اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

اخطارهای دنیای مجازی ،کسب و کار در فضای مجازی و تحلیل فضای فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی

دکتر بهروز نقویان دکترای مدیریت ، مدیر عامل شرکت تولید نرم افزارهای هوشمند ، خواننده پاپ و محلی خراسان شمالی ،مشاور شهرک صنعتی ایران مشاور دیجیتال مارکت و صادرات

الکترونیکی شدن

اگر بپذیریم که روند زندگی مردم در قرن حاضر به سوی هرچه بیشتر الکترونیکی شدن است و نیز زندگی الکترونیکی ( E-Lifeِ ) را یک واقعیت در حال شدن بدانیم آنگاه در خواهیم یافت که هیچ وجهی از وجوه زندگی بشری از تاثیرات این پدیده به دور نخواهد ماند . بر اساس پیش بینی ITU جهانی ، کاربران رو به رشد اینترنت در دنیا تا پایان سال 2006 میلادی از مرز 800 میلیون نفر خواهند گذشت . کافی است به اطرافمان بنگریم که زندگی الکترونیکی چگونه همه عرصه های زندگی بشری را یکی پس از دیگری به احاطه خود درآورده و به همراه ویژگی های مثبت و مفید خود اثرات سوء و مخربی را نیز به دنبال آورده است . اگر چه همه اقشار جوامع بشری در سطوح گوناگون از منافع و راحتی های ( Facilities ) زندگی الکترونیک بهره مند و یا دست کم از آن سخن به میان می آورند اما کمتر کسی به آسیب های ناشی از همه گیر و فراگیر شدن این پدیده پیچیده و غامض که ابعاد آن ناشناخته و حیرت انگیز است توجه داشته است .

در قاموس فرهنگ مدرن ، وقتی سخن از زندگی الکترونیک می شود منظور کلیه حوزه هایی است که به تسخیر آن درآمده و یا به عبارت دیگر سخن از همه چیز الکترونیک ( E-everything ) است .

به هر حال گویا دستاورد های زندگی الکترونیک در سرعت بخشی و خدمت رسانی و افزایش دقت عمل در کارهای گوناگون امکان پذیر نیست ولی این پدیده نیز مانند همه دستاورد های بشری همواره دو کفه ترازو دارد که با بالا رفتن یکی ، دیگری رو به پائین میل خواهد کرد . کفه منافع و کفه مضرات . اگر چه ما در این گزارش بر موضوعات محوری مضرات این پدیده تاکید خواهیم کرد ولی منافع و ویژگی های مثبت زندگی الکترونیک از جمله مباحثی است که نیازی به اثبات و تفصیل ندارد و یا کفه مثبت آن به عینه برای همگان لمس شدنی است ولی آن کفه مضرات است که از چشم بسیاری پنهان خواهد ماند .

این مضرات شامل موارد زیر است :

● دکوراژه الکترونیک : اولین عارضه در دکوراژه کردن آدمی که از قضا اندام فیزیکی کاربران را مورد تهدید قرار می دهد ، کار مداوم با ابزار الکترونیک است که ارمغان زندگی مدرن و عجین شده با E است .

به عنوان مثال می توان از دردهای عضلانی ، درد مچ دست ، خمیدگی پشت و درد های موضعی در نزد اغلب کاربران کامپیوتر و اینترنت نام برد که هر روزه بر شمار آنها افزوده می شود . مشکلات بینایی نیز به دلیل کار زیاد با رایانه از قبیل سرخی و سوزش و آبریزش چشم که به کاهش قدرت بینایی ، خستگی و سردرد منجر می شود . چشم های انسان قادر است بر روی اشیای دور و نزدیک متمرکز شوند که این کار باید به تناوب در طول بیداری فرد تکرار شود ولی از آنجایی که کاربران برای کار با صفحه نمایش مجبور هستند اغلب اوقات به نزدیک خیره شوند ، قدرت تطابق را به مرور از دست می دهند . کار مداوم با رایانه خطرات دیگری نیز به همراه دارد که ابعاد آن به درستی شناخته شده نیست ، مانند :

خطر انتشار امواج الکترواستاتیک ، خطر انتشار امواج نوری و تشعشعات ، خطر انتشار گازهای سمی ناشی از گرم شدن قطعات رایانه و ... برای مبارزه با این مشکلات علم نوینی در دنیا مطرح شده است که به ارگونومی ( Ergonomy ) یا کارپژوهی جهت استفاده بهینه از ماشین در جوامع انسان محور تاکید دارد .

● انزوای الکترونیک : فردگرایی از دیگر آسیب های زندگی الکترونیکی است که در بطن خود به تدریج ایجاد حصاری برای فرد خواهد کرد که گریز از آن به سادگی میسر نخواهد بود . زندگی الکترونیک خاصیت بی نیازی را در آدم ها افزایش و در عوض تعامل طبیعی در روابط اجتماعی را به شدت خواهد کاست .

تنهایی ناشی از طبیعت کار با وسایل و ابزار الکترونیک از جمله رایانه که دنیای خصوصی و یا مجازی را به ارمغان می آورد ، افراد جامعه را هر چه بیشتر به کام خود کشیده و اثرات زیانبار و عمیقی را برجای خواهد نهاد که ابعاد آن به روشنی قابل تبیین نیست . انسان موجودی است اجتماعی که به طور حتم هر آنچه که به این خصیصه لطمه وارد کند بخشی از ابعاد شکوفایی اش را در چرخه زندگی طبیعی ( life Cycle ) با مشکل مواجه خواهد ساخت . جذابیت دنیای مجازی به قدری است که پس از مدتی کاربران زندگی الکترونیک ، مصاحبت با دیگران را تحمل نکرده و مانند فرد معتادی که همواره به سوی همدم و مخدر خود کشیده می شود در اولین فرصت به سراغ فردیت و ابزار الکترونیکی خود خواهد رفت . در این حالت تنها ارتباطات مجازی از طریق امواج است که بر ارتباطات فرد فرد جامعه سایه افکنده و به تدریج طبیعت آدمیان را معیوب خواهد ساخت .

برای نمونه به روابط والدین و فرزندان که جزء اولین قربانیان زندگی الکترونیک هستند می توان اشاره کرد . در دنیای الکترونیک کانون خانواده شدیداً آسیب دیده و اعضای آن از بسیاری منافع طبیعی که نتیجه تعامل های منطقی آن است محروم می شوند که صدالبته دامنه های آن فراتر از روابط والدین و فرزندان رفته و حتی روابط زناشویی را مورد مخاطره و هدف قرار می دهد . فرد محوری با سنگ بنای دیجیتالی و مدرن با شدت هر چه تمامتر در حال گسترش است .

● بمباران اطلاعات الکترونیک : با آمدن اینترنت که به تعبیری همه چیز را به شکل الکترونیک در اختیار کاربرانش قرار می دهد و چندین رسانه را به صورت مجتمع در خود گرد آورده است ، به شکلی بسیار آرام و خزنده کاربران را دچار خستگی و یا به عبارت بهتر گرفتار سرسام الکترونیک خواهد کرد .

میلیون ها سایت و میلیارد ها وبلاگ و تریلیون ها صفحات اینترنتی و موضوعات گوناگون به یک باره در کمین کاربر نشسته و با اشاره ای ده ها صفحه حاوی انواع اطلاعات راست و دروغ به سمت استفاده کننده هجوم می آورند . قدرت پردازش و تجزیه و تحلیل آدمی به هر میزانی که باشد از چنبره این پدیده رهایی نداشته و در آن واحد صدها و هزاران اشاره ( hint ) او را به سوی خود فرا می خواند . بدین شکل انسان ها تبدیل به موجوداتی خواهند شد که از یک سو با گستره و انبوهی از اطلاعات مواجه شده و از سویی دیگر اجازه و امکان تفکر و تعمق و بالطبع پردازش را نخواهند یافت که عارضه طبیعی آن دل نگرانی ( stress ) و خستگی الکترونیک است .

● خشونت الکترونیک : از جمله غرایز بشری که مانند سایر غرایز در ساختار آدمی نهادینه است ، غریزه خشونت است که در اثر ترغیب و رشد دادن آن ، انسان را به هیولایی غیرقابل پیش بینی و خارج از تصور تبدیل خواهد کرد . گذشته از ترویج خشونت در رسانه های ماهواره ای و تلویزیونی ، هم اکنون ده ها هزار سایت بر روی اینترنت به انحای مختلف تبلیغ خشونت می نمایند تا از این رهگذر به اهداف مادی خود که سالیانه بالغ بر میلیارد ها دلار است دست یابند .

بر اساس تحقیقی که توسط یونسکو در سال 1998 انجام شد مشخص شد که 88 درصد کودکان و نوجوانان ، شخصیت آرنولد شوارتزنگر را به سبب ایفای نقش اش در فیلم ترمیناتور که مملو از صحنه های خشن است می شناسند . نکته جالب دیگری که تحقیق یونسکو بدان اشاره می کند آن است که نیمی از خشونت های به تصویر کشیده شده در بازی های رایانه ای توسط نقش های مثبت این بازی ها رخ می دهد . این عمل با وجاهت بخشیدن به خشونت و به نوعی تشویق مخاطب به خشونت ، زمینه های بروز نگرش ها و رفتارهای خشونت آمیز در کودکان و نوجوانان را فراهم می سازد .

بسیار بدیهی است که صحنه های خشن در فیلم های تلویزیونی ، سینمایی و بازی های رایانه ای ، عملکرد مغز کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد که منجر به تغییرات رفتاری خاصی در آنها خواهد شد .

● پورنوگرافی الکترونیک : دستیابی به تصاویر و فیلم های غیر اخلاقی به خصوص برای کودکان و جوانان در بزرگراه اطلاعاتی یا اینترنت از مباحث بسیار جدی و نگران کننده ای است که خانواده ها و سایر اقشار فرهنگی و فرهیخته جوامع را به چالش کشیده است . این موارد ضد فرهنگی و ضد اخلاقی الکترونیک که تنها در اینترنت شامل ده ها میلیون صفحات الکترونیکی است ، کانون خانواده ها و در راس آن کودکان و جوانان را هدف خود قرار داده است .

● اعتیاد الکترونیک : تحقیقات و آمار نشان می دهد که الگوهای رفتاری اعتیادگونه در بین کاربران دائمی اینترنت وجود داشته و بی وقفه بر تعداد آنها افزوده می شود .

نگران کننده ترین جنبه اعتیاد به اینترنت ، آسیب دیدن کودکان و نوجوانان است که آنها را با ایجاد جذابیت گوناگون در کام خود فرو می برند .

بدین ترتیب کودکان و نوجوانان به راحتی به سوی بازی های چند نفره ( Group Games ) و حتی بخش های مبتذل آن کشیده می شوند . اعتیاد به اینترنت ساعت های بسیار زیادی از طول شب و روز این قبیل افراد را به باد نیستی داده و آنها را به ولگردی الکترونیک و گشت و گذارهای بی هدف ( Surface ) می کشاند . کارشناسان استفاده غیرطبیعی از اینترنت را اصطلاحاً اعتیاد به اینترنت می نامند . علت اعتیاد به اینترنت در بسیاری از این افراد ، دستیابی به راهی برای سرکوبی اضطراب ها و تنش های زندگی است . به گفته پژوهشگران درصد اعتیاد به اینترنت در افراد منزوی و همچنین افرادی که در ارتباط های اجتماعی و بین فردی خود مشکل دارند بیش از سایرین دیده می شود .

برخی از علائم شناخته شده این اختلالات به شرح زیر هستند :

استفاده از کامپیوتر برای خوشگذرانی ، شادی یا وقت گذرانی ، احساس افسردگی به هنگامی که از کامپیوتر استفاده نمی کنند ، صرف زمان طولانی در شبانه روز با کامپیوتر ، صرف هزینه زیاد برای نرم افزار و سخت افزار و فعالیت های مرتبط با آن بدون توجیه منطقی ، بی توجهی نسبت به کار ، مدرسه و خانواده .

خواسته و ناخواسته جوامع بشری در آینده ای نه چندان دور شاهد خانه های دیجیتالی خواهند بود . این پدیده نه قابل حذف است و نه امکان مقابله چکشی در قالب های رایج که منجر به پاک کردن صورت مسئله می شود راه حلی است اساسی . تنها باید شرایطی فراهم شود که فرهیختگان و متخصصین آن را بشناسند ، تجزیه و تحلیل و آسیب شناسی کنند و آنگاه راهکارهای انسان محور ارائه نمایند .

انسانهای بزرگ

- انسانهای بزرگ، چون دیگران بر زمین می‌افتند اما آنان دستان پرتوان خود را بر زانو زده ( یا علی می گویند ) و بر می‌خیزند در حالی که انسانهای کوچک، همواره از دلهره‌ی زمین خوردن، فرو می‌ریزند.

 

- انسانهای بزرگ، کامیابی و خوشبختی دیگران را نیز بخشی از موفقیت خود تلقی می‌کنند در حالی که انسانهای کوچک، حتی کامیابی و خوشبختی خود را سخت به خاطر می‌سپارند.

 

- انسانهای بزرگ، قلبی به وسعت دریا دارند که در آن جز شفافیت، زلالی ، صفا و ماندگاری نیست در حالی که انسانهای کوچک، در سینه قلبی چنان کوچک دارند که گنجشکان را نیز به تعقیب وا می‌دارند.

 

 انسانهای بزرگ، در سراندیشه‌هایی شکوفا و بالنده می‌پرورانند و در مسیر تحقیق آنها، سبک‌بال گام برمی‌دارند در حالی که انسانهای کوچک، تنها به شکست و عواقب آن می‌اندیشند و شاید هراس از مضحکه شدن دارند.

 

- انسانهای بزرگ، از روابط فردی و اجتماعی خود لذت می‌برند و آموختنی‌های خود را در این روابط جست‌وجو می‌کنند در حالی که انسانهای کوچک همواره در زندان کوچک خود محصورند.

 

- انسانهای بزرگ، آن‌گونه زندگی می‌کنند که شرمسار خود نباشند و آنگونه می‌میرند که مرگ را شرمسار خود سازند در حالی که انسانهای کوچک، تنها می‌میرند و شرمندگی را فریاد می‌کنند.

 

- انسانهای بزرگ، بزرگی را نه از پس تحقیر و سرزنش دیگران بلکه با بازبینی و اصلاح عمل خود کسب می کنند در حالی که انسانهای کوچک، آموخته‌ای جز تحقیر و نکوهش هر آنچه پیرامون‌شان است، ندارند.

 

- انسانهای بزرگ، به دیگران پیش از هر قضاوت عجولانه‌ای اعتماد می‌کنند و آنان را در عرصه‌ی زندگی محک می‌زنند در حالی که انسانهای کوچک، حتی به خود نیز اعتماد ندارند.

سیستم خانواده

طور  خلاصه از نظر نحوه تربیت کودک و بطور کلی نحوه اداره سیستم خانواده می توان چهار نوع خانواده را مشخص نمود که عبارتند از الف - خانواده خشک و سخت گیر ( والدین سخت گیر و مستبد )، ب -  خانواده سهل گیر و آسان گیر، ج -   خانواده گسسته (‌ خانواده پریشان )، د  -  خانواده دمکرات (‌ خانواده سالم ) 

امام سجاد (ع)در مناجات خود چنین می گوید : و من را در پرورش و تأدیب ( راه پسندیده نمودن ) و نیکی کردن ایشان یاری فرما ، و آنها را در آنچه ( در این راز و نیاز که ) از تو خواسته ام یاورم گردان.

و اما خصوصیات خانواده های خشک و سخت گیر و عواقب این شیوه تربیتی:

1 -  پدر و مادر ها با بچه ها همان طور رفتار می کنند که والدین خودشان رفتار کرده اند.

2 -  تصمیم گیری با یکی از والدین ( خصوصا پدر )‌ انجام می گیرد. معمولا پدر خانواده حاکم بر رفتار و اعمال فرزندان است و هیچ یک از اعضای خانواده اجازه اظهار نظر ندارند.

3 - والدین چنان رفتار می کنند که فرزندان می آموزند حق هیچ گونه ابراز عقیده ای را - حتی در مواردی که می تواند مانع از بروز بعضی مشکلات برای خانواده گردد - ندارند.

4 - اگر فرزندان از فرمان والدین اطاعت نکنند ‍ ، والدین آنان ناراحت  ، خشمگین و آزرده خاطر می شوند.

5 - فرزندان جرات سئوال کردن در مورد انجام دادن یا انجام ندادن کارها را ، از والدین خود ندارند.

اضطراب ،‌ افسردگی ،‌ همچنین وسواس و کمال گرایی ،‌ نا امیدی و بسیاری از مشکلات روانی ممکن است دامنگیر کودکان خانواده های سخت گیر گردد.

6 - والدین بر رفتار و کارهای فرزندان خود کنترل شدید دارند و همه تصمیمات را شخصا اتخاذ می کنند.

7 - والدین دلیلی را برای دستوراتی که صادر می کنند برای فرزندان خود ارائه نمی دهند و از آنان می خواهند بدون چون و چرا از این دستورات اطاعت کنند.

8 - نسبت به رعایت نظم و انضباط  ،‌ ارزشی افراطی قایل هستند و والدین توانایی تحمل هیچ گونه بی نظمی را از طرف فرزندان خود ندارند.

9 - به سخنان کودکان خود  گوش نمی دهند و اگر هم سخنی را بشنوند برای آن است که با آن مخالفتی را نشان دهند.

10 - در مواردی که فرزندان خود را نصیحت یا آنان را از انجام دادن کاری منع می کنند ،‌ دلیل خاصی را ارائه نمی دهند.

11 - برای تصمیات فرزندان خود ،‌ حتی اگر این تصمیمات معقول و مستند باشد ،‌ احترام قائل نیستند.

13 - معتقدند که چون سن ‍، تجربه و دانش آنان بیشتر از فرزندانشان است ‍، بنابراین ، حق دخالت در همه امور و حتی در خصوصی ترین کارهای فرزندان خود را دارند.

والدین دلیلی را برای دستوراتی که صادر می کنند برای فرزندان خود ارائه نمی دهند و از آنان می خواهند بدون چون و چرا از این دستورات اطاعت کنند.

14 - برخورد آنان با فرزندان خود احترام آمیز نیست و حتی از تحقیر فرزندان خود در حضور دیگران نیز ابایی ندارند.

15 - غالبا نیازهای عاطفی کودکان ارضاء نمی شود.

16 - ممکن است که والد ضعیف در چنین خانواده ای با کودکان ائتلاف کند در چنین حالتی ارزش هر دو والد نزد کودک شکسته می شود . اگر بنا باشد یکی از والدین به عنوان منبع قدرت خانواده آسیب ببیند می توان تصور کرد والد دیگر نیز ارزش پیشین خود را نخواهد داشت.

17- چنین کودکانی احتمالا جذب گروه های بیرون شده و با عزت نفس پائین که دارند دچار بزهکاری می شوند. 

18 - بسیاری از این والدین ممکن است به خاطر کمال گرایی که دارند ، کودکان را تحت فشار قرار دهند و از آنها بالاترین انتظارات را داشته و پیوسته به شکل نوین بر آنها سخت گیری کرده و برنامه های سخت گیرانه برایشان تدارک ببیند.

19 - احتمال دروغ گویی و ریا کاری در کودکان چنین خانواده هایی به علت ترس از تنبیه و سرزنش افزایش می یابد.

20 - چنین کودکانی به علت اینکه مرتبا علایقشان سرکوب شده و موجب تحقیر قرار گرفته اند و همچنین دیگران برای اموراتشان تصمیم گرفته اند ،‌ از خلاقیت کمی برخوردارند . اگر چه ممکن است به علت سخت گیری والدین از نظر آموزش بعضی از مهارتها ، پیشرفتی کرده باشند.

21 - اضطراب ،‌ افسردگی ،‌ همچنین وسواس و کمال گرایی ،‌ نا امیدی و بسیاری از مشکلات روانی ممکن است دامنگیر کودکان خانواده های سخت گیر گردد.

22 - غالبا والدین سخت گیر ، خود را منطقی نیز تصور می کنند. و برای هر کارشان دلیل تراشی می کنند. ولی غیر مستقیم به خاطر سخت گیری آنهاست که کودکان فرمانشان را اجرا می کنند نه منطقشان.

چنین کودکانی به علت اینکه مرتبا علایقشان سرکوب شده و موجب تحقیر قرار گرفته اند و همچنین دیگران برای اموراتشان تصمیم گرفته اند ،‌ از خلاقیت کمی برخوردارند

بهتره خودتان را محک بزنید جزو کدام دسته از این والدین هستید؟