اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

قوانین طلایی ارتباط همسران

قانون ارتباطی 1:

 به جای «تو و شما» جملات خود را با من شروع کنید.

 

قانون ارتباطی 2:

تا جایی که امکان دارد از کلمات «همیشه و هرگز» استفاده نکنید. مثل اینکه می‌گویید: «هیچ‌وقت دست به سیاه و سفید نمی‌زنی» واژه‌های «هرگز و همیشه» بیش از اندازه قدرتمند هستند و بی‌آنکه لازم باشد طرف مقابل را خشمگین می‌سازند، از این گذشته بسیار ضعیف هستند، زیرا به راحتی می‌توان در مقام تکذیب آن حرف زد، البته مردم وقتی از این کلمات استفاده می‌کنند، می‌خواهند بگویند از این موضوع به شدت ناراحت هستند و بیشتر قصد تاکید دارند و می‌خواهند مطمئن شوند که طرف مقابلشان متوجه موضوع شده است. ولی نمی‌دانند کسی که فقط دو سه بار اشتباهی را مرتکب شده است چقدر از این موضوع ناراحت می‌شود.

 

قانون ارتباطی 3:

 رشته‌ کلام همسرتان را پاره نکنید. در هنگام صحبت کردن بگذارید همسرتان حرفش را کاملا بزند. زمانی‌که صحبتش را قطع می‌کنید وی را عصبانی می‌کنید و به او این احساس را می‌دهید که کسی به حرف شما گوش نمی‌کند و برای آن ارزشی قائل نیست. از آنجائیکه اجازه نداده‌اید جمله‌اش تمام شود، ممکن است نتیجه‌گیری شتاب زده و غیر واقعی بکنید.

 

ممکن است هر چقدر تلاش کنید نتوانید این رفتار خود را کنترل نمائید در این شرایط بهتر است بگویید «نوبت صحبت به من هم بده زیرا به نظر می‌رسد حرف‌های غیر منصفانه می‌زنی ولی خواب ادامه بده» و یا اینکه بگویید :«می‌دانم نباید صحبت را قطع کنم ولی می‌خواهم بدانی غیر منصفانه قضاوت می‌کنی» در این شرایط گوینده به اندازه ی کافی اعتراض خود را بیان می‌کند و احساس خود را نیز مطرح می‌سازد و در موقعیتی قرار می‌گیرد که بتواند پایان سخن همسرش را بشنود. در عین حال اعتراض به اندازه ی کافی کوتاه است و طرف مقابل را عصبانی نمی‌کند و می‌تواند به حرف زدن ادامه دهد.

 

قانون ارتباطی 4:

 حرف همسرتان را به زبان خود خلاصه کنید «دانیل بی‌وایل»، یکی از متخصصین مهارت‌های ارتباطی می‌گوید وقتی همسرتان سعی دارد احساسش را با شما در میان بگذارد سعی کنید سخن او را با عبارات خود خلاصه کنید تا بدانید منظور او را فهمیده‌اید و بعد از او سوال کنید آیا درست می‌گویم. در این شرایط هر دو به حرف‌های یکدیگر گوش فرا می‌دهند.

قانون خلاصه کردن مبتنی بر یک فراست مهم است و تلاشی است تا طرفین ازدواج وقتی حرف‌های یکدیگر را خلاصه نمی‌کنند آن را بفهمند. سعی کنیم از این قانون سود ببریم و بپذیریم که گوش دادن به حرف‌های همسر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

 

قانون ارتباطی 5:

از ذهن خوانی پرهیز کنید. ذهن خوانی یکی از خطاهای ارتباطی است، یعنی شما برداشت‌های خود را به دیگران نسبت می‌دهید، تصور می‌کنید مردم چگونه فکر می‌کنند، چه احساسی دارند و چه می‌خواهند بکنند. ذهن خوانی می‌تواند کاملا تحریک کننده و خشم برانگیز باشد عباراتی از قبیل:

«تو می‌خواستی مرا مجازات کنی»

«تو دوستان مرا نمی‌پسندی»

«تو از مسئولیت فرار می‌کنی»

می‌خواستی کاری بکنی که من احساس گناه بکنم»

 

عباراتی از این قبیل می‌تواند مانع گفتگوی منطقی شود. اشخاص دوست ندارند که دیگران درباره ی احساسات و علائق آنها به حدس و گمان متوسل شوند، به خصوص حدس اشتباه آنها را به شدت ناراحت می‌کند و این اتفاقی است که اغلب روی می‌دهد. ذهن خوانی ممکن است یک بیان ناقص باشد که از آن برای پی بردن به همه ی مطالب استفاده کنید. توجه داشته باشید که گاه «ذهن خوانی» مبین ترس شماست که به شکل اظهارنظر درباره ی احساسات و انگیزه‌های دیگران متجلی می‌شود.

باهوش‌تر و خوشبخت‌تر

تا ده سال پیش تفکر متداول و غالب این بود که ظرفیت و استعداد مغز انسان از زمان تولد تا هنگام مرگ ثابت می‌ماند و قابل افزایش نیست؛ ولی محققانی که در مورد افراد با بهره هوشی (IQ) بالا مطالعه می‌کنند، هوش ژنتیک را به عنوان استاندارد علمی در نظر دارند. با پیشرفت اسکن‌های مغزی و افزایش توانایی اسکن مغزی حتی تا یک سلول منفرد، باید اعتراف کنیم که ما نه تنها می‌توانیم باهوش‌تر و از نظر مغزی متعادل‌تر شویم، بلکه این روند می‌تواند در تمام طول عمر ادامه داشته باشد. هنگامی که این یافته‌های جدید را در مقیاس وسیع‌تر به هم ربط می‌دهیم، می‌بینیم که ما هر قدر باهوش‌تر شویم، خوشبخت‌تر خواهیم شد.

ما هر قدر باهوش‌تر شویم، خوشبخت‌تر خواهیم شد.

یکی از اصول انعطاف‌پذیری این است که نرون‌ها یا سلول‌های مغزی به سمت نقاط و مراکزی که فعالیت بالایی دارند، جذب می‌شوند، زمانی که یاد می‌گیرید تعادل خود را هنگام دوچرخه‌سواری حفظ کنید، سلول‌های مربوط به این کار در نقطه‌ای متمرکز می‌شوند و بر اثر آزمون و خطا، نرون‌های کافی تجمع یافته و به صورت بسته‌ای در می‌آیند تا شما به سطح بالایی از تعادل دست یابید و بالاخره ماهیچه‌ها ارتباط خود را با نرون‌ها ایجاد نمایند و شما قادر به دوچرخه‌سواری شوید. به نظر می‌رسد که این نرون‌ها سال‌های سال در همانجا باقی می‌مانند و شما توانایی دوچرخه‌سواری را برای همیشه حفظ می‌کنید.

حال باید دید که بسته‌های نرون‌های احساسی چگونه گسترش می‌یابند که حالتی از تاثیر منفی مانند افسردگی و نگرانی را ایجاد می‌‌کنند. این عقده‌ها و پیچیدگی‌ها را می‌توان با بسته‌های شبکه عصبی «لذت و شادی» که برای زندگی فرد کمتر نابودکننده است و فرد را برای تغییر تقویت می‌کنند، جایگزین نمود. شما می‌توانید مغز خود را پرورش دهید تا احساس شادی نموده و از استرس و نگرانی رها شود.

 

اولین قدم برای بازسازی مغز در عکس‌العمل‌های احساسی و هیجانی و همچنین هوش ذهنی، بی‌ثبات کردن دسته‌های عصبی محدودکننده است. شاید حتی لازم باشد که پیوستگی آنها به طور کامل شکسته شود. به جای اینکه فکر کنید چگونه یک مسأله ریاضی را به یک روش حل کنید، به راه‌های دیگر آن بیندیشید. اگر نمی‌توانید از طوفان استرس رها شوید، همت کنید و خود را ملزم نمایید تا کاری را که می‌خواهید، انجام دهید. ولی ابتدا باید روند فکر کردن را متوقف کنید. چگونه می‌توان چنین کاری انجام داد؟ یکی از متداول‌ترین راه‌ها تغییر الگوی تنفس است. مغز و همچنین تمام بدن، به الگوی تنفسی شما پاسخ می‌دهند. برای مثال تصور کنید که اگر 22 بار در دقیقه نفس بکشید (تنفس خرگوشی) مغز شما فکر می‌کند که شما در خطر هستید و طبعا در این حالت به صورت طوفان نگرانی عکس‌العمل نشان خواهد داد. در چنین شرایطی شما قادر نخواهید بود که به روشنی فکر کنید و تمرینات مغزی انجام دهید؛ زیرا سیستم بدن شما در حالت نجات از خطر و مرگ قرار گرفته و به جای فکر کردن از طریق راه‌حل‌های منطقی به دنبال پاسخ‌های سریع می‌گردد. سعی کنید 14-12 بار در دقیقه نفس بکشید و حالت عادی‌تری برای فرایند مغزی خود ایجاد نمایید. راه‌های دیگری نیز برای توقف الگوهای فکری وجود دارد که از جمله می‌توان به مسافرت رفتن، ورزش کردن و غیره اشاره کرد.

یکی از متداول‌ترین راه‌ها تغییر الگوی تنفس است. مغز و همچنین تمام بدن، به الگوی تنفسی شما پاسخ می‌دهند.

قدم دوم برای تغییر مغز و دستیابی به راه‌حل‌های احساسی بهتر این است که همزمان با بی‌ثبات کردن و شکستن الگوی مغزی نگرانی، الگویی را که خود می‌خواهید جایگزین آن کنید. همانگونه که جدول ضرب و دوچرخه سواری را با تمرین و تکرار می‌آموزید، می‌توانید الگویی را که دوست دارید، بیابید. نشان داده شده است که گوش کردن به یک آوای خوش مانند صدای دریا می تواند معجزه کند.  برخی از مردم به سرودهای پرمعنا با جملات حقیقی و مثبت گوش داده و بیت مشهوری از آن را با خود زمزمه می‌کنند و همین کار آنها را در حالتی که دوست دارند قرار می‌دهد.

پس به خاطر داشته باشید که شما باید آنچه را که می‌خواهید تمرین و با تمرین و تکرار آن را در خود ایجاد کنید، وگرنه طوفان‌های نابودکننده مغز بازخواهند گشت. هر چه بیشتر بتوانید مغز خود را برای آنچه دلخواه شماست تمرین و آموزش دهید، بهتر خواهید توانست آنچه را می‌خواهید انجام دهید.

 

یکی از راه‌هایی که می‌تواند موجب جهش شما در زمینه کسب مهارت‌های انعطاف‌پذیری مغزی شود، این است که توانایی‌های خود را جشن بگیرید. همانگونه که در توصیف رفتاری گفته شده است، مغز عاشق تحسین است. وقتی موفق به انجام کاری می‌شوید، برای خود یک مهمانی کوچک ترتیب دهید. به خودتان جایزه بدهید و به خود بنازید. شاید به نظر خودتان خارق‌العاده نباشید، ولی مطالعات روانشناسی نشان داده است که مغز انسان توانایی‌های شگفت‌انگیزی در انجام اعمال گوناگون دارد؛ فقط کافی است به خود فرصت دهید. ممکن است تصور این مطلب برای‌تان دشوار باشد، ولی مطمئن باشید شما این قدرت را دارید در هر لحظه‌ای که بخواهید، زندگی خود را تغییر دهید

دلشکسته

 البوم کویر خاطرات از حسین کشتکار بوشهری بسیار دلنشین و زیباست توصیه می کنم دانلود کنید و از وبلاگ ایشان بازدید فرمایید 

http://hoseinkeshtkar.blogfa.com/post-10.aspx

 

رفتی دلم شکستی این دل شکسته بهتر  

پوسیده رشته عشق از هم گسسته بهتر

 

من انتقام دل را هرگز نگیرم از تو

این رفته راه نا حق در خون نشسته بهتر

 

در بزم باده نوشان ای غافل از دل من

بستی دو چشم و گفتم میخا نه بسته بهتر

 

چون لاله های خونین ریزد سرشکم امشب

بر گور عشق دیرین گل د سته د سته بهتر

 

آینه ایست گویا این چهره غمینم

تا راز دل ندانی در هم شکسته بهتر

 

فرسوده بند الفت به صد گره نیرزد

پیمان سست و بی جا ای گل نبسته بهتر

 http://hoseinkeshtkar.blogfa.com/