در رابطه با اهمیت روزه روایت ها وارد شده است و بسیار بر آن اصرار شده خوب مگر این تشنگی و گرسنگی چه اهمیتی دارد که در قرآن و فرمایشات پیامبر اکرم و ائمه معصومین تا به این حد سفارش شده در پس این پرده و رنج روزه چه پنهان است؟
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود :روزه سپر آتش است 1و نیز فرمودند :
روزه دار تا آن زمان که غیبت مسلمانی را نمی کند در حال عبادت است ، هر چند که در بسترش خوابیده باشد.2
و در حدیث قدسی آمده :
روزه برای من است و من به آن جزا میدهم و برای روزه دار دو شادی است ، هنگامی که افطار می کند ، و هنگامی که پروردگار عزوجل خویش را ملاقات می کند. قسم به کسی که نفس محمد صلی الله علیه و آله در دست اوست دهان بدبوی روزه دار در نزد خداوند معطر تر از عطر مشک است.3
امام موسی کاظم علیه السلام فرمود :
اگر روزه دارید قبل از ظهر بخوابید زیرا که خدای تبارک و تعالی ،روزه دار را به هنگام خواب اطعام می کند و می نوشاند.4
برخی از بزرگان گفته اند :
اگر روزه هدفی جز ارتقاء از پستی های نفس حیوانی به اوج روحانیت ملکوتی نداشت انسان را از این فضل و بزرگی کفایت می کرد. در حالی که روزه سپری از آتش جهنم است . زیرا که روزه ،آتش شهوت و غضب را که آتش درون انسان در دنیا بوده و منشاء آتش اخروی می باشد را خاموش می کند. و به همین جهت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث فوق فرمودند : تا زمانی که غیبت مسلمان را نکند، در عبادت است. به خاطر این که غیبت خوردن گوشت مرده است .5 پس نوعی خوردن و اکل می باشد که به واسطه آن بدن قوی می گردد.
و با وجود اینکه همه عبادات از آن خداست ، خداوند فرموده که : روزه از برای من است. به همانگونه که زمین از آن خداست ،ولی خداوند ،کعبه را نیز اختصاصا برای خود می داند. سر این مطلب دو نکته است:
نکته اول : همه عبادات ،در نظر گاه مردم است ولی روزه از آنجا که فقط ترک کردن و خود نگهداری است و در آن عمل نیست که به مشاهده دیگری در آید و نیتی درونی می باشد بدین جهت جز خداوند بر آن آگاه نیست.
نکته دوم : شهوات که ابزار شیطانند ، با خوردن و آشامیدن قوت می یابند و چون روزه ،خودداری از خوردن و آشامیدن است، پس در حقیقت روزه قهر دشمنی با دشمن، شیطان و شهوات می باشد. به همین منظور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
شیطان در رگهای فرزندان آدم به مانند خون جریان می یابد . پس مجاری آن را به وسیله گرسنگی سد کنید.6
شهوات مرتع و چراگاه شیطان است . و دیگر ، بوی بد دهان است که در نزد خداوند مطبوع تر و خوشبوتر از بوی مشک می باشد.
برای آنکه روزه و بدبویی دهان به دنبال آن ،سبب پاکی روح است که نزد خداوند می باشد ، زیرا که آنچه در نزد انسان است بدن و جسم انسانی است نه روح او و خدای تبارک و تعالی در این آیه به آن اشاره فرموده است:
آنچه نزد شماست همه نابود خواهد شد، آنچه نزد خداست باقی می ماند.7
مرتبه پاکی روح کجا و پاکی و خوشبویی مشک؟! زیرا که پاکی روح ، روحانی و عقلی و معنوی است ، و خوشبویی مشک جسمانی و حسی و صوری می باشد.
در باره مراتب روزه، ابو حامد غزالی ، مطالبی را بیان می کند که خلاصه آن این است :8
بدان برای روزه سه درجه است : روزه عموم ، روزه خصوص و روزه خصوص خصوص.
1- اما روزه عموم – نگهداری شکم و فرج از شهوات است .
2- اما روزه خصوص نگهداشتن گوش و چشم و زبان و دست و پا و سایر جوارح از گناه است ،که شش مطلب کامل می گردد:
اول : پوشاندن چشم و نگه داشتن آن از افتادن به نگاهی که گناه یا مکروه است ، بلکه هر چه قلب را مشغول می دارد و از ذکر خدای متعال منحرف می کند . رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
نگاه تیری مسموم از تیرهای ابلیس است ،پس کسی که نگاه را از ترس خدا ترک نماید ، خداوند به ایمانی عطا می کند که حلاوت و شیرینیش را در قلبش می یابد.
و نیز فرمود :
پنج چیز روزه دار را افطار می دهند ، دروغ ، غیبت ، سخن چینی ، سوگند دروغ، و نگاه از روی شهوت.9
دوم: حفظ زبان از سخن بیهوده و دروغ و غیبت و سخن چینی و فحش و ستم و خصومت و ریاکاری .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
روزه سپر آتش است. پس چون یکی از شما روزه دار بود، دشنام ندهد و از سر جهل سخن نگوید و آن هنگامی که کسی با وی به نزاع برخاست یا به او ناسزا گفت بگوید که روزه ام. 10
سوم: بازداشتن گوش از استماع محرمات. چون هر چه که سخن حرام باشد، گوش دادن آن نیز حرام است ، خدای متعال می فرماید: شنوندگان دروغ و خورندگان مال حرام .11
و پیامبر اکرم فرمودند : غیبت کننده و شنونده هر دو شریک در گناهند.12
چهارم : نگاه داشتن بقیه اعضاء بدن از بدی ها و نگاه داشتن شکم از خوردن غذای شبهه ناک به وقت افطار. زیرا که روزه از حلال (بازداشتن خود از حلال) و افطار با حرام ، معنای صحیحی ندارد. مانند این میباشد که قصری به پا شود و فورا منهدم شود یا دارویی جهت معالجه خورده شود و بلافاصله سمّ مهلک بنوشد. چون محرمات ، سمومی هستند که دین را هلاک می کنند ،و روزه داروی انسان است . و دارو با سم ، نفعی در بر ندارد. پیامبر فرمود: چه بسیار روزه داری که برایش بهره ای از روزه داری غیر از گرسنگی و عطش نیست.
پنجم : در وقت افطار ، در خوردن زیاده روی نکند و شکم را پر نکند زیرا که هیچ ظرفی در نزد خداوند، مغضوب تر از شکم پر – حتی از حلال –نیست . چگونه می شود که فردی روزه داشته باشد ، با دشمن خدا (شیطان) مبارزه کند و با هوای نفس ستیزه کرده ، تقوای الهی را نگه دارد و تا شب، خود را از شهوات نگه داشته، پس از افطار، آن را تهییج نماید و رغبت نفس را بیشتر سازد و آن را از لذات انباشته گرداند؟ و البته بهتر و برتر آن است که نفس را در خوردن از عادت همیشگی برحذر داشته و یا اینکه روزه دار غذای همیشگی خود را بخورد و از پرخوری پرهیز نماید.
ششم : قلب روزه دار بعد از افطار ، مابین امید و ترس ، مضطرب و نگران باشد، چون نمی داند که آیا روزه اش قبول شده است ،که از مقربین باشد ، یا اینکه رد شده و مورد خشم الهی قرار گرفته است؟
و اما دنباله سخن ابوحامد غزالی :
3- روزه خصوص خصوص: روزه قلب از توجه داشتن به پستی ها و افطار دنیایی و دور نگه داشتن آن از غیر خدا می باشد. افطار این روزه ،به فکر در باره دیگر مسائل دین و آخرت و آن مسائلی از دنیاست که نقص برای دین دارد زیرا که این چنین تعلق دنیوی ، توشه آخرت است.
اگر وجود خود را به زمینى تشبیه کنیم، تهذیب نفس و اخلاق، همچونزدودن علف هاى هرزه و شاخ و برگ هاى آفت گرفته از مزرعه و باغ زندگىاست. آراستگى به کمالات معنوى نیز، مثل شکفتن غنچه و به برگ و بارنشستن آن است. دریغ از غنچهاى که نشکفته پرپر شود، و... شاخهاى که به بار ننشسته، بشکند! گاهى موعظه و حکمت، بذر این «مزرعه وجود» است، گاهى تنبه و بیدارى، زمینه ساز شکفتن «گل کمال» است،
گاهى قرار گرفتن در مدار یک روح قوى و جاذبه عرفانى، انسان را بالامىکشد و از خاک به افلاک مىبرد. گاهى هم، مجلس و محفل با شور و حالى، فطرت را گرم و روشن و شکوفا مىسازد و انس با خدا را فراهم مىآورد.
«رمضان»، مجموعهاى از همه این زمینهها و عوامل و فرصتى براىشکفتن است. هم بهار قرآن و موسم نیایش و راز و نیاز است، هم فصل حضور در میعادگاههاى معنویتبار مساجد و نمازها ومجالس قرائت و دعا و حال و حضور و احیاست، هم موسم نشستن بر مائده تقوا و عفاف و بهرهمندى از ضیافتخدا وقرآن است،1
هم ذخیره سازى عمل صالح و حسنات، و هم زدودن آثار سیئات و توبهاز گناهان و پاکى از رذایل.
اگر تلاش در مسیر «خودسازى»، تکلیف مادام العمر هر یک از ماست،این وظیفه در «ماه خدا» دو چندان مىشود و رها شدگان از دام ابلیس و نجات یافتگان از چنگ عادات زشت و زندان «هواى نفس» نیز در اینموسم خدایى بیش از فرصت ها و مناسبت هاى دیگرند.
«جوان»، در مناسبترین دوران عمر خویش است، تا جلوههاى ملکوترا در زندگى نشان دهد و در پى ره یافتگان سلوک و نوشندگان از چشمه«توبه و تزکیه» رود.و... «رمضان»، بهترین فرصتبراى شکوفایى است.
«خودسازى» براى جوان، که در فصل شکلگیرى شخصیت انسانىخویش است، یک «ارزش» است.
رمضان، الگویى براى جوانان است، تا در سایه آن به «چگونه بودن» و«چگونه زیستن» مورد نظر مکتب، دستیابند.
روزه و رمضان، یک برنامه الگو براى جوانان است، که هم «نظم دقیق»در زندگى را مىآموزد، هم «سحر خیزى» و نشاط سحرگاهى را تمرینمىدهد، هم سلامتى جسمى را تضمین مىکند، هم مشارکت در کارهاىخیر و همراهى با سحر خیزان با صفا را دارد، هم توبه و دعا و نیایش و انسبا قرآن و حضور در مجالس قرآن و دینشناسى و آموختن احکام را واردزندگى انسان مىکند.
در رمضان، بیش از اوقات دیگر، روزهدار در پى عمل «طبق وظیفه» ومراعات «صحت عمل» و «درستى عبادت» است. رمضان یک الگو و سرمشق است، براى اینکه ثابت کند «مىشود».
آرى، مىشود بر نفس اماره غلبه کرد، مىتوان حرص و آز و شهوت رامهار زد، مىشود به خاطر «خدا»، از خواستههاى «خود»، چشم پوشید،مىشود با تقویت اراده و تصمیم جدى، حتى ساعتى پیش از اذان صبحبیدار شد و با شب و سحر و ستاره و افق و اذان و نماز اول وقت، انس گرفت. رمضان تمرینى براى «مىتوان» و دلیلى براى اثبات «مىشود» است.
از امساک این ماه و معنویت این فصل، توشه و الگویى براى همه سالبگیریم و درسها را تکرار کنیم.
اینگونه، رمضان را به «الگوى معنوى» تبدیل کنیم.
رمضان»، بهار معنویت و عرفان و موسم بازگشتبه سرشت پاک وفطرت خدایى و پر گشودن در فضاى نیایش و عبودیت و شکوفایى گلرحمت در بوستان جان است. روزه، آزمون سراسرى «اخلاص» بندگان است. 2
آنان که طول سال، در اسارت «شکم» و «شهوت»اند و همواره اسیر«نفس» و گرفتار «مادیات» اند، در این فصل از دام نفسانیات رها مىشوندو از کمند «تعلقات» آزاد مىگردند.
مىگویید نه؟ سرى به منزلگاه دلتان در صبح و شام رمضان بزنید.مىبینید که پاکیزهتر از روزهاى دیگر و منزهتر از حالات دیگر است. روزه، رهاننده انسان از «خود» و رساننده او به «خدا»ست.
این را دعاهاى «افتتاح» و «سحر» و «ابو حمزه» مىگوید، و سحرهاىپر برکت و سرشار از نور و افطارهاى آمیخته به معنویت و جلسات دعا وقرائت قرآن و زمزمه و نیایش و شبهاى احیاء و «لیلة القدر». کیست که بر سفره مولا بنشیند و گرسنه برخیزد؟! مگر نه اینکه این ماه«ضیافة الله» با مغفرت هاى الهى و نفحات رحمانى گره خورده است؟
حتى آنان که «اطعام» مىکنند و اهل «احسان» اند، به نوا مىرسند و نوایشان همان دستیافتن به رتبه والاى «قبول» است.
رمضان، ضیافت نور و «مائده تقوا» و دعوتى استبه باز یافتن «خودگمشده».
دریغ، اگر از این مهمانى، تهیدستبر گردیم! دمسازى با فرشتگان رحمت از یک سو، همنوایى با بینوایان و مساکیناز سوى دیگر و یادآورى عطش و گرسنگى روز رستاخیز از دیگر سو، بهرمضان و روزه، مایه «ذکر» مىبخشد و در سایه این «یاد»، روزه دار ازغفلت مىرهد.
گاهى وارد کردن یک «شوک»، انسان را تکان مىدهد و حس و حرکتىجدید، پدید مىآورد.
وقتى روزه مىگیرى، «گرسنگى» را لمس و حس مىکنى. نه آن گرسنگى که هر روز، وقت ظهر و شام، به تو دست مىدهد و چندلحظه بعد، سر سفره یا کنار میز غذا مىنشینى و خود را سیر مىکنى، بلکه چشیدن ساعت هاى مدید گرسنگى و اینکه مجبورى تحمل کنى و نمىتوانى خواسته دل و اشتهاى درونت را فورى پاسخ دهى. محروم نیستى، ولى محرومیت مىکشى.
اما کسانى هم هستند که مدام در محرومیت اند و از غذایى چرب و گرم،بىنصیب! آیا در روزهاى رمضان، به یاد رنج پیوسته آنان مىافتى؟ یا آنکههنگام سحر، آن قدر ذخیره سازى مىکنى که تا غروب، گرسنه نشوى وسطرى از رنجنامه «بینوایان» را نخوانى؟!
اگر روزهات نتواند «حس همدردى» تو را بیدار کند و تو را به یاد فقرایىبیندازد که سفرهشان خالى و جیبشان تهى است، پس چه امساک و صوم و رمضانى؟...
آیا شده است که روزى جمعى را براى «افطار» سر سفرهات بنشانى کهبینوا و تهیدستاند، نه فقط آنان که وضعشان خوب است و اگر به خانه توهم نیایند، افطار خانه خودشان رو به راه است؟
یک چشم بگردان، میان فامیل، دوستان، همسایگان، همنوعان، آیاچنین کسانى را مىشناسى که دعوت کنى و سر سفره کرم و بزرگوارىخودت بنشانى و از سیر کردن شکمهاى گرسنه، لذت ببرى؟ براى اهل دل، «غذا دادن» بیش از «غذا خوردن» لذت بخش است.
«ایهاالناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکة والرحمة والمغفرة شهر هو عندالله افضل الشهور و ایامه افضل الایام و لیالیه افضل اللیالی و ساعاته افضل الساعات .» (1) ای مردم، ماه خدا - ماه رمضان - با برکت و رحمت و آمرزش به شما روی آورده است، ماهی که نزد خدا بهترین ماهها، روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها و اوقاتش بهترین اوقات است . × رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: «ان شهرکم هذا لیس کالشهور انه اذا اقبل الیکم اقبل بالبرکة والرحمة و اذا ادبر عنکم ادبر بغفران الذنوب . . .» (2) این ماه، (رمضان) همانند دیگر ماهها نیست ، زیرا هرگاه به شما رو آورد همراه با برکت و رحمت است و آن گاه که از شما پشت کند آمرزش گناهان را در بردارد . × رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: «ایهاالناس قد اظلکم شهر عظیم، شهر مبارک، شهر فیه لیلة العمل فیها خیر من الف شهر . . . هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و آخره عتق من النار .» (3) ای مردم! ماه بزرگی بر شما سایه افکنده، ماهی مبارک که شبی دارد که عمل خیر در آن از عمل هزار ماه برتر است . . . ماهی که اولش رحمت، میانش آمرزش و پایانش رهایی از آتش است . × رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: «ان للجنة بابا یدعی الریان لایدخل منه الا الصائمون » . (4) بهشت را دری است که آن را باب الریان می گویند و از آن جز روزه داران وارد بهشت نمی شوند . × امام علی علیه السلام: «ایهاالناس ان یومکم هذا یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المسیئون و هو اشبه یوم بیوم قیامتکم فاذکروا بخروجکم من منازلکم الی مصلاکم خروجکم من الاجداث الی ربکم .» (5) ای مردم، امروز روز پاداش نیکوکاران و زیان تبهکاران است و آن را شباهتی بسیار با روز رستاخیز است، پس هنگامی که برای نماز (عید) بیرون می روید خروج از قبر و روانه شدن به سوی پروردگار را به یاد آورید . × امام علی علیه السلام: «علیکم فی شهر رمضان بکثرة الدعاء والاستغفار فاما الدعا فیدفع عنکم البلاء و اما الاستغفار فتمحی به ذنوبکم .» (6) برشماست که در ماه رمضان زیاد دعا و استغفار کنید چه این که دعا بلا و گرفتاری را از شما دور می سازد و به سبب استغفار، گناهان شما محو می شود . × امام علی علیه السلام: «نوم الصائم عبادة و صمته تسبیح و دعاءه مستجاب و عمله مضاعف . ان للصائم عند افطاره دعوة لاترد .» (7) خواب روزه دار عبادت و سکوتش تسبیح و دعای او مستجاب و عملش چندبرابر است، همانا دعای روزه دار به هنگام افطار رد نمی شود . × امام باقر علیه السلام: «العمل الصالح فیها من الصلاة والزکاة و انواع الخیر خیر من العمل فی الف شهر لیس فیها لیلة القدر . و لولا ما یضاعف الله تبارک و تعالی للمؤمنین ما بلغوا، ولکن الله یضاعف لهم الحسنات .» (8) در این شب قدر، عمل شایسته همچون نماز و زکات و هر کار نیک، بهتر است از کار در هزار ماه که شب قدر در آن نباشد، و اگر خدای تبارک و تعالی پاداش اعمال مؤمنان را دو چندان نمی کرد آنان بدین منزلت نمی رسیدند اما خدای پاداش کار خیر ایشان را دو برابر کرده است . × امام باقر علیه السلام: «من احیی لیلة القدر غفرت له ذنوبه ولو کانت ذنوبه عدد نجوم السماء و مثاقیل الجبال و مکائیل البحار .» (9) کسی که شب قدر را (با عبادت خدا) زنده دارد گناهانش آمرزیده شود گرچه به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوهها و کیل دریاها باشد . × امام صادق علیه السلام: «فی لیلة تسع عشر من شهر رمضان التقدیر و فی لیلة احدی و عشرین القضاء و فی لیلة ثلاث و عشرین ابرام ما یکون فی السنة الی مثلها و لله - جل ثناؤه - ان یفعل ما یشاؤ فی خلقه .» (10) شب نوزدهم ماه رمضان، شب تقدیر و شب بیست و یکم شب قضاء و شب بیست و سوم شب تصویب اموری است که در سال تحقق خواهد یافت و خداوند - جل ثناوه - هرچه خواهد برای خلقش آن کند . × امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام: «شهر رمضان شهر البرکة و شهر الرحمة و شهر المغفرة و شهر التوبة و شهر الانابة من لم یعفو له فی شهر رمضان ففی ای شهر یغفر له .» (11) ماه رمضان ماه برکت است، ماه رحمت است، ماه آمرزش است، ماه توبه است، و ماه بازگشت (به سوی خدا) است هر کس در ماه رمضان آمرزیده نشود، در کدام ماه دیگر مورد آمرزش قرار می گیرد |