اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

به خودتان هم،سری بزنید

فکر کردن، به سراغ خویشتن رفتن و از چند و چون خویش، سر درآوردن‌ست. گرفتارتر و گیج‌تر از همه، آن کسی‌ست که از کار و بار خود ، بی‌خبرتر است. آنکه کمتر فکر می‌کند ، بیشتر سختی می‌کشد!البته بگذریم کسی که فکر نمی کند حد غصه هایش به اندازه ی روز مرگی اش است اما انسان صاحب فکر رشد می کند. کسی که به خودش سر می زند و از احوال دلش با خبر می شود ، می تواند رذائل را پاک کرده و هراز گاهی خانه تکانی کند.

آدم‌ها، از خودشان فرار می‌کنند. انگار که هر کسی، از خویشتن، بیشتر می‌هراسد و دوست ندارد که با خویش، تنها به سر برد.

معمولا آدم‌ها، از خودشان فرار می‌کنند. انگار که هر کسی، از خویشتن، بیشتر می‌هراسد و دوست ندارد که با خویش، تنها به سر برد. برای همین هم هست که اغلب آدم‌ها- در روزمرگی‌ها و شلوغی‌ها و ازدحام‌ها و هیاهوهای معمول- گم گشته و از خویشتن خویش، به دور مانده‌اند.

 

ما معمولاً به همه کس و همه چیز کار داریم ، به جز خودمان. به همه چیز سر می‌زنیم و سرک می‌کشیم ، به جز خودمان؛ و از همه چیز و همه کار، سر در می‌آوریم؛ جز از خودمان! و نتیجه، این می‌شود که آدمی‌زاده، بیش از همه، از خویشتن بی‌خبر می‌ماند. آنکه از چند و چون خویش، ناآگاه است – در واقع- بیگانه‌تر از همه، با خویشتن‌ست. آنکه فرصت نمی‌کند به خود برسد، چگونه می‌تواند به دیگران برسد؟! آنکه خویشتن را گم کرده است، چگونه می‌تواند دیگران را پیدا کند و راه‌های رهایی را به مردمان نشان بدهد؟!

اکثر ما آدمیان، یک عمر خستگی را، با خویشتن، جابه‌جا می‌کنیم!

اکثر ما آدمیان همیشه مشغول - که یا از روی عادت معمول و یا از روی اجبار معمولا مغفول، به اشتغال و کار روی می‌آوریم –معمولا، باربران همیشگی دندان‌های فاسد و روح‌های افسرده و سلول‌های سرطانی بی‌شمار خویشتنیم.

اگر بشر و بشریت، از نادانی و ناآگاهی خویش آگاه می‌شد ، این همه - به سادگی و با خیالی راحت و آسوده - زیر بار و آوار نداری و ناآرامی و بیماری، خویشتن را مدفون نمی‌ساخت.

راستی، این همه حرکت پرشتاب و عجولانه، برای چیست؟

اگر بشر و بشریت، از نادانی و ناآگاهی خویش آگاه می‌شد ، این همه - به سادگی و با خیالی راحت و آسوده - زیر بار و آوار نداری و ناآرامی و بیماری، خویشتن را مدفون نمی‌ساخت.

آیا وقت آن نرسیده است که به دیدار همه جانبه‌ی خویش برخیزیم و به خودمان هم، سری بزنیم؟! هر چه دیرتر به راه بیفتید ، راه دورتر می‌شود!

به خودتان هم،سری بزنید

و با زیبای‌های دل‌انگیز زندگی

سرزندگی و طراوت تازه‌ای را- در روزهایی بی‌تکرار و تازه‌تر- تجربه کنید.

خودتان را پیدا کنید و با شناخت خود پیروزی تان را تضمین کنید.

منو درگیر خودت کن

منو درگیر خودت کن تا جهانم زیرو رو شه
تا سکوت هر شب من با هجومت رو برو شه

بی هوا بدون مقصد سمت طوفان تو می‌رم
منو درگیر خودت کن تا که آرامش بگیرم

با خیال تو هنوزم مثل هر روز و همیشه
هر شب حافظه‌ی من پر تصویر تو می‌شه

با من غریبگی نکن با من که درگیر توام
چشماتو از من بر ندار من مات تصویر توام

با من غریبگی نکن با من که درگیر توام
چشماتو از من بر ندار من مات تصویر توام من مات تصویر توام

تو همین جایی همیشه با تو شب شکل یه رویاست
آخرین نقطه ی دنیا تو جهان من همین جاست

تو همین جایی و هر روز من به تنهاییم دچارم
منو نزدیک خودم کن تا تو رو یادم بیارم

با خیال تو هنوزم مثل هر روز و همیشه
هر شب حافظه ی من پر تصویر تو می شه

با من غریبگی نکن با من که درگیر توام
چشماتو از من بر ندار من مات تصویر توام

با من غریبگی نکن با من که درگیر توام
چشماتو از من بر ندار من مات تصویر توام من مات تصویر توام

روزه از دیدگاه پزشکی

- روزه چیست؟روزه ((Fast به معنای کم خوردن نیست ، بلکه به معنای خودداری از خوردن، آشامیدن ، داشتن روابط جنسی، سخن گفتن و بالاخره پرهیز از کار کردن در فرهنگهای مختلف به نام " روزه داری" شده است.

در میان بومیان استرالیا بر هر زنی واجب بوده که پس از فوت شوهرش به تناسب از چند روز تا یکسال روزه بگیرد و سخن نگوید. روزه در دیانت یهود قبل از مسیحیت بود چنانچه حضرت مریم نیز بر طبق آیات نذر می نماید روزه بگیرد و با احدی سخن نگوید.

صائبی ها و مانویان و مسیحیان از بعضی خوردنیها اجتناب می کنند و ما مسلمانان از خوردن و آشامیدن خودداری می کنیم. و دستورات دیگری نیز در این رابطه هست که البته با منع از خوردن همین مقدار ماده غذایی که امعاء و احشاء را به فعالیت وادار می نماید، هدف از روزه حاصل نمی شود.


2- زمان روزه داری در قرآن کریم چیست؟

قرآن کریم آغاز روزه داری مسلمانان را از زمان بازشناخته شدن رشته های سیاه و سفید آسمانی از یکدیگر تعریف می کند.

مسلمانان در آن زمان ساعت نداشتند و به همین علت  بهترین شناسایی شروع وقت روزه داری نظر انداختن به آسمانها بوده .

در حقیقت تعیین زمان روزه یکی از هزاران معجزه ای است که توسط قرآن مطرح شده است.

طرز طلوع و غروب خورشید در مناطق استوایی چنان است که از وسط آسمان می گذرد و هر چه به دو قطب نزدیکتر می شویم. خوشید زاویه نشین تر می شود و از گوشه ها عبور می کند و در مکانهایی وجود دارند که با یک چشمک زدن خورشید و سوسو کردن نور و در حقیقت پیدایش نوارهای سفید و روشن متمایز از سیاه، می توان شب و روز را از یکدیگر باز شناخت و در حقیقت تعیین وقت قرآن را به عنوان اعجاز پذیرفت( تمیز خطوط نورانی خورشید از تاریکی های شب در تمام نقاط مسکونی کره زمین، امکان پذیر و بهترین وسیله شناسایی است) طول روزه مسلمانان از طلوع اولین اشعه خورشید تا غروب آخرین شعاع آن است و بدین ترتیب در کشورهایی که بین خط استوا تا مدارهای 67 درجه عرض جغرافیایی شمالی و جنوبی تقریباً واقعند، تشخیص زمان آغاز و هنگام پایان روزه داری آسان بوده و اگر کسانی باشند که در اراضی بین 69 درجه تا قطبین واقعند بر حسب آنچه فقها اظهار داشته اند می توانند تقسیمات متعادلی بمنظور فوق بنمایند بدین ترتیب:

وقت روزه داری مسلمانان از طلوع فجر صادق تا مغرب شرعی بوده و تشخیص ایندو زمان یعنی آغاز و پایان آن برای همه و حتی کسانیکه حس تشخیص شان ضعیف است آسان می باشد.


3- چرا سی روز روزه می گیریم ؟

سالی چند روز روزه شدن و گاهی در یک ماه یک یا چند روز را انتخاب کردن مدت روزه داری است که امروز جهانیان هر کدام بنحوی آنرا پذیرفته اند.

در بین مسلمانان روزه واجب هر ساله در انحصار ماه رمضان است که تقریباً سی روز می شود.

بندیکت (Benedict) دانشمند فیزیولژی یک دوره روزه را سی و یکروز دانسته می گوید در این مدت در ترکیب خون هیچگونه اختلاطی بهم نرسیده و آن نوری که در بعضی از روزه داران دیده می شود یک حالت جوانی و نشاطی است که برای روزه داران رخ می دهد.

دکتر ژان فروموزان(Jean Fromosan) می گوید ذخایر کلیکوژن کبدی و پروتئین خون و ذخیره چربی که در مرد سی درصد و در زن بیست درصد است برای یک ماه بدن کافی است.

دکتر الکسیس کارل(222 انسان وجود ناشناخته) در باره روزه مطالبی دارد تا آنجا که می گوید با روزه داری قند خون در کبد میریزد و چربیهائی که در زیر پوست ذخیره شده اند و پروتئین های عضلات و غدد و سلولهای کبدی آزاد می شوند و بصرف تغذیه می رسند که چون با سخن ژان فروموزان که گفت بعضی عناصر ذخیره ای بدن برای سی روز کافیست در کنار یکدیگر قرار داده شود نتیجه می گیریم که در ظرف مدت یک ماه روزه داری آدمی دارنده یک بدن تازه تعمیر شده و آزاد گردیده از قید و بند سموم و کهنه هاست. بعلاوه نباید اثر فاصله هلال تا محاق و ماه را که قریب 30 روز می شود فراموش نمود یعنی گردش آسمانها نیز مدت روزه داری را سی روز اعلام داشته و می دارند.

کسانی دیگر نیز از متخصصین هستند که ذخائر بدنی را برای سی روزه روزه داری مناسب و کافی دانسته اند و می دانیم اولین روز پس از ماه روزه یعنی روز اول شوال را نمی توان روزه گرفت و آنرا حرام شمرده اند، این مسئله برای یکنواخت بودن مسلمانان و تشویق آنها است در اینکه باید هماهنگ و در یک صف بوده و برای حفظ حدود و ثغور دستورات اسلامی کوشا باشد. 

- تنفس ، تازه کردن هواست، روزه ، تازه کردن غذاستهماهنگونه که تنفس عمیق یکنوع تازه کردن هوای در ریه هاست روزه نیز یک تازه کردن مواد غذایی در بدن می باشد.

تنفس عمیق برای شستشوی هوای داخل بدن و روزه برای شستشوی الکترولیت ها و عصاره های غذائی بین بافتی است.

آدمی هر دقیقه 16 نفس می کشد هر تنفس یک دم و یک بازدم معمولی دارد که شمارش، نوع و مقدارهوائی که وارد و خارج می گردد معین بوده و خود کار انجام می گیرد ولی تنفس عمیق یک دم و بازدم شدیدتری است که طبق دستورات بهداشتی بجای آورده می شود.

بهداشت اجازه نمی دهد برای تنفس عمیق جز از هوای لطیف و نظیف استفاده کرد به همین ترتیب با یک جمله" مسلمان در ماه رمضان مهمان خداست" آوردن غذای ناسازگار و مسموم کننده و غیر حلال را بر سر سفره چنین میزبانی ممنوع ساخته است.

نه آنکه در بقیه سال خوردن غذای حرام و ناسازگار اشکالی نداشته باشد بلکه مقصود اینست، چون یکی از خواص روزه دفع سموم است در این ماه مراقبت بیشتری باید نمود که از جذب مجدد سموم جلوگیری بعمل آید. و در واقع ماه رمضان ماه تمرین و آزمایش برای انتخاب سفره ای سازگار در سراسر سال است. سفره ای که میزبانش" خداست" و میهمانش نباید بر آن مسموم گردد.

تنفس عمیق از هوای لطیف وبازدم هوای آلوده است که تکرار آن سبب می شود به طور کلی همه ریه ها بلکه سراسر بدن تصفیه گردد به همین طریق روزه های متوالی نیز موجب خروج کلیه سموم از مجاری و فواصل بین سلولی وبافت ها می گردد.

اولین تنفس عمیق سبب می شود نزدیک به دو لیتر هوا که 5/1 لیتر بیش تر از هوای دم عادی است بنام هوای تکمیلی وارد ریتین گردد و در بازدم شدید و عمیق باز 5/3 لیتر هوا که مجموعه ای از بازدم عادی و هوای اندوخته است بنام ظرفیت حیاتی از دهان خارج می شود و چون در بازدم بسیار عمیق هم شش ها نمی توانند کاملاً روی هم جمع شوند لذا حدود یک لیتر هوا به نام هوای همیشگی در ریه ها باقی می ماند، اینک باز برای تصفیه باقیمانده یک تنفس عمیق دیگر دستور داده می شود که می توان حساب کرد پس از چند مرتبه ، هوای داخل ریه ها کاملاً نزدیک به هوای تازه خواهد بود. روزه نیز به همین نحو است که روز اول مقداری از تمام اندوخته های اضافی که بسیاری از آنها برای اعضا مسمومیت نسبی دارد از بدن خارج می شود و جای آنها را جذب شده های تازه می گیرد و به همین نحو چنانچه خواهیم گفت با تکرار روزه گویا منبع آبی را که راکد بوده هر روز مقداری از آن را برداریم و آب پاکیزه بجای آن بریزیم تا اینکه به طور قطع یک ماه بگذرد پس از این مدت بدن غوطه ور در آبها و الکترولیت ها و عناصر تازه ای خواهد بود.

5- یک بحث جالب علمی در مورد روزه

بفرمائید سه لیوان مایع برای خوردن بیاورند . سه لیوان موجود آب آشامیدنی، آب هندوانه و شیرگاو است- به عبارتی  مایعات جدا شده از جماد- نبات- حیوان.

ساختمان شیر( آب حیوان) نزدیکتر و سازگارتر ببدن است و در درجه دوم آب گیاه و آخر آب اشامیدنی.

آب قسمت اعظم هر سه را تشکیل می دهد و پس از خوردن باید آب زیادی بصورت ادرار و غیره دفع گردد اما:

آب سنگ ( آب آشامیدنی ) پس از چند روز( شاید 12 روز) خارج می شود آب گیاه بیشتر و باز آب حیوان زیادتر، بدین معنی که آب شکاف سنگها جذب و وارد خون و سرانجام بین انساج و بافت ها قرار گرفته آب موجود و ذخیره 12 روز قبل را خارج می سازد.

ذرات رادیو اکتیو بغذائی افزودند و بکیفیت هضم و جذب ودفع آن با دنبال کردن ذرات وقوف حاصل کردند.

برای روشن شدن مطلب و اینکه مقصود ما از بحث چیست تحت عنوان مطالعات متابولیسمی شرحی داده می شود!

(Metabolism – Studies) ( مطالعات متابولیسمی):

آنچه می خوریم تصور می شود صرف سوختن و تهیه انرژی برای بدن می شود و دفع می گردد ولی تصوری نادرست بوده، اینگونه است که بدن عنوان حوضی داشته که غذا از طرفی وارد و از طرف دگرش خارج می شود، مثلاً مواد قندی از جانبی وارد شده و از جانب دگر بمصرف سوختن رسیده دفع می گردد و آنرا حوض متابولیسمی (Metabolic – Pool) نامیده اند. آنچه وارد می شود تازه است و باید تازه هم باشد و آنچه خارج می شود از مانده ها و کهنه هاست و باید هم فاسدها و مانده ها خارج شوند( چنانچه تطهیر ظرف جهانی نیز چنین است که تازه ها و کودکان بیایند و مانده ها و فرتوتها بروند).

اکسیژنی که امروز وارد بدن می شود 6 ماه بعد خارج شده و کلسیم امروز 180 روز بعد مصرف می گردد.

اگر ازت رادیو اکتیو در غذا باشد چند هفته بعد آنرا در ادرار می بینیم.

برای تعیین خط سیرکربن معمولی، کربن دیگری که وزن اتمی 14 دارد بکار می برند.

کربن گلوکز معمولی 12 است و اگر 14 باشد گلوکز رادیواکتیو است که مدتها بصورت گاز کربنیک بعنوان یک کاتالیزر در بدن می ماند و سپس دفع می شود و همینطور برای اکسیژن با وزن اتمی 15 آنرا انتخاب می نمایند که نصف عمرش 124 ثانیه است.

اکسیژنی که در تانک و کپسول است 15 است و اگر با این اکسیژن گاز کربنیک در بدن درست شد بعلت آنکه با آهک جذب شده باید رادیو اکتیو باشد و به علت  ماندن این عناصر در بدن است که بدن را حوض متابولیسم می نامند و وارد شدن نوها به بدن و خروج کهنه ها و توقف فیمابین را - Dynamic State .

هم اکنون فکر کنید با این همه سرو صدا که در خوردن یک ذره آب بوجود می آید آیا کافیست که با چند روز روزه داری توقع داشت که همه فاسدها و کهنه ها جای خود را به تازه ها بدهند یا باید با روزه های متوالی به چنین نتیجه و مقصودی رسید؟ 

- ادامه مبحث گذشته در مورد شستشوی مواد مسموم بدن بوسیله روزهمسلمانی را در نظر آورید که یازده ماه تمام بدون وقفه نوها ببدنش وارد شده اند، ورود تازه ها از روی قاعده علمی و نظم بهداشتی نیست و برعکس خروج کهنه ها و فاسدها که بوسیله ریه، کلیه، کبد  و پوست و... انجام می گیرد بحساب و نظم است.

ریه ها سموم را بنظم خارج می سازند و کلیه ها زهرها را بحساب دفع می کنند و کبد به ترتیب مخصوص آنها را دور می نماید، لاجرم انبارهای ذخیره ای، درست و مرتب پر نشده اند و متابولیسم شاید بصورت سوخته و نیم سوخته درآید و ایجاد بیماریهای تغذیه ای از این نیم سوخته ها باشد که اگر بوسیله روزه گرفتن نظم و حسابی در کار ذخائر بدنی بوجود نیاید سبب پیدایش پیش آمدهای ناگواری گردد و حتی در پایه های منابع ذخیره ای شکافی بوجود آید( این خود دلیلی نیز بر اثبات وجوب روزه داری است. )

برای صادرات بدن فرض کنید چرخ دندانه داری است و برای وارداتش نیز بهمین نحو چرخ دندانه دار دیگری.

زمانی بدن به اعتدال و خوشی است که این دو چرخ دندانه هائی داشته باشند که خوب در یکدیگر جای گیرند و بچرخند اما دندانه های واردات چون حسابی و نظمی نداشته و خوردن و آشامیدنها منظم نیست ولی دندانه های چرخ صادراتی بحساب است و از روی غرائز تعبیه گردیده لذا باید دندانه های چرخ وارداتی را با روزه داری تعمیر و منظم و پاک و روغن کاری نمود و این همه اعمال با یکی دو روز روزه متوالی انجام نخواهد پذیرفت.

اینکه می گوئیم صادرات بدن مرتب و وارداتش نامیزان است راست می گوئیم!

کلیه و کبد و ریه و پوست و... که ارگانهای صادراتی اند همه بنظم اند، کلیه حتی فراموش نمی کند که آدمی در شب احتیاج به خواب دارد نباید برای ادرار کردن بیدار شود لذا به تناسب تاریکی و سنگینی خواب از ترشحات خود کاسته و کمتر ادرار بوجود می آید، پوست همینطور و ریه ها و کبد و...

اما واردات آنچنان نامنظم است که گاه آدمی بجای طیبات و غذاهای پاکیزه و حلال بدست خود غبارها، دودها، الکلها، و ناشایست های دیگر را به حساب واردات کشور بدن بسویش سرازیر می نماید و در نتیجه حوض متابولیکی که طاق تحمل فشارها و صدمه ها را ندارد شکاف برداشته آدمی را بروز سیاه و روزگار سیاه می نشاند.

به عنوان مثال:

می دانیم در شهرها، بخصوص شهرهای صنعتی که هوای آلوده دارند و دارای مقداری گازهای فلزات سنگین مانند سرب و جیوه و آهن می باشد . این کارها  از راه ریه ها همراه هوای تنفسی وارد بدن می شود و مثلاً سرب روی گلبولهای قرمز خون انساج عصبی و استخوانی ثابت شده ایجاد کم خونی وعصبانیت و لاغری و دردهای استخوانی می کند و در صورتیکه با گرسنگی ملایم( روزه)، اسیدوز ترشی خون بالا رود این مواد سمی گفته شده از محل های خود خارج شده وارد جریان خون گردیده از کلیه ها دفع می شوند یعنی در حقیقت پیوسته حوض متابولیکی گفته شده بدفع سموم اشتغال دارد.

بدن مانند منبع ذخیره شده ای است از آنچه بنام خوردنیها و آشامیدنیها بآن وارد می شود و چون بسیاری از اعضاء برای دفع سموم در تلاش مداوم هستند لازم است به بدن فرصتی بمنظور خوب عملی ساختن دفع سموم داده شود که جز با روزه داری و منظم ساختن کیفیت و کمیت مواد وارداتی ببدن صورت تحقق نخواهد پذیرفت!

سئوال: عوض شدن مایع و مواد بین بافتی و پاک شدن بدن از سموم در ماه رمضان این معنی را می دهد که خالق ما با این دستور مخلوق خود را سالیانه بطور مستمری یک ماه میهمانی کرده بقیه سال آنها را بخودشان وا می گذارد!

جواب: اعمال بدن بوسیله دو دستگاه تنظیم کننده بسیار مهم اداره می شوند. 1) دستگاه عصبی2) دستگاه هورمونی یا غدد مترشحه داخلی .

دستگاه عصبی آن دسته از فعالیت های بدنی را که بسرعت تغییر می یابند اداره می کنند مانند حرکات ارادی- انقباض عضلانی و بسیاری از اعمال مترشحی غدد- دستگاه هورمونی با اعمال گوناگون سوخت وساز بدن پیوستگی داشته اعمال نظم دهنده سرعت واکنشهای شیمیائی سلولها- ترتیب عبور مواد از جدار یاخته ها و سایر پدیده های متابولیکی سلولی مانند رشد و ترشح و.. را بعهده دارند، آنچه اهمیت دارد اثرات هورمونی است که بعضی در زمان کوتاهی حدود ثانیه اتفاق می افتد ولی بیشتر آنها پس ازچند روز آغاز شده هفته ها، ماهها و حتی سالها دوام می یابند. لذا چگونگی عمل دو دستگاه کنترل کننده عصبی و هورمونی اختلاف زیادی با هم دارند( غده فوق کلیوی- قسمت مغزی آن- و هیپوفیز خلفی با تحریکات عصبی ترشح خود را آغاز می کنند و بطور کلی اصلاح هر کدام برای اصلاح دیگری نافع است).

با توجه به اثرهای ماهیانه و سالیانه هورمونها که حتی دوام اثرشان سالهای متمادی نیز در بسیاری موارد باقیست این نکته را روشن می سازد که:

با شرکت سالیانه- یک ماه- در ضیافتی که بنام پروردگار برقرار است می توان  بقیه سال را ببرکت میزبان معظمش در نعمت تعادل ترشحی و  در نتیجه در نعمت سلامتی بسر برد. بدین ترتیب که هرمونی از هیپوفیزمقدار ترشح ادرار را متعادل می سازد.

(ه) باثبات رسیده که بین لوزالمعده و فوق کلیوی ارتباط بسیار نزدیکی برقرار است.

(و) محقق داشته اند بتدریج با بالارفتن سن ترشحات هورمونی لوزالمعده کاهش می یابد ولی غدد فوق کلیوی هورمونی تولید می کند که مرور زمان در آن بی تاثیر است.

(ز) اخیراً ولادیمیرنیکی تین استاد بیوشیمی با سالها آزمایش و تجربه و تحقیق بر روی موشهای صحرائی باثبات رساند بوسیله گرسنه- نگهداشتن موشها با متد مخصوص میتوان عمر متوسط 5/2 ساله آنها را به چهار سال و نیم رساند، پرفسور نامبرده معتقد است که اگر غدد فوق کلیوی مدتی گرسنگی بکشند ناچار می شوند هورمونهای اضافی را که موجب عدم تعادل شده اند بخورند از اینرو:

اگر در طول سال پیش آمدهای ناگواری اعم از سوء تغذیه یا غیر از آن تعادل ترشحات غددی را بهم زده باشند روزه می تواند تعادل مجددی بین آنها برای مدتها برقرار سازد.