اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

عشق وام بانکی نیست

هر ساله میلیون ها زوج در سراسر دنیا از یکدیگر جدا می شوند و خود ، والدین و کودکان خود را دچار پیامدهای بعد از طلاق می کنند . متاسفانه آمار طلاق نیز در کشور ما به طرز وحشتاناکی در حال گسترش است . پدیده طلاق از انجایی برای جامعه شناسان حائز اهمیت است که هسته مرکزی خانواده های نسل آینده بشر در خطر است . امروزه زوج های جوان بدون توجه به عواملی که والدین آنها در گذشته برای شناخت همسر مناسب استفاده می کردند ازدواج کرده و فکر می کنند که روشهای مطمئن ولی قدیمی گذشته برای زندگی در عصر حاضر کاربردی ندارند . متاسفانه ازدواجهایی که این روزها صورت می گیرد بیشتر از آنکه جنبه خانوادگی داشته باشد جنبه عاطفی داشته و بدون شناخت کافی از روحیات و ویژگیهای اخلاقی طرف مقابل صورت می گیرد .

در کنار مواردی که از درون باعث از هم پاشیدگی خانواده می شود گاه عواملی از دنیای خارج باعث ایجاد مشکلات گوناگون در محیط خانواده و نهایتاً از هم پاشیدگی خانواده می شود گاه عواملی از دنیای خارج باعث ایجاد مشکلان شده است که از همسران سابق خود جدا شده اند و زمانی که متوجه اشتباهات خود شده اند که دیگر دیر شده و فرصتی برای آنها باقی نمانده بود ولی شاید هنوز برای شما دیر نشده باشد و بتوانید با انجام اقدامات موثر زندگی خانوادگی تان را از تباهی نجات دهید . اولویت مطالب ذکر شده بر اساس بیشترین مواردی است که زندگی زناشویی را به سمت دروازه طلاق هدایت می کند .

اولین قانون زندگی مشترک این است که انتظارات شما از همسرتان باید منطقی باشد و دوم اینکه همسر شما نیز دقیقاً متوجه مفهوم انتظارات شما شده باشد تا جایی برای هیچ سوء تفاهمی باقی نماند .

1) انتظاراتتان را از همسرتان مشخص کنید :

لازمه یک ارتباط خوب در زندگی زناشویی مشخص شدن خواسته ها و محدودیت ها است . اولین قانون زندگی مشترک این است که انتظارات شما از همسرتان باید منطقی باشد و دوم اینکه همسر شما نیز دقیقاً متوجه مفهوم انتظارات شما شده باشد تا جایی برای هیچ سوء تفاهمی باقی نماند . بسیاری از زوجین انتظار دارند که بعد از ازدواج وارد یک سرزمین رویایی و پر از شادی شوند ، غافل از اینکه گاهی اوقات در زندگی مشکلاتی پیش می آید که ناشی از عدم درک صحیح طرف مقابل است . عدم درک نیازهای طرف مقابل باعث ورود سرزنش به مرز عاطفی زندگی مشترک و نهایتاً از بین رفتن احساس احترام نسبت به یکدیگر می شود .

یکی از سئوالاتی که زوجین باید از خود بپرسند این است که برای جلوگیری از ایجاد تشنج در زندگی از چه چیزهایی باید صرف نظر کنیم . مطرح کردن این سئوال خیلی مهم است . چون نه زن و نه مرد هیچ کدام نمی توانند به تمام نیازهای یکدیگر پاسخ مثبت دهند و از این رو باید از تعدادی از خواسته های خود صرف نظر کنند . گاهی اوقات صرف نظر کردن از یک خواسته می تواند زندگی مشترک را از رسیدن به بن بست نجات دهد . هنگامی که زوجین فکر می کنند تمام اقدامات و تلاشهای آنها بی نتیجه است می بایستی موضع خود را عوض کنند . این یک اصل استراتژیک در زندگی زناشویی است . با این کار احساس عدم توانایی کاهش پیدا کرده و خشم و کینه ای در زوجین نسبت به یکدیگر به وجود نمی آید . فراموش نکنید هنگامی که به خاطر همسرتان از خواسته ای می گذرید با این کار به او نشان می دهید که چقدر او را دوست دارید و با شهامت مسئولیت زندگی تان را به دست گرفته اید .

 

2) از مشاور خانواده کمک بگیرید :

در واقع مشورت با متخصصان مسائل خانوادگی به یک ضرورت اجتماعی در دنیای امروز تبدیل شده است و نباید با بی توجهی از کنار آن گذشت . اگر امروز می خواهید که زندگی آرامی داشته باشید و در پرورش و راهنمایی درست فرزندان و …. راه خطا را نروید ( همیشه ریشه همه مشکلات در روابط زناشویی نیست ، گاهی مشکلاتی که به وجود می آید و ریشه زندگی خانوادگی را می خشکاند علت اختلافاتی است که بر سر نحوه تربیت فرزندان به وجود می آید ) می توانید از نظرات یک کارشناس برای اداره هر چه بهتر زندگی خود کمک بگیرید . برای این کار زوجین فقط باید کمی انعطاف پذیری از خود نشان دهند و از گوش شنوای خود برای شنیدن نظرات درست طرف مقابل استفاده کنند . با این حال پرسشهایی وجود دارند که زوج ها به تنهایی نمی توانند برای آنها پاسخی پیدا کرده و در این صورت باید به مشاور خانواده مراجعه کنند . مشاور خانواده فقط برای تنظیم خانواده نیست .

 

3) به همسرخود بی توجهی نکنید :

زوجین باید از هر طریقی که می توانند به یکدیگر محبت کنند . بعضی از زوج های جوان این طور فکر می کنند که فقط با خرید کادوهای گرانقیمت است که می توانند علاقه خود را به همسرشات نشان دهند . گاهی یک شاخه گل سرخ و یا یک عبارت « عزیزم دوستت دارم » تاثیری بر روی همسر می گذارد که گران قدر ترین دنیا نمی تواند جای آن را بگیرد .گفت و گو با زوج های جوان نشان داده است که آنها از طریق مادیات نمی توانند به عشق و عاطفه مورد نیاز برسند ، چیزی که آنها خواستار آن بودند محبت و صمیمیت بدون قید و شرط همسرانشان بوده است . روشهایی مثل کادو دادن ، گل خریدن ، بیرون شام خوردن یا …… فقط جنبه کمکی دارد و به تنهایی نمی تواند در زندگی مشترک تولید عشق کند . یکی از خانمها در صحبت های خود به این موضوع اشاره کرد که « شوهرم هر وقت من را کتک می زد بعدش برایم هدیه می خرید تا از من معذرت خواهی کند ، من هم به خاطر زندگی مشترکمان او را می بخشیدم ولی این کار در او به عادت تبدیل شده بود . شوهر من پیش خود این طور فکر می کرد که هر وقت بخواهد می تواندمرا کتک بزند و بعدش برای من یک هدیه بخرد و همه چیز را حل کند . » این خانم علت شکست زندگی زناشویی خود را بی توجهی همسرش به نیازهای عاطفی زندگی خود می دانست ، چیزی که هیچ همسری تحمل آن را ندارد .

 

4)به والدین تان اجاره دخالت ندهید : (در عین حفظ احترام)

این قانون طبیعت است که هر موجودی در طبیعت روزی باید مستقل شده روی پای خود بایستد . این حقیقت همان قدر که برای حیوانات صدق می کند برای انسانها نیز صادق است . انسانها ازدواج می کنند تا مستقل شوند . اشتباهی که تعدادی از والدین مرتکب می شوند این است که آنها با نیت خیرخواهانه خود یا بعضی سنگ اندازی در زندگی فرزندان خود دخالت می کنند . والدین با دخالت در زندگی فرزندان خود تنها زندگی آنها را تلخ می کنند . بعد از ازدواج اگر زن یا شوهر به طور کامل از والدین خود جدا نشده باشند احتمال بروز این مشکل در زندگی زناشویی آنها بیشتر است . معمولاً خانواده های تک فرزندی دوست ندارند که فرزندان آنها بعد از ازدواج از آنها جدا شوند و بدون توجه به این نکته که این کار ممکن است باعث به وجود آمدن مشکلاتی در زندگی زناشویی شود سعی می کنند تا همسر فرزند خود را مجبور به زندگی در خانه مشترک کنند . ممکن است زوجین به علت بعضی مشکلات مالی بخواهند تا در خانه اقوام یا والدین خود زندگی کنند . بسیاری از زوجهایی که از همسر خود طلاق گرفته اند به این موضوع اشاره می کنند که دخالتهای بی جای والدین نه تنها مشکلی را حل نمی کند ، بلکه باعث جدایی آنها از یکدیگر می شود . البته زوج های جوان هم باید به والدین خود و والدین همسر احترام گذاشته و از نظرات آن ها و تجربه هایشان استفاده کنند اما برای به وجود نیامدن مشکلات بیشتر ؛بهتر است حدود هر کسی رعایت شود.

 

5)  از اعتیاد دوری کنید :

پدیده شوم اعتیاد نه تنها باعث از بین رفتن فرد می شود بلکه کانون زندگی مشترک را نیز از بین می برد . این درست نیست که زندگی مشترکی فقط به بهانه اعتیاد همسر به طلاق منتهی شود . دراعتیاد یک شخص عوامل مختلفی نقش دارند . بهترین کمکی که کسی می تواند به همسر معتاد خود بکند . این است که به جای اینکه او را در این زمان طرح طرد کند به او فرصتی بدهد تا سلامتی خودش را بازیابد . طلاق در زمان اعتیاد نه تنها وضعیت را بهتر نمی کند بلکه سبب پیچیده تر شدن درمان برای همسر بیمار می شود . فراموش نکنید که همسرانی که در لحظات بیماری و سختی همسر خود را رها نمی کنند و او را عاشقانه دوست می دارند همسران واقعی هستند .

۶) طلاق آخرین مرحله است :

متاسفانه بزرگ ترین اشباهی که زوجهای جوان در ابتدای زندگی مشترک خود مرتکب آن می شوند این است که فقط به تفاهمات اولیه و زودگذر خود فکر می کنند و به سراغ اختلاف نظرهای اساسی نمی روند و بعد از گذشت مدت زمان کوتاهی به این نتیجه می رسند که به درد یکدیگر نمی خورند و تنها راهی که برای آنها باقی مانده است طلاق است . در هر زندگی زناشویی مواردی پیش می آید که همسری به وظایف خود عمل نمی کند و ممکن است رفتاری نامناسب نیز داشته باشد . این اتفاقات در زندگی غیرطبیعی نیستند . شاید به نوعی بتوان گفت که این اتفاقات نوعی آزمایش الهی هستند و آزمون زوجین این است که ببینند آیا می توانند سربلند بیرون بیایند .مشکلات زندگی زناشویی فقط در خانواده شما وجود ندارد بلکه در تمام خانواده ها و در مقیاس مختلف وجود دارد تنها کاری که زوجین باید در قبال این مشکلات انجام دهند این است که زیاد سخت نگیرند و با حمایت و راهنمایی های خود به همسرانشان کمک کنند تا زودتر به مدار طبیعی زندگی برگردند . در واقع با واقع گرایی و نه آرمان گرایی می توان تمام مشکلات زندگی زناشویی را حل کرد ، ولی مشکل این است که زوجین زمانی را که باید صرف ریشه یابی مشکلات خود کنند هدر می دهند و به اصطلاح از این شاخه به آن شاخه می پرند و در نهایت فکر می کنند که با عوض کردن همسر خود می توانند مشکلات را از بین برده و زندگی جدید لذت بخشی آغاز کنند .

یک همسر فوق العاده بودن ارزش آن را دارد که بخواهید به خاطر آن  از خود فداکاری نشان دهید .

7)  حرف آخر : عشق وام بانکی نیست :

خوشبختی در روابط زناشویی مانند پول است ،  می توان آن را به دست آورد اما نگه داشتن آن برای مدت زمانی طولانی کار هر کسی نیست . زوجین کار می کنند ، پول در می آورند و هزاران سختی و مشکل را پشت سر می گذارند تا به خوشبختی برسند و بتوانند با کسی که دوستش دارند به راحتی زندگی کنند . وقتی که هنوز با یکدیگر ازدواج نکرده اند حاضرند برای جلب رضایت همدیگر خودشان را به آب و آتش بزنند ولی بعد از ازدواج دیگر از تب و تاب اولیه می افتند .چرا عشق برترین اسم و دوست داشتن قشنگ ترین فعل دنیاست وجملاتی که درآنها از این اسم و فعل استفاده شده باشد برای انسانها ارزش بسیاری دارد . شنیدن عبارت دوستت دارم برای انسان خوشایند است ، چه برسد به اینکه همسری این جمله را از زبان کسی بشنود که او را دوست دارد . آیا زندگی مشترک کم تر از آن است که نخواهید برای حفظ آن دوباره خودتان را به آب و آتش بزنید .مطمئن باشید یک پدر موفق بودن ، یک همسر فوق العاده بودن ارزش آن را دارد که بخواهید به خاطر آن دوباره از خود فداکاری نشان دهید . فراموش نکنید که با ازدواج به آخر خطر نرسیده اید بلکه تازه به شروع همه چیز رسیده اید و باید برای حفظ زندگی مشترک خود تلاش کنید تا نتیجه تمام زحمات گذشته شما به هدر نرود . اکنون که صاحب یک زندگی شده اید باید بدانید که برای تقویت آن باید چه کارهایی انجام دهید تا بتوانید خوشبختی را در روابط زناشویی تان بیمه کنید.

همین حالا بگو :دوستت دارم

ما امروزه خانه های بزرگتر اما خانواده های کوچکتر داریم؛ راحتی بیشتر اما زمان کمتر

مدارک تحصیلی بالاتر اما درک عمومی پایین تر ؛ آگاهی بیشتر اما قدرت تشخیص کمتر داریم

متخصصان بیشتر اما مشکلات نیز بیشتر؛ داروهای بیشتر اما سلامتی کمتر

بدون ملاحظه ایام را می گذرانیم، خیلی کم می خندیم، خیلی تند رانندگی می کنیم، خیلی زود عصبانی می شویم، تا دیروقت بیدار می مانیم، خیلی خسته از خواب برمی خیزیم، خیلی کم مطالعه می کنیم، اغلب اوقات تلویزیون نگاه می کنیم و خیلی بندرت دعا می کنیم .

چندین برابر مایملک داریم اما ارزشهایمان کمتر شده است. خیلی زیاد صحبت می کنیم، به اندازه کافی دوست نمی داریم و خیلی زیاد دروغ می گوییم .

زندگی ساختن را یاد گرفته ایم اما نه زندگی کردن را ؛ تنها به زندگی سالهای عمر را افزوده ایم و نه زندگی را به سالهای عمرمان .

ما ساختمانهای بلندتر داریم اما طبع کوتاه تر، بزرگراه های پهن تر اما دیدگاه های باریکتر .

بیشتر خرج می کنیم اما کمتر داریم، بیشتر می خریم اما کمتر لذت می بریم .

ما تا ماه رفته و برگشته ایم اما قادر نیستیم برای ملاقات همسایه جدیدمان از یک سوی خیابان به آن سو برویم.

فضا بیرون را فتح کرده ایم اما نه فضا درون را، ما اتم را شکافته ایم اما نه تعصب خود را .

بیشتر می نویسیم اما کمتر یاد می گیریم، بیشتر برنامه می ریزیم اما کمتر به انجام  می رسانیم .

عجله کردن را آموخته ایم و نه صبر کردن، درآمدهای بالاتری داریم اما اصول اخلاقی پایین تر .

کامپیوترهای بیشتری می سازیم تا اطلاعات بیشتری نگهداری کنیم، تا رونوشت های بیشتری تولید کنیم، اما ارتباطات کمتری داریم. ما کمیت بیشتر اما کیفیت کمتری داریم.

اکنون زمان غذاهای آماده اما دیر هضم است، مردان بلند قامت اما شخصیت های کوتوله، سودهای کلان اما روابط سطحی.

فرصت بیشتر اما تفریح کمتر، تنوع غذای بیشتر اما تغذیه ناسالم تر؛ درآمد بیشتر اما طلاق بیشتر؛ منازل رویایی اما خانواده های از هم پاشیده .

پیشنهاد می کنم از امروز شما هیچ چیز را برای موقعیتهای خاص نگذارید، زیرا هر روز زندگی یک موقعیت خاص است .

در جستجو دانش باشید، بیشتر بخوانید، در ایوان بنشینید و منظره را تحسین کنید بدون آنکه توجهی به نیازهایتان داشته باشید.

زمان بیشتری را با خانواده و دوستان تان بگذرانید، غذای مورد علاقه تان را بخورید و جاهایی را که دوست دارید ببینید .

زندگی فقط حفظ بقاء نیست، بلکه زنجیره ای ازلحظه های لذتبخش است .

عباراتی مانند "یکی از این روزها" و "روزی" را از فرهنگ لغت خود خارج کنید.. بیایید نامه ای را که قصد داشتیم "یکی از این روزها" بنویسیم همین امروز بنویسیم .

بیایید به خانواده و دوستانمان بگوییم که چقدر آنها را دوست داریم. هیچ چیزی را که می تواند به خنده و شادی شما بیفزاید به تاُخیر نیندازید. هر روز، هر ساعت و هر دقیقه خاص است و شما نمیدانید که شاید آن می تواند آخرین لحظه باشد.

آشتی

در دنیای پراضطراب امروز، آرامش و راحتی خیال نعمتی است که بسیاری آرزوی آن را دارند. اما برای رسیدن تنها آرزو کافی نیست. بلکه باید قدم پیش نهاد و کاری کرد. آنچه در پی می آید برخی تکنیک های روان شناختی است که ضمن کمک به رفع تشویش و نگرانی ها، آرامش، نشاط و شادی را در زندگی ما رونق می بخشد.

اگر به عقاید مذهبی ومعنوی پایبند باشید ، به یکی از باافتخارترین روش های رسیدن به آرامش خاطر رسیده اید . آنگاه می توانید بگویید ، « الا بذکرالله تطمئن القلوب » واگر ازخدا دور افتاده اید ، اکنون زمان آشتی است.

 افراد آرام به خود می گویند که برای تغییر گذشته نمی توان کاری کرد، آنگاه ازفکر ادامه زندگی لذت می برند.

 هوای دریا ،آب شور وصدای امواج ، همگی باعث آرامش می شود، مسافرت به سواحل دریا را در صورت امکان فراموش نکنید.

دست کم روزی 15 دقیقه را درسکوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز چیزهایی که دارید فکر کنید . سکوت عصاره آرامش است. با زور نمی توان آن را ایجاد کرد. باید زمانی که فرارسید آن را بپذیرید . اگربرایتان امکان دارد حداقل روزی یک ساعت تنها به اتاقی بروید و در را به روی خود ببندید .

داشتن یک تکیه گاه معنوی موجب آرامش می شود.

تمرین کنید که آرام تر ازحد معمول صحبت کنید . این کار ضربان قلب وتنفس شما راکم می کند واجازه می دهد ذهن وفکرتان را از بسیاری مسائل پاک کنید. آیا تا به حال فرد آرامی را دیده اید که با صدای بلند صحبت کند ؟

خودتان را مورد تحسین وستایش قراردهید.

باغچه کوچکی برای خود درست کنید و هرچه دوست دارید درآن بکارید .

 مدتی از وقت خود را در کتابخانه و یا  کتاب خواندن بگذرانید .

لحظه های زیبای زندگیتان رابنویسید و از آنها عکس و فیلم بگیرید . سپس بیشتر وقت ها آنها رابه یاد بیاورید و درباره شان فکر کنید ولذت ببرید.

سکوت عصاره آرامش است. با زور نمی توان آن را ایجاد کرد. باید زمانی که فرارسید آن را بپذیرید .

وسواس را اززندگی خود حذف کنید. دراین صورت هیچ کاری نمی توانید انجام بدهید. 

 تلاش کنید همیشه مثبت بیاندیشید .

 شادکردن دیگران موجب آرامش می شود. چه لذتی دارد پول رستوران امشب را با توافق سایرین به مستحق هدیه

دهید.  دیگران را برای لطف کردن به خود تحت فشارقرار ندهید.

خودرا درآینه نگاه کنید  وازدیدن  زیبایی های خویش لذت ببرید و خدا را به خاطر این نعمت شکرگزار باشید.

همیشه لبخند بزنید.

وقتی درکاری موفق می شوید ، با خریدن یک هدیه برای خودتان ، موفقیت تان را جشن بگیرید.

هنگام راه رفتن ونشستن سرتان را بالا بگیرید وقوز نکنید . گاهی اوقات با قدم های تند راه بروید.

 اگرنتوانید  کسی راببخشید ، افکار خشمگینتان شما را برای همیشه با این افراد مرتبط خواهد کرد. شادکردن دیگران باعث آرامش می شود.

ازهمان که هستید راضی باشید. دراین صورت احساس آرامش بیشتری می کنید .

 وقتی احساس می کنید که سرتان پراز فکرهای جورواجور است وجای خالی درآن نیست ،با قدم زدن آنها را پاک کنید.

 هرازگاهی به گورستان بروید . این کار موجب می شود  که دید شما نسبت به زندگانی عوض شود و زیستن دراین لحظه را بیاموزید .

 نامه ای بنویسید و در آن ازخود انتقاد کنید . یک مهارت جدید بیاموزید.

 هرچند وقت یک بارخانه تکانی کنید.

 آهسته غذا خوردن وجویدن ، باعث تجدید قوای فکری واحساس آرامش خواهد شد.

مهم نیست که با شما مؤدبانه برخورد  کنند یا نه ، برخورد مؤدبانه شما ، باعث ایجاد آرامش واحساس خوبی درشما خواهد شد .

هرچه اکسیژن  بیشتری به شما برسد، آرام تر خواهید شد . خوب است درمحل کار و زندگی خود گیاهی نگه دارید .

 درهفته یک شب تلویزیون خود را خاموش نگه دارید تا مغزتان استراحت کند.

هرچند یک بار به میان طبیعت بروید و درمحیطی سبز وسرشار ازآرامش بزنید.

 اهداف خود را بنویسید  وبا آنها  زندگی کنید  و درهدف گذاری  واقع بین باشید.

برای خود تعهد  مشخص کنید و به آن  وفادار باشید و تا می توانید برای آن حرکت و تلاش کنید ولو آن  که نتیجه دلخواه شما نباشد . 

سرعت  حرکت شما با احساستان رابطه  مستقیم دارد .گاهی می توانید برای رسیدن به آرامش ، دراز بکشید . عضلات خود راشل کنید وبه هیچ چیز فکر نکنید . با شوخ طبعی به آرامش خود کمک کنید.

به خاطر داشته باشید که هرگاه درکاری سرگردان می مانید ، درحال آموختن نکته ای جدید  هستید.

هر روز به جمله های زیر و جملاتی از این قبیل فکر کنید: «تا زمانی که خودتان نخواهید، هیچ کس نمی تواند تحقیرتان کند.» «عشق از آن جهت در ما به ودیعه گذاشته شده که آن را به دیگران ببخشیم.» «به دنبال رستگاری و سعادت خود باش.» «از صمیم قلب خودت را دوست داشته باش.» « هر روز هر قدمی که برمی دارم بهتر و بهتر می شوم.» « کسانی را که در حقم بدی کرده اند، می بخشم.» « من امروز کنترل زندگی خود را دست می گیرم.»« من عاشق زندگی هستم و زند گی نیز عشقش را نثار من خواهد کرد.» «هر لحظه خدا را شکر می کنم.»

اعتماد به نفس را در نظر بگیرید. وقتی شما اعتماد به نفس خود را تقویت کنید، متوجه خواهید شد که این امر در آرامش روح و شادی شما، تأثیری عظیم را در بر خواهد داشت. برای تقویت اعتماد  به نفس، باید کسب آگاهی، مثبت نگری، شجاعت، مطالعه زندگی مردان بزرگ، توکل به خدا، تشویق و توجه به کارهای موفق را در نظر گرفت.