کند به او بگویید "عافیت باشد "
شانزده وقتی چیزی را از دست می دهید ، درس گرفتن از آن را از دست ندهید .
هفده این سه نکته را به یاد داشته باشید : احترام به خود ، احترام به دیگران و مسئولیت همه کارهایتان را پذیرفتن
هجده اجازه ندهید یک اختلاف کوچک به دوستی بزرگتان صدمه بزند .
نوزده وقتی متوجه می شوید که اشتباهی مرتکب شده اید ، فوراً برای اصلاح آن اقدام کنید .
بیست وقتی تلفن را بر می دارید لبخند بزنید ، کسی که تلفن کرده آن را درصدای شما می شنود .
بیست و یک زمانی را برای تنها بودن اختصاص دهید
واقعیت این است که دستیابی به شادابی یا دستکم خرسندی، خیلی مشکل نیست اگر به توصیههای زیر توجه کنید:
شادباش ای عشق خوشسودای ما ای طبیب جمله علتهای ما
ای دوای نخوت و ناموس ما ای تو افلاطون و جالینوس ما
جسم خاک از عشق بر افلاک شد کوه در رقص آمد و چالاک شد
«مولانا»
گاهیاوقات ایجاد شادابی در محیط کار، دشوار است. ایرادها و سرزنشهای مدیران بهخاطر تأخیر کارها یا نحوهی رفتار همکاران و یا حتی طرز نگرش منفی خودتان، مانعی جدی در مسیر شادابیست اما واقعیت این است که دستیابی به شادابی یا دستکم خرسندی، خیلی مشکل نیست اگر به توصیههای زیر توجه کنید:
1) سعیکنید خوشبین باشید: خوشبینی، داشتن نگاه مثبت و امیدواری حتی در بدترین شرایط است. خوشبینی، قابل یادگیریست. گاهیاوقات تظاهر به خوشبینی، موجب تقویت و رشد آن میشود. خوشبینی، نوعی تصمیمگیریست که کمک میکند از شغلتان راضی باشید.
2) نگرشتان را تغییر دهید: علت نارضایتی بسیاری از کارکنان، نگرش منفی آنان به کار است. این افراد، همیشه درگیر یک جنگ روانی درونی هستند که آیا عضو مؤثری برای سازمان محسوب میشوند یا خیر؟ با این ذهنیت که عضو مفیدی برای سازمان هستید، حس غرورتان را تقویت کنید.
3) قدرشناس شغلتان باشید: زندگی شما از طریق شغل تأمین میشود. اگر بیکار بودید، نمیتوانستید نیازهای زندگیتان را برطرف کنید، بنابراین باید از شغلتان سپاسگزار باشید.
4) از انتقاد به خود بپرهیزید: بسیاری از افراد وقتی مرتکب خطایی میشوند، احساس گناه و شرمساری میکنند. بهجای تأسف، سعیکنید از این خطا در جهت بهبود و رشد، درس بگیرید. از انتقاد منفی به خود بپرهیزید و سعیکنید خود را بهخاطر موفقیتهای هرچند جزئی تحسین کنید.
5) با همکارانتان با نرمش و گذشت رفتار کنید: گذشت در هر شرایطی -بهویژه برای افرادی که همهروزه آنان را میبینیم- دشوار است. اگر کسی شما را آزردهخاطر یا ناراحت کرد، او را ببخشید چرا که کینهورزی بر سلامت جسم و روان، اثر منفی میگذارد.
6) از خودتان حمایت کنید: انسان وقتی زیر فشار روانی و انتقاد دیگران است، بهندرت میتواند شاد باشد. بیشتر افراد ترجیح میدهند که در چنین شرایطی، بهجای مقابلهبهمثل، سکوت کرده یا اتاق را ترک کنند اما شما چنین کاری را نکنید؛ اجازه ندهید استرس و انتقادها، ناامیدتان کند. محکم بایستید و از خودتان حمایت کنید. این اقدام، موجب تقویت اعتمادبهنفس میشود.
7) شایعهسازی نکنید: شایعه، اعتمادبهنفس، روابط و اتحاد را از بین میبرد و درعوض، خصومت، کینه و بدبینی بهوجود میآورد و میتواند بهرهوری را کاهش دهد. شایعه، هیچ جنبهی مثبتی ندارد. افراد وقتی شایعه میسازند، نمیدانند چه عواقبی بهدنبال دارد. اگر میخواهید دربارهی شما شایعهای نسازند، اجازه ندهید که برای دیگران شایعه بسازند.
8) صمیمی باشید: این یک واقعیت است که کار، وقتی جذابتر میشود که همکاران خود را دوست داشته باشید. وقتی با دیگران رفتاری دوستانه و مسالمتآمیز داشته باشید، محیطی همراه با محبت و صمیمیت بهوجود میآورید.
9) انتظار تغییر داشته باشید و خود را برای آن آماده کنید: کارکنان، بیشتر از هر زمان دیگری در معرض تغییرات قراردارند. این تغییرات شامل سازگاری با خطمشیها و رویهها، فنآوریهای جدید و رشد سریع کوچکسازیست. وقتی تغییرات رخمیدهد، افراد به لحاظ مسؤولیتپذیری و توسعهی فنآوری جدید، احساس خطر میکنند.
10) درخواست انتقال کنید: اگر به همهی توصیهها عمل کردید و فایدهای نداشت، آنگاه تصمیمبگیرید که تقاضای مرخصی بلندمدت یا انتقال کنید. اگر شغلتان جذابیت و نشاط کافی نداشت، آن را رهاکنید و بهدنبال مشاغل جذابتری باشید.
همواره بهخاطر داشته باشید که شادمانی در محیط کار، نیازمند تلاشهای مستمر است. شما نمیتوانید نظارهگر اطراف باشید و هیچ کاری نکنید و فقط با آرزوی شادی، انتظار رخ دادن آن را داشتهباشید. رضایتمندی و شادمانی در محیط کار، نیازمند برداشتن گامهای اساسیست که روزانه باید انجام دهید. شادمانی را باید ایجاد و سپس آن را حفظ کرد. با استفاده از این استراتژیها و تلاش آگاهانه، بهسادگی میتوانید شادی را در محیط کارتان به ارمغان آورید
آیا تا به حال سعی کرده اید که دیگر سیگار نکشید ،اما بیشتر از قبل سیگار کشیده باشید؟ یا تا کنون تلاش کرده اید به هنگام عصبانیت آرام بمانید و آن گاه به محض عصبانیت، خودتان را در حال فریاد زدن دیده باشید؟ تصمیم گرفته اید برای کاهش وزنتان کمتر تنقلات بخورید، اما در عوض بشقابی پر از خوردنی های متنوع و رنگارنگ را جلوی چشمانتان دیده باشید؟
بسیاری از افراد با این مشکل مواجه اند، رفتار خاصی را انتخاب می کنند و بعد متوجه می شوند که، دارند عکس آن را انجام می دهند. انسان ها غالبا می توانند نحوه رفتار خود را حتی در برابر موقعیت های وسوسه انگیز انتخاب کنند. این واقعیت که ما به هنگام ناتوانی در انجام فعالیت هایی که دوست داریم، دچار ناراحتی می شویم، به این دلیل است که ما به اصل خویشتنداری معتقدیم و آن را پذیرفته ایم.
خویشتنداری به منزله برخورداری از یک صفت شخصیتی به نام اراده نیست، بلکه به معنای مهار و هدایت عواملی است که بر رفتار شما تاثیر می گذارند. اعمال و رفتار ما تحت تاثیر محرک های محیطی قرار دارند. یادگیری و آموخته های قبلی ما باعث می شوند تا به صورت عادت به رویدادها واکنش نشان دهیم؛ مثلا، چراغ قرمز را می بینیم بلافاصله توقف می کنیم. وقت شام برسد، برای غذا خوردن دور هم جمع می شویم.
گاهی اوقات همین عادات منجر به رفتارهایی می شوند که ما تمایلی به انجام آن نداشته ایم؛ مثلا تا دوستی را می بینیم، به خاطر گردش با دوستان، دست از مطالعه بر می داریم. اما ما می توانیم عادت های نامناسب خود را تغییر دهیم به طوری که محرک وسوسه انگیز دیگر نتواند رفتار نامطلوب را فرا خواند، همچنین عادت هایی را پرورش دهیم که ما را به انجام کارهایی که دوست داریم، وا دارند. عادت بد نشانه ای از اراده ضعیف نیست، بلکه علامت آن است که باید عادت جدیدی را به وجود آوریم. اگر رفتار نامناسب خود را به بی ارادگی نسبت دهید، به خاطر القابی نظیر بی عرضه، بی لیاقت و ... عزت نفس شما و نگرش شما راجع به خودتان خدشه دار خواهد شد. از سوی دیگر، اگر رفتار نا مطلوب خود را به صورت عادتی تلقی کنید که باید تغییر کند، آن گاه می توانید بر جنبه های تغییر آن عادت توجه کرده و در صدد تغییر آن برآئید و احساس خوبی هم راجع به خواهید داشته باشید.
آنچه شما بدان نیاز دارید، یک مهارت کلی و عمومی برای ایجاد برنامه ها به دست خودتان است. تنها راهی که می توان به این مهارت دست یافت، تمرین است. وقتی شما قصد دارید عادت جدیدی را در خودتان پرورش دهید یا عادت بدی را از برنامه زندگی تان حذف کنید بهتر است از شیوه های خود گردانی رفتار یا از فنون خویشتنداری استفاده نمائید. چندین فنون خویشتنداری موجود است که می توان از آنها برای تغییر گستره وسیعی از رفتارهای مشکل آفرین استفاده کرد. این فنون یا اصول اجرای برنامه های خویشتنداری در زیر همراه با یک مثال ارائه می شود.
* موقعیت راتغییر دهید :
زمانی که متوجه می شوید در برخی از موقعیتها رفتار خاصی را انجام می دهید، غالبا می توانید آن موقعیت را تغییر داده و لذا باعث افزایش و کاهش رفتار مزبور شوید. اگر می خواهید رفتار خود را افزایش دهید، محرک هایی را که در هنگام بروز یک رفتار رخ می دهند را حفظ کرده و یا آنها را افزایش دهید. برعکس وقتی که می خواهید رفتاری را کم کنید، آن محرک ها را باید حذف کنید. مثلا افرادی که قصد لاغر شدن دارند، بهتر است از شیرینی فروشی ها، ویترینهای شیرینی در فروشگاهها، و رستوران ها، دوری کنند.
* نشانه ای را برای رفتار مورد نظرتان ایجاد کنید :
از این فن هنگامی استفاده می کنیم که بخواهیم رفتار خاصی را افزایش دهیم، اما محرک مناسبی را که از قبل در ایجاد آن رفتار موثر بوده است، در اختیار نداریم. برای این منظور یک محرک خنثی را که در حال حاضر منجر به رفتار مزبور نمی شود را با آن رفتار همراه می کنیم تا سرانجام تبدیل به یک نشانه موثر شود. مثلا برای ایجاد یک نشانه موثر جهت درس خواندن، شما می توانید قسمت عمده درس خواندن را پشت میز تحریر خاص انجام دهید و کاری جز درس خواندن در آن میز نکنید. سرانجام این میز مبدل به یک محرک می شود و می تواند موجب درس خواندن شما شود.
* نشانه ایجاد کننده رفتار نامطلوب را حذف کنید :
از این روش، برای گسستن پیوند میان یک محرک خاص و رفتار نامطلوب استفاده می شود. این فن هنگامی به کار می رود که بخواهیم یک رفتار را کاهش دهیم، اما نتوانیم از نشانه های راه انداز آن رفتار اجتناب کنیم. زمانی که تغییرموقعیت میسر نیست، با قرار دادن مکرر خود در معرض یک محرک بدون آن که رفتار مربوط را انجام دهیم، می توانیم نشانه ها را حذف کنیم. مردی که هر شب هنگام رفتن به بستر خود حدود یک ساعت یا بیشتر احساس نگرانی و اضطراب می کند، می تواند با خود قرار بگذارد که هرگاه نگران شد از جای خود برخاسته و روی یک صندلی بنشینید و در آنجا هر قدر دلش می خواهد نگران باشد. سرانجام پیوند میان در بستر بودن و نگرانی گسسته خواهد شد.
* به خودتان پاداش دهید :
فن تقویت در رابطه با برنامه های خویشتنداری عبارت است از پاداش دادن به رفتار مطلوب و کاستن از پاداش های رفتار نامطلوب. به خاطر خوردن غذاهای کم کالری به جای غذاهای پر کالری به خودتان جایزه و پاداش دهید. اگر قرار است به میهمانی بروید و می دانید غذاهای پر کالری فراوانی آنجا وجود دارد، شکم خود را پیش از رفتن، سرشار از مواد کم کالری کنید. در این صورت، این مواد غذایی تقویت کنندگی کمتری خواهند داشت.
خویشتنداری به منزل برخورداری از یک صفت شخصیتی به نام نیروی اراده نیست، بلکه به معنای مهار و هدایت عواملی است که بر رفتار شما تاثیر می گذارند
* از رفتار های متضاد استفاده کنید :
در برابر بسیاری از رفتارها، رفتارهای دیگری وجود دارند که با آنها در تضاد هستند. وقتی می خواهید رفتاری را کاهش دهید، تعداد رفتار های متضاد را افزایش دهید. مثلا، هر بار هوس سیگار کشیدن به سرتان زد، به جای آن مقداری آب نبات نعنایی ( ترجیحا از نوع چوب دار آن) بمکید. وقتی می خواهید رفتاری را افزایش دهید، از تعداد رفتار های متضاد بکاهید.مثلا، اگر شکم شما پر از سبزیجات باشد، دیگر نمی توانید غذاهای پر کالری زیادی بخورید.
* زنجیره رفتارتان را بررسی کنید :
بسیاری از رفتارها نمی توانند بروز کنند مگر آن که یک رشته یا زنجیره از رفتارهای مقدم بر آنها وجود داشته باشند. برای افزایش رفتار، زنجیره رفتارهایی را که به آن رفتار خاص منتهی می شوند، را افزایش دهید؛ مثلا، تمامی مواد و وسایل مورد نیاز برای مطالعه را در یکجا جمع کنید. برای حذف یا کاهش یک رفتار بهتر است تا حد امکان زنجیره های قبلی آن را از بین ببرید. برای نمونه، می توانید سیگارهایتان را در داشبورد ماشین بگذارید، تا بدین وسیله برای سیگار کشیدن مجبور شوید مسافتی را طی کنید. منظور این است که اجرای رفتارهای مطلوب را ساده تر و اجرای رفتارهای نامطلوب را دشوارتر کنیم.
افکار تان را بررسی کنید( اصل گفتگو با خود):
برای آن که از اصل گفتگو با خود استفاده کنید، بایستی افکاری را که به رفتار دلخواهتان می انجامند افزایش داده و از آنهایی که مانع آن رفتار می شوند، بکاهید. نمونه ای از این فن را که بازداری اندیشه نام دارد، می توان برای نیل به این هدف به کار برد. نخستین گام آن است که افکاری را که منجر به رفتار نامطلوب می شوند، شناسایی کنید. بهترین کار آن است که به طور خیالی تمامی زنجیره رویدادهایی را که منجر به رفتار نامطلوب می شوند، مرور کنید و توجه خود را به افکار و رویدادهای واقعی معطوف سازید. سپس افکار عقلانی و منطقی را، که به رفتار دلخواه منجر می شوند، از افکار غیرعقلانی و غیرمنطقی که به رفتار نامطلوب می انجامد، مجزا کنید. هرگاه افکار شما به سویی هدایت می شوند که به دنبال آن یک رفتار نامطلوب خواهد آمد، به خودتان می گویید "ایست". چنین کاری زنجیره خودکار فکر شما را می گسلد. در این صورت است که شما می توانید افکار سازنده را جایگزین افکار نامطلوب کنید.
مثلا، افکاری را که منجر به پرخوری میشوند مشخص و حذف کنید "من خیلی گرسنه ام، تا نیم ساعت دیگر خواهم مرد". به جای آن از افکاری استفاده کنید که به شما در حفظ رژیم غذایی کمک می کنند " گرسنگی به صورت یک چرخه است؛ حتی اگر چیزی هم نخورم، تا نیم ساعت دیگر احساس گرسنگی من کمتر می شود".
* از یک قرارداد مکتوب استفاده کنید :
وقتی فنون مورد نیاز برای اجرای برنامه خویش را انتخاب کردید، آنها را در قالب یک قرارداد( من موافقت می کنم که این فنون را به مدت حداقل یک ماه اجرا کنم) نوشته و صریح و روشن عمل کنید، به ویژه در خصوص پاداش هایی که انتخاب کرده اید؛ سپس آن را امضاء کنید. یک قرارداد، همچون محرکی می تواند به تغییر رفتار شما کمک نماید.