اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

بازی با احساسات: ترفندی برای عضوگیری و حفظ اعضا

یکی از اساسی ترین ترفندهای بازاریابی شبکه ای برای عضو گیری و حفظ مجموعه ها، بازی با احساسات جوانان است.

لیدرهای این شرکتها در واقع برای بازی با احساسات جوانان دوره دیده اند!

قدم اول استفاده از اعتمادی است که به کسی که شما را به ای کار دعوت مینماید دارید. معمولا کسی از شما دعوت به کار میکند که مورد اعتماد شماست و شما او را حقیقتا قبول دارید. اما از آن طرف، هر فرد موظف است از کسانی دعوت به کار نماید که بیشترین حرف شنوی را از وی دارند. در این شرکتها لیستهای مخصوصی تهیه شده است تا فرد بتواند از بین تمام کسانی که میشناسد، بهترین طعمه ها را جدا کرده و از آنها برای ورود به این بازی تلخ دعوت نماید. این اولین قدم پشت پرده این شرکتها برای کور کردن چشم انسان بر روی حقایق است. همین سیاست باعث میشود که شما در اثناء کار به شدت از طریق همین فرد و بالادستیها تحت فشار روانی قرار بگیرید و مجبور شوید که به اکراه بسیاری از خواسته های آنها را برآورده نمائید.

قدم دوممعرفی کار به شماست. بازاریابی شبکه ای در این مرحله به عنوان یک بهشت معرفی میگردد. بازاریابی را تجارت مدرن معرفی میکنند و چنان وانمود مینمایند که بشر به زودی به سمت این نوع از تجارت خواهد رفت و کسانی که در این زمینه پیشتاز نباشند، به زودی نام و پشیمان خواهند شد. آنان برای این کار از بخشی از تاریخ استفاده مینمایند که وانمود میکنند که تجارت در سطح جهان سیری داشته است و نهایتا به صنعت بازاریابی شبکه ای رسیده است. این در حالی است که هیچ یک از انواع قبلی تجارت منسوخ نشده است و با از بین رفتن هریک، نظام اقتصادی کل دنیا مختل خواهد شد. بعلاوه بازاریابی شبکه ای بیشتر به یک بازی شبیه است تا در پشت آن همان شرکتهای هرمی بتوانند راه خود را ادامه دهند. بازاریابی شبکه ای در سایر کشورها نیز تجربیات تلخی را به بار آورده است و بیشتر شرکتهای بازاریابی شبکه ای در سطح جهان معمولا 5سال بیشتر عمر نمیکنند. بازاریابی شبکه ای به هیچ وجه چنان که گفته میشود در سایر کشورها موفق نبوده است. من در همین وبلاگ بخشی از سیل اعتراضاتی که علیه بازاریابی شبکه ای در سایر کشورها(خصوصا امریکا) به راه افتاده است را در اختیار علاقه مندان گذاشته ام. بنابراین این دعا که بازاریابی شبکه ای یک تجارت مدرن است که در حال گرفتن جهان میباشد نیز، چیری جز توهم و ادعای بی اساس نیست. در واقع در این گام، با استفاده از واژه های پر آب و تاب و استفاده از اصطلاحات به ظاهر علمی و مدرن، تلاش میشود تا از احساسات شما سوء استفاده شود. این قسمت از سناریو خصوصاً قشر دانشجو را بیشتر تهدید میکند.

گاهی بازاریابی شبکه ای را مسادی با تجارت الکترونیک میدانند، در حالی که بازاریابی شبکه ای (چنان که در 3 مقاله در همین وبلاگ تبیین شد) هیچ تلازمی با تجارت الکترونیک ندارد.

قدم سوم استفاده از عنصر زرق و برق جهت سوء استفاده از احساسات شماست. در این بخش چنان بازاریابی شبکه ای را معرفی میکنند که پر درآمدترین شغل جهان است و شما را به همه خواسته های مادیتان خواهد رساند. وعده درآمدهای چند میلیونی یا حتی چندصد میلیونی، چیزی است که خصوصاً جوانان را به خوبی تحریک میکند تا حداقل چند صباحی در این کار وارد شوند، غافل از آن که خارج شدن از این کار آنقدرها هم که بنظر میرسد ساده نیست. در این بخش معمولا دارایی عده معدودی که توانسته اند به درآمدهای آنچنانی برسند به رخ شما کشیده میشود و نوعس احساس حرص در شما ایجاد میشود تا بتوانند از شما جهت رسیدن به مقاصد خود استفاده نمایند. اما با یک حساب سرانگشتی میتوان محاسبه کرد که با صرف نظر از مشکلات شرعی این کار، احتمال رسیدن شما به چنان درآمدهایی تنها اندکی بیشتر از 0% است.

قدم چهارم، استفاده از گره ها و عقده های درونی شماست. این طبیعی است که هر فرد در زندگی خود دارای کمبودهایی بوده باشد. زندگی اساساً عبارت است از تلخی ها و شیرینی ها. اما این در این شرکتها با ترفند عجیبی، این کمبودهای شما را پیدا میکنند، آنها را تبدیل به عقده کرده و مدام شما را توسط آنها تحقیر میکنند تا بیشتر برای آنان کار کنید. روش کار آن است که به بهانه آموزشها (خصوصا قانون جذب که خرافه ای بیش نیست) از شما خواسته میشود تا لیستس از آرزوهای خود را آماده کرده و آن را تحویل بالادستی خود دهید. (شما هم مثلا در آرزوهای خود مینویسید که میخواهید کاری کنید که مادرتان برای ادامه زندگی هیچ کمبود مادی و مالی نداشته باشد و به آسودگی زندگی کند). وی سپس هرکجا که از شما سستی ببیند، این آرزوها و عقده ها را به رخ شما میکشد و شما را به خاطر آن که نمیتوانید آنها را برآورده نمائید تحقیر میکند. این یکی از ناجوانمردانه ترین اقدامات ایشان جهت سوء استفاده از احساسات جوانان است. و این مسئله زمانی شدت پیدا میکند که فرد در محرومیت و فقر رشد کرده باشد. البته برای تکمیل این نقشه شوم، از طرف دیگر زرق و برق های دنیوی و زندگی مجلل دیگر افراد را به رخ شما میکشند تا آرزوهای شما را به عقده تبدیل نمایند. اینجا دو نکته قابل تأمل است: 1. بر فرض که تهیه لیست آرزوها واقعا ضروری باشد، چه نیازی وجود دارد که شما آن را به کس دیگری تحویل دهید؟ چرا نباید آن را نزد خود نگاه دارید؟ 2. اگر شما در لیست آرزوها خود بنویسید که آرزو دارید مطابق فرامین الهی و در راستای برآورده کردن اوامر او عمل نمائید، آنها به شما چه خواهند گفت؟ اگر بگوئید که پول برای شما اهمیت ندارد، چه عکس العملی از خود نشان خواهند داد؟ قطعا این افراد به ظار دلسوز، خیلی سریع دست از سر شما بر خواهند داشت.

قدم پنجم، جلسات هفتگی است که معمولا جمعه ها برگزار میگردد. این جلسات رسما جهت احساساتی کردن شما برگزار میگردد و به اصطلاح گفته میشود که برای های(high) کردن شماست. در این جلسات چنان از ترفندهای روانی استفاده میگردد که معمولا افراد در آن گریه میکنند!! این جلسات اوج بازی با احساسات میباشد.

نکته دیگر آن است که در این شرکتها به ظاهر افراد خیلی اهمیت داده میشود. شما باید با لباس منظم در این شرکتها باشید، ادب را رعایت کنید و... . این نیز بسیاری از افراد را از نظر روانی تحریک میکند. بسیاری از افراد به خاطر این ظواهر و آداب، به راحتی و با چشمان بسته وارد این کار میشوند.

احترام کاذب نیز یکی دیگر از ترفندها روانی برای اغوای شماست. در هنگام ورود شما به شرکت(خصوصا بار اول) احترام زیادی از طرف افراد شرکت به شما گذاشته میشود. این احترام، یک احترام کاذب است و از شما نیز بعدها خواسته میشود که با ورود یک تازه وارد باید به شدت او را تحویل بگیرید و به او احترام بگذارید. این عامل خصوصت در مورد جوانان خیلی موثر است. مخصوصا اگر فرد در محیطی بوده باشد که روان او دچار کمبود محبت و احترام باشد، بسیار ساده مغلوب این سیاست کثیف میگردد.

آخرین قدم نیز زمانی اجرا میشود که شما تصمیم بگیرید از این شرکتها انصراف دهید. در آن هنگام است که بر خلاف روزهای نخست، موج اهانت ها و تحقیرها و توهین ها نثار شما خواهد شد تا شاید بتوانند شما را بیشتر حفظ کنند. به هر حال برای آنان بیشتر خریدهایی که شما میزنید مهم است و به محض انصراف شما، تلاش میکنند تا کسی را جایگزین شما کنند و همین داستان را برای او نیز اجرا نمایند. و شما تنها پول، وقت، عمر، فرصتها، اعتبار و... خود را از دست میدهید و آنها از خرید شما، پورسانت و پاداش دریافت خواهند کرد.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد